وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

دلایل قوی باید و معنوی

يكشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۵۷ ب.ظ

من اصلا در فکر امتیاز دادن یا رد و تایید گفته‌ها و تحلیل‌های آقای «مجتبی واحدی» نیستم. این اتفاق ممکن است در حوصله نوشته و فضایی دیگر باشد. این‌جا در فکر دیگری هستم.

این جمله‌ها را بخواند:
 «تحلیل‌های آبکی "مجتبی واحدی"...
یه آقایی بود که با صراحت می‌گفت؛ اگه فائزه هاشمی رفت زندان، من ریشام رو از ته می‌تراشم!!! (سردارقاسمی)
یه آقای دیگه‌ای هم قبل از انتخابات به صراحت گفت؛ اگه روحانی رئیس جمهور شد من دیگه هرگز تحلیل سیاسی نخواهم کرد (مجتبی واحدی)
اما نه اون جناب سردار اصول‌گرا ریشش رو تراشید و نه این آقای به اصطلاح اصلاح‌طلب دست از نظریه‌پردازی و دُرافشانی برداشت و به نظر من دلیل هر دو هم یک چیز بود؛
ریش اون سردار و تحلیل‌های آبکی این دوست عزیز به واقع «نون دونی» و منبع ارتزاق اونهاست؛ از اون سردار بگذریم، اما جناب واحدی محترم! شما که دکتر روحانی رو مسئول بیکاری خودت می‌دونی و هر روز یه اتهامی بهشون وارد می‌کنی، برای من کاملا قابل درکه که شما احمدی‌نژاد رو بر دکتر روحانی ترجیح بدی!!! چرا که ایشون هیچ پاس گُلی به شما نمی‌ده که تشریف بیارید صدای آمریکا و گرد و خاک بفرمایید؛ خب برادر من راه‌های دیگه‌ای هم واسه نون خوردن وجود داره!!!!»

اگر قسمت مربوط به سردار «قاسمی» را از این نوشته حذف کنیم، همه بلافاصله آن‌را از روزنامه کیهان و از نوشته‌های «شریعتمداری» می‌پنداشتند، اما از کیهان و رجا‌نیوز و فارس و... نیست. نوشته یک دوست اصلاح‌طلب است.
امیدوارم اگر کسی در چنین سطحی به آقای «حمیدرضا سلیمانی» بگوید که تحلیل‌ها و نوشته‌هایش «آبکی» است، یا تحلیل برایش حکم «نون‌دونی» را دارد، ناراحت نشود، اما من حقیقتا ناراحت می‌شوم و قطعنا ناراحتی من نمی‌تواند واکنش مثبتی داشته باشد. مسلما من هم به ادبیاتی مشابه همین ادبیات متوسل می‌شوم و طرف مقابلم را به تهمتی مشابه متهم می‌کنم. نتیجه فرسایشی این زورآزمایی در سایه «رگ‌های گردن به حجت قوی»می‌شود فرسودگی و تحلیل قوای من و طرف مقابل بر سر هیچ.
 باز هم امیدوارم که آقای «واحدی» هم اخلاق من را نداشته باشد و آن‌جه درباره آقای «سلیمانی» ادعا کرده و نوشته که «از بالاسر دستور می‌گیرد و...» ناشی از ناراحتی و یک مقابله به‌مثل نباشد.
 اما باور کنید حمام رفتن این دوستان از «زانوی گلین آن‌ها» از دور پیدا است و به قولی جار می‌زند. آن‌چه در نوشته این دو دوست قربانی شده و از آن خبری نیست اخلاق است.
اگر «مجتبی واحدی» قول داده که: «اگه روحانی رئیس جمهور شد من دیگه هرگز تحلیل سیاسی نخواهم کرد» و اکنون آقای «سلیمانی» از خلف وعده او ناراحت است، لازم بود با ارائه سند آن قول و وعده، مودبانه به او یادآوری شود. این‌که در ادامه نزاع را به تحلیل‌های آقای «واحدی» می‌کشاند و با تحقیر توهین‌آلود به سراغ او می‌رود، خلاف اخلاق و مروت و انصاف است.
 و آقای «واحدی» هم اگر چنین وعده‌ای نداده، می‌توانست در پاسخ، مودبانه از آقای «سلیمانی» سند بخواهد و ضمن سند خواستن، محل اشتباه او را متذکر شده و مثلا یادآوری کند که؛ نگفتم هرکز تحلیل نمی‌کنم، گفتم مثلا این مدت تحلیل نخواهم کرد و اکنون آن مدت به پایان رسیده است. نیت‌خوانی و قضاوت این‌که این حرف خودش نیست و از طرف بالاسری‌ها به او ابلاغ شده و... خلاف اخلاق و مروت و انصاف است.
این نوع گفتار و رفتار، نه ذیل اصول‌گرایی تعریف می‌شود، نه اصلاح‌طلبی. این رفتار در علم سیاست معنی روشنی دارد به نام «فاشیسم».
  ضمنا «مجتبی واحدی» بیش از دو سال است که ادعای اصلاح‌طلبی ندارد.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۲۷
علی مصلحی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی