وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

معرفی کتاب ۱۶ اصل یادگیری سریع و آسان

يكشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۳۴ ب.ظ

کتاب ۱۶ اصل یادگیری سریع و آسان، یک کتاب الکترونیکی است در ۳۱ صفحه که به سادگی و همراه با تصاویر و مثال‌های ملموس، برخی از روش‌های بهینه و کاربردی، و پیش‌نیاز برای هر یادگیری و آموزش را با زبانی ساده و روان آموزش می‌دهد.

نویسنده در این کتاب برخی از اصول نوین آموزشی را از متون خارجی ترجمه و با تلفیق این اصول با تجربه‌های شخصی خود، آن‌ها را در فرمی بومی و ملموس به مخاطب خود ارائه کرده‌است.

 در بخشی از مقدمه این کتاب می‌خوانیم: با خواندن و عمل‌کردن به این کتاب، با یک تیر دو نشان را خواهیم زد. اول یک‌سری توانایی‌ها و مهارت‌های لازم را کسب خواهیم کرد و دوم این‌که با کسب توانایی و مهارت، اعتماد‌به‌تفس خود را افزایش خواهیم داد و می‌توانیم فرصت‌‌های بهتری را جذب کنیم.

 ۱۶ اصل یادگیری سریع و آسان را می‌توانید از سایت محمود کریم‌زاده، نویسنده کتاب دانلود و دریافت نمایید. برای این‌کار، پس از ورود به صفحه نخست سایت ایمیل خود را در کادر مخصوص وارد نمایید، بلافاصله لینک دانلود به ایمیل شما فرستاده می‌شود.

کاریزما و کلام را در تلگرام دنبال کنید:  https://t.me/moslehiAli

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۳۴
علی مصلحی

اگر ما مطالعه کنیم، چه کسی «شب‌های برره» ببیند

پنجشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۴۲ ب.ظ
همه ما که به دو جوانک برنامه «دورهمی» «مهران مدیری» که بلد نبودند یک غزل «حافظ» یا «سعدی» را درست بخوانند خندیدیم، خودمان چه‌قدر بلدیم حافظ و سعدی بخوانیم؟ و اگر خوب بلدیم و هنر مطالعه و شعر‌خواندن‌مان خوب است، آیا اگر در شرایط آن دو بنده خدا قرار بگیریم، دست‌پاچه نمی‌شویم و اصطلاحا حافظه‌‌امان سفید نمی‌شود؟

  پایین‌یودن سرانه مطالعه در ایران، یک واقعیت  تلخ اجتماعی است، و آثار زیان‌بار این‌ واقعیت هم به عریان‌‌ترین شکل در همه جامعه مشهود است، و اگر آن دو جوانک هم خوب می‌توانستند، سعدی و حافظ بخوانند،‌ باز نقض‌کننده این واقعیت نمی‌توانست باشد.
اما پرسش این‌است که در به‌وجود ‌آمدن این وضعیت، چه کسی، چه نهادی یا چه شرایطی دخیل و مقصراند؟

  شاید اغلب شما، فایل تصویری از یک روحانی شوخ‌طبع، که در آن روحانی یادشده به لهجه شیرین مشهدی و با طنز و شوخی، خیلی از رفتارهای نامطلوب اجتماعی ما، از جمله فقدان مطالعه در ایران را زیر سؤال می‌برد، دیده‌اید.
اگر خاطرتان باشد، در آن فایل، روحانی یادشده، در توضیح این پرسش که شماها مطالعه نمی‌کنید، توضیح می‌داد که اگر شما مطالعه کنید، پس چه کسی برود «شب‌های برره» ببیند؟

  آقای «مهران مدیری» در برنامه دور‌همی یادشده، همچنین در بخشی ار سریال «شوخی کردم» مدام این پرسش را مطرح می‌کند که چقدر مطالعه می‌کنیم و چرا مطالعه نمی‌کنیم؟ پاسخ ساده به آقای مدیری پاسخ همان روحانی شوخ‌طبع است: اگر ما مطالعه کنیم، چه کسی دورهمی و شب‌‌های برره ببیند؟

بدون تردید یکی از عوامل مهم بی‌توجهی ما به مطالعه، تلوزیون و از جمله برنامه‌هایی است که همین آقای «مهران مدیری» که امروز کاسه داغ‌تر از آش شده باعث و بانی آن هستند. و از آن جمله سریال لوس «شب‌های برره» که فاقد بدیهی‌ترین شاخصه‌های یک برنامه تلوزیون ملی بود.
 اما امروزه تهیه‌کننده و منتفع اصلی این برنامه در یک فرار به جلو دست پیش می‌گیرد که اصطلاحا پس نیفتد، و از موضع حق‌به‌جانب تمام تقصیر‌های خود را بر سر دو جوانک بدشانس خالی می‌کند و خود را اهل و مدافع مطالعه نشان می‌دهد. اما حقیقت آنست که هزینه‌های ملیاردی که باید صرف ساختن برنامه‌های تشویقی برای مطالعه، یا طراحی برنامه‌های مبتکرانه و علمی برای افزایش سرانه مطالعه در کشور می‌شد، صرف آقای مدیری و دوستان ایشان و ساخت برنامه‌های آبکی مثل شب‌های برره شد، تا نه تنها سرانه مطالعه افزایش پیدا نکند، بلکه آن سرانه متوسطی هم که وجود داشت، همراه با شعور اجتماعی و عمومی جامعه سقوط کند، تا مردم به‌جای مطالعه و کتاب، تکیه‌کلام‌های یخ آقای مدیری را یاد بگیرند و فرهنگ گفتاری نازلی بر ادبیات گفتاری جامعه حاکم شود.

شکی نیست که به قول آن روحانی شوخ‌طبع، وقتی مزاج مردم، به شب‌های برره عادت کرد، جایی برای گفتمان مطالعه و کتاب و جست‌وجو نمی‌ماند، و الگوهای رفتاری جوانان و نوجوانان جامعه، به‌جای باباگوریو، بینوایان و هوگو و سعدی و حافظ و قائم‌مقام فراهانی و ملک‌الشعرا، می‌شود: یاورطغرل و بگوری و شیرفرهاد و سالارخان و ... و کودکانمان به جای «ای دیو سپید پای در بند» یا «کس چو حافظ نگشود از رخ اندیشه نقاب» و «هر نفسی که فرو می‌رود، ممد حیات است و چون برمی‌آید مفرح ذات» و ... «ووی‌گولنزج» و «کته‌کله» و «قازقولنگ» و ... یاد می‌گیرند و این‌ها می‌شود تکیه‌کلام و ادبیات و افتخارشان.

همه باید بخوانیم و بیاموزیم و تقصیر بپذیریم و هریک به سهم خود در ترمیم این عقب‌ماندگی و پر کردن این خلا تلاش کنیم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۴۲
علی مصلحی
 به گمانم «ابوالفضل بیهقی» هزار سال پیش گفته است که کتابی نیست که به یک‌بار خواندن بنیرزد. ولی حقیقت آنست که مفهوم کتاب در زمان بیهقی‌ِ دبیر با مفهوم کتاب در زمان‌ناحاضر، تومنی صنار توفیر دارد. اصولا در زمان بیهقی آن‌چنان کتابی پیدا نمی‌شده و هرکسی نمی‌توانسته‌است بنویسید و چون نوشتن کار آدم‌های خاص بوده، پس خواندن هر کتاب، ارزشکی داشته است.

امروزه هم البته خواندن بعضی از کتاب‌ها برای یک‌بار بدون ارزش نیست و ارزش آن این‌است که آدم متوجه مزخرف بودن بعضی از کتاب‌ها می‌شود و حالا می‌توان دور و بری‌ها را توصیه کرد، تجربه تلخ ما را تکرار نکنند و در دام خواندن آن کتاب مزخرف نیفتند و وقت گران‌بهای خود را بیهوده صرف خواندن آن کتاب نکنند.

از جمله آن کتاب‌ها که من، هم به دور و بری‌ها و هم به دوُر و نابری‌ها توصیه می‌کنم وقت ارزش‌مند خود را مصروف خواندن آن نکنند، کتاب «این کتاب را فعلا نخر» هست که نه تنها خریدن آن باعث از بین رفتن پول آدم می‌شود، بلکه خواندن آن هم باعث هدر رفتن وقت و از همه بدتر مطالب آن خیلی ساده تنبلی و پشت‌ گوش انداختن کار و ناقص انجام دادن کار را توصیه می‌کند و در توجیه آن به راحتی و در کمال بی‌شرمی می‌پرسد مگر آن‌ها که کار را به‌موقع و کامل انجام دادند کجای دنیا را گرفتند؟

توصیه‌های این کتاب که با زبان کمی پیچیده نوشته شده، مثلا قرار است تسهیل‌کننده تنبلی باشد در حالی ناخواسته توجیه و تجویز کننده آن هم شده و ابدا ارزش یک‌بار خواندن هم ندارد.

من بخشی از نوشته‌های این کتاب ۷۰ صفحه‌ای را خواندم و فریب خوردم و سریع خریده و آن را در کمتر از ۳ ساعت خواندم. نتیجه مشخص من این بود: کتابی است مزخرف در مزخرف در مزخرف. بنابراین نه‌تنها فعلا، که اصلا آن‌را نخرید و ابدا هم آن را نخوانید. این پیشنهاد من اختیار با شما.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۵ ، ۰۳:۰۷
علی مصلحی