وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هویدا» ثبت شده است

زور و سانسور

يكشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۲، ۰۴:۵۸ ق.ظ

«هویدا» زمانی در دانش‌کده علوم ارتباطات و در بین دانشجویان می‌گوید: «من در این‌جا به‌عنوان نخست‌وزیر مملکت، رسما اعلام می‌کنم که تاکنون سانسوری وجود نداشته و اگر هم موانع جزیی در راه مطبوعات به‌وجود آورده بودند، از این لحظه به بعد، مطلقا مانعی در راه مطبوعات وجود نخواهد داشت. هیچ سانسوری در نگارش اخبار و مقالات اعمال نخواهد شد. با این وجود اگر دیدید این آقایان (اشاره به بعضی از ارباب جراید حاضر در جلسه) باز هم چیزی ننوشتند، بدانید که تقصیر خودشان است و خود آن‌ها هستند که نمی‌خواهند مسؤلیت قبول کنند.»

چند ساعت بعد از آن، از دفتر نخست‌وزیر (هویدا) با نشریات تماس گرفته و اعلام می‌کنند؛ به دستور جناب نخست‌وزیر، یک کلمه از نطقی را که او در دانش‌کده علوم ارتباطات ایراد کرده نباید چاپ کنند.
شبه‌خاطرات – دکتر «علی بهزادی»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۲ ، ۰۴:۵۸
علی مصلحی

سیدمحمد خاتمی

جمعه, ۲۷ فروردين ۱۳۸۹، ۰۷:۱۳ ق.ظ

«سیدمحمد خاتمی» کسی که دو دوره متوالی با رای خیره‌کننده و بی‌نظیر شهروندان ایرانی ریس‌جمهور بوده و در طول دو دوره ریاست‌جمهوری علیرغم داشتن مشی اصلاح‌طلبی به‌دلیل حسن ادب و رفتار، کمترین چالش را با نمایندگان دو دوره مجلس(دوره پنجم و دوره هفتم) که اکثرا از جناح اصول‌گرا بودند داشت، ممنوع‌الخروج شد. خیلی ساده و راحت.

البته این‌که ریس‌جمهور، نخست‌وزیر یا ریس دولت فعال یا فعلی یک کشور و یا ریس‌جمهور سابق و اسبق کشوری ممنوع‌الخروج شود، چیز جدید و بی‌سابقه‌ای نیست. «امیرعباس هویدا» نخست‌وزیر اسبق ایران ۳۱ سال پیش فرصت خروج پیدا نکرد، و الا اگر زنده می‌ماند و قصد مسافرت به کشوری دیگر می‌نمود نمی‌توانست، چون «ممنوع‌الخروج» بود.
 دکتر «شاپور بختیار» آخرین نخست‌ویر ایران قبل از انقلاب ممنوع‌الخروج بود ولی فرصت یافت که علیرغم این محدودیت فرار کند. اگر یادتان باشد آن‌روزها روزنامه‌های مخالف مرحوم مهندس «مهدی بازرگان» ایشان را مسول فرار «بختیار» معرفی نموده و با طنزی تلخ و به ایهام نوشتند: «بختیار از مرز بازرگان فرار کرد.»
بعد از انقلاب، دکتر «ابوالحسن بنی‌صدر» اولین ریس‌جمهور اسلامی ایران هم سرنوشتی شبیه آخرین نخست‌وزیر و ریس دولت قبل از انقلاب پیدا کرد.

در دیگر کشورهای جهان هم اگر نگاه کوتاهی بیاندازیم، موارد متعدد از این دست محدودیت‌ها بر علیه دولت‌مردان قابل دست‌یابی خواهد بود.

اما همه این موارد اشاره شده و نشده با آن‌چه امروز در مورد ریس‌جمهور سابق ایران اتفاق افتاد متفاوت است.
اغلب ریس‌جمهور، نخست‌وزیر و یا رییس دولت‌های ممنوع‌الخروج شده و دچار محدودیت سیاسی و قضایی شده، در کشورهایی دچار این محدویت‌ها شده‌اند که نظام سیاسی اجتماعی آن کشور دچار یک تحول اساسی به‌واسطه یک انقلاب یا «کودتا» شده است که به‌طور مستقیم یا غیر‌مستقیم رفتار سوء و اشتباه همان ریس، نارضایتی عمومی را در پی داشته و اصرار بر آن رفتار و اشتباهات و بی‌توجهی به اعتراضات و نارضایتی‌ها انقلاب و کودتا را به‌دنبال داشته است، یا فساد اخلاقی یا مالی باعث برکناری و ایجاد محدویت شده‌است.

هیچ‌کدام از دلایل فوق در مورد آقای «خاتمی» صدق نمی‌کند. رفتار ایشان طی دو دوره فوق رضایت عمومی و شدید اغلب شهروندان ایرانی و همچنین تحسین و تشویق جهانی را در پی داشته است. شاید بتوان ادعا کرد که در این مورد وضعیت آقای خاتمی در مقایسه با تمام ریس‌جمهوران سابق کشور بعد از انقلاب بی‌نظیر است. رای خیره‌کننده ایشان در دوره دوم گواه کوچکی بر این ادعاست. ضمنا پس از پایان ریاست‌جمهوری، هیچ‌گونه گزارشی مبنی بر تخلف مالی و سوء‌استفاده از قدرت توسط ایشان از طرف قوه قضاییه مشاهده نشد.

اما با این‌همه امروز صبح از سفر ایشان به کشور «ژاپن» به دنبال دعوت آن کشور برای شرکت در اجلاس سالانه «شورای تعامل در زمینه خلع‌سلاح هسته‌ای»، جلوگیری شد.

این خبر و اتفاق پیش از آن‌که برای من ناراحت کننده باشد، خوشحال‌کننده بود. دوستان نزدیک شدت اراده نویسنده به ایشان را جدای از علائق سیاسی و اجتماعی می‌دانند و من کمترین هراسی از بروز این علاقه ندارم. اما هم‌چنان‌که قبلا به تلویح اشاره کرده‌ام و اکنون بار دیگر و این‌بار به تصریح اعلام می‌کنم؛ آقای «خاتمی» «مهدی کروبی» و «موسوی» و دیگر رهبرانی که این‌روزها به‌عنوان رهبران جنبش سبز یا در زندان دوره محکومیت خود را طی می‌کنند، یا به‌تازگی از زندان رها شده‌اند و یا در انتظار احضار و زندانی‌شدن روز را به شب می‌رسانند، و یا آنان‌که در چنین دسته‌ای طبقه‌بندی می‌شوند و اکنون خارج از کشور به‌سر می‌برند، با وجود چنین محدودیت‌ها بهتر و بیشتر از گذشته متوجه رفتار سوء آن‌هنگام که در راس هرم قدرت بودند و یا بعدا خواهند بود می‌شوند.
 اشتباه نکنید بنده به هیچ عنوان اتهام بدون پشتوانه و سندی را متوجه هیچ‌کس خصوصا افراد فوق یادشده نمی‌کنم. اما از نظر من بعضی از سکوت‌ها و تاییدهای بدون توجیه و از سر محافظه‌کاری آقایان، در دوره های گذشته، سوء‌استفاده از فرصت خدمتی محسوب می‌شود، که شهروندان برای دفاع از حقوق خود به آن‌ها با رای مستقیم تفویض کرده‌اند. و کارنامه آقایان از این نوع محافظه‌کاری‌ها و سکوت‌ها و کوتاه‌آمدن‌ها سرشار است.

و اما از طرف دیگر، شایعه ممنوع‌الخروج بودن آقای خاتمی کم‌تر از یک‌ماه پیش در رسانه‌های وابسته به دولت انعکاس وسیعی یافت. دفتر آقای خاتمی و جریان محدود و اندک اطلاع‌رسانی جنبش سبز شایعه فوق را تکذیب کرد. اما آقای «خاتمی» قصد مسافرت داشتند و شایعه را پیش‌زمینه اقدام تشخیص دادند و در یک اقدام بسیار کریه و زشت، دفاع از اصل متحجرانه «ولایت‌فقیه» را به‌عنوان فرار به جلو و راه چاره در دستور کار قرار دادند.
 این اقدام البته بلافاصله واکنش سریع جنبش سبز را به‌دنبال داشت. اما خوش‌بختانه آخرین تیرهای ترکش آقای خاتمی و دوستان ایشان برای دفاع از تحجر ورشکسته قرون وسطایی و پی‌بردن به اشتباه سی ساله‌شان نیز پرتاب شد و دیدند که به هدف نخورد و نتیجه‌ای را در برنداشت.

حالا ایشان مانده است و حکومتی که براساس یک کودتای حساب‌شده با استفاده از محو آزادی، محدویت آگاهی و اطلاعات مردم و دروغ‌گویی و عوام‌فریبی و پس از این‌ها، قبضه‌کردن تمام ارکان قدرت در کشور و نهایتا سرقت آشکار آرا مردم بر سر کار است و با سرمایه‌های اساسی و ارزش‌مند این کشور همان می‌کند و بلکه بسیار بدتر که رژیم سلطنتی «پهلوی» می‌کرد.
 
و دور نخواهد بود که با دست این ملت و نمایندگان واقعی‌شان ریس‌جمهور ناحق و دروغ‌گو «ممنوع‌الخروج » باشد.

آیا زمان آن فرا نرسیده است که آقای «خاتمی» سرنوشت خود را از سرنوشت سیاه دولت‌مردان امروز و پشتیبانان اصل البته مترقی؟؟؟«ولایت فقیه» جدا نماید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۸۹ ، ۰۷:۱۳
علی مصلحی

از «احمد رشیدی‌مطلق» تا «احمد خاتمی»

يكشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۸۸، ۱۰:۱۷ ب.ظ

تهاجم همه‌جانبه، وسیع و مشترک از اغلب پایگاه‌های نماز جمعه در سراسر کشور، بر علیه «مهدی کروبی» به بهانه تنظیم و انتشار نامه‌ای که در آن شیخ اصلاح‌طلب به صراحت ادعا نموده است که، بازداشت‌شدگان اتفاقات اخیر در بعضی موارد مورد هتک‌حرمت و سوء‌استفاده جنسی قرار گرفته‌اند، و مهم‌تر از آن، این‌که، شیخ پس از آن‌که جوابی از «اکبر هاشمی‌رفسنجانی» ریاست مجلس عالی خبرگان رهبری دریافت نکرد و نامه را علنی کرد و با تکذیب‌های صریح و شدید روبه رو شد، پا را فرا‌تر گذاشت و به موارد مستندی از این ادعا در سال‌های قبل نیز اشاره کرد، از یک‌طرف و انصراف بحث برانگیز «هاشمی» از حضور در جایگاه امامت‌جمعه این هفته تهران که قاعدتا براساس یک سنت قدیمی این‌هفته اقامه نماز جمعه و قرائت خطبه‌ها نوبت او بوده است، از طرف دیگر از یک طراحی مشخص با اهداف خاص حکایت می‌نماید.

در تهران به دنبال غیبت «اکبر هاشمی رفسنجانی» اقامه نماز به عهده «سید احمد خاتمی» خطیب همیشه عصبانی و خشمگین موقت تهران گذاشته شد، تا شاید خط‌و‌نشان‌کشیدن‌های خشم‌گینانه او نسبت به شیخ اصلاحات، طرف‌داران ناراضی او را از خیابان‌ها به خانه برگرداند. و از طرفی ظاهرا از طرف شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه سراسر کشور به تمام خطبای جمعه در سراسر کشور و خصوصا شهرهای بزرگ و مطرحی مانند قم به امامت «حجت‌الاسلام سعیدی» و مشهد به امامت «حجت‌الاسلام‌ سید احمد علم‌الهدی» تکلیف شده بود که این‌چنین سخت نامه و موارد اشاره شده در آن را تکذیب و به نویسنده نامه و منتشرکنندگان نامه اخطار نمایند که: با دم شیر بازی می‌کنند.

در تهران نیز پس از اتمام نماز، جمعی از نمازگذاران در خیابان‌های اطراف بر علیه جریان فوق راهپیمایی مختصری برگزار نموده و بر اساس بروشورهای چاپ‌شده‌ای که بعد از نماز بین نمازگذاران توضیع می‌شود، قرار می‌گذارند بعد از ظهر شنبه در مقابل دفتر روزنامه «اعتمادملی» ارگان حزب متبوع «مهدی کروبی» اجتماع نمایند.

بلافاصله پس از پخش چنین خبری، طرفداران شیخ در یک اقدام از پیش تعیین‌نشده ولی هماهنگ از طریق شبکه جهانی اینترنت (تنها رسانه فراگیر در دسترس اصلاح‌طلبان) هم‌دیگر را به حضور روبه‌روی دفتر روزنامه دقیقا در زمانی که نمازگذاران قصد حضور داشتند، دعوت نمودند و «مهدی کروبی» نیز از دادستان تهران درخواست کرد: با توجه به تهدید دفتر روزنامه و احتمال هرگونه خطر امنیت آن‌جا را بر عهده بگیرد.
 از طرفی نیز ضمن تشکر از طرف‌داران خود گفت: از حضور نمازگزاران جلو روزنامه استقبال نموده و مواضعشان را در نشریه منعکس خواهد کرد.
 وی از طرفداران خود خواست برای جلوگیری از درگیری احتمالی و سوء استفاده امروز نیایند و به جای آن دوشنبه جلو دفتر روزنامه حضور داشته باشند.
 وی همچنین اعلام کرد در تجمع روز دوشنبه خود نیز حضور خواهد داشت.
****
سی سال پیش «خلعتبری» وزیر امورخارجه از سفارت ایران در عراق گزارشی دریافت می‌کند مبنی بر این‌که آیت‌الله خمینی ضمن مسئله‌ای سلطنت را غیرشرعی اعلام کرده ... و شاه که از دریافت چنین گزارشی سخت عصبانی شده بود به وزیر دربار [هویدا] دستور می‌دهد که در رد و ذم آیت‌الله مطلبی نوشته و به روزنامه‌ها داده شود.
 این مطلب‌‌ همان مقاله‌ای بود که منابع تاریخی متعدد از آن به عنوان اولین برگ انقلاب یاد می‌کنند. مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» که به قلم «احمد رشیدی‌مطلق» در هفدهم دی‌ماه ۱۳۵۶ ذر روزنامه اطلاعات چاپ شد، نه‌تنها کمکی به شاه نکرد که تومار سلطنت او را درهم پیچید.

آیا بین این آقای «سید احمد خاتمی» خشمگین با آن آقای «احمد رشیدی مطلق» آرام شباهتی نمی‌بینید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۸۸ ، ۲۲:۱۷
علی مصلحی