وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ولایت‌فقیه» ثبت شده است

دفاع از رسوایی

پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۸۹، ۰۴:۳۷ ب.ظ

واکنش‌های خام و شتاب‌زده به نامه دادخواهی ۷ تن از سران اصلاحات:
قانون اساسی به صراحت اشاره دارد که همه شهروندان در مقابل قانون یک‌سان هستند و از حقوق یک‌سان برخوردار. این یک اصل بدیهی حقوقی و از اصول اولیه پای‌بندی به قانون است.

براساس این اصل تمام حقوقی که به یک شهروند آزاد در راس هرم مدیرتی کشور متعلق است، بدون کم‌ترین تفاوتی به یک زندانی در آستانه اعدام هم تعلق می‌گیرد و هردو اگرچه از نظر پای‌گاه اجتماعی در دو جای‌گاه کاملا متفاوت و شاید متناقض قرار داشته باشند، اما در مقابل قانون یک‌سان تلقی می‌شوند و حقوق یک‌سانی دارند.

اواخر اردیبهشت‌ماه گذشته ۱۷۵تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در واکنش به دادگاه روزنامه «کیهان» و در نامه‌ای به ریس قوه قضاییه اعلام نمودند که خبر محاکمه «حسین شریعتمداری» مدیر مسؤل روزنامه «کیهان» موجب شگفتی آن‌ها شده‌است. به عبارت ساده‌تر یعنی این‌که آقای «شریعتمداری» انسانی است فراتر از سایر انسان‌ها و علی‌رغم تصریح روشن و بدیهی قانون اساسی در اصل ۳۴ که دادخواهی را جزء حقوق مسلم و اولیه هر شهروند می‌داند، نمایندگان مجلس که علی‌الاصول باید پاس‌دار این حق و سایر حقوق موکلینشان عموما باشند، شاکیان متعدد روزنامه «کیهان» را فاقد این حق می‌دانستند و از این بابت از احضار، محاکمه، و رسیدگی حتی صوری قوه قضاییه به شکایت‌های فراوان بر علیه ایشان شگفت‌زده شده‌بودند.

امضاکنندگان نامه فوق نمی‌دانستند که با امضا و انتشار رسمی این نامه، پرده از جهالت عمیق خود نسبت به مهم‌ترین و اصلی‌ترین وظیفه خود در برابر حقوق شهروندان و وظایف حاکمیت نسبت به آن حقوق برداشته، این رفتار فروکاستن مجموعه شهروندان جامعه به آقای «شریعتمداری» و به‌دنبال آن فروکاستن شان و جای‌گاه نمایندگی مجلس را به‌دنبال خواهد داشت.

متن نامه اشاره‌شده به‌هیچ عنوان بر اساس وظیفه نمایندگی به روند دادرسی و مثلا اشکالات قانونی در روند برگزاری دادگاه تا رسیدن به نتیجه اعتراضی ندارد، به اصل محاکمه ایراد دارد و مدعی است شاکیان دادگاه مورد اشاره «حق شکایت» ندارند. دقت می‌فرمایید!؟ حق شکایت ندارند.

نمایندگان فوق به‌راحتی می‌دانند که اراده‌ای در کل نظام قضایی جمهوری اسلامی برای صدور حداقل تنبیه برای امثال آقای «شریعتمداری» و محکوم‌نمودن او وجود ندارد و نتیجه دادگاه که به تبرئه‌ی ایشان منجر می‌شود را، از قبل پیش‌بینی نموده بودند و اصولا باتوجه به منش مسؤلین این قوه قابل پیش‌بینی بود، اما با این وجود دست به این خبط سنگین و تخلف آشکار زدند.

البته که از نمایندگانی که متخب واقعی مردم نباشند و به کمک و هم‌راهی کیهانیان به آن جای‌گاه دست یافته باشند، توقعی غیر از این نمی‌توان داشت.
اما نکته جالب‌توجه آن‌َست که شاکیان آقای «شریعتمداری» هم خوب می‌دانستند که این شکایت و آن دادگاه رهی به دهی آن‌چنان‌که باید در زمان خود نمی‌برد، اما برای آن‌که در مقابل تاریخ روسفید بمانند و برای پاسخ به آیندگان و از طرفی برای انجام وظیفه‌ای که بر دوش داشتند، دست به این اقدام ظاهرا بی‌نتیجه زده‌بودند.

این شکایت، عصبانیت نمایندگان مجلس که نمایندگان واقعی مردم نبودند را برانگیخت و به‌دنبال آن نامه مورد اشاره نوشته شد که سندی آشکار بر جهالت و بی‌سوادی آنان از یک‌طرف و اثبات این‌که آنان نمایندگان واقعی مردم نیستند از طرف دیگر شد.
از طرفی این نامه و آن شکایت به‌عنوان یک سند تاریخی در بین اسناد رسمی کشور، به‌عنوان برگ برنده و سند افتخار شاکیان و سند روسیاهی نمایندگان مربوط در تاریخ خواهد ماند.

اما اخیرا تعدادی از چهره‌های اصلاح‌طلب بازداشت‌شده پس از انتخابات پر حرف و حدیث دهم ریاست‌جمهوری به‌تازگی با ارسال نامه‌ای به‌عنوان ریاست محترم قوه قضاییه نسبت به یک فایل صوتی از سخنان آقای «مشفق» از کادرهای عالی‌رتبه سپاه و نیروهای امنیتی واکنش نشان داده و خواستار پی‌گرد قضایی آن سخنان شده‌اند.

 اگرچه طبق معمول، همان بی‌اراده‌گی پیش‌گفته کماکان در قوه قضاییه موجود است و این دادخواست هم سرانجام به‌تری از دادخواست بر علیه روزنامه «کیهان» و آقای «شریعتمداری» در دستگاه قضایی پیدا نخواهد کرد، اما امروز قضاوت مردم و فردا دستگاه قضاوت تاریخ به آن واکنش درخور نشان خواهد داد.

این نامه و شکایت نه که خشم تنها نمایندکان مجلس که خشم عریان اکثر لایه‌های دور و نزدیک حاکمیت را به‌دنبال داشته و اکثرا از تریبون‌های دراختیار، بی‌توجه به عواقب سخنان‌ِشان نسبت به اقدام اصلاح‌طلبان و این حق مسلم انسانی واکنش نشان داده‌اند.

 اغلب واکنش‌های خام هم از ناشنیدن اصل سخنان آقای «مشفق» توسط کنش‌گران حکایت دارد.
روزنامه «کیهان» دیروز در مطلبی با عنوان «فتنه‌گران برای فرار از مجازات دست به عملیات روانی زده‌اند»، از قول تعدادی از نمایندگان مجلس، چند تن از اعضای تشکل‌های دانشجویی بسیجی، و یک نفر که «کیهان» از او به‌عنوان کارشناس حقوقی نام می‌برد، و با خبرگزاری فارس مصاحبه نموده‌بود، رفتار قوه قضاییه را در دادن «مرخصی‌های بی‌حد و مرز» به هفت تن از به قول «کیهان» عوامل فتنه، «سؤال‌بر‌انگیز» خوانده و اعلام نموده بود که در «در سایه رفتار و سکوت مبهم قوه قضاییه» کارشناسان مسائل حقوقی و سیاسی به‌سخن آمده و عمل «گستاخانه» و مجرمانه فوق را تحلیل نمودند.
نکته جالب تمام تحلیل‌ها همان‌طور که در تیتر کیهان هم مشهود است «فرار از مجازات» افرادی بود که در حال سپری کردن ایام مجازات جرم ناکرده بودند.

امروز و در ادامه همان عصبیت و عصبانیت، تعدادی از نمایندگان مجلس مجددا در اظهاراتی خلاف قانون از قوه قضاییه خواسته‌اند که به جای «اولویت دادن به شکایت فتنه‌گران» به خواسته ملت مبنی بر محاکمه سران فتنه توجه کند.

«فاطمه آلیا» نماینده مجلس در اظهاراتی اعلام نموده «وقتی عوامل فتنه به خود اجازه می‌دهند بی‌شرمانه از فرزندان انقلاب شکایت کنند، و برخی محاکم قضایی هم به‌جای رسیدگی به جرم فتنه‌گران به شکایت آن‌ها علیه ملت رسیدگی می‌کنند، فتنه‌گران جسور شده و به‌خود اجازه می‌دهند بعد از آن شکایت‌ها حالا از سربازان امام زمان شکایت کنند و این بسی بی‌شرمی است.»

«ولی اسماعیلی» عضو شورای مرکزی فراکسیون اصول‌گرایان مجلس هم، ضمن اعلام این نکته که «تاکنون انتظارات موجود از قوه قضاییه بر آورده نشده است» خواستار برخورد «قاطعانه» قوه قضاییه در این زمینه شد.

اما از این اظهارات جالب‌تر اظهارات آقای «چوپانی» است که «فارس» ایشان را کارشناس مسائل حقوقی معرفی می‌نماید.
بنا بر گزارش «کیهان» از گفت‌وگوی آقای «چوپانی» با خبرگزاری «فارس» ایشان «تکرار جرم توهین و افترا نسبت به نهادهای قانونی از سوی متهم در حین سپری‌کردن دوران مرخصی را غیرقابل پذیرش خواند.»

اگرچه براساس قاعده «اثبات شی نفی ماعدا نمی‌کند» نمی‌توان نتیجه گرفت که پس توهین و افترا از طرف کسی که دوران مرخصی را سپری نمی‌کند و یا اصلا مجرم نیست، قابل پذیرش است؛ اما نوع گفتمان آقای کارشناس حقوقی، حقیقتی را در خود مکتوم دارد، و آن این‌که نه‌تنها متهمین حوادث پس از انتخابات بلکه تمام اصلاح‌طلبان و اصلا هر آن‌که با ما نیست از اغلب حقوق اساسی و از جمله «حق دادخواهی» محروم است. ترجمه آزاد همان نامه سرگشاده ۱۷۵ نمایده مجلس به ریس قوه قضاییه و اظهارات خانم «آلیا» و آقای «اسماعیلی» در مورد اخیر.

این اظهارات در شرایطی صورت می‌گیرد که بیش‌ترین واکنش قوه قضاییه به شکایت مطرح‌شده توسط هفت تن از سران اصلاح‌طلب انتقال مجدد «محسن صفایی‌فراهانی» از امضاکنندگان نامه فوق به زندان اوین بوده‌است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۸۹ ، ۱۶:۳۷
علی مصلحی

سیدمحمد خاتمی

جمعه, ۲۷ فروردين ۱۳۸۹، ۰۷:۱۳ ق.ظ

«سیدمحمد خاتمی» کسی که دو دوره متوالی با رای خیره‌کننده و بی‌نظیر شهروندان ایرانی ریس‌جمهور بوده و در طول دو دوره ریاست‌جمهوری علیرغم داشتن مشی اصلاح‌طلبی به‌دلیل حسن ادب و رفتار، کمترین چالش را با نمایندگان دو دوره مجلس(دوره پنجم و دوره هفتم) که اکثرا از جناح اصول‌گرا بودند داشت، ممنوع‌الخروج شد. خیلی ساده و راحت.

البته این‌که ریس‌جمهور، نخست‌وزیر یا ریس دولت فعال یا فعلی یک کشور و یا ریس‌جمهور سابق و اسبق کشوری ممنوع‌الخروج شود، چیز جدید و بی‌سابقه‌ای نیست. «امیرعباس هویدا» نخست‌وزیر اسبق ایران ۳۱ سال پیش فرصت خروج پیدا نکرد، و الا اگر زنده می‌ماند و قصد مسافرت به کشوری دیگر می‌نمود نمی‌توانست، چون «ممنوع‌الخروج» بود.
 دکتر «شاپور بختیار» آخرین نخست‌ویر ایران قبل از انقلاب ممنوع‌الخروج بود ولی فرصت یافت که علیرغم این محدودیت فرار کند. اگر یادتان باشد آن‌روزها روزنامه‌های مخالف مرحوم مهندس «مهدی بازرگان» ایشان را مسول فرار «بختیار» معرفی نموده و با طنزی تلخ و به ایهام نوشتند: «بختیار از مرز بازرگان فرار کرد.»
بعد از انقلاب، دکتر «ابوالحسن بنی‌صدر» اولین ریس‌جمهور اسلامی ایران هم سرنوشتی شبیه آخرین نخست‌وزیر و ریس دولت قبل از انقلاب پیدا کرد.

در دیگر کشورهای جهان هم اگر نگاه کوتاهی بیاندازیم، موارد متعدد از این دست محدودیت‌ها بر علیه دولت‌مردان قابل دست‌یابی خواهد بود.

اما همه این موارد اشاره شده و نشده با آن‌چه امروز در مورد ریس‌جمهور سابق ایران اتفاق افتاد متفاوت است.
اغلب ریس‌جمهور، نخست‌وزیر و یا رییس دولت‌های ممنوع‌الخروج شده و دچار محدودیت سیاسی و قضایی شده، در کشورهایی دچار این محدویت‌ها شده‌اند که نظام سیاسی اجتماعی آن کشور دچار یک تحول اساسی به‌واسطه یک انقلاب یا «کودتا» شده است که به‌طور مستقیم یا غیر‌مستقیم رفتار سوء و اشتباه همان ریس، نارضایتی عمومی را در پی داشته و اصرار بر آن رفتار و اشتباهات و بی‌توجهی به اعتراضات و نارضایتی‌ها انقلاب و کودتا را به‌دنبال داشته است، یا فساد اخلاقی یا مالی باعث برکناری و ایجاد محدویت شده‌است.

هیچ‌کدام از دلایل فوق در مورد آقای «خاتمی» صدق نمی‌کند. رفتار ایشان طی دو دوره فوق رضایت عمومی و شدید اغلب شهروندان ایرانی و همچنین تحسین و تشویق جهانی را در پی داشته است. شاید بتوان ادعا کرد که در این مورد وضعیت آقای خاتمی در مقایسه با تمام ریس‌جمهوران سابق کشور بعد از انقلاب بی‌نظیر است. رای خیره‌کننده ایشان در دوره دوم گواه کوچکی بر این ادعاست. ضمنا پس از پایان ریاست‌جمهوری، هیچ‌گونه گزارشی مبنی بر تخلف مالی و سوء‌استفاده از قدرت توسط ایشان از طرف قوه قضاییه مشاهده نشد.

اما با این‌همه امروز صبح از سفر ایشان به کشور «ژاپن» به دنبال دعوت آن کشور برای شرکت در اجلاس سالانه «شورای تعامل در زمینه خلع‌سلاح هسته‌ای»، جلوگیری شد.

این خبر و اتفاق پیش از آن‌که برای من ناراحت کننده باشد، خوشحال‌کننده بود. دوستان نزدیک شدت اراده نویسنده به ایشان را جدای از علائق سیاسی و اجتماعی می‌دانند و من کمترین هراسی از بروز این علاقه ندارم. اما هم‌چنان‌که قبلا به تلویح اشاره کرده‌ام و اکنون بار دیگر و این‌بار به تصریح اعلام می‌کنم؛ آقای «خاتمی» «مهدی کروبی» و «موسوی» و دیگر رهبرانی که این‌روزها به‌عنوان رهبران جنبش سبز یا در زندان دوره محکومیت خود را طی می‌کنند، یا به‌تازگی از زندان رها شده‌اند و یا در انتظار احضار و زندانی‌شدن روز را به شب می‌رسانند، و یا آنان‌که در چنین دسته‌ای طبقه‌بندی می‌شوند و اکنون خارج از کشور به‌سر می‌برند، با وجود چنین محدودیت‌ها بهتر و بیشتر از گذشته متوجه رفتار سوء آن‌هنگام که در راس هرم قدرت بودند و یا بعدا خواهند بود می‌شوند.
 اشتباه نکنید بنده به هیچ عنوان اتهام بدون پشتوانه و سندی را متوجه هیچ‌کس خصوصا افراد فوق یادشده نمی‌کنم. اما از نظر من بعضی از سکوت‌ها و تاییدهای بدون توجیه و از سر محافظه‌کاری آقایان، در دوره های گذشته، سوء‌استفاده از فرصت خدمتی محسوب می‌شود، که شهروندان برای دفاع از حقوق خود به آن‌ها با رای مستقیم تفویض کرده‌اند. و کارنامه آقایان از این نوع محافظه‌کاری‌ها و سکوت‌ها و کوتاه‌آمدن‌ها سرشار است.

و اما از طرف دیگر، شایعه ممنوع‌الخروج بودن آقای خاتمی کم‌تر از یک‌ماه پیش در رسانه‌های وابسته به دولت انعکاس وسیعی یافت. دفتر آقای خاتمی و جریان محدود و اندک اطلاع‌رسانی جنبش سبز شایعه فوق را تکذیب کرد. اما آقای «خاتمی» قصد مسافرت داشتند و شایعه را پیش‌زمینه اقدام تشخیص دادند و در یک اقدام بسیار کریه و زشت، دفاع از اصل متحجرانه «ولایت‌فقیه» را به‌عنوان فرار به جلو و راه چاره در دستور کار قرار دادند.
 این اقدام البته بلافاصله واکنش سریع جنبش سبز را به‌دنبال داشت. اما خوش‌بختانه آخرین تیرهای ترکش آقای خاتمی و دوستان ایشان برای دفاع از تحجر ورشکسته قرون وسطایی و پی‌بردن به اشتباه سی ساله‌شان نیز پرتاب شد و دیدند که به هدف نخورد و نتیجه‌ای را در برنداشت.

حالا ایشان مانده است و حکومتی که براساس یک کودتای حساب‌شده با استفاده از محو آزادی، محدویت آگاهی و اطلاعات مردم و دروغ‌گویی و عوام‌فریبی و پس از این‌ها، قبضه‌کردن تمام ارکان قدرت در کشور و نهایتا سرقت آشکار آرا مردم بر سر کار است و با سرمایه‌های اساسی و ارزش‌مند این کشور همان می‌کند و بلکه بسیار بدتر که رژیم سلطنتی «پهلوی» می‌کرد.
 
و دور نخواهد بود که با دست این ملت و نمایندگان واقعی‌شان ریس‌جمهور ناحق و دروغ‌گو «ممنوع‌الخروج » باشد.

آیا زمان آن فرا نرسیده است که آقای «خاتمی» سرنوشت خود را از سرنوشت سیاه دولت‌مردان امروز و پشتیبانان اصل البته مترقی؟؟؟«ولایت فقیه» جدا نماید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۸۹ ، ۰۷:۱۳
علی مصلحی

نمازجمعه

جمعه, ۲۷ آذر ۱۳۸۸، ۰۵:۵۸ ق.ظ

درباره نماز‌جمعه و ثواب شرکت در آن و لزوم شنیدن خطبه‌های نماز‌ هفته قبل نوشتم و گفتم. بنابراین برای جلوگیری از تکرار می‌روم سر خطبه‌های این هفته.
 نمازجمعه سیاسی عبادی این هفته تهران توسط آقای «ابوالقاسم امامی کاشانی» اقامه شد.
 آقای «امامی» در خطبه دوم به برگزاری انتخابات دهم ریاست‌جمهوری اشاره کرده و درباره حوادث پس از انتخابات گفت: «در همه جای دنیا انتخابات برگزار می‌شود، گروهی برنده می‌شوند و گروهی بازنده. اعتراض هم وجود دارد اما در همه جای دنیا این اعتراضات روی کاغذ هست و در فضای آرام برگزار می‌شود. ولی در این انتخابات! خطاب من به همه دوستان و دل‌سوزان کشور و نظام است دشمنان و ضد انقلاب را کاری ندارم سی سال است که نظام جواب آن‌ها را داده است. خطاب من به تمام کسانی است که در بین مشاجرات قرار گرفتند. طرفین را هم عرض می‌کنم. من از این دوستان سئوال می‌کنم که آیا این حق است؟ من به دوستان عرض می‌کنم: شما نگاه کنید ببینیداین به کجا می‌رسد؟ اگر چیز خوبی بود بروید دنبالش. شما نوشتید تشویق کردید. ظرف دشمنان را برای فعالیت آماده کردید. مقام معظم رهبری فرمودند؛ بار‌ها فرمودند. در عصر ما که عصر غیبت است و دسترسی به امام عصر (عج) نداریم، ولی‌فقیه، شناسنامه، اصل، اساس و تابلو انقلاب است. شما به شعار‌ها نگاه کنید: شعار نه شرقی نه غربی جمهوری ایرانی. علیه شهدا شعار دادن. من از شما می‌پرسم این حق است یا باطل؟ من واقعا پدرانه و برادرانه عرض می‌کنم به تمام نیروهای علاقه‌مند به نظام، وحدت کلمه پیوستگی در قدم اول بین دانشگاه و حوزه است چرا پیوستگی در قدم اول را شل می‌کنیم؟ چه خبر است در دانشگاه‌ها؟ این خبر حق است؟ به صاحب امروز که «امام حسین» است باطل است.
اگر ولایت نباشد که به‌هم می‌ریزد کشور. رهبری اگر نباشد مگر می‌شود کشور را اداره کرد؟
رهبری یا عادل است یا ظالم. رهبری ظالم را که ما سال‌ها تجربه کرده‌ایم.
کاری نداشته باشید کی چکار کرد چه کار نکرد؟ چکار به کس داری؟ «علی» (ع) خیلی کسانی را بر سر کار گماشت که بعدا آن‌ها را برداشت؟
این نظام نظام حق است. در برابر نظام حق نباید ایستاد عزیز! این را عرض می‌کنم به همه طرف. آن طرف این‌قدر فضا را پریشان نکنید. متاسفانه گاهی عمل عکس‌العمل پیدا می‌کند.
چه بگویم به این سایت‌ها! می‌نویسند؛ دروغ، راست، مخلوط. فضا را خراب می‌کنید. من به سایت‌های ضد انقلاب کار ندارم. بی‌اطلاع نوشتن بی‌ربط نوشتن، حاشیه‌ها را پر رنگ کردن. رحم باید کرد به نظام رحم باید کرد به جمهوری اسلامی.

صداو سیما بایداز همه از دانشگاه‌ها از هر طرف دعوت کند حرف‌هایشان را بزنند و راه‌ها و چاه‌ها را نشان بدهند. اهانت‌کردن به ضرر نظام است ما باید فضا را شفاف کنیم و به بیانات رهبری هم گوش دهیم.»

اول بگویم اغلب قسمت‌های خطبه نقل به مضمون است و بعد این‌که باید انصاف داد که آقای «امامی کاشانی» امروز پخته‌تر از سایر ائمه موقت جمعه تهران فضای آشوب‌زده و پریشان پایتخت و کشور را درک کرد و مطابق با این شرایط توصیه‌های درستی داشت.
 آقای «امامی کاشانی» که به استناد گزارش «عباس پالیزدار» صریحا و همچنین نامه «محمد نوری‌زاد» به رهبری تلویحا به در اختیار داشتن غیر قانونی معادن گران‌بهایی سنگ در اطراف شیراز و فساد مالی متهم است، بیش از هر جیز در این خطبه‌ها دل برای نظام سوزاند و حق هم کاملا با اوست. چنان‌چه فضا به شکل فعلی ادامه پیدا کند، نتایج فرخنده‌ای برای نظام قابل تصور نیست. اما این‌که نظام فعلی به نفع چه کسانی است سوالی است که باید ایشان به آن پاسخ دهند.
 نکته جالب در سخنان ایشان این بود که تلویحا رفتار آقای «احمدی‌نژاد» را زیر سئوال برد و با اشاره به آن‌که مولی علی (ع) هم بعضی‌ها را به کار گمارد و بعدا برکنار کرد، تلویحا چیزهایی گفت که خیلی‌ها را خوش نخواهد آمد.
 نکته دیگر توصیه‌ای است که ایشان به صدا و سیما می‌نمایند.‌‌ همان توصیه‌ای که آقای «هاشمی» در خطبه‌های بیست‌وششم تیرماه سال‌جاری به آن اقدام کرد اما توسط دوستان ایشان مورد توجه قرار نگرفت.
بگذریم آقای «امامی کاشانی» سخنان ارزش‌مندی نگفت و لی در مقایسه با دیگر هم‌تریبون‌هایش باید انصاف داد که عالی بود.
 بنابراین تا هفته آینده و نماز جمعه‌ای دیگر خداحافظ.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۸۸ ، ۰۵:۵۸
علی مصلحی