وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۸ مطلب در تیر ۱۳۸۸ ثبت شده است

اندر احوالات یک «انتساب» انتصاب

سه شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۸۸، ۰۴:۳۲ ق.ظ

در روزهای پایانی فروردین‌ماه سال‌جاری، شورای عالی اداری در نشستی به ریاست «پرویز داودی» معاون اول رئیس جمهور، جدایی سازمان حج و زیارت از وزارت ارشاد و الحاق آن به سازمان میراث فرهنگی و گردش‌گری را تصویب کرد.
 این مصوبه روز شنبه، پنجم اردیبهشت، پس از تایید رئیس‌جمهور «محمود احمدی‌نژاد»، از سوی معاون او در امور توسعهٔ سرمایهٔ انسانی که دبیری شورا را نیز بر عهده دارد، برای اجرا ابلاغ شد.
 
این اقدام دولت از‌‌ همان ابتدا با اعتراض برخی از مراجع تقلید، روحانیان مجلس و نماینده آقای «خامنه‌ای» در سازمان حج و زیارت روبه‌رو شد.
«محمود احمدی‌نژاد» که بار‌ها به دلیل اتخاذ تصمیمات آنی و شتاب‌زده هم‌واره مورد انتقاد بوده است، چند روز پس از این حادثه بلافاصله پس از دستور رهبری از این تصمیم شتاب‌زده خود عقب‌نشینی نموده، و دستور داد شرایط به حال سابق خود باز گردد.

در تبلیغات ریاست‌جمهوری «احمدی‌نژاد» هر جا از طرف‌داران او در باره این اتفاق ــ که اجماعی از طرف روحانیون، اصول‌گرایان و نهایتا رهبری را بر علیه ریس‌جمهور برانگیخت ــ سئوالی پرسیده می‌شد، بلافاصله پاسخ‌دهنده با یک ترفند مشخص از تاکتیک «نعل وارونه» استفاده نموده و به جای پاسخ دادن به سئوال، میزان ولایت‌پذیری «احمدی‌نژاد» در عقب‌نشینی از تصمیم «عاقلانه»؟؟ خود را به رخ سئوال‌کننده می‌کشید.

اکنون نیز درست در روزهای پایانی تیرماه و پیش از مراسم تحلیف و تنفیذ حکم ریس‌جمهور «احمدی‌نژاد» در یک اقدام، این‌بار نه شتاب‌زده که حساب‌شده و حتی می‌توان ادعا کرد از پیش طراحی‌شده «اسفندیار رحیم مشایی» که بار‌ها طی چهار سال گذشته اقدامات و رفتار او اعتراض شدید مراجع تقلید و روحانیون و حتی رهبری را برانگیخته بوده را به عنوان «معاون اول» خود معرفی کرد، تا پس از اعتراضات روحانیون و نهایتا رهبری از این اقدام صرف‌نظر و مجددا میزان ولایت‌پذیری شدید خود را نشان داده و به رهبری هم اعلام نماید: حالا که «مواضع شما به من نزدیک‌تر است»، مواضع بنده هم به شما ایضا.

در این میان حضرات سید احمد خاتمی، حمید رسایی، حسین شریعتمداری و ... نیز که از قبل در جریان این تاکتیک بوده‌اند، نقش خود را به عنوان همکاران در اعلام مواضع ولایی ریس‌جمهور بازی می‌کنند تا کیهان هم برای خود خوراک خبری داشته باشد.

 این اصل و فرع و بالا و پایین انتصاب آقای «اسفندیار خان رحیم مشایی» است، که امروز «پاشنه آشیل» حملات ولایتی‌ها و شاید نقطه انحرافی خوبی برای انحراف فکر اقلی از مردم از ماجرای مشروعیتی باشد که با «تقلب» فراچنگ آمده است.
اما اکثریت آنان‌که ۲۲خرداد در ایران «میرحسین موسوی» را به عنوان ریس جمهور برگزیدند، آگاه‌تر از آنند که فریب این بازی و یا شاید بازی‌های مشابه از این‌دست را بخورند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۸۸ ، ۰۴:۳۲
علی مصلحی

فرصت تاریخی

پنجشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۸۸، ۰۴:۲۲ ق.ظ

 «حسینعلی منتظری» که پس از پیروزی انقلاب تا سال‌های آغازین دهه شصت، به عنوان قائم‌مقام رهبری و شخص دوم کشور شناخته می‌شد، ناگهان به‌دنبال پاره‌ای اعتراضات به بعضی از سیاست‌های اجرایی در مدیریت کشور، و مخالفت با بعضی رفتار‌ها در کلان نظام، از قائم‌مقامی رهبری و شخص دوم کشور عزل و تاکنون به دلیل یک انتخاب عادلانه و شجاعانه، تاوان سنگینی را در کنار خانواده‌اش و در حصر خانگی پرداخته است.

بزرگ‌ترین اعتراض «منتظری» به کشتار وسیع زندانیان سیاسی در سال ۶۷ بود که بعد‌ها به «قتل‌عام۶۷» شهرت یافت.
این کشتار در بی‌خبری مطلق مردم، رسانه‌های داخلی و خارجی، خانواده‌های قربانیان و بدون کمترین اعتراض از سوی مجامع حقوقی بین‌المللی به دلیل فقر شدید رسانه و خبر اتفاق افتاد.
 اما «منتظری» رسالت تاریخی خود به عنوان شخص دوم کشور و یک فقیه برجسته دینی را به‌درستی انجام داد اگرچه تاوان سختی را برایش در پی داشت.
****
پس از اعلام نتایج انتخابات دهم ریاست‌جمهوری اتفاقات تلخ فراوانی در کشور اتفاق افتاد. تعداد قابل‌توجهی از شهروندان کشور به دلیل اعتراض مسالمت‌آمیز به این نتایج به خاک و خون کشیده شدند، تعداد قابل‌توجهی از شهروندان عادی، دانشجویان، روزنامه‌نگاران، وبلاگ‌نویسان و حتی مقامات سابق اعم از نمایندگان مجلس دوره‌های قبل و وزرای معروف دولت‌های پیشین که به قول خطیب جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ مرجعیتی در بین مردم داشتند، بازداشت غیرقانونی شدند. تعداد قابل‌توجهی از هم‌وطنان زخمی شده و تعدادی نیز ناپدید شده‌اند.

مجموعه اتفاقات فوق به‌علاوه تقلب آشکار در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم، اعتراض بزرگ‌ترین مجامع حقوقی داخلی و بین‌المللی و اعتراضات وسیع و گسترده در سطح کشور و جهان را در پی داشته است.
***
اقامه نماز جمعه فردا به عهده «اکبر هاشمی‌رفسنجانی» رییس «مجمع تشخیص مصلحت نظام» ریاست «مجلس خبرگان رهبری» و کسی که طی بیست سال گذشته هم‌واره به عنوان شخص دوم کشور شناخته می‌شده است، می‌باشد.
 «هاشمی» فردا در شرایطی در یک آزمون حیاتی در برابر قضاوت تاریخ و افکارعمومی قرار می‌گیرد که در جریان تبلیغات انتخابات دهم و خصوصا شب مناظره بین «میرحسین موسوی» و آقای دکتر «محمود احمدی‌نژاد» خود و خانواده‌اش آماج شدید‌ترین اتهامات فساد اقتصادی از طرف سران تقلب و سردمدارن کودتا قرار گرفته است.
 
«هاشمی» در زندگی سیاسی ۳۰سال گذشته خود نقاط مبهم بسیاری دارد. این ابهام و عدم شفافیت تا بدان‌جا پیش رفته است که علیرغم آن‌که اکثر قریب به‌اتفاق علما و بزرگان به‌تصریح و گا‌ها تلویح مواضع خود را در برابر اتفاقات اخیر کشور روشن نموده‌اند، اما هنوز موضع‌گیری «هاشمی» در خطبه‌های فردا در هاله؟؟؟؟‌ای از ابهام قرار دارد.
 شعبده تاریخ یک‌بار دیگر یک فرصت استثنایی در اختیار «هاشمی» قرار داده است تا «یکبار برای همیشه» از منظری شفاف خود را در مقابل تاریخ به سرافرازی برساند. ملت بزرگ و سرافراز ایران این‌بار راه دقیق خود را شناخته و به قول «میرحسین موسوی» «پای در راهی بی‌برگشت» گذاشته است. قسمتی از این مسیر از نماز جمعه فردای تهران عبور می‌کند.

می‌گویند در زندگی هر کس شانس فقط یک‌بار در خانه آدم را می‌زند. آیا «هاشمی» فردا به این شانس بزرگ زندگیش جواب خواهد داد؟
آیا فردا «هاشمی» در کنار ملت خواهد بود یا در برابر ملت؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۸۸ ، ۰۴:۲۲
علی مصلحی

دوران جدید

پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۸۸، ۰۴:۱۱ ق.ظ

پس از رای خیره‌کننده «سید محمد خاتمی» در دوم خرداد ۷۶ رییس جمهور در اولین نطق انتخاباتی خود با توجه به حضور چشم‌گیر، عاشقانه و بی‌نظیر مردم در پای صندوق‌های رای فرمود: «دوره جدیدی در تاریخ ایران آغاز شده است».

به لحاظ شرایط سیاست خارجی در آن زمان کشور ایران در بد‌ترین شرایط سیاسی خود قرار داشت.
به دلیل بعضی تنش‌ها و سیاست‌های شتاب‌زده دولت‌مردان قبلی، اکثر کشورهای عضو اتحادیه اروپا سفرای خود را از ایران فراخوانده بودند و عملا روابط ایران با اکثر این کشور‌ها به حالت نیمه‌تعطیل در آمده بود.
 تنها چنین وضیعیت خطیری برای انزوای سیاسی ایران در سطح جهانی کفایت می‌کرد.

به لحاظ شرایط اقتصادی با توجه به کاهش شدید قیمت جهانی نفت و بعض تحریم‌ها در سطح بین‌المللی از یک‌طرف، و از طرف دیگر آثار مخرب برجای‌مانده از جنگ و سیاست‌های غلط بازسازی و ... اقتصاد کشور با میزان قابل‌توجه بدهی خارجی و بدهی داخلی به سیستم بانکی و بعضی از موسسات مالی داخلی روبه‌رو بود.

در حوزه فرهنگی اکثر نویسندگان و هنرمندان و روشنفکران جامعه در حالت انزوا و سکوت به سر می‌بردند.

 از طرف دیگر نیز نسل جوانان از جنگ برگشته معترض نیز کم‌کم احساس نیاز به اعلام حضور در عرصه فرهنگ می‌نمودند، اما متاسفانه این حضور در عرصه فرهنگ همراه با اسلحه زمان جنگ بود.

چهار سال پس از این زمان و پس از آن نطق انتخاباتی، برای اولین‌بار پس از انقلاب، رییس‌جمهور کشورمان به یک کشور اروپایی دعوت شد، و به دنبال این دعوت اکثر کشورهایی اروپایی در دعوت از رییس‌جمهور ایران بر یک‌دیگر پیشی گرفتند.
 پیشنهاد سازنده و ابتکاری «گفتگوی تمدن‌ها»ی این رییس‌جمهور مورد تایید و قبول اکثر قابل توجهی از کشورهای جهان قرار گرفت.
 پس از پرداخت اکثر وام‌ها و بدهی‌های معوقه خارجی و داخلی، دولت هفتم موفق شد برای اولین‌بار مبلغ ۱۶ میلیارد دلار در صندوق ذخیره ارزی پول ذخیره نماید.
 تعداد قابل‌توجهی از اهالی بزرگ فرهنگ و هنر از سکوت و انزوا خارج و به عرصه خلاقیت و حضور در بین مردم برگشتند، و خلاصه نتیجه درخشان این «دوران جدید» اعلام رضایت مردم در دور دوم انتخاب آقای «خاتمی» بود که برای اولین‌بار یک رییس‌جمهور در ایران بعد از انقلاب رای مرحله دومش بیشتر از مرحله اول بود.

****
آقای دکتر «محمود احمدی‌نژاد» در اولین گفت‌وگوی تلوزیونی خود پس از اعلام نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری گفت: «دوران جدیدی در تاریخ ملت ایران آغاز شده است»‌‌ همان جمله‌ای که «محمد خاتمی» در ابتدای دور اول ریاست‌جمهوریش گفت با این تفاوت که در حال حاضر هنوز دوران انزوای کامل سیاسی ایران در سطح جهانی شروع نشده، اما رفتار سیاسی مجموعه بزرگان در راس هرم مدیریتی کشور و از آن‌جمله رییس‌جمهور، چنین اتفاقی را زود‌تر از موعد نوید می‌دهد، و ظاهرا از نظر حضرات تمام تلاش‌های دولت هفتم و هشتم برای «تنش‌زدایی» در حوزه روابط خارجی اشتباه بوده و این تلاش‌ها باید برعکس شود.

 با چنین پیش‌فرض، و شتابی که در رفتار دیپلماتیک برگزیده دهم و مجموعه همراهان او مشاهده می‌شود، می‌توان به سادگی حدس زد که این «دوران جدید دز تاریخ ملت ایران» واجد چه مولفه و مشخصاتی خواهد بود.

اما آن‌چه قبل از عملیاتی‌شدن این حدسیات در حوزه روابط دیپلماتیک خارجی، می‌توان در حوزه‌های «سیاست، فرهنگ، اقتصاد و ...» داخلی حدس زد، شاید دردآور‌تر باشد.
 آقای رییس اعلام نموده است که: «بنده در انتخاب همکارانم باید منافع ملت را در نظر بگیرم و اولین چیزی که مردم می‌خواهند این است که همکاران من پاک و متعهد، ساده‌زیست و مردمی بوده و همراه مردم قدم بردارند» با این شرایط وجود همکارانی مثل: آقایان «هاشمی‌ثمره، محصولی، علی‌آبادی، و سعیدلو» با توجه به وضعیت مالیشان محلی از اعراب نخواهد داشت، و در صورت حضورشان مثل همیشه، شعارهای آقای ریس برای مردم رنگی نخواهد داشت. اما این‌بار با همیشه فرق می‌کند: خون جنبش بیداری اجتماعی هنوز روی زمین خیابان‌های کشور تازه است، از ثروت بادآورده حاصل از فروش نفت با قیمت افسانه‌ای خبری نیست، این در حالی است که در ایام منتهی به انتخابات دولت مبلغ قابل‌توجهی پول و کالا در بین ملت حریص و عوام ایران توزیع نموده و خود دولت نیز به آن‌ها وعده تکرار این حقوق و سهام را داده است، به دنبال انزوای سیاسی انزوای اقتصادی نیز به شکل شدیدتری در دستور کار کشورهای عضو اتحادیه اروپایی و به تبع آن سایر کشورهای جهان قرار خواهد گرفت. از طرفی آقای ریس نمی‌تواند موج عظیم سهم‌خواهان از این پیروزی را که هریک در بوجود آمدنش چه با سازوکارهای قانونی، چه خلاف قانون، نادیده بگیرد.
 به راستی «دوران جدیدی» در تاریخ ملت ایران آغاز شده است و از هم‌اکنون «نتایج سحر» آن هویداست. خدا به داد «صبح دولتش» برسد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۸۸ ، ۰۴:۱۱
علی مصلحی

اینجا یک خبر کیهان را ببینید و قضاوت کنید

دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۸۸، ۰۴:۰۴ ق.ظ

«درپی درج یادداشتی تحت عنوان «یاران را چه شد؟، سخنی با «محمدرضا شجریان» در تاریخ دهم تیرماه در صفحه ادب و هنر کیهان، تعدادی از اساتید برجسته موسیقی ایران در تماس تلفنی با کیهان از پشت پرده پروژه تخریبی دشمن در حوزه موسیقی خبر دادند.
یکی از خوانندگان برجسته موسیقی سنتی که نخواست نامش عنوان شود در این‌باره به کیهان گفت: پس از اعلام نتایج انتخابات تماس‌های مکرر تلفنی از سوی مجریان شبکه‌های ماهواره‌ای خارجی و برخی افراد در داخل داشتم و از من خواستند به نتایج اعلام شده انتخابات اعتراض کنم.
این استاد آواز ایرانی تصریح کرد: افرادی که به تحریک ما می‌پرداختند برای این‌که ما را بیشتر وادار به عکس‌العمل کنند، به محمدرضا شجریان اشاره می‌کردند و می‌گفتند آقای شجریان را ببینید که چگونه با صراحت به نتایج انتخابات اعتراض نمود و به رئیس صدا و سیما نامه نوشت!! این خواننده معروف در پاسخ به خبرنگاری که از انگلیس با وی تماس گرفته بود گفت: ما ایرانی مسلمان هستیم و مانند کسانی که با شما همکاری می‌کنند وطن فروش نیستیم.
یک خواننده دیگر نیز که در زمره برجستگان آواز ایرانی محسوب می‌شود به کیهان گفت: وقتی که تلویزیون یکی از آهنگ‌های مرا بر روی تصاویر حضور گسترده مردم در نماز جمعه هفته گذشته تهران پخش می‌کرد، تماس‌های پی‌درپی از داخل و خارج داشتم و از من می‌پرسیدند که چرا به صدا و سیما اعتراض نمی‌کنید؟ مگر شما از استاد شجریان کمتر هستید؟!
یکی دیگر از اساتید موسیقی هم می‌گفت که تماس‌های تلفنی به شماره منزل و موبایلم برای اعتراض به نتایج انتخابات آن‌قدر زیاد بود که تا چند روز گوشی تلفن همراهم را خاموش کردم.
یک آهنگ‌ساز پیش‌کسوت موسیقی ایرانی نیز در تماس با کیهان ضمن اشاره به این تماس‌ها، افراد تماس گیرنده با هنرمندان موسیقی را برخی شبکه‌های ماهواره‌ای ضد انقلاب، تعدادی از خبرنگاران و سردبیران روزنامه‌های زنجیره‌ای مدعی اصلاح‌طلبی و برخی چهره‌های با نفوذ در جبهه اصلاحات عنوان می‌کند. با این حال باید اذعان داشت که پای‌بندی و تعهد بسیاری از اساتید موسیقی ایران به میهن اسلامی با توجه به نقدهای جدی که به متولیان موسیقی کشور وارد است، و چاپ به موقع یادداشت کیهان خطاب به محمدرضا شجریان در همسوشدن وی با جریان‌های برانداز و ضد انقلاب آن سوی مرز‌ها سبب خنثی شدن ترفند دشمن در حوزه موسیقی و ناکام ماندن آنان از سوءاستفاده از هنرمندان پاک و بی‌غل و غش این حوزه گردیده است.
گفتنی است که محمدرضا شجریان در جریان آشوب‌های اخیر علیرغم نامه به رئیس صدا و سیما برای عدم پخش آثارش از رسانه ملی، با بی‌بی سی فارسی هم به گفت‌و‌گو پرداخت و مردم را از نتایج انتخابات اخیر ریاست جمهوری در بهت و حیرت خواند. مصاحبه کوتاه شجریان با بی‌بی سی در‌‌ همان ایام و به مدت چند روز و هر نیم ساعت یک بار از رسانه استعمار پیر پخش می‌شد و هم اینک نیز این گفت‌و‌گو در سایت فارسی بی‌بی سی قرار دارد. شجریان در این مدت به مهره مناسب اجنبی و استعمارگر پیر مبدل گردید که ماموریت اهداف پشت پرده دولت انگلیس را در جامعه موسیقایی ایران به انجام رساند. این در حالی است که بسیاری از اساتید برجسته موسیقی حاضر به وطن فروشی نشدند.» (+)
×××
این نوع خبر‌نویسی از زمان مدیریت آقای «شریعتمداری» در کیهان تاکنون مختص او بود. اما در چند ماه اخیر ظاهرا این‌که ادعا کنی «اسنادش موجود است» یا «نخواست نامش فاش شود» و ... به یک اپیدمی فراگیر در بین کیهانیان و دولت‌مردان فعلی کشور تبدیل شده است.
نوع اخیر این ادعا‌ها اغلب از بی‌صداقتی است. چه این‌که پس از روشدن سند متوجه می‌شوی که، ‌ آقای «تونی بلر» نخست‌وزیر انگلیس به یک مقام نا‌شناس در وزارت امور خارجه تنزل پیدا می‌کند و متن عذرخواهی هم تبدیل به یک متن مرسوم دیپلماتیک می‌شود و ... و مثلا در مورد اخیر اساتید بزرگ موسیقی آدم‌های «بزن زیرش» روحوضی‌خوان چاله میدونی از آب در می‌آیند و ... الخ.
و در مورد دیگر این ادعا به فرض راست بودن از دو چیز حکایت می‌کند: یا خبر صحیح است و در صورتی که قرار است مردم هم اصل و فرع خبر را بدانند به سکرات عدم صحت مبتلا می‌شود.

مثلا فرض بگیرید استاد بزرگ موسیقی در خبر فوق آقای «افتخاری» باشد که قبول کرده است تشویقی بشود و پشتوانه خبر باشد به شرط آن‌که «نامش فاش نشود» یا کما فی‌السابق؛ مردم هنوز و همیشه نامحرمند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۸۸ ، ۰۴:۰۴
علی مصلحی

مسابقه دروغ‌گویی

جمعه, ۱۲ تیر ۱۳۸۸، ۰۳:۵۰ ق.ظ

«دروغ» به مهم‌ترین ویژگی انتخابات دهم ریاست‌جمهوری تبدیل شد، و در این فرایند نامیمون، آ‌‌ن‌چه بیش از پیش ضربه خورد و شکست، اعتماد عمومی و فاصله‌گرفتن شدید جمعیت شهروندان جامعه از حاکمیت بود.

 این فاصله البته یک پروژه تمام‌شده نیست و فرایندی است که لحظه به لحظه تبدیل به شکافی عمیق بین سطوح عالی مدیریت کشور و شهروندان معمولی جامعه می‌شود، و در این ویژگی و اتفاق ناگوار متاسفانه شخص ریس‌جمهور محترم نهم و منتخب معرفی‌شده دهم، بیشترین نقش را به عهده دارد.

آن‌چه به‌عنوان اعتماد عمومی شهروندان یک جامعه از آن یاد می‌شود، یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ابزار حمایت و پشتوانه قدرت و اعتماد به‌نفس دولت‌مردان است. از این رو در کشورهای توسعه‌یافته ابزار مدرن اطلاعاتی (رسانه‌ها، کانال‌های متعدد ماهواره‌ای و تلوزیونی، روزنامه‌ها، اینترنت و ...) سعی می‌کنند با انتقال و گردش سریع اطلاعات و اخبار ضمن آن‌که چون شمشیر «داموکلس» دائما بالای سر دولت‌مردان حضور داشته باشند، از طرفی دیگر بیشترین کمک را به افزایش اعتماد عمومی در سطح جامعه می‌نمایند.

 این غول‌های رسانه‌ای در کشورهای توسعه‌یافته بزرگ‌ترین ابزار برای اعمال فشار توسط اقشار فرودست اجتماع بر دولت‌مردان بالای هرم مدیریتی کشور هستند.
 چنین است که اگر خبری از یک خراب‌کاری کوچک، یک سوءاستفاده از قدرت، یک فساد ... به دست یک رسانه کوچک بیفتد، دولت‌مردان بلافاصله برای ترمیم اعتماد ضربه‌خورده بیشترین اقدامات (استعفا، اخراج، استیضاح و ...) را انجام و اخبار آن را در اختیار رسانه‌ها قرار می‌دهند.

شکی نیست که اعتماد عمومی در کشور به‌شدت از روند بیش از حد «دروغ» طی چند ماه گذشته ضربه خورده و در سطح بین‌المللی نیز جو بی‌اعتمادی عجیبی بر علیه ایران شیوع یافته است.
 طی چند روز گذشته اخبار طرح بررسی فراخواندن سفرای اتحادیه اروپایی از تهران، لغو سفر ریس‌جمهور به لیبی، لغو سفر پادشاه عمان به ایران و ... در صدر اخبار خارجی ایران قرار گرفته است.

اما طرفه آن‌که گویا دولت‌مردان ایران نه‌تنها از افزایش بیش از پیش این بی‌اعتمادی داخلی و خار جی ناراحت نیستند، بلکه خوشحال هم هستند.

پس از گذشت بیست روز از روز رای‌گیری، هیچ اقدام سازنده برای کاهش این بی‌اعتمادی از طرف مدیریت سیاسی کشور صورت نگرفته است.

سال‌های آغازین دهه پنجاه در یک روز سیزده بدر، رادیوی ایران یک «مسابقه دروغ» را طرح و اعلام کرد به کسی که بهترین «دروغ» را بگوید، از طرف رادیو یک پیکان سفید اهدا خواهد شد. مردم دست به‌کار ساخت دروغ‌های شاخ‌دار و جالب شدند. یکی زنگ زد که از صبح زود برای سیزده به در از خانه خارج شده‌ام و آن‌قدر کنار خیابان منتظر تاکسی ایستاده‌ام که زیر پایم علف سبز شده و مشغول گره زدن علف‌ها (سبزی‌ها) هستم. خلاصه رقابت شیرینی بر سر برنده شدن پیکان صفر در گرفت.
 پایان برنامه هنگام غروب مجری برنامه اعلام کرد برنده پیکان خود ما هستیم چون بزرگ‌ترین دروغ را ما گفتیم: اصلا پیکانی در کار نبوده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۸۸ ، ۰۳:۵۰
علی مصلحی

چه کسی رای مرا جا بجا کرد؟

پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۸۸، ۰۳:۴۲ ق.ظ

(«اسعد» پنبه را گرفت و در گوش گذارد، و براى طواف به مسجدالحرام آمد، و مشغول طواف شد، و (دور اول) نگاه عمیقى به پیغمبر اسلام افکند که اطراف اورا مانند تشنگانى که دور چشمه (آب زندگانى) جمع شوند گرفته بودند، و با دقت به سخنانش گوش مىی‌دادند در (دور دوم) طاقت نیاورد، با خود گفت: این چه کار احمقانه‏‌اى است که من گوش خود را ببندم و از چنین جریان مهمى که در مکه مى‌گذرد بى خبر باشم؟ این پنبه را باید از گوش خود بیرون کنم ببینم چه خبر است؟ این را گفت و پنبه را با خشم و نفرت از گوش به‌در آورد و بیرون انداخته و با روى گشاده خدمت پیغمبر آمد.
ــ محمّد! بگو ببینم ما را به چه چیز دعوت مى‏‌کنى؟
به سوى خداوند یگانه یکتا، و این‌که من فرستاده او هستم ...)
 «قرآن و آخرین پیامبر، صفحه ۸۶»

طرفداران و رای‌دهندگان به آقای دکتر «محمود احمدی‌نژاد» را چند گروه تشکیل می‌دهند:
الف: آن‌هایی که از اولین روزهای ریاست‌جمهوری و یا حتی قبل از آن، آقای احمدی‌نژاد را در قامت انسانی از جنس خودشان دیده‌اند. (احمدی‌نژادی که لباس رفت‌گران شهرداری را با افتخار می‌پوشد، بر سر سفره روستاییان می‌نشیند و از غذای آن‌ها تناول می‌نماید، لباس‌های محلی مناطق را می‌پوشد، کمتر لباس رسمی می‌پوشد، خانه‌اش یک خانه ساده است و جکوزی ندارد، و ...).

 ب: طیف وسیعی از مردمی که برای اولین‌بار در دولت آقای «احمدی‌نژاد» از دولت سهم نقدی (سهام عدالت) دریافت نمودند.

 ج: آن‌هایی که در سفر‌های استانی نامه نوشتند و در جواب، پاکت‌های حاوی تراول‌چک دریافت نمودند.

د: آن‌هایی که احساس می‌کردند در طول ۳۰سال گذشته مجموعه نظام و خصوصا شخص و مجموعه منتسب به آقای «هاشمی رفسنجانی» حقوق مادی و اقتصادیشان را صرف خوش‌گذرانی خانوادگی و جناحی نموده، و تنها کسی که مرد برخورد با این طیف فاسد است، آقای «احمدی‌نژاد» است.

 و: مجموعه‌ای از نیروهای تحصیل‌کرده جوان آماده به کار در پست‌های حساس کشوری.

 ز: مجموعه‌ای از سیاسیون باسابقه و اصول‌گرا که جامه اصول‌گرایی را فقط زیبنده قامت آقای «احمدی‌نژاد» می‌دانستند. و افراد دیگری که طیف گسترده‌ای را نمایندگی نمی‌کردند.

در مورد اکثر موارد یادشده می‌توانید به برنامه‌های تبلیغی آقای «احمدی‌نژاد» مراجعه نمایید. اما سوال بزرگ این‌جاست که کدام عقل سالمی باور می‌کند در کشور ایران از جمعیت هفتاد میلیونی کسی دوست نداشته باشد آدمی که هم‌رنگ خودش باشد بر او حکومت کند؟ و یا از پول و سهم نقدی یا غیر قدی خوشش نیاید؟ یا از مبارزه با مفاسد اقتصادی ناراحت باشد؟ و ... .

طیف بسیار کمی از مردم ایران، از جمعیت فوق در یک خواب‌زدگی داوطلبانه حاضر نشدند پنبه‌ها را از گوش در آورند و در انتخابات خرداد ۸۸ با توجه به فقر شدید خبری و پوشش فوق‌العاده شدید خبری شخصیت و اخبار آقای «احمدی‌نژاد» به او رای دادند.

اما جمعیت قابل توجه و کثیر دیگری علی‌رغم پوشش صادقانه اخبار اما از آن‌جا که پنبه‌ای در گوش و مویی در چشم‌شان نبود، درک کردند که آقای «احمدی‌نژاد» آنی که ادعا می‌کند نیست و به او رای ندادند و تمام تقاضای صیانت از آراءشان برای آن بود که «میرحسین موسوی» را واجد اکثر شرایط فوق می‌دانستند. به او رای داده بودند و سرنوشت رای خود را جست‌وجو می‌کردند.

دوستی به منزل یکی از بستگانم که همگی به آقای «احمدی‌نژاد» رای داده‌اند و اتفاقا از اصول‌گرایان سفت و سخت هم هستند زنگ زده و با طرح مسئله حمایت آقای «مشایی» از اسراییل سوال می‌کند که جواب‌شان در این مورد مغایر با اصول‌گرایی چیست؟
جواب می‌دهند «مشایی» چه ربطی به «احمدی‌نژاد» دارد؟
 دوستم سوال می‌کند: فارغ از این‌که او معاون آقای ریس است و ربط مستقیم پاسخ‌گویی دارد، اما آقا پدر زن پسر آقای ریس است،
 جواب می‌دهند: آقا شما حتما خبر ندارید که پسر بزرگ آقای «احمدی‌نژاد» ۱۸ سال دارد و هنوز ازدواج نکرده!!!!!!!!

 دقت نمودید معنی فقر خبر یعنی چه؟ پس از آن‌همه سروصدا یک خانواده اصول‌گرا آن‌قدر از دنیا بی‌خبرند که هیچ خبری در مورد ماجرای آقای مشایی و داماد او ندارند.

«اسعدبن زراره» پنبه‌ها را زود درآورد و نجات یافت.
رای مرا آنانی جابه‌جا کردند که پنبه‌ها را هنوز هم محکم در گوش دارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۸۸ ، ۰۳:۴۲
علی مصلحی

پروژه اعتراف

يكشنبه, ۷ تیر ۱۳۸۸، ۰۳:۲۷ ق.ظ

در شرایطی که طبق تبصره (۱) ماده (۱۸۸) قانون آیین دادرسی در امور کیفری، انتشار گزارش محاکمات علنی دادگاه در رسانه‌های گروهی قبل از قطعی‌شدن حکم ممنوع است، اما رسانه‌ ملی طی روزهای اخیر اقدام به پخش لحظه به لحظه اعترافات به‌اصطلاح خراب‌کاران روزهای اخیر نموده‌است.

این در حالی است که هنوز هیچ دادگاهی محکومیت افراد فوق را تایید نکرده و بعید است در چنین شرایطی با توجه به حجم وسیع دستگیری‌های گسترده در سراسر کشور، چنین فرصت سریعی برای قوه قضاییه برای صدور حکم وجود داشته باشد.

در چنین شرایط بی‌قانونی، نگران‌کننده‌ترین خبر برای علاقه‌مندان به اصلاحات و رای‌دهندگان به «موسوی» اعلام خبر انتساب «سعید مرتضوی» دادستان عمومی و انقلاب تهران برای رسیدگی و قضاوت به پرونده بازداشت‌های اعتراضات اخیر بود.
 
«سعید مرتضوی» در بین نخبگان و روشنفکران به مسول پروژه «اعتراف‌سازی» مشهور است و این بزرگ‌ترین مایه نگرانی برای آنانیست که احتمالا همسر، برادر، فرزند، یا وابسته‌ای از آنان در روزهای اخیر بازداشت شده باشد.

در حالی که هنوز جوهر اعلام این نگرانی در سطح وسیعی، از دیروز در سایت‌ها و وبلاگ‌ها خوش نشده بود، صبح امروز روزنامه «کیهان» در تیتر درشتی اعترافات تکان‌دهنده یک عضو ارشد «سازمان مجاهدین» و از اعضای ستاد مرکزی «میرحسین موسوی» را منتشر کرد تا مهر تاییدی باشد بر نگرانی‌های موجود.

اما سوال بزرگ این‌جاست: آیا اتاق فکر «اعتراف‌سازی» از پرونده‌های متعدد طراحی شده تا کنون طرفی بسته است؟
و آیا تا کنون به غیر از عوام بی‌سواد، این جریان توانسته است مخاطب اندکی را برای دروغ‌های خود در بین نخبگان جامعه پیدا کند؟

پروژه «اعتراف‌سازی» آغاز شده و این‌ها از نتایج سحر آن است اما آیا صبح دولتی این‌بار هم در انتظارشان خواهد بود؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۸۸ ، ۰۳:۲۷
علی مصلحی

ریس‌جمهور دهم کیست؟

شنبه, ۶ تیر ۱۳۸۸، ۰۳:۱۷ ق.ظ

امروز وارد پانزدهمین روز پس از برگزاری دهمین انتخابات ریاست‌جمهوری اسلامی ایران شدیم ولی هنوز تمام کشور به نوعی در تب‌وتاب انتخابات و حقایق تلخ بعد از آن قرار دارند.
 برای اولین‌بار ـ با نظر به تعداد فوق‌العاده کم تبریک‌ها به برنده دهمین انتخاب ـ می‌توان گفت؛ هنوز مراجع رسمی بین‌المللی و کشورهای خارجی انتخابات اخیر ایران را به رسمیت نشناخته‌اند.
 از طرفی تاخیر بیش از پیش قم در اعلام تبریک که تاکنون هم به قوت خود باقی است، عدم رسمیت داخلی را تایید می‌نماید.
دو کاندیدای این انتخاب به نتیجه و آن‌چه رسما به عنوان نتیجه اعلام شده، به‌شدت تمام معترض می‌باشند.
 رد و تایید اخبار مربوط به بازپس‌گیری شکایت دیگر کاندیدای بازنده انتخابات هم به نوعی اعلام می‌کند، در شرایط فعلی ظاهرا طیف وسیعی از نیروهای نظام در کنار جمعیتی غالب از مردم کشور به انتخابات، سلامت برگزاری، و نتایج آن به دیده تردید می‌نگرند.
 حق با کیست؟
حقیقت آ‌‌‌‌‌نست که با فرض قبول سلامت کامل برگزاری انتخابات و نتیجه اعلام شده، با توجه به رفتار غیر‌اخلاقی ریس‌جمهور نهم و منتخب دهم در تبلیغات انتخاباتی و فرافکنی در قبول انتقادات شفاف و روشن مطرح‌شده توسط نخبگان و اتهام‌زنی به بعضی از رجال بزرگ و استوانه‌های اصیل نظام و اتکا به اتهاماتی که در هیچ دادگاهی ثابت نشده و پس از انتخابات نیز توسط رهبری نظام تقبیح شد و ... صلاحیت شخص آقای دکتر «محموداحمدی‌نژاد» بیش از پیش زیر سوال است، و با توجه به این‌که اکثر آرا نام‌برده به دلیل‌‌ همان رفتار سوء وی به سمت او سرازیر شده، ظاهرا با نگاه شرعی نیز حرمتی برای این رای می‌توان متصور بود.

با چنین شرایطی آیا به راحتی می‌توان سکان امور اجرایی کشور را به آسانی به آقای «احمدی‌نژاد» سپرد؟ و آیا می‌توان از این‌همه وقت، هزینه و ... گذشت و سرنوشت دیگری برای این اتفاق و انتخاب بزرگ تصور کرد؟
علی المدبر فتامل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۸۸ ، ۰۳:۱۷
علی مصلحی