وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

دانستن حق مردم نیست!

چهارشنبه, ۴ شهریور ۱۳۸۸، ۱۰:۵۶ ب.ظ

آ‌ن‌چه تحت‌عنوان «انگیزیسیون» و به‌تعبیر فارسی‌زبانان «تفتیش عقاید» از قرن سوم میلادی در دادگاه‌های اروپا توسط روحانیون مسیحی انجام می‌شد، و پس از آن تا «قرون وسطا» ادامه داشت تنها یک هدف را ‌ــ البته نه به صراحت که در لفافه «کشف و مجازات ارتداد و بی‌دینی» ــ دنبال می‌کرد که در یک جمله خلاصه می‌شود: «دانستن حق مردم نیست». عکس‌‌ همان چیزی که «سعید حجاریان» مرغ نیم‌بسمل و دربند امروز، نظریه‌پرداز و مغز متفکر اصلاحات دیروز بر پیشانی ارگان منتشره‌اش روزنامه «صبح امروز» نوشته بود که: «دانستن حق مردم است»

آن‌چه باعث می‌شود که اغلب کشورهای متمدن جهان مشکلات ناچیز و پیش‌پا‌افتاده کشورهای جهان سوم را نداشته باشند، احترامی است که به بزرگ‌ترین و بیشترین سرمایه انسان «کلمه» می‌گذارند.

«کلمه» از آن‌روی برای این خلایق واجد ارزش گردیده است که بار‌ها و بار‌ها و طی قرون و اعصار متوالی توسط «روحانیون سخت‌کیش» «محاکمه» شده است. و پس از هر بار «محاکمه» تحدید، تکفیر؛ تحریم و تنبیه شده و البته پس از همه این‌ها؛ سرافراز‌تر و سربلند‌تر مایه بی‌آبرویی و تحقیر و تخفیف ارزش محاکمه‌کنندگان شده است.

«کلمه» امروز برای اینان نماد «آزادی» است. از این‌رو بزرگ‌ترین سرمایه و قابل‌تقدیس است.

این‌روز‌ها آخرین پرده از این دادگاه‌های نمایشی که مهم‌ترین وجه همت‌شان تحدید آزادگی و آزادی قلم و به‌بندکشیدن «کلمه» است و آخرین تحدید‌ها برای «آزادی» «دموکراسی» و «انسانیت»، در کشور ایران تحت‌عنوان «دادگاه محاکمه متهمان کودتای مخملی» در حال برگزاری است.
 مسئولین این دادگاه که از نزدیک به دو ماه پیش سعی نموده‌اند متهمان دادگاه را در بی‌خبری و بی‌اطلاعی کامل از یک‌طرف و اطلاعات غلط از طرف دیگر قرار دهند، ظاهرا بیش از پیش تمایل داوطلبانه دارند که خود نیز در بی‌خبری بیشتری نسبت به ایران، دنیا و اتفاقات پیرامون دادگاهی که خود هدایت آن‌را برعهده دارند قرار داشته باشند.

 پس از برگزاری اولین جلسه دادگاه، متخصصین امر قضا در بین دو قشر تحصیل‌کرده و روحانی و فعالین مراکز حقوقی و حتی افکار عمومی اشتباهات آشکار و پیش‌پاافتاده دادگاه و کیفرخواست تنظیم‌شده آن‌را به کررات متذکر شدند. اما آن‌چه که بیش از پیش اتفاق افتاد، تکرار‌‌ همان اشتباهات و تخلفات با شدت بیشتر در دادگاه‌های بعدی بود.

دادگاه چهارم از این سلسله که صبح سه‌شنبه سوم شهریور برگزار شد، بیش از هر شخص و سازمان «کلمه» و «دانایی» را بر صندلی اتهام نشانده بود.

 کیست که نداند «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» به عنوان قدیمی‌ترین سازمان سیاسی مستقل ایران و «جبهه مشارکت ایران اسلامی» به عنوان فراگیر‌ترین و مردمی‌ترین تشکل سیاسی بعد از انقلاب، مهم‌ترین نقش و جایگاه در گردش آزاد اطلاعات و ایجاد بسترهای لازم برای تحقق مهم‌ترین و یکی از انسانی‌ترین حقوق انسانی یعنی «دانستن» را برعهده داشته‌اند؟ و حالا مسئولین دادگاه از زبان متهمان چنین اعتراف می‌کنند که این دو تشکل باید منحل شوند.

درباره این دادگاه‌ها بار‌ها دوستان متذکر شدند که این نمایش‌ها و دادگاه‌ها در سایه پروژه عقیم اعتراف‌گیری، فقط مصرف داخلی و برای بعضی از طرف‌دارن داخلی مسئولین دادگاه دارد. باید بر خلاف تصور دوستان یادآور شد این چنین دادگاه و اعترافاتی نه‌تنها دیگر هیچ‌گونه مصرفی ندارد، بلکه سال‌ها پیش تاریخ مصرف خود را از دست داده است و امروزه تنها نقش داروی فاسدی را دارد که به جای نظافت باید یک «سعید اسلامی» پیدا شود.

 براستی به قول آقای شکوری‌راد: «داروی نظافت را چه کسی سر خواهد کشید؟» (+)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی