وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید بهشتی» ثبت شده است

شهید بهشتی و براندازی دین؟

پنجشنبه, ۹ دی ۱۳۸۹، ۱۲:۱۵ ب.ظ

سال گذشته در گیرودار بازداشت‌ فعالین سیاسی و پلمپ دفاتر احزاب اصلاح‌طلب و ستادهای تبلیغاتی نامزدهای معترض، پس از پلمپ «دفتر حفظ و نشر آثارشهید بهشتی» در میدان هفت‌تیر تهران، مسؤلین قضایی اعلام نمودند که از این دفتر جزوه‌های احزاب چپ، مجاهدین و حزب توده کشف شده، و بلافاصله از این کشف شاه‌کار خود نتیجه‌گیری نمودند که معترضین به نتایج انتخابات در فکر انقلاب مخملی و براندازانه بوده، و نقشه راه این براندازی را در نشریات سازمان‌هایی که در اوایل انقلاب، فعالیت‌هایی این‌چنین داشتند، جست‌وجو می‌نموده‌اند.

نکته جالب در این گزارش‌ها آن بود که به هیچ عنوان از این مکان به عنوان «دفتر حفظ و نشر آثار شهید بهشتی» که سابقه ۳۰ ساله داشت اشاره نشده، و همیشه از آن به‌عنوان دفتر مشاور ارشد «موسوی» و دفتر پی‌گیری وضعیت شهدا و مفقودین حوادث بعد از انتخابات نام برده می‌شد.

همان زمان، دکتر «علی‌رضا بهشتی» فرزند شهید «بهشتی» اعلام نمود که این جزوه‌ها نه مال امروز و دیروز، که سی سال است در آن مکان موجود، و متعلق به شهید مظلوم می‌باشد که برای بحث و مناظره با اعضای حزب توده و مجاهدین و هم‌چنین پاسخ به شبهات آن‌ها توسط ایشان مورد مطالعه قرار می‌گرفته است.

به‌رغم آن‌که سال گذشته حاکمیت از این ترفند طرفی نبست و بیش از پیش آبروی خود را بر باد داد، اما آن اتفاق باردیگر تکرار شده و این‌بار «حیدر مصلحی»، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی، در سخنانی ضمن طرح اتهام‌های تازه‌ای علیه رهبران جنبش سبز، خبر از کشف جزوه‌ی براندازی دین از منزل دکتر «علی‌رضا بهشتی» داده‌است.

وی که به‌مناسبت سال‌گرد تظاهرات حامیان دولت در روز نهم دی سال گذشته در جمع شماری از طلاب حوزه علمیه قم سخن‌رانی می‌کرد، در این‌باره گفته است: «از منزل یکی از سران رده‌اول فتنه که در واقع اتاق فکر آنان بود، جزوه بسیار تکان‌دهنده‌ای به‌دست آمد که در آن طرح براندازی دین از ایران، پیش از انتخابات تاکنون ترسیم شده بود.»

تکرار سناریو‌های مضحک و شکست‌خورده‌ی این‌چنینی، بیش از پیش حکایت از این واقعیت دارد که لشکر شکست‌خورده دروغ و دغل و فریب، غرق‌شدن خود را درک نموده و به عریانی فروغلطیدن در گرداب دروغ‌های خودساخته را بیش از پیش مشاهده می‌نماید و در چنین شرایطی به هر حشیشی برای جلوگیری از غرق‌شدن، تشبث می‌جوید.
 اما گرداب دروغ و نیرنگ هرلحظه بیش‌تر و بیش‌تر آن‌ها را در خود فرو بلعیده و دست یازیدن به این ترفندها، پیش از آن‌که کمکی به نجات‌شان بنماید، بیش‌تر به سمت غرق‌شدن هدایت‌شان می‌کند.
این نوشته در جرس این‌جا

در همین رابطه:
پاسخ علیرضا بهشتی به ادعاهای وزیر اطلاعات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۸۹ ، ۱۲:۱۵
علی مصلحی

«شریعت» بر مدار «کیهان»

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۸۹، ۱۰:۴۹ ق.ظ

طی بیست سال گذشته «روزنامه کیهان» یکه‌تاز عرصه خبررسانی رسمی و دولتی بوده، و در تمام ادارات دولتی بزرگ و کوچک در صورتی که کارمندی دون‌پایه یا عالی‌رتبه، قصد کسب اطلاعات و اخبار و تحلیل‌هایی پیرامون آن اخباردر روزنامه‌ای را داشت، علی‌القاعده تنها روزنامه موجود «کیهان» بوده، تا آن‌جا که کیهان به بولتن اختصاصی و ویژه نظام تبدیل شده‌است.

روزنامه‌های «اطلاعات» «ایران» «همشهری» و در بعضی مواقع البته به شکل بسیار کم‌رنگ‌تری در این عرصه حضور داشتند.

در این پروسه «حسین شریعتمداری» تبدیل به چهره اصلی و مغز متفکر تحلیل و تفسیر و ریشه‌شناسی و دشمن‌شناسی و فتنه‌شناسی و ... در تمام عرصه‌ها تبدیل‌شده و بیش ار هشتاد درصد مقامات رده‌بالا در تمامی حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، و برجسته‌ترین آن‌ها؛ مذهبی، تحت‌تاثیر شدید القائات و تحلیل‌های او قرار گرفتند و فرایند تحلیل در اصول‌گرایان از سرچشمه «حسین شریعتمداری» و کیهان شروع می‌شد و در تمامی تحلیل‌های به‌اصطلاح مستقل اما وابسته به اصول‌گرایان چای پا و ریشه ذهن و تفکر «شریعتمداری» تا همین دو سال پیش قابل مشاهده بود.

کار و بار بالا گرفته، پروژه «بولتن‌نویسی محرمانه» هم به آن اضافه شد و با هدایت و مدیریت ایشان زمینه برای پیاده‌کردن بعض «خواص بی‌بصیرت» در آینده از کشتی نظام کلید خورد.
 اقداماتی که «نتایج سحرش» اکنون به‌خوبی قابل رویت است.
این اتفاق به‌علاوه فعالیت‌های مخرب جانبی، مثل بازجویی از بازداشت‌شدگان سیاسی و در ادامه آن پروژه تواب‌سازی آرام آرام «شریعتمداری» را به توهم «ربانیت» انداخت.

 اجازه بدهید داستانی از تاریخ برای توجه بیشتر مطلب برایتان نقل کنم.
به‌گمانم «دالگورکی» نماینده روسیه تزاری در ایران نقل می‌کند که در کلاس‌های درس «سیدکاظم رشتی»، مدرس حوزه علمیه‌ای که «سیدعلی‌محمد باب» (پیشوای بابیان) در آن درس می‌خوانده شرکت داشته و در درس‌های مربوط به بحث «رکن رابع» و امام زمان با ترفندهای مخصوص، به محمد علی باب چنین القا می‌کند که تو «رکن رابع»ی و به‌رغم قبول او، اصرار نموده و ترفندها را شدیدتر می‌کند.
کم‌کم توهمی بر «باب» مستولی می‌شود. حالا نوبت تلقین شخصیت کاذب بعدی است. با ترفندی در قلیان وی چرس می‌ریزند و تغییر حالات روانی ناشی از تخدیر چرس را برای او کرامات مخصوص تعبیر می‌کنند و تلقین «امام زمان» به او را در دستور کار قرار می‌هند.
ادعای نبوت و ربانیت بعد از آن خودبه‌خود به سراغ «باب» می‌آید و بقیه داستان که می‌دانید و برای اطلاعات بیشتر شایسته است به «کشف‌الحیل» نوشته «عبدالحسین آیتی» مراجعه کنید.

«حسین شریعتمداری» با زمینه‌ای تقریبا مشابه اما با شکل متفاوت با این داستان دچار توهم «ربانیت» و «الوهیت» شده و بر این سیاق، اگر همین فردا «سیدعلی خامنه‌ای» به اشتباهاتش اقرار و اعتراف نماید و پرده از تمام تقلب‌ها و خیانت‌ها بیفتد، بلافاصله «شریعتمداری» او را از کشتی نظام که ساخته خود همین «خامنه‌ای» است، پیاده می‌کند. چرا که «خامنه‌ای» با همه کرامات مخصوص یک انسان جایز‌الخطاست و او یعنی «شریعتمداری» یک مافوق انسان و «خدا»یی که ذاتش از هرگونه خطاهای انسانی و ... مبری است.

همین توهم باعث شده که «شریعتمداری» هیچ‌کس را غیر از خودش قبول نداشته باشد و در تحلیل‌ها و تفسیرها به سمتی توجه داشته باشد که با نظر او هم‌راه و هم‌رای و هم‌نظر است و چون ذاتا نظر همه مردم به هم شبیه نیست، و علایق و عقاید و نظرها متاثر از گذشت زمان و تاثیر و تاثرات تاریخی و جغرافیایی و ... تغییر می‌کنند، بنابراین افراد موردعلاقه آقای «شریعتمداری» هر از چند گاهی تغییر می‌کنند.
امرزوه این زمان برای تغییر از چند سال به چند روز تغییر کرده و هر روز شخص جدیدی کشتی مخصوص نظام آقای «شریعتمداری» را به قصد سکونت در قرارگاه «سران فتنه» یا «خواص بی‌بصیرت» ترک می‌کند.

اگر سال‌هایی نه‌چندان دور، آقای «هاشمی» به‌عنوان یکی از استوانه‌های اصلی نظام سوژه اصلی نوشته‌های «کیهان» بود و تیم مدیریتی «کیهان» و بولتن‌نویسان، شعار «مخالف هاشمی، مخالف رهبر است، مخالف رهبری، دشمن پیغمبر است» را برای جماعت ساندیس‌خور حاضر در حاشیه نماز‌جمعه طراحی و هدایت می‌نمودند، امروزه «هاشمی» به‌عنوان یکی از سران فتنه و درکنار رهبران اصلی آن‌ها سوژه اصلی «کیهان» است و شریعتمداری تلاش می‌کند چهارچوب‌های لازم را در شخصیت وی برای انطباق با تعریف صفت «خواص بی‌بصیرت» پیدا کند.

کمی جلوتر از این‌ها، اغلب خانواده شهدای هشت شهریور و هفتم تیر و از جمله خانواده محترم شهید مظلوم «بهشتی» و بسیاری از خانوداه‌های شهدای دفاع مقدس و از جمله خانواده شهیدان «باکری» و «همت» و ... موردتوجه ویژه و اختصاصی روزنامه «کیهان» و مدیریت آن بودند. اما امروزه در همان دسته معروف «فتنه» طبقه‌بندی می‌شوند.

حملات جسته و گریخته «شریعتمداری» به برادران «لاریجانی» فرزندان شهید «مطهری» و بعض دیگر از اصول‌گرایان منتقد دولت کودتا، نوید فردایی را می‌دهد که روزنامه «کیهان» تبدیل به فحش‌نامه‌ای بسیار شدید بر علیه «محمود احمدی‌نژاد» «اسفندیار رحیم‌مشایی» و «محمدرضا رحیمی» و در کنار آن‌ها «سید علی خامنه‌ای» و «عزیز خوشوقت» و «مجتبی خامنه‌ای»و دیگر هم‌راهان امروز و دشمنان فردایی چون «حمید رسایی» و «کوچک‌زاده» و ... بشود.

در این پروسه که به‌زودی اتفاق می‌افتد البته «روح‌الله حسینیان» آخرین کسی است که از کشتی نظام «حسین شریعتمداری» پیاده شده و به‌اتفاق راهی زندان اوین خواهند شد.
اما «جنبش سبز» با تمامی این فتنه‌گران بر اساس «منشور جهانی حقوق بشر» و در کمال رافت انسانی رفتار خواهد کرد و از هر گونه خشونتی که امروزه آن‌ها بر علیه جنبش به‌کار گرفته‌اند خودداری خواهد نمود.
 اگر باور ندارید سرمقاله امروز کیهان و یاداشت روز آقای شریعتمداری را بخوانید و برای چند ماه آینده هم که این روزنامه با این مدیریت روزهای آخر خود را رقم می‌زنند لطف خواندن آن‌را از دست ندهید. ادامه دارد. یا حق.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۸۹ ، ۱۰:۴۹
علی مصلحی

مداری معاصر

پنجشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۸۸، ۰۱:۲۵ ق.ظ

در مورد پسر مظلوم شهید مظلوم دکتر «بهشتی» اخباری منتشر شده‌است که علیرغم وثوق منتشرکنندگان، اما به‌دلیل احتمال خطا در انتقال اخبار و از طرف دیگر سختی قبول قساوت نظام تا به این حد، فعلا از آن می‌گذریم.
 اما اخبار منتشرشده در مورد سایر بازداشت‌شدگان سیاسی و غیرسیاسی پس از انتخابات ۲۲خرداد ۸۸ و شدت برخورد و شکنجه با این سرمایه‌های بزرگ نظام و انقلاب و چهره‌های مورد اعتماد امام و نظام، بر تمام ناظران داخلی و خارجی ثابت شده‌است و شکی در رفتار وحشیانه با معترضان بازداشت‌شده به نتایج انتخابات نیست.

تعداد قابل‌توجهی از مردم مظلوم کشور در جریان دفاع از کیان نظام؟؟؟ جان خود را از دست داده و بنابر اخبار موثق تعداد قابل‌توجهی هم تاکنون مفقود هستند.
 تعدادی از هم‌وطنان عزیز در جریان ناآرامی‌های اخیر به‌شدت مورد ضرب و شتم نیروهای نظامی و انتظامی قرار گرفته، و هنوز مرحمی بر آلام خود و خانواده‌هایشان نیافته‌اند.

 از طرفی یک سایت سیاسی وابسته به یک جریان سیاسی خبر از دفن مخفیانه ده‌ها جنازه به شکل غیرقانونی طی روزهای اخیر داده‌است. (+)

اخبار متعدد و ریز و درشت از این دست طی سه ماه گذشته فراوان از منابع موثق و رسانه‌های رسمی و غیررسمی داخلی و خارجی به سمع و نظر افکار عمومی رسیده‌است.

در چنین شرایطی خطیب نماز جمعه دیروز تهران، در خطبه‌های خود سران اصلاح‌طلب و معترضین به نتایج اعلام شده انتخابات دهم بطور اخص، و به وضع موجود به طور اعم را، مخاطب قرارداده و اعلام کرد: حوصله نظام برای مدارا با آن‌ها تمام شده و به تلویح و با شدت اعلام کرد که منتظر برخورد خشمگین نظام باشند.
 وی برای توجیه شرعی و تاریخی هشدار خود برای تنبیه به اصطلاح آنان‌که روبه‌روی نظام ایستاده‌اند، شواهدی از تاریخ سال‌های اولیه هجرت پیامبر و ولایت مولی علی (ع) را مورد اشاره قرار داد و اعلام کرد که، مولی علی (ع) تا آن‌جا که امکان داشت با مخالفان و حتی با دشمنان مدارا می‌کرد اما وقتی که مدارا سودی نداشت دست به خشونت زده و اقدام به بیرون آوردن چشم فتنه می‌نمود.

 وی همچنین به سیره و روش خاص امام خمینی در اول انقلاب و مشخصا سال‌های اوایل دهه شصت و برخورد با شخصیت‌هایی در راس نظام چون ریس‌جمهور و نخست وزیر؟؟؟ و حتی در سال‌های پایانی دهه شصت با مقام‌هایی بالا‌تر از این و البته بدون ذکر نام از شخص (منتظری) اشاره کرده، اخطار نمود که در برخورد با خاطیان با هیچ کس رودربایستی نخواهند داشت.

اما سئوال اساسی اینست که با فرض قبول شباهت شرایط فوق با شرایط دوران ولایت مولی علی (ع) و با فرض قبول افراد و گروه‌های مخاطب خطیب جمعه با فتنه‌گران زمان امام اول مسلمین، آیا امام علی (ع) هم به سان ای‌نروز‌ها پیش از هر مذاکره و مدارا، ابتدا به ساکن، فتنه را به کهریزک می‌فرستاد و چشمش را درمی‌آورد و بعد به او اخطار می‌داد؟ یا نه پس از بار‌ها مذاکره و دعوت به زیستن مسالمت‌آمیز، آن‌گاه که احساس می‌کرد مدارا چاره ندارد، اقدام به درآوردن چشم فتنه می‌کرد؟
 و باز آیا با قبول فروض فوق دختر مظلوم آقای «جواد امام» از زن غیرمسلمانی که وقتی مولی علی (ع) شنید خلخال از پایش درآورده‌اند فرمود: «به راستی اگر مسلمانی از شنیدن این خبر قالب تهی کند حقا که بر او ملامتی نیست» کم‌تر است که امروز در خیابان ربوده می‌شود و چادر از سرش کشیده شده و پس از یک روز بدون حجاب در قبرستان‌‌‌ رها شده (+) و حضرات مدافع نظام هم کک‌شان نمی‌گزد؟ و به ولایت مولی علی (ع) تمسک و تشبه می‌جویند؟

اگر رفتارهای اتفاق‌افتاده طی سه ماه گذشته به‌زعم خطیب جمعه این هفته تهران، مصداق مدارای اسلامی است و شرایط امروز شبیه به شرایط مولی علی، و این رفتار‌ها هم شبیه رفتار مولی علی (ع) است به قول خواجه رندان‌حضرت لسان‌الغیب شیراز:
گر مسلمانی از اینست که حافظ دارد
وای اگر از پس امروز بود فردایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۸۸ ، ۰۱:۲۵
علی مصلحی