وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کامران دانشجو» ثبت شده است

کلیسا، کاندوم، کج‌فهمی

دوشنبه, ۱ آذر ۱۳۸۹، ۱۰:۳۶ ب.ظ

دست‌ِکم ۱۵۰سال پس از استفاده مردم دین‌دار و بی‌دین اروپا و به‌دنبال آن دیگر مناطق از یک اختراع پزشکی ــ که ضمن این‌که ارتباط جنسی بدون بارداری را ممکن می‌سازد، نقش پررنگی هم در جلوگیری از انتقال انواع و اقسام ویروس‌ها و بیماری‌های مقاربتی برعهده دارد ــ «پاپ» رهبر کاتولیک‌های جهان اخیرا استفاده از «کاندوم» را مجاز دانسته است.

اگر پیروان شریعت «مسیح» در سراسر دنیا می‌خواسنتد منتظر صدور مجوز «پاپ» و «واتیکان» برای استفاده از این دست‌آورد علمی و یا هر دست‌آورد علمی مشابه بمانند، می‌شد تصور نمود که اکنون جامعه مسیحی مشکل میلیون‌ها زن و مرد مبتلا به ایدز و بیماری‌های مشابه را داشت که از طریق مقاربت جنسی منتقل‌شده و گسترش یافته‌اند، ‌به‌علاوه این‌که دست به گریبان مشکل بزرگ‌تر انفجار جمعیت در نتیجه حرص آدمی به داشتن رابطه جنسی و استفاده‌نکردن از این ابزار بود و یا با جامعه مادران بیماری روبه‌رو بود که بیماری‌ِشان ناشی از استفاده از دیگر داروهای کنترل بارداری، اما با عوارض منفی است.

اما جامعه اروپای کاتولیک با اکثر این مشکلات دست به گریبان نیست و اگر هست در مقیاسی خرد(۱) و آ‌ن‌هم به‌واسطه وجود اندک شهروندان متعصب و مقاوم در برابر علم و متواضع در برابر کلیسا و یا شهروندان بی‌بندوبار در برابر توصیه‌های بهداشتی و پزشکی.

این نگاه متمدن به علم و دست‌آوردهای علمی و تنظیم روابط زندگی و شهروندی و فرهنگی بر اساس تعالیم علمی پیش از تعالیم خرافی کلیسا، دست‌ِکم ۲۰۰سال برای اروپای معاصر زمان برده و بیش از میلیون‌ها قربانی داشته است.

بسیار صبر و زمان نیاز بود تا دست‌آوردهای علمی نتایج درخشان خود را در جامعه به شفافیت نشان داده و نقش سحر خرافه و تعصب و جهل کلیسا ــ که برساخته خواست‌های دروغین اربابان کلیسا به مرور زمان و نه یک ایده مترقی آسمانی بود ــ را باطل نماید.
 این صبر به وقوع پیوست و این زمان آرام آرام سپری شد و آن نقش‌ها یکی یکی باطل.

امروزه کلیسا نمی‌تواند نقش علم را باطل کند، لاجرم آن را می‌پذیرد اگرچه بسیار دور و دیر. اما دور و دیری که کم‌ترین خسارت را به‌دنبال داشته و دارد.

در سویی دیگر اما در جوامع سنتی مسلمان و از جمله کشور ایران، اگرچه امکان مقاومت‌های اندکی در برابر خرافه‌هایی که لباس دین پوشیده‌اند، از چند دهه پیش آغاز شده و نتایج آن هم امروز قابل مشاهده است، اما مقاومت اغلب شهروندان در مقابل دست‌آوردهای آزموده‌شده علمی جهانی و متظرماندن بر صدور مجوز مراجع رسمی سنتی دینی برای استفاده از این دست‌آوردها و امکانات، متاسفانه هنوز به سرعت و شتاب قربانی می‌گیرد و همین مقاومت‌ها شتاب زمان برای رسیدن جامعه به ایده‌ال فرهنگ اجتماعی برساخته براساس تجربه آزموده دیگر ممالک را کند می‌نماید.

از نقش شهروندان عادی در این فرایند ناخوش که بگذریم، دردآورتر سو‌ءتعبیر و جهالت یا سوء‌استفاده بعضی از لایه‌های رسمی حاکمیت، باعث مقاومت در برابر این نتایج و دست‌آوردها شده، ضمن آن‌که نقش مستقیم خود را در این فرایند بازی می‌کند، از طرف دیگر به استحکام پایه‌های خرافه در مجامع رسمی و غیررسمی دینی اما غیرعلمی نیز کمک غیرمستقیم می‌نماید.

به عنوان مثال دقت کنیم در شرایطی که سالیان سال است ممالک مترقی آزمون و خطا نموده‌، به این نتیجه رسیده‌اند که در ایام بهار و تابستان شروع زودتر ساعت اداری بیش‌ترین نتایج از نظر کاهش هزینه ادارت و بالطبع افزایش میزان کار و فرصت شهروندان و کارمندان را به‌دنبال دارد، و بر همین اساس بیش از ۱۰ سال چنین تصمیمی در این کشور نهادینه شده، ناگهان کسی از راه رسیده و صرفا با تشخیص مغایرت ساعت۱۲ با وقت نماز و وقت شرعی، با آن مخالفت نموده و تصمصم را لغو می‌نماید. حالا محاسبه نمایید چه میزان از وقت و انرژی و امکانات کشور باید صرف دفاع از تصمیم قبلی، رد تصمیم فعلی و هزینه‌های جانبی آن شود، به‌علاوه خساراتی که اجرای ناشیانه و موقت خواست یک مقام بالامرتبه اجرایی به کشور تحمیل می‌کند.

یا مثلا تصور نمایید در شرایطی که اعتبار علمی دانشگاه‌های معتبر جهان به واحد‌های علمی در حوزه علوم انسانی و اعتبار کرسی‌های معتبر استادی به استادان برجسته علوم انسانی است و انفکاک بین علوم انسانی و علوم تجربی به علت خویشاوندی علمی چندهزار ساله عملا غیرممکن است، ناگهان یک شخصیت عالی‌رتبه دستور حذف و تعدیل و کاهش رشته‌های درسی و واحد‌های علوم انسانی را بدهد.

بر همین قیاس مشاهد رفتار پر شتاب قطار سیاست کشور بر دوری از علم و نزدیکی به خرافه به نام دین قابل رصد و مشاهده است.

این جماعت، دور و دیری دیگر نقش ارزش‌مند علم و در پرتو آن دین را خواهند پذیرفت، باین تفاوت که این دوری و دیری و تا آن‌زمان کشور و مردم مظلوم آن را مجبور به پرداخت هزینه‌های فراوان و قربانیان زیادی خواهد کرد. مگر آن‌که شرایط به همتی بلند جور دیگری رقم بخورد و با اندیکی صبر سحر نزدیک باشد.
پانویس:
۱- آلودگی و انحطاط جوامع امروز غربی که در بنگاه‌های خبری جوامع شرقی روی آن تبلیغ فراوان می‌شود، اولا آن‌قدر که می‌شنویم نیست و ثانیا دلایل دیگری دارد.
این نوشته در خودنویس این‌جا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۸۹ ، ۲۲:۳۶
علی مصلحی

دکترای تخصصی جدی!

سه شنبه, ۴ خرداد ۱۳۸۹، ۱۱:۵۰ ق.ظ

مناظره آقای دکتر «محسن رضایی» و آقای «احمدی‌نژاد» یادتان هست؟ آن‌جا که آقای «رضایی» به آقای «احمدی‌نژاد» ایراد می‌گیرند که در دولت‌ِشان نه‌تنها از حضور نخبگان استفاده نمی‌شود، بلکه نخبگان طرد می‌شوند. به‌دلیل این‌که نخبگان برده نیستند و آدم را به چالش می‌کشند و آقای «احمدی‌نژاد» کابینه‌ای برده می‌خواهد و فاقد چالش؟
 و حتما جواب آقای «احمدی‌نژاد» هم در خاطرتان مانده: «آقای "رضایی!" شما سطح تحصیلات اعضای کابینه را ببینید! اکثرا دکترای تخصصی جدی!» و روی واژه "جدی" تاکید هم می‌نمایند و بعد جدی را توضیح می‌دهند که یعنی کنکور شرکت کرده‌اند و سر کلاس نشسته‌اند و واحد گذرانده‌اند و ...نه مثل اغلب مدارک که یک‌دفعه وارد بازار شد.

دکتر «علی کردان» مرد. خدا رحمتش کند. من به سهم خود برای او و برای همه انسان‌ها از خداوند طلب آمرزش می‌کنم. در این طلب آمرزش پیش از دیگران به خودم رحم می‌کنم چون خودم هم به رحم و آمرزش خداوند نیازمندم. اما این طلب آمرزش با عث آن نمی‌شود که پرونده خیانت‌های از پرده برون‌افتاده مرحوم دکتر «کردان» را به فراموشی سپرده و به دیگرانی که می‌خواهند با نام‌بردن از او به‌عنوان کسی که سال‌ها با جعل مدرک و دروغ، از تمام امکانات مادی و معنوی متعلق به مدرک جعلی سود برد، هم بخواهم که پرونده اورا به‌فراموشی بسپارند. برعکس، هم به سهم خودم تلاش می‌کنم تا با بازتاباندن نور حقیقت بر این پرونده، ابعاد گسترده آن‌را بیشتر از پیش بر ملا کنم و هم می‌خواهم و تلاش می‌کنم تا پرده‌ها از سایر رفتار او نیز کنار زده شود تا مردم هر چه بیشتر با سرنوشت خیانت و دروغ آشنا شوند.

پس از درگذشت آقای دکتر «کردان»، «محمدرضا رحیمی» یار غار و هم‌دست و هم‌پیمان نزدیک او در اکثر تقلبات، و کسی که خود نیز به انواع سوءاستفاده‌ها از جمله جعل مدرک متهم بود و با عنایات خاص ناشی از سرقت آشکار آراء مردم به پست مهمی دست یافته بود، از بنیاد شهید و امور ایثارگران درخواست کرد تا موضوع شهید اعلام نمودن مرحوم دکتر «علی کردان» را بررسی نمایند.

امروز در جلسه رسمی هیئت دولت که به ریاست آقای دکتر «محمود احمدی‌نژاد» تشکیل شد، آقای «دانشجو» وزیر علوم نتیجه بررسی درباره وضعیت مدرک تحصیلی آقای «رحیمی» را به استحضار هیئت دولت رسانده است و خیلی خلاصه این‌که مدرک دکترای نام‌برده فاقد وجاهت و صلاحیت قانونی است.

برخورد آقای «احمدی‌نژاد» با گزارش بسیار جالب و حیرت‌انگیز بوده‌است: آقای «رحیمی» از مدرک دکتری خود استفاده نمی‌کنند و دیگر کسی ایشان را «دکتر» خطاب نکند. تمام.
حالا معنی «دکترای تخصصی جدی» را متوجه شدید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۸۹ ، ۱۱:۵۰
علی مصلحی

وقتی دم خروس بیرون می‌زند

يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۸۹، ۰۷:۵۴ ق.ظ

روز دوشنبه سوم اسفندماه سال گذشته، از شبکه ی فارسی «bbc» برای اولین‌بار فیلمی از حمله‏‌ی گارد ویژه و لباس‌شخصی‏‌ها در روز ۲۵ خرداد۸۸ به کوی دانشگاه تهران پخش شد.
شبکه خبری «bbc» ساعت‌ها قبل از پخش این فیلم، زمان و ساعت پخش آن را اعلام و تبلیغ نموده‌بود.
 بافاصله کم‌تر از یک‌روز در شرایطی که تماشای صحنه‌های رقت‌انگیز فیلم، بینندگان در سراسر جهان خصوصا ایران را در بهت و حیرت و تاثر ناشی از رافت انسانی فرو برده‌ بود، صداوسیما و رسانه‌های دولتی ایران خبر دستگیری «عبدالمالک ریگی» تروریست و شرور ایرانی، توسط سربازان گم‌نام امام زمان را روی خروجی‌های خود فرستادند.

پوشش بسیار وسیع خبری بازداشت «ریگی» توسط رسانه‌های هم‌سو با کودتا، از طرف افکار عمومی بین‌المللی و جنبش سبز در داخل و خارج کشور، طرحی برای تحت‌الشعاع قراردادن و انحراف افکارعمومی از توجه به فیلم کوی دانشگاه تلقی و هم‌زمان، اطلاعات ارائه‌شده توسط وزیر اطلاعات ایران درباره زمان و نحوه دستگیری «ریگی» با تردید و تشکیک جدی مواجه شد.

از طرف دیگر، هنوز تنور اطلاعات و اخبار رسانه‌های ایران از داغی نیفتاده بود که رسانه‌های رسمی کشورهایی که در گزارش وزیر اطلاعات ایران بدان‌ها اشاره شده بود، همه و یا قسمت‌هایی از اطلاعات موجود در گزارش وزارت اطلاعات ایران درباره خود را تکذیب نمودند.

سئوالات جواب خود را یافت و تردیدهای افکار عمومی به واقعیت پیوست. اما رسانه‌های دولتی و رسمی و منابع اطلاعاتی ایران به‌طور کامل و یک‌دست در مورد تردید‌افکنی‌ها و سئوالات مطرح‌شده و تکدیبیه‌ها و واکنش‌های رسمی بین‌المللی سکوت کامل اختیارنموده و تلویحا بر صحت اطلاعات و اخبار خود علیرغم تناقضات آشکار موجود در آن اصرار نمودند.

حرف اصلی اطلاعات و اخبار منابع اطلاعاتی و رسانه‌ای ایران، تقدم پخش فیلم بر دستگیری «ریگی» و فقدان هرگونه ربط رسانه‌ای و سیاسی بین آن و اصرار و اشاره به دستگیری «ریگی» ساعاتی قبل از اعلام خبر آن بود.
 اما تناقاضات موجود و تکذیبیه‌ها و تردیدها نشان می‌داد که، نام‌برده دست‌ِکم یک‌هفته پیش با کمک کشور یا کشورهای دیگری دستگیر و اعلام خبر آن بلافاصله ساعاتی پس از پخش فیلم «کوی دانشگاه» توسط «bbc»، برای کم‌رنگ‌کردن اثر این فیلم و انحراف مسیر افکار عمومی به سمت دیگری طراحی و اجرا شده‌است.

کم‌تر از دوماه پس از نمایش فیلم حمله به کوی دانشگاه توسطbbc و نمایش دستگیری «ریگی» توسط رسانه ملی ایران، به‌تازگی آقای «کامران دانشجو» وزیر علوم دولت کودتا با خبرگزاری «مهر» مصاحبه نموده و در آن مصاحبه ضمن ادعای خنده‌دار برگزاری انتخاباتی بدون کمترین جابه‌جایی رای، در پاسخ سئوالی در مورد فیلم «کوی دانشگاه» پخش‌شده توسط «بی‌بی‌سی» فرموده‌اند: «پخش فیلم منسوب به کوی دانشگاه از سوی BBC با هدف تحت‌الشعاع قراردادن دستگیری ریگی بود»

این ادعا که تلویحا تقدم دستگیری «ریگی» بر پخش فیلم کوی دانشگاه توسط bbc یعنی همان گمانه‌زنی و سناریویی که دوماه پیش دولت کودتا آن‌را به سکوت و تکذیب گذرانده بود، در حالی از طرف ایشان مطرح می شود که هنوز خاطره صحنه‌های رقت‌انگیز فیلم و توحش نسبت به دانشجویان مظلوم، ازذهن بینندگان پاک نشده‌است.

ظاهرا تاریخ مصرف سناریوی پیش‌گفته یعنی هدایت افکار عمومی به سمت خبر دستگیری آقای «عبدالمالک ریگی» و انحراف از جنایات کودتاچیان در کوی دانشگاه، سپری شده و زمان مصرف روی دیگر سناریو به نفع رزیم فرارسیده است.

جدای از گاف بزرگ نهفته در اظهارات جناب وزیر، ایشان خوب می‌دانند که، اگر پخش یک فیلم۹ دقیقه‌ای آن‌قدر پتانسیل برای بازتاب رسانه‌ای و تحت‌الشعاع قراردادن افکار عمومی داشته؛ حتما حرف حقی هم برای گفتن داشته است. اما ظاهرا هم آن‌زمان و هم اکنون ازطرف دولت‌مردان کودتا و مسبسبین حادثه چشمی برای دیدن و گوشی برای شنیدن «حقیقت» باقی نمانده است.

دم خروس بیرون‌زده کم‌کم بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و به‌زودی خروس سرقت شده خودنمایی خواهد کرد.
آنان‌که دیروز در حلقه‌های خصوصی در کنار هم متعهد می‌شدند برای حفظ منافع اسلام از خطر «موسوی» و «کروبی» و «خاتمی» به مردم دروغ بگویند، حالا حلقه‌هایشان تنگ‌تر شده و در حلقه‌های کوچک‌تر تصمیم می‌گیرند برای حفاظت منافع اسلام از خطر «الیاس نادران» به مردم دروغ بگویند.
 به‌زودی محدودیت منابع کار را به جایی خواهد رساند که برای حفظ منافع اسلام از خطر «ارباب حلقه‌ها» به مردم دروغ بگویند.
 آما آیا گرسنگی اجازه شنیدن دروغ‌های بیشتر به مردم خواهد داد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۸۹ ، ۰۷:۵۴
علی مصلحی