وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قیصر امین‌پور» ثبت شده است

قطر، جام‌جهانی‌فوتبال، ایران

دوشنبه, ۶ دی ۱۳۸۹، ۱۱:۴۷ ق.ظ

«سعیدلو» ریس سازمان تربیت‌بدنی، که در قطر به سر می‌برد، از آمادگی ایران برای هم‌کاری با قطر به‌منظور برگزاری بازی‌های جام جهانی ۲۰۲۲ خبر داد.
 آقای «سعید‌لو» گفته که «ما آمادگی خود را برای برگزاری برخی بازی‌های جام جهانی که شرایط آب و هوایی قطر اجازه برگزاری آن‌ها را نمی‌دهد، اعلام کردیم.»

همان‌طور که هیچ کشوری نمی‌تواند راسا و بدون نظر و انتخاب «فدراسیون‌ بین‌لمللی‌ فوتبال» (فیفا) میزبان جام جهانی فوتبال ــ که هر چهار سال یک‌بار به میزبانی کشوری برگزار می‌گردد ــ بشود، و میزبانی جام جهانی پس از داوطلب میزبانی‌شدن نیازمند طی‌کردن پروسه نفس‌گیر رضایت و انتخاب «فیفا» می‌باشد، به همان صورت کشور میزبان کم‌ترین حقی در تغییر کوچک‌ترین قانون مصوب آن فدراسیون ندارد و موظف است وظیفه میزبانی خود را طبق نظام‌نامه خاص «فیفا» که منشوری جهانی و بین‌المللی و مورد تایید اکثر کشورهای عضو می‌باشد، انجام دهد.

احتمال تخطی از این منشور، و یا احتمال آن‌که کشوری نتواند امکانات لازم و شایسته را برای برگزاری بهینه این مسابقات تدارک نماید، ممکن است به تجدیدنظر «فیفا» در تصمیم اتخاذشده و سلب امتیاز میزبانی از کشور انتخا‌ب‌شده، منجر شود.

از نگاهی دیگر چنان‌چه لازم آید در قوانین، منشور و مرام‌نامه تاییدشده فعلی، تغییراتی ایجاد شود، طی پروسه خاصی اعلام عمومی شده و پس از اخذ نظر کارشناسان موافق و مخالف و نهایتا رایگیری، تغیییرات ایجادشده رسما به تمام اعضا‌‌ء ابلاغ و توسط سخن‌گوی فدراسیون اعلام می‌شود.

طی نزدیک به یک قرن گذشته که مسابقات جام جهانی فوتبال هر چهار سال یک‌بار برگزار می‌شده، سابقه نداشته است که یک کشور میزبان باشد و سهمیه و امتیاز میزبانی را با کشور دیگری به اشتراک بگذارد.

به نظر می‌رسد هیچ‌یک از این اتفاقات در پروسه انتخاب همسایه جنوبی ایران «قطر» به‌عنوان میزبان جام جهانی فوتبال در سال ۲۰۲۲ نه اتفاق افتاده و نه قرار بوده است اتفاق بیفتد. والا هنگام اعلام رسمی میزبانی آن کشور این موضوع نیز رسما از طرف سخن‌گوی آن فدراسیون به اطلاع علاقه‌مندان فوتبال در سراسر دنیا می‌رسید.

اما علی‌رغم این‌ها روزگذشته آقای «سعیدلو» معاون ریس‌جمهور و ریس سازمان‌ تربیت‌بدنی، در جمع خبرنگاران از اعلام آمادگی ایران برای کمک به «قطر»‌به منظور میزبانی جام‌جهانی ۲۰۲۲ و هم‌چنین موافقت نسبی امیر قطر با برگزاری برخی دیدارهای این جام‌جهانی در ایران خبر داد.

اگر طی چند روز آینده طبق معمول یکی دو ماه اخیر، این خبر توسط یک مقام اجرایی دیگر تکذیب نشده یا ‌واکنش طرف قطری را به‌دنبال نداشته باشد، باید اذعان کرد که پرت‌وپلاگویی مسؤلین ایرانی طی پنج سال گذشته، تبدیل به یک اپیدمی منطقه‌ای شده و در اولین فرصت گریبان‌گیر کشور «قطر» و مسؤلین اجرایی آن کشور شده‌است.

جدای از این نکته که طنزی تلخ را روایت می‌کند، به نظر می‌رسد کشورهای منطقه فرصت برای سوءاستفاده، کلاه‌برداری و تحقیر مردم و سرزمین مقدس‌مان را در نتیجه بی‌کفایتی دولت‌مردان آن مناسب‌دیده و با دادن وعده پوچ و مضحک «اشتراک میزبانی» سعی در دوشیدن بیش از پیش و غارت سرمایه‌های مادی و معنوی کشور دارند.

جدای از همه این‌ها با فرض صحت این همه حرف و حدیث، این خبر نه‌تنها نمی‌تواند و نباید اسباب خوشحالی باشد، بلکه اسباب سرافکندگی و شرم‌ساری ملی و آدرس غلط‌دادن برای سرپوش گذاشتن بر اشتباهات مکرر مسولین مربوطه می‌باشد.

در همین رابطه:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۸۹ ، ۱۱:۴۷
علی مصلحی

و قاف حرف آخر عشق است

شنبه, ۸ آبان ۱۳۸۹، ۰۴:۴۸ ب.ظ

نمی­‌دانم چند سال‌َم بود که کتاب «شعر امروز» نوشته «محمدرضا نیکومحمدی» و «ساعدباقری» را خواندم و با شعر و نام و مرام فرهیخته «قیصر امین­‌پور» آشنا شدم؟
بلافاصله و در اولین فرصت «تنفس صبح» را خریدم و شد هم‌دم همیشه من و مرا به دنیای زیبای شعر وارد کرد.

بعد از آن دیگر گوش به زنگ بودم و به قولی گوش خوابانده بودم تا اگر کتابی از این نام منتشر شد، بلافاصله بگیرم.
یکی دو سال بعد «آیینه­‌های ناگهان» منتشر شد و اندکی بعد درباره همان کتاب در ماه‌نامه «شباب» مقاله «توبه شکستم» دکتر «مرتضی کاخی» را در نقد و بررسی برجستگی‌های این اثر سترگ خواندم.

بعد از این هرجا قرار بود حرفی بزنم و شعری بخوانم و اعلام‌حضوری داشته‌باشم، و یا به ضرورت مجری برنامه­‌ای هرچند غیرادبی هم باشم، شعر «قیصر» ورد زبان‌َم بود و هرجا می­‌خواستم به کسی شعری توصیه کنم و الگویی در شعر نشان دهم «امین­‌پور» را نشان می­‌دادم و از شعر او شاهد‌مثال می­‌آوردم.

«قیصر امین­‌پور» چند سال بعد یک روز به کاشان آمد و سه چهار ساعتی که با کاروان انجمن شاعران ایران در کاشان حضور داشتند، من سعادت داشتم که هم‌راه او باشم و از نزدیک آن کوه استوار مردانگی و مروت را از نزدیک ببینم.
 آن‌روز«آیه» دختربچه کوچکی بود با موهای بسته که در کنار پدر شادمانی می‌کرد و تازه از برخاستن «قیصر» از بستر بیماری دو سه سالی بیش‌تر نمی‌گذشت و ما و بلکه خیلی از نزدیک‌ترین دوستان و هم‌راهانش هم خبر نداشتند که از آن تصادف لعنتی درد بزرگی را باخود یدک می‌کشد و خم به ابرو نمی‌آورد.
 خبر نداشتیم و نداشتند که دکتر هر ماه چندین‌بار درد سنگین «دیالیز» را برخود هم‌وار می­‌کند و از همه پنهان می­‌دارد.
 این اتفاقات زمانی می‌افتاد که «دردواره­‌ها» سروده شده بود و از درد دیگران حکایت می‌کرد.

و بالاخره بامداد شوم هشتم آبان‌ماه برای ما از راه رسید و «قیصر» را از همه دردها و «دردواره‌ها» رها کرد تا تمام ما یتیم شعری بمانیم که پیش­‌ترها کم­­‌تر سروده و خوانده می­‌شد و حالا قرار بود دیگر اصلا سروده نشود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۸۹ ، ۱۶:۴۸
علی مصلحی

خط خطا

دوشنبه, ۹ آبان ۱۳۸۴، ۰۱:۱۰ ب.ظ

پیرما گفت؛ خطا بر قلم صنع نرفت
 آفرین بر قلم پاک خطاپوشش باد
(حافظ)
و آفرین بر خطاپوشی جناب «منصور ظابطیان»
××××
 «فریدون عمو‌زاده خلیلی» را با دکتر «قیصر امین‌پور» و آفتابی که عصرهای اصلاحات می‌دمید، شناختم.
پس از توقیف فله‌ای مطبوعات، دیگر نه من نشریه‌ای خریدم و خواندم و نه از «عموزاده خلیلی» سراغی گرفتم. تا «چلچراغ» روشن شد. اما دیگر دل و دماغی برای نشربه‌خواندن نبود و فضای مجازی اطلاعات ذهن و دل‌مان را مشغول کرده بود. تا زمانی‌که شماره مربوط به «نوستالوژی» چلچراغ منتشر شد. تیتر‌ها قلقلک داد، خریدن و خواندن‌‌ همان و اعتیاد دوباره همان. بعد شماره مربوط به «مولوی» را خریدم و برخوردم به صفحه «چنین کنند بزرگان» و مطلب «سر سلسله عشق و جنون».
در اولین فرصت با دفتر مجله تماس گرفتم و خطایی را که به ذهن بنده خطور کرده بود اعلام کردم. بدون این‌که اعلام کنند خطا از طرف بنده است، قول مساعد دادند در شماره بعد اصلاح کنند که «چنین نکردند بزرگان».
این‌چنین بود که اعتراض به آن شکل در رنجنامه من منعکس شد. پس از آن طی تماسی که با «بیابانکی» عزیز داشتم ایشان احتمال دادند که مطلب طنز باشد، اما مرغ من یک پا داشت و عدم آشنایی بنده با نشریه، شکل صفحه و نوع نوشته این احتمال را رد می‌کرد.
مجددا با دفتر نشریه تماس گفتم آقای «عموزاده» آلمان تشریف داشتند و از اعضای تحریریه نیز کسی نبود. به آقای «ظابطیان» میل زدم. ایشان لطف کرده روی صفحه پیام‌ها پیام نگذاشه و به میل من جواب دادند که: عدم آشنایی بنده با «چلچراغ» باعث سوءتفاهم شده و مطلب «سرسلسله عشق و جنون» در صفحه «چنین‌ کنند بزرگان» طنز است.
ضمن تشکر فراوان از آقای «ظابطیان» و عذرخواهی از محضر مخاطبین و بزرگ‌واران «چلچراغ» مطلب کوتاهی را متذکر می‌شوم:
در ادبیات و خصوصا ادبیات سترگ پارسی «طنز» جای‌گاهی فاخر و کارکردی خاص دارد. شکل و قالب آن اگرچه تعریف دقیق و جامع و مانعی ندارد، اما این دلیل نمی‌شود که تحت عنوان طنز شعر و ادبیات و شاعران و ادیبان بزرگ «مولوی، سعدی، حافظ، خیام» و متفکر بزرگ؛ «دکتر سروش» در مطلبی بدون این‌که کارکردی خاص را توجیه کند به شوخی گرفته شوند.
 «امین‌پور» سروده است:
 وقتی یک تفاوت ساده در حرف
کفتر را به کفتار
تبدیل می‌کند
باید به بی‌تفاوتی واژه‌ها
و واژه‌های بی‌طرفی چون «نان» دل بست
 «نان» را از هر طرف که بخوانی
 «نان» است
یا حق
مرتبط:
سرسلسله عشق و جنون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۸۴ ، ۱۳:۱۰
علی مصلحی