فرصت تاریخی
«حسینعلی منتظری» که پس از پیروزی انقلاب تا سالهای آغازین دهه شصت، به عنوان قائممقام رهبری و شخص دوم کشور شناخته میشد، ناگهان بهدنبال پارهای اعتراضات به بعضی از سیاستهای اجرایی در مدیریت کشور، و مخالفت با بعضی رفتارها در کلان نظام، از قائممقامی رهبری و شخص دوم کشور عزل و تاکنون به دلیل یک انتخاب عادلانه و شجاعانه، تاوان سنگینی را در کنار خانوادهاش و در حصر خانگی پرداخته است.
بزرگترین اعتراض «منتظری» به کشتار وسیع زندانیان سیاسی در سال ۶۷ بود که بعدها به «قتلعام۶۷» شهرت یافت.
این کشتار در بیخبری مطلق مردم، رسانههای داخلی و خارجی، خانوادههای قربانیان و بدون کمترین اعتراض از سوی مجامع حقوقی بینالمللی به دلیل فقر شدید رسانه و خبر اتفاق افتاد.
اما «منتظری» رسالت تاریخی خود به عنوان شخص دوم کشور و یک فقیه برجسته دینی را بهدرستی انجام داد اگرچه تاوان سختی را برایش در پی داشت.
****
پس از اعلام نتایج انتخابات دهم ریاستجمهوری اتفاقات تلخ فراوانی در کشور اتفاق افتاد. تعداد قابلتوجهی از شهروندان کشور به دلیل اعتراض مسالمتآمیز به این نتایج به خاک و خون کشیده شدند، تعداد قابلتوجهی از شهروندان عادی، دانشجویان، روزنامهنگاران، وبلاگنویسان و حتی مقامات سابق اعم از نمایندگان مجلس دورههای قبل و وزرای معروف دولتهای پیشین که به قول خطیب جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ مرجعیتی در بین مردم داشتند، بازداشت غیرقانونی شدند. تعداد قابلتوجهی از هموطنان زخمی شده و تعدادی نیز ناپدید شدهاند.
مجموعه اتفاقات فوق بهعلاوه تقلب آشکار در انتخابات ریاستجمهوری دهم، اعتراض بزرگترین مجامع حقوقی داخلی و بینالمللی و اعتراضات وسیع و گسترده در سطح کشور و جهان را در پی داشته است.
***
اقامه نماز جمعه فردا به عهده «اکبر هاشمیرفسنجانی» رییس «مجمع تشخیص مصلحت نظام» ریاست «مجلس خبرگان رهبری» و کسی که طی بیست سال گذشته همواره به عنوان شخص دوم کشور شناخته میشده است، میباشد.
«هاشمی» فردا در شرایطی در یک آزمون حیاتی در برابر قضاوت تاریخ و افکارعمومی قرار میگیرد که در جریان تبلیغات انتخابات دهم و خصوصا شب مناظره بین «میرحسین موسوی» و آقای دکتر «محمود احمدینژاد» خود و خانوادهاش آماج شدیدترین اتهامات فساد اقتصادی از طرف سران تقلب و سردمدارن کودتا قرار گرفته است.
«هاشمی» در زندگی سیاسی ۳۰سال گذشته خود نقاط مبهم بسیاری دارد. این ابهام و عدم شفافیت تا بدانجا پیش رفته است که علیرغم آنکه اکثر قریب بهاتفاق علما و بزرگان بهتصریح و گاها تلویح مواضع خود را در برابر اتفاقات اخیر کشور روشن نمودهاند، اما هنوز موضعگیری «هاشمی» در خطبههای فردا در هاله؟؟؟؟ای از ابهام قرار دارد.
شعبده تاریخ یکبار دیگر یک فرصت استثنایی در اختیار «هاشمی» قرار داده است تا «یکبار برای همیشه» از منظری شفاف خود را در مقابل تاریخ به سرافرازی برساند. ملت بزرگ و سرافراز ایران اینبار راه دقیق خود را شناخته و به قول «میرحسین موسوی» «پای در راهی بیبرگشت» گذاشته است. قسمتی از این مسیر از نماز جمعه فردای تهران عبور میکند.
میگویند در زندگی هر کس شانس فقط یکبار در خانه آدم را میزند. آیا «هاشمی» فردا به این شانس بزرگ زندگیش جواب خواهد داد؟
آیا فردا «هاشمی» در کنار ملت خواهد بود یا در برابر ملت؟