بهانه بیگانگان نباشیم
تعدادی از شهروندان مظلوم ایرانی در عرستان گردن زده شدند. حق یا ناحقبودن این مجازات موضوع این نوشته نیست. اما آنچه مسلم است، این حادثه، اعتراض شدید شهروندان ایرانی را بهدنبال داشته، و واکنشهای پراکنده و خارج از عرف دیپلماسی و بینالمللیی را هم در بین تعدادی از نمایندگان مجلس و مقامات در پی داشته است.
آنچه اخبار غیررسمی بدان اشاره دارد، و تا اندازهای هم میتوان به صحت آن یقین کرد، اینَست که این هموطنان مظلوم در شرایطی محاکمه و محکوم و مجازات شدهاند، که ابتداییترین اصول محاکمه و دادرسی در مورد آنها رعایت نشدهاست. از جمله آنکه آنها در دادگاهی محاکمه شدهاند که اکثر متولیان دادگاه از منشی و دادستان شاکی گرفته، تا قاضی، همه اهل عربستان بوده و لاجرم به زبان عربی و لهجه حجازی تکلم مینمودهاند و پرسشها در مورد اتهامات احتمالی شهروندان ایرانی هم به همان زبان و لهجه مطرح میشده. اما متاسفانه براساس گزارشات تاییدنشده اما نزدیک به یقین، متهمین ایرانی از داشتن مترجم یعنی ابتداییترین حق خود، محروم و ممنوع بودهاند.
در چنین شرایطی مسلم است که در نهایت پاکی و بیگناهی هم، امکان اثبات این بیگناهی وجود ندارد، و نتیجه چنین محکمه و دادگاهی از پیش مشخص است. محکومیت و مجازات آنهم به اشد وجه. یعنی اعدام به وسیله جداکردن سر از بدن.
موضوع میتواند و باید از دیدگاه دیپلماسی و حقوق بینالملل، مورد بررسی دقیقتری قرار بگیرد. حتی میتوان چنین بیاحترامی و کجدهنی از طرف دولت عربستان را مورد ارزیابی و ترجمه قرارداده، و براساس آن به قضاوت نشست. و نهایتا با درایت و منطق مخصوصی که تضمینکننده اعاده حقوق و حیثیت شهروندان و نظام سیاسی و نهایتا سرفرازی دیپلماسی کشوراست، رفتار نمود.
از طرف دیگر بدون کمترین تردید شایسته و بایسته است که، پروسهای که نهایتا منجر به چنین نتیجه و اتفاقی شدهاست، در سیر تحولات جاری و روابط مابین دو کشور، طی سالهای اخیر مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار گرفته، تا خطاهای احتمالی شناخته شود. اگرچه شهروندان مظلوم اعدامشده دیگر زنده نمیشوند، اما این مطالعه از آن نظر حائز اهمیت و لازماجراست، تا از هماکنون جلو تکرار حوادث و موارد مشابه در آینده گرفته شود.
در عرف دیپلماتیک مرسوم است که برای حفظ و تضمین منافع سیاسی متقابل، به محض دریافتن خبر درگذشت یک مقام سیاسی، به نشانه احترام متقابل و حسننیت سیاسی، بلافاصله پیام تسلیتی از طرف دستِکم یک مقام مسئول همطراز، صادر و به مقامات کشور موردنظر تسلیم میشود.
طی روزهای گذشته ولیعهد «عربسان سعودی» از دنیا رفت. بعضی رسانههای ایرانی تصاویری مخابره نمودند از مردمی که در کمال آرامش و بدون کمترین هراس و مزاحمتی، جلو سفارت این کشور در ایران مشغول توزیع شیرینی به نشانه شادمانی از درگذشت این مقام عالیرتبه سیاسی در عربستان هستند.
مسلما تجهیزات فوقپیشرفته تصویربرداری موجود در سفارت عربستان، این شادمانی و سرور را ضبط، و برای استفاده بهموقع در اختیار دولت متبوع خود قرار میدهد.
چنین رفتار اشتباهی مسلما کمترین فایده در هیچ حوزهای برای مردم و کشور ایران در بر ندارد. اما به اندازه کافی میتواند برای شهروندان ایرانی خارج از مرزها دردسر، و برای حیثیت ملی کشور در سطح جهانی هزینه داشته باشد. کمترین آن میتواند بهترین بهانه برای دادگاه و دادستان و دستگاه قضایی کشوری بیگانه باشد، که برخلاف ابتداییترین اصول دادرسی، چند شهروند فارسیزبان ایرانی را به اتهامی واهی دستگیر و به زبان مادری کشور مقصد محاکمه و به اشد مجازات محکوم نموده، و حکم صادره را سریعا در مورد آنها اجرا نمایند. مسلما آنجا از حضور این شهروندان شاد و خوشحالی که جلو سفارت در ایران شیرینی پخش میکنند خبری نیست، و این شادمانی و شیرینی پخشکردن هم نمیتواند مرحمی بر داغ دل خانوادهایی باشد که جگرگوشههایشان در عربستان گردن زده شدهاند.
جدای از آنکه دستگاه دیپلماسی وظیفه دارد موضوع را با دقت و وسواس پیگیری، و تلاش نماید از تکرار موارد مشابه جلوگیری نموده و پیگیر حقوق مسلم شهروندان مظلوم ایرانی باشد، انتظار میرود مراجع مسؤل در داخل کشور نیز با درایت و تعهد بیشتری، شهروندان احساساتی را از نتایج مخرب رفتار ناشی از برداشتهای اشتباه و شادمانی کردن بر مصیبت بیگانگان، که هیچگونه فایده و سودی بر آن مترتب نیست و تماما به خسارت و هزینه منجر میشود، آگاه نموده و اجازه ندهند چنین رفتار دردسرسازی بهآسانی اتفاق افتاده و بهانه برای سوءاستفاده بیگانگان فراهم شود.
این نوشته در جرس اینجا