وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

بهانه بیگانگان نباشیم

سه شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۱، ۱۱:۲۵ ق.ظ

تعدادی از شهروندان مظلوم ایرانی در عرستان گردن زده شدند. حق یا ناحق‌بودن این مجازات موضوع این نوشته نیست. اما آن‌چه مسلم است، این حادثه، اعتراض شدید شهروندان ایرانی را به‌دنبال داشته، و واکنش‌های پراکنده‌ و خارج از عرف دیپلماسی و بین‌المللیی را هم در بین تعدادی از نمایندگان مجلس و مقامات در پی داشته است.
 
آن‌چه اخبار غیررسمی بدان اشاره دارد، و تا اندازه‌ای هم می‌توان به صحت آن یقین کرد، این‌َست که این هم‌وطنان مظلوم در شرایطی محاکمه و محکوم و مجازات شده‌اند، که ابتدایی‌ترین اصول محاکمه و دادرسی در مورد آن‌ها رعایت نشده‌است. از جمله آن‌که آن‌ها در دادگاهی محاکمه شده‌اند که اکثر متولیان دادگاه از منشی و دادستان شاکی گرفته، تا قاضی، همه اهل عربستان بوده و لاجرم به زبان عربی‌ و لهجه حجازی تکلم می‌نموده‌اند و پرسش‌ها در مورد اتهامات احتمالی شهروندان ایرانی هم به‌‌ همان زبان و لهجه مطرح می‌شده. اما متاسفانه براساس گزارشات تاییدنشده اما نزدیک به یقین، متهمین ایرانی از داشتن مترجم یعنی ابتدایی‌ترین حق خود، محروم و ممنوع بوده‌اند.

در چنین شرایطی مسلم است که در ‌‌نهایت پاکی و بی‌گناهی هم، امکان اثبات این بی‌گناهی وجود ندارد، و نتیجه چنین محکمه و دادگاهی از پیش مشخص است. محکومیت و مجازات آن‌هم به اشد وجه. یعنی اعدام به وسیله جدا‌کردن سر از بدن.

موضوع می‌تواند و باید از دیدگاه دیپلماسی و حقوق بین‌الملل، مورد بررسی دقیق‌تری قرار بگیرد. حتی می‌توان چنین بی‌احترامی و کج‌دهنی از طرف دولت عربستان را مورد ارزیابی و ترجمه قرارداده، و براساس آن به قضاوت نشست. و نهایتا با درایت و منطق مخصوصی که تضمین‌کننده اعاده حقوق و حیثیت شهروندان و نظام سیاسی و نهایتا سرفرازی دیپلماسی کشوراست، رفتار نمود.

از طرف دیگر بدون کم‌ترین تردید شایسته و بایسته است که، پروسه‌ای که نهایتا منجر به چنین نتیجه و اتفاقی شده‌است، در سیر تحولات‌ جاری و روابط مابین دو کشور، طی سال‌های اخیر مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار گرفته، تا خطاهای احتمالی شناخته شود. اگرچه شهروندان مظلوم اعدام‌شده دیگر زنده نمی‌شوند، اما این مطالعه از آن نظر حائز اهمیت و لازم‌اجراست، تا از هم‌اکنون جلو تکرار حوادث و موارد مشابه در آینده گرفته شود.
 
در عرف دیپلماتیک مرسوم است که برای حفظ و تضمین منافع سیاسی متقابل، به محض دریافتن خبر درگذشت یک مقام سیاسی، به نشانه احترام متقابل و حسن‌نیت سیاسی، بلافاصله پیام تسلیتی از طرف دستِ‌کم یک مقام مسئول هم‌طراز، صادر و به مقامات کشور موردنظر تسلیم می‌شود.

طی روزهای گذشته ولیعهد «عربسان سعودی» از دنیا رفت. بعضی رسانه‌های ایرانی تصاویری مخابره نمودند از مردمی که در کمال آرامش و بدون کم‌ترین هراس و مزاحمتی، جلو سفارت این کشور در ایران مشغول توزیع شیرینی به نشانه شادمانی از درگذشت این مقام عالی‌رتبه سیاسی در عربستان هستند.
مسلما تجهیزات فوق‌پیش‌رفته تصویر‌برداری موجود در سفارت عربستان، این شادمانی و سرور را ضبط، و برای استفاده به‌موقع در اختیار دولت متبوع خود قرار می‌دهد.
 
چنین رفتار اشتباهی مسلما کم‌ترین فایده در هیچ حوزه‌ای برای مردم و کشور ایران در بر ندارد. اما به اندازه کافی می‌تواند برای شهروندان ایرانی خارج از مرز‌ها دردسر، و برای حیثیت ملی کشور در سطح جهانی هزینه داشته باشد. کم‌ترین آن می‌تواند به‌ترین بهانه برای دادگاه و دادستان و دستگاه قضایی کشوری بیگانه باشد، که برخلاف ابتدایی‌ترین اصول دادرسی، چند شهروند فارسی‌زبان ایرانی را به اتهامی واهی دستگیر و به زبان مادری کشور مقصد محاکمه و به اشد مجازات محکوم نموده، و حکم صادره را سریعا در مورد آن‌ها اجرا نمایند. مسلما آن‌جا از حضور این شهروندان شاد و خوشحالی که جلو سفارت در ایران شیرینی پخش می‌کنند خبری نیست، و این شادمانی و شیرینی پخش‌کردن هم نمی‌تواند مرحمی بر داغ دل خانوادهایی باشد که جگر‌گوشه‌هایشان در عربستان گردن زده‌ شده‌اند.

جدای از آن‌که دستگاه دیپلماسی وظیفه دارد موضوع را با دقت و وسواس پی‌گیری، و تلاش نماید از تکرار موارد مشابه جلوگیری نموده و پی‌گیر حقوق مسلم شهروندان مظلوم ایرانی باشد، انتظار می‌رود مراجع مسؤل در داخل کشور نیز با درایت و تعهد بیش‌تری، شهروندان احساساتی را از نتایج مخرب رفتار ناشی از برداشت‌های اشتباه و شادمانی کردن بر مصیبت بیگانگان، که هیچ‌گونه فایده‌ و سودی بر آن مترتب نیست و تماما به خسارت و هزینه منجر می‌شود، آگاه نموده و اجازه ندهند چنین رفتار دردسرسازی به‌آسانی اتفاق افتاده و بهانه برای سوء‌استفاده بیگانگان فراهم شود.
این نوشته در جرس این‌جا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۲۵
علی مصلحی

قم و کاشان تا ۵۰ سال دیگر وجود ندارند

يكشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۱، ۱۱:۰۷ ق.ظ

پروفسور «پرویز کردوانی» جغرافی‌دان، و استاد ممتاز دانشگاه تهران است. تحقیقات و آثار ذی‌قیمت این استاد برجسته درباره کویر باعث‌شده تا او را «پدر کویرشناسی ایران» بنامند. «خبر آنلاین» گفت‌وگوی مفصلی با او درباره بحران آب و طرح‌های ۱۰۰سال اخیر در این‌باره انجام داده‌است. تیتر آن گفت‌وگو چنین است:
 «قم و کاشان تا ۵۰ سال دیگر وجود ندارند»

 

این‌که قم و کاشان، تا ۵۰ سال دیگر وجود نداشته باشند، نه یک پیش‌بینی دور از انتظار و غیرواقعی، که یک حقیقت عینی و ملموس است و فهم و درک آن نیازی به تخصص ویژه و برجسته پرفسور «کردوانی» و امثال او ندارد. اندکی مشاهده دقیق و عمیق‌تر لازم است.
 
این حقیقتی است عریان. تشنگی و بحران آب در همه دنیا «مسئله» است، در ایران «بحران» و در کاشان و خیلی از مناطق مشابه «فاجعه». طبیعت و هرچه موجود زنده در آن‌َست، در قم و کاشان، به محتضری می‌مانند که بر بالینِ‌شان نشسته‌اند و اوراد می‌خوانند تا به دنیای دیگر بدرقه‌اشان کنند.
 
پرفسور «کردوانی» عمر باقی‌مانده این محتضر را ۵۰ سال پیش‌بینی نموده‌است. احتمالا ایشان این روز‌ها کاشان نیامده و از عمق فاجعه خبر ندارد. والا جان از دست و پای طبیعت جان‌دار این مناطق خارج‌شده و عنقریب است که از دهانش خارج‌شده و تمام کند.

اما این همه واقعیت نیست. این همه آن‌چه وجود دارد می‌باشد و اگر فکری به حال این اوضاع نشود و مردم نخواهند تغییری در الگو و استاندارهای مصرف، و از جمله مصرف آب در زندگی‌ِشان داشته باشند، این پیش‌بینی زود‌تر محقق خواهد شد و این اتفاق زود‌تر خواهد افتاد. اما اگر قدر آب، که زندگی و حیات بدان وابسته هست را بدانند، آن‌گاه طراوت و سرزندگی را از نو تجربه خواهند کرد. باید کمی با طبیعت مهربان بود.

 «استرالیا» از آن‌دسته کشورهایی است که بیش‌ترین میزان بارندگی را در سال دارد. آن‌جا مردم را موظف نموده‌اند که پشت‌بام ساختمان‌ها را طوری طراحی نمایند، که بشود حداکثر آب باران را از آن‌جا جمع‌آوری و ذخیره نمود.
 
همه دنیا این زنگ خطر را به صدای بلند شنیده‌اند، و از سال‌ها پیش به فکر چاره افتاده‌اند و مصرف آب را مدیریت نموده‌اند.

 قدما می‌گفتند ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. این یعنی هیچ وقت برای چاره‌کردن و برنامه‌ریزی و درمان دیر نیست. به شرط آن‌که البته آبی مانده باشد. والا آب که نبود، ماهیی هم نیست و این یعنی این‌که بسیار زود‌تر از پیش‌بینی‌ها «کاشان» و «قم» تمام شده‌اند و نمی‌شود برای زندگی یک موجود مرده برنامه‌ریزی نموده و مدیریت کرد، اما می‌توان با برنامه‌ریزی از مرگ آن جلوگیری نمود.

قدیمی‌ها پای درخت وضو می‌گرفتند، یعنی هم وضو می‌گرفتند، هم درخت را آبیاری می‌کردند، هم آبی که به مشقت از دل زمین بیرون آمده‌بود را، روانه هرز‌آب و فاضلاب نمی‌کردند. آن‌روز‌ها این خیل عظیم آدم تشنه وجود نداشت. بارندگی بسیار بیش‌تر از امروز بود، و جمعیت بسیار کم‌تر. اما در عین‌حال‌‌ همان جمعیت کم، آب زیاد را با مدارا و مدیریت مصرف می‌کرد. آب مقدس بود. اما امروزه جمعیت لوس و از خودراضیِ فراوان، به قطرات آب و باران، با بی‌حرمتی و بی‌احترامی رفتار می‌کند وخروار خروار آب زلالی که قطره قطره به‌دست آمده‌است را، به فاضلاب تبدیل می‌کند.
 
کره خاکی تشنه‌است. ایران تشنه‌تر و تشنگی در کاشان از مرز بحران گذشته و به فاجعه تبدیل شده‌است. تا دیر نشده باید کاری کرد.
 این نوشته در کاشان‌ نیوز این‌جا

مرتبط:

آب را گل نکنیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۰۷
علی مصلحی

در تاریخ آمده‌است که دو سال قبل از آن‌که «آغا محمدخان قاجار» به کرمان حمله کند، مردی صوفی به نام «مشتاق‌علی‌شاه» را سنگسار می‌کردند.

 «مشتاق‌علی‌شاه» پیش از سنگسار گفته‌ بود: «چشم‌های مرا ببندید، من از چشمان شما می‌ترسم.»

دو سال بعد در ۱۲۰۹ «آغامحمدخان قاجار» به کرمان حمله کرد و به روایتی ۲۰ هزار و بنا به روایتی دیگر ۷۰ هزار چشم را از حدقه در‌آورد.(+
)

می‌گویند؛ «آقا‌محمد‌خان» به سربازانش گفته بود که برای من چند من (وزن) چشم آماده کنید. مرد‌ها را می‌آوردند و چشم‌ها را درآورده و در ترازو می‌ریختند تا وزن موردنظر او جور شود.
یک چشم از یک‌نفر درآوردند و در ترازو انداختند، ترازو به وزن مورد‌نظر آغا محمدخان رسید. دستور داد به چشم دیگرش کار نداشته باشید. بگذارید برود.

 بعد‌ها مرد یک‌چشم، اقرار می‌کند که وقتی «مشتاق‌علی‌شاه» را سنگسار می‌کردند، یک چشم من تراخم داشت و با آن چشم نتوانستم سنگسار را ببینم.
 این چشم‌‌ همان چشمی بود که از حدقه درنیامد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۱ ، ۱۰:۵۱
علی مصلحی