از مسیحیت «یوسفندرخانی» تا اسلام «علیاستون»
اینروزها همهجا جشن و شادمانی در تمام محافل رسانهای و فرهنگی و تبلیغی مسلمانان در ایران، بهخاطر تشرف یک مسیحی جوان به دین اسلام برپا است.(+)
مسلمانان شادمان و خرسند از این اتفاق، آنرا بهعنوان برگ برنده و یکی از اسناد معتبر حقانیت دین اسلام و فرقه شیعه مطرح، و اخبار این تشرف را با تفصیل بسیار اینطرف و آنطرف منتشر نموده و روی آن تبلغ میکنند.
این سرور و شادمانی در شرایطی واقع میشود که، چند سالی است که آقای «یوسف ندرخانی» جوان مسلمان ایرانی، به مسیحیت گرویده و از آنجا که بر اساس قرائتی خاص از اسلام، آنگونه انتخاب در حکم «ارتداد» قلمداد شده و مجازات مرگ بهدنبال دارد، نامبرده نیز از مدتها پیش بازداشت و محاکمه، و به اعدام محکوم شده است و اکنون پس از تشریفات قانونی و نهاییشدن حکم، ظاهرا قرار است حکم اعدام ایشان طی روزهای آتی اجرا شود.
«شانعلیاستون» در نوع خودش آدم بزرگ و مطرحی است. یک بازیگر، کارگردان و تهیهکننده سینما و فرزند «الیوراستون» یکی از مطرحترین و معتبرترین کارگردانان سینمای آمریکا.
به نسبت و اندازه خودش مطالعه و تحقیق نموده، و اکنون در سایه آن دست به انتخاب زده است. این حق طبیعی اوست.
انسان به دلیل انسان بودن هم حق انتخاب دارد، هم حق اشتباه. اینکه این انتخاب صحیح است یا اشتباه، باید به معیار و محکهای عقلی و منطقی آن، و همچنین خبرگان تشخیص مراجعه نمود.
با اینحال، تردیدی وجود ندارد که میزان دانش و تجربه و تحقیقات «شانعلیاستون» قابل قیاس با تجربیات و تحقیقات علمی، دینی و فلسفی پرفسور «هانریکوربن» نیست.
«هانریکربن» فیلسوف، شرقشناس، ایرانشناس، و شیعهشناس معتبر فرانسوی و استاد دانشگاه «سوربن» بودهاست. وی محضر علمی فیلسوفان بزرگ و برجسته از جمله «لوییماسینیون» را درک کرده بود.
«کربن» نخستین مترجم آثار «هایدگر» به فرانسوی است. وی به زبانهای آلمانی، عربی، و سانسکریت مسلط بودهاست.
«کربن» برای تحقیقاتی پیرامون تشیع به ایران مسافرت مینماید. طی این مسافرتها و حضور در مجامع دانشگاهی با استاد علامه «طباطبایی» آشنا شده و مباحثه علمی و ارتباط فکری بین آنها برقرار میشود. حاصل آن ارتباط و مباحثه علاقه شدید ایشان به مذهب «تشییع» و دفاع برجسته و همهجانبه از این فرقه اسلامی، در سطوح دانشگاهی معتبر میشود. حتی وی در ستایش و تعریف از «تشیع» اقدام به نوشتن کتاب هم میکند. با همه اینها اما، ایشان کاتولیک به دنیا آمده کاتولیک زندگی میکند، و کاتولیک از دنیا میرود. (+)
مطمئنا به همان اندازه که «علیاستون» حق دارد که اسلام و تشیع نشناخته را اتنخاب کند، «کربن» هم حق داشته که اسلام و تشیع شناخته را انتخاب نکند و کاتولیک باقی بماند و به همان اندازه هم آقای «ندرخانی» آزاد است و حق دارد که مسیحیت را انتخاب کند. تمام مجامع اسلامی و شیعی و غیرشیعی هم حق دارند از تشرف یک نفر به دین اسلام، خوشحال و شادمان بوده و آنرا رسانهای نموده و تبلیغ کنند، اما به همه این دلایل حق ندارند مانع آزادی انتخاب «دین» برای انسانی شده و انتخابی را اشتباه تلقی و برای آن حکم اعدام صادر نمایند.