وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

و قاف حرف آخر عشق است

شنبه, ۸ آبان ۱۳۸۹، ۰۴:۴۸ ب.ظ

نمی­‌دانم چند سال‌َم بود که کتاب «شعر امروز» نوشته «محمدرضا نیکومحمدی» و «ساعدباقری» را خواندم و با شعر و نام و مرام فرهیخته «قیصر امین­‌پور» آشنا شدم؟
بلافاصله و در اولین فرصت «تنفس صبح» را خریدم و شد هم‌دم همیشه من و مرا به دنیای زیبای شعر وارد کرد.

بعد از آن دیگر گوش به زنگ بودم و به قولی گوش خوابانده بودم تا اگر کتابی از این نام منتشر شد، بلافاصله بگیرم.
یکی دو سال بعد «آیینه­‌های ناگهان» منتشر شد و اندکی بعد درباره همان کتاب در ماه‌نامه «شباب» مقاله «توبه شکستم» دکتر «مرتضی کاخی» را در نقد و بررسی برجستگی‌های این اثر سترگ خواندم.

بعد از این هرجا قرار بود حرفی بزنم و شعری بخوانم و اعلام‌حضوری داشته‌باشم، و یا به ضرورت مجری برنامه­‌ای هرچند غیرادبی هم باشم، شعر «قیصر» ورد زبان‌َم بود و هرجا می­‌خواستم به کسی شعری توصیه کنم و الگویی در شعر نشان دهم «امین­‌پور» را نشان می­‌دادم و از شعر او شاهد‌مثال می­‌آوردم.

«قیصر امین­‌پور» چند سال بعد یک روز به کاشان آمد و سه چهار ساعتی که با کاروان انجمن شاعران ایران در کاشان حضور داشتند، من سعادت داشتم که هم‌راه او باشم و از نزدیک آن کوه استوار مردانگی و مروت را از نزدیک ببینم.
 آن‌روز«آیه» دختربچه کوچکی بود با موهای بسته که در کنار پدر شادمانی می‌کرد و تازه از برخاستن «قیصر» از بستر بیماری دو سه سالی بیش‌تر نمی‌گذشت و ما و بلکه خیلی از نزدیک‌ترین دوستان و هم‌راهانش هم خبر نداشتند که از آن تصادف لعنتی درد بزرگی را باخود یدک می‌کشد و خم به ابرو نمی‌آورد.
 خبر نداشتیم و نداشتند که دکتر هر ماه چندین‌بار درد سنگین «دیالیز» را برخود هم‌وار می­‌کند و از همه پنهان می­‌دارد.
 این اتفاقات زمانی می‌افتاد که «دردواره­‌ها» سروده شده بود و از درد دیگران حکایت می‌کرد.

و بالاخره بامداد شوم هشتم آبان‌ماه برای ما از راه رسید و «قیصر» را از همه دردها و «دردواره‌ها» رها کرد تا تمام ما یتیم شعری بمانیم که پیش­‌ترها کم­­‌تر سروده و خوانده می­‌شد و حالا قرار بود دیگر اصلا سروده نشود.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی