وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۰ ثبت شده است

اقتدار بدون مانور، مانورهای بدون اقتدار

دوشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۰، ۰۳:۱۴ ق.ظ

رسانه ملی ایران از چند سال پیش قسمتی از به‌ترین وقت خود در ساعات پربازدید، در ایام تعطیلات نوروز را اختصاص به پخش برنامه «قوی‌ترین مردان ایران» داد.
 برنامه‌ای که در آن عده‌ای از مردان تنومند با عضلات برجسته، کارهای خارق‌العاه می‌کردند. وزنه‌های بسیار سنگین را در کم‌ترین زمان جابه‌جا می‌کردند. ماشین‌های سنگین را با خود می‌کشیدند و ... و در هر برنامه نیز یکی به‌عنوان برنده معرفی می‌شد تا در برنامه فینال با بقیه برگزیده‌ها رقابت و نهایتا قوی‌ترین مرد سال ایران معرفی شود.

این برنامه بعدها با استقبال مردم به روزهای دیگر سال نیز راه پیدا کرد. نمایش این صحنه‌ها که بار خشونتی مخفی و منفی را به‌همراه داشت، جدای از آن‌که برای بازی‌گران آن شهرتی کاذب را فراهم می‌کرد، برای طیف وسیعی از جوانان که به‌دلیل مشکلات عدیده اجتماعی قادر به بر‌آورده‌نمودن کف آرزوهای حقیقی و ذاتی خود هم نبودند، ایجادکننده سرخوردگی و افسردگی بود و به شکل خاموشی ایجاد خشونت خفته می‌نمود.

 این رقابت منفی آرام و خاموش رشد می‌کرد و تا بدان‌جا پیش می‌رفت که رقابت موضوع خشونت می‌شد.

قانون‌گریزان و نیروهای شرور اجتماع، از این غفلت به‌ترین استفاده را نموده و از بین جوانان سرخورده و افسرده و وانهاده به‌نفع خود یارگیری نمودند.
آثار این تمرد را می‌شد به شکل افزایش لات‌بازی‌های محلی و جاهلی‌گری و قداره‌بندی، از یک‌طرف و از طرف دیگر گرایش به سمت باندهای توزیع و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی و گرایش به سمت فساد اخلاق مشاهده نمود.

در این میان مسؤلین امر به جای چاره‌اندیشی و حل کارشناسانه مسئله، به پاک‌کردن صورت مسئله و مخالفت با کارشناسان اقدام نمودند.

نیروی انتظامی جمهوری اسلامی از چند سال پیش تلاش نمود با برگزاری مانورهای خشمگین ضربت محلی، همراه با تبلغات وسیع و فراوان به‌رغم مخالفت آشکار کارشناسان حقوقی (+) و قضایی (+) و فرهنگی (+)، تحت‌عنوان «ارتقای امنیت اجتماعی» (+) با نمایش اقتدار پلیس با این پدیده مبارزه نماید.

 در مرحله اول این طرح (+) نیروهای پلیس با صورت‌های پوشیده و اغلب شبانه وارد مخفی‌گاه اراذل و اوباش محلی شده و ضمن برخورد خشن و تحقیرآمیز در محل زندگی، آن‌ها را بازداشت و بعدا با رفتار تحقیرآمیز مثل آفتابه بر گردن انداختن (+) و گرداندن در سطح شهر، فیلم‌برداری و نمایش آن در رسانه ملی، تحقیر آن‌ها را شدت بخشیدند.

این طرح علاوه بر جمع‌آوری اراذل و اوباش و مزاحمین نوامیس مردم در سطح محلات، فروش و توزیع‌کنندگان مواد مخدر را نیز با هدف مبارزه با روند رو به افزایش مصرف این مواد، پوشش می‌داد.
طرح بعد از آن در چندین مرحله و در دیگر شهرستان‌ها ادامه یافته و هم‌اکنون نیز ادامه دارد.

دیروز رسانه‌ها خبر از قتل خیابانی «روح‌الله‌ داداشی» قوی‌ترین مرد ایران دادند که پس از یک زدوخورد عریان در خیابان‌های شهر اتفاق افتاده است.
چندی قبل نیز رسانه‌ها خبر از زدوخوردی دیگر داده بودند که برخلاف، این‌بار قربانی از مردم عادی و قاتل یکی از «قوی‌ترین‌مردان ایران» بود.(+) قتلی که «امیر قرایی» قاتل آن بود و آن زمان مرحوم «داداشی» در مصاحبه با رسانه‌ها از وقوع آن ابراز تاسف نموده بود.(+)

این‌که امکان دارد به‌رغم رعایت بیش‌ترین استانداردهای امنیتی و توجه کافی به بسترهای لازم تعادل روانی شهروندان و قانون‌مندی بالای کشور، بازهم «روح‌الله‌ داداشی» قوی‌ترین مرد ایران کشته شود و یا «قرائی» مرد دیگری از همین صنف مرتکب قتل شود، امر بعیدی نیست اما چنین اتفاقی در صورت تحقق در بدترین شرایط یک استثنا است نه قاعده کلی.

طی دست‌ِکم یک‌سال گذشته بارها و بارها اخبار خشونت‌آمیز از این دست به شکل بی‌سابقه‌ای در رسانه‌ها منعکس شده‌است که در ساده‌ترین شکل از تشدید روزافزون خشونت و نیاز به چار‌ه‌جویی عاجل برای آن، حکایت می‌کند.
 این البته جدای از اخبار پرشمار و متعددی است که اخیرا از خشونت، و تجاوزهای دسته‌جمعی بر علیه زنان، اجازه ورود به رسانه‌ها و انتشار را پیدا کرده‌اند.

مشاهدات عینی شهروندان، به‌علاوه منابع رسمی نیز حکایت از رواج و گسترش بیش از پیش مصرف مواد مخدر حتی در اماکن عمومی می‌کند.
مسؤلین امنیتی و فرماندهان ارشد انتظامی اما کماکان اصرار بر تکرار تجربه آزمون و خطایی دارند که نتایج خطای آن به‌شهادت علائم موجود، بارها بر همگان ثابت‌شده و قبل از آن هم توسط کارشناسان امر رصد و مورد اعتراض قرار گرفته بود.

قتل دردناک «روح‌الله داداشی» قوی‌ترین مرد ایران پس از زدوخورد عریان در خیابان‌های شهر یک‌بار دیگر به روشنی این هش‌دار را به‌دنبال دارد که غفلت چند سال اخیر حاکمیت و خصوصا نیروهای امنیتی و انتظامی از مقوله امنیت و تمرکز شدید بر دفع خطر فتنه و جریان انحرافی و سرنا را از سر گشاد باد‌کردن، (+) توان آن‌ها برای دفاع از حقوق شهروندان و حفظ امنیت را به‌شدت کاهش داده و برای جبران این نقص چاره‌جویی فوری لازم است.

روزگاری نه‌چندان دور در این کشور «رضاخان میرپنج» تلاش می‌کرد با سوزاندن نانوا و پختن قصاب و با ارعاب و نمایش پوشالی اقتدار امنیت ایجاد کند. به همان اندازه که او موفق بود، نمایش‌های پوشالی اقتدار امروز هم موفقیت‌آمیز خواهد بود.
 تا دیر نشده باید چاره‌ای اندیشید.
این نوشته در امروز نیوز این‌جا

در همین رابطه:
توجه نیروی انتظامی از مسائل اصلی به مسائل فرعی جلب شده است
صداو سیما مقصر اصلی این اتفاقات است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۰ ، ۰۳:۱۴
علی مصلحی

خبرگزاری‌های ایران خبر تولید نمی‌کنند

دوشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۰، ۰۱:۰۴ ق.ظ

خبرنگاری جزء مشاغل سخت و زیان‌آ‌ور طبقه‌بندی شده و در اکثر کشور‌ها خبرنگاران از امتیازهای ویژه‌ برای این طبقه‌بندی برخوردارند.

«تولیدخبر» کار طاقت‌فرسایی است و گاهی حتی نیاز به خطر‌کردن، شجاعت، و ورزیدگی خاصی دارد.
بعضی از خبرنگاران به ترفندهای خاص و خطرناک و با حضور مستقیم در محل خبر و مشاهده عینی سوژه، تولید خبر می‌کنند. این محل خبر ممکن است میدان جنگی سخت، محل درگیری چند مست لایعقل، محل درگیری خیابانی پلیس و تظاهرات کنندگان معترض و مواردی مشابه باشد که ناگفته پیداست در چنین فضاهایی خطر خبر نمی‌کند و محتمل است ناغافل برسد و خبرنگار خود سوژه خبر بعدی باشد که موضوع آن «مرگ» است.

خطرکردن و به استقبال مرگ رفتن، شهامت ویژه‌ای طلب می‌کند که این شهامت، از ایمان به کار خبرنگاری و ایمان به این‌که این کار ارزش خطر‌کردن دارد، آغاز می‌شود. ناگفته پیداست که چنین فضایی با پشت میز نشستن و کپی‌کردن خبر از منبعی و انتشار آن با دخل و تصرفی اندک و یا حتی بدون کم‌ترین دخل و تصرف، جور در نمی‌آید.

اما چرا این نقیصه گریبان‌گیر خبرگزاری‌های کشور شده‌است؟
بدون کم‌ترین تردید به سیاست‌گذاری کلان مدیران این خبرگزاری‌ها در عزل و نصب و استخدام کارمندان بر‌می‌گردد.
در اکثر این خبرگزاری‌ها تخصص و شجاعت ویژه داشتن و آشنایی با چم و خم‌های این حرفه و تحصیلات هم‌سو با آن در درجه اول اهمیت نیست. اصلی‌ترین شرط برای هم‌کاری و پذیرش و استخدام شروط عمومی تعریف‌شده‌ای است که کم‌ترین مناسبتی با تخصص ندارد.
از طرف دیگر مدیران این خبرگزاری‌ها خود نیز به ارزش و اهمیت والای کار تولید خبر و نقشی که رسانه پویا و فعال در پروسه توسعه متوازن یک کشور می‌تواند بازی کند، واقف نیستند و بیش‌تر به کارکردهای سطحی با بازده کوتاه‌مدت، آن‌هم برای منافع طیفی خاص توجه دارند.
 البته ناگفته پیداست که اکثرا هم کارگزار این طیف خاص هستند و در صورت عدم توجه به نظرات آن‌ها باید عطای کار را به لقایش ببخشند.

 دست آخر این‌که همه ارکان یک خبرگزاری باید به پروسه تولید خبر و کار خبرگزاری پیش از اندشیدن به یک شغل، به عنوان یک خدمت نگاه کنند. که نمی‌کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۰ ، ۰۱:۰۴
علی مصلحی

جولان دروغ‌گویی

سه شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۰، ۱۲:۴۳ ق.ظ

منکر نمی‌شوم که آدمی با تمام دقت و وسواس و مراقبت و تقوی، باز هم مصون از خطا و اشتباه نیست.
آدمی همیشه در معرض لغزش و خطا قراردارد و دقت و وسواسی که در زندگی دارد، به علاوه تقوی و مراقبت فردی بر اعمال، تعیین‌کننده نسبت آدمی با خطا و اشتباه و گناه است.
 هر چه این تقوی و مراقبت ضعیف شود، آدمی در معرض خطای بیش‌تری است و هر چه مراقبت و تقوی بیش‌تر، خطا کم‌تر.

این یک اصل عام اخلاقی است و استثنایی ندارد. اصول‌گرایان را‌‌ همان اندازه شامل می‌شود که اصلاح‌طلبان را. غربی‌ها را‌‌ همان اندازه دربر می‌گیرد که شرقی‌ها را. مسلمان و مسیحی و بی‌دین و دین‌دار در برابر آن مساوی‌اند.

اصول‌گرایان به معنای عام کلمه طی دست‌ِکم ۶ سال گذشته، بیش‌ترین نسبت را با خطا و گناه داشته‌اند.
 این نسبت نزدیک با خطا آن‌قدر تکرارشده و ادامه داشته است که، خطا الگویی رفتاری‌ِشان شده‌است.

با دقت و وسواس بسیار و به‌سختی شاید بتوان در سکنات این طیف سیاسی رفتاری مطابق با راستی و درستی و صواب پیدا کرد. این موارد آن‌قدر ناچیز است که به‌سختی به چشم می‌آید.
ا
ین مسئله باعث شده است که اعضای این طیف ذره‌بین به‌دست در رفتار جناح رقیب دنبال خطا باشند و اگر خطایی یافتند، «ارشمیدس‌»وار فریاد شادی یافتم یافتم‌ِشان کرکننده گوش فلک باشد.

وبلاگ «خرچنگ‌زاده در غربت» یک وبلاگ‌ اصول‌گراست و در بین وبلاگ‌نویسان این طیف باید اقرار صادقانه نمود که نویسنده و وبلاگ‌نویس قابلی است. اما به‌رغم این‌ها نتوانسته است از عادات زشت اصول‌گرایان دور بماند. الگوی رفتاری آن‌ها را طابق‌النعل‌بالنعل عمل می‌نماید و درست همین‌جاست که کوس رسوایی خود را می‌زند.

بر خلاف نوشته اخیر وبلاگ که معتقد است «من معتقدم آدم اگر قرار است دروغ بگوید، باید یک طوری دروغ بگوید که مو لای درزش نرود. طوری که هر کس و ناکسی آن را باور کند. یک طراحی درست و دقیق و حساب‌شده که هیچ حرفی درش نباشد»، من معتقدم که آدم اصلا نباید دروغ بگوید. اما عرض کردم که اصول‌گرایان که قاعدتا عادت به بادکردن سرنا از سر گشاد دارند، آن‌قدر با خطا و دروغ همزیستی داشته‌اند که حالا باید برای «دروغ» هم تئوری بنویسند.
 اما اگر شما خبر داشتید بار کجی به منزل رسیده باشد، تئوری دروغ آقای خرچنگ‌زاده هم نتایج علمی‌اش را به ارمغان خواهد آورد!

وبلاگ‌نویس در روز روشن چراغی به‌دست گرفته و در جنبش سبز دنبال سرسوزنی خطا می‌گردد. و چه سخت به کاهدان زده است.
نه از آن‌رو که جنبش سبز مصؤن از دروغ و خطا باشد نه خیر! دقت نمایید: چند روز پیش در فضای مجازی که به هیچ عنوان تحت کنترل و اراده و اداره نه‌تنها جنبش سبز که حتی حاکمیت با آن‌همه ابزار و امکاناتش هم نیست، خبری منتشر شد مبنی بر حمله اشرار به استخر. فضای روانی جامعه به خاطر اخبار و اتفاقات مشابه در «خمینی‌شهر» و «کاشمر» به‌شدت آماده پذیرش چنین اخباری بود. در چنین شرایطی استبعادی ندارد که دروغی توسط عده‌ای نا‌شناس به نام جنبش سبز یا جنبش قرمز یا اصول‌گرا و ... جعل و در فضای روانی فوق منتشر و به‌شدت تکثیر و تبلیغ و به‌گستردگی در شبکه‌های جهانی اشتراک‌گذاری و توزیع شود. اگر چنین می‌بود و چنین می‌شد هم گناه آن به هیچ روی بر گردن جنبش سبز و هوادارن صادق آن نبود. هیچ قانونی نیامده است تا ثبت وبلاگ با نام سبز را فقط و فقط در انحصار هواداران جنبش سبز قرار دهد. مخالفان آن‌ها هم می‌توانند وبلاگ‌هایی با پس‌وند یا پیش‌وند سبز داشته باشند و به واسطه آن اهداف خراب‌کارانه یا خیر‌خواهانه خود را دنبال کنند.
دست بر قضا همین چند مدت پیش هم وب‌سایتی با آدرسی بسیار نزدیک به آدرس «جرس» و با قالب و لوگوی دقیق شبیه به آن وب‌سایت، جعل و طراحی و اهداف خراب‌کارانه خود را در فضای مجازی دنبال می‌نمود البته نیروهای جنبش سبز آن‌قدر هوش‌یار هستند که در چنین دام‌هایی گرفتار نشوند.

بگذریم. سخن اصلی آن است که خبر حمله اراذل و اوباش به استخر زنانه ــ که توسط یک مقام آگاه در پلیس تهران تکذیب شده و همین تکذیب مایه مسرت فراوان وبلاگ «خرچنگ‌زاده‌ در غربت» شده است تا شاهد مقصود خود که یافتن خطای جنبش سبز باشد، را در آغوش کشیده و در وبلاگ خود در وصف دورغ‌گویی و دروغ‌پردازی سبز‌ها داد سخن داده و شادی کند، نه‌تنها دروغ نبوده، بلکه تکذیبیه مورد استناد ایشان دروغ بوده‌است. اما از آن‌جا که دروغ و خطا و درنوردیدن مرزهای اخلاق عادت عادی اصول‌گرایان شده، افزایش خطا فرصت هماهنگی در دروغ‌‌گفتن را از آنان سلب و این به‌هم‌ریختگی باعث شده است تا اندکی پس از تکذیب نیروی انتظامی، یک نماینده مجلس خبر از بازداشت حمله‌کنندگان به استخر زنانه را بدهد.

حالا خواهید توانست حال آدمی را درک کنید که در انبار کاه سوزن را یافته است اما به‌زودی متوجه شده سوزن پرکاهی بیشتر نیست. البته ایشان در دفاع از رساله علمی خود در باب دروغ‌گویی موفق است. اگرچه نتایج داده‌ها از منظر علمی دقیق نیست، اما مطمئنا استاد راهنما و هیئت‌داوران با پیاده‌نظام حاکمیت و نویسنده وبلاگ خرچنگ‌زاده هماهنگی تام دارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۰ ، ۰۰:۴۳
علی مصلحی