وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سوریه» ثبت شده است

اعترافات ربوده‌شده

شنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۰، ۰۴:۰۹ ب.ظ
یکی از مشخصه‌های بارز و برجسته جنبش‌های مستقل مردمی و از جمله، «جنبش‌سبز» نفی تمامی اشکال خشونت بر علیه انسان‌هاست. برای این‌گونه جنبش‌ها مسئله این نیست که خشونت از طرف چه فرد یا گروهی، بر علیه چه فرد یا گروهی صورت می‌گیرد، تا پس از ارزش‌گذاری‌های متداول، موضع خود را نسبت به خشونت صورت‌گرفته، اعلام نمایند و مثلا اگر خشونت نسبت به دوستانشان بود، محکوم و اگر نسبت به دشمنانشان بود، تایید و تشویق و توجیه نمایند. بلکه اساسا، با ذات خشونت در هر جا و نزد هر کس یا گروه، و بر علیه هر کس و گروهی مخالفند و آنرا نفی می‌نمایند. کمترین بهانه برای توجیه یک خشونت کوچک و موجه دانستن آن کمک به دور باطل خشونت است و زمینه‌ساز برای آنکه هر کس خود را مجاز و مستحق اعمال خشونت بداند.
یکی از نشانه‌های عریان خشونت، اعتراف‌گرفتن از فردی است که در شرایط آزاد نیست، هیچ منبع یا مرجع قانونی دولتی یا سنتی از او حمایت نمی‌کند، و خلاصه آنکه از سر بی‌پناهی و ناچاری، مجبور به اعتراف شده‌است. مهم نیست که این اعتراف راست است، یا دروغ، حقیقت است یا نه! مهم اینست که این نوع اقرار و اعتراف شکلی از اشکال عریان خشونت، غیر انسانی است و محکوم. از طرف هر شخص، گروه یا دولتی!
چند تن از شهروندان ایرانی از حدود یک ماه پیش در کشور بحران‌زده «سوریه» ناپدید شده‌اند. مدعیان ربایندگی آن‌ها که خود را معترضان حکومت «بشار اسد»، و ماشین ترور او معرفی می‌نمایند، اعلام نموده‌اند که ایرانیان اسیر نزد آن‌ها، از نیروهای نظامی وابسته به سپاه پاسداران ایران هستند، و در خشونت‌های جاری اخیر در سوریه دست داشته‌اند.
متقابلا مقامات عالی نظامی ایران، هر گونه وابستگی نظامی آن‌ها و دست‌داشتن در خشونت‌های یادشده را تکذیب نموده‌اند. (+)
حالا چند هفته پس از ربوده شدن آن‌ها، ربایندگان یک ویدئوی تصویری از اعترافات ربوده شدگان را، که حاوی اقرار و اعتراف آن‌ها به نظامی و دخیل در خشونت‌های سوریه بودن، می‌باشد را منتشر و تلاش نموده‌اند که برای ادعاهای خود سند ارائه نموده و ضمنا آنرا تبدیل به اهرم فشاری بر علیه دولت سوریه بنمایند. (+)
بدون شک جدای از صحت و سقم، این اظهارات و اقرار و اعتراف‌ها، کمترین ارزش حقوقی که ندارد، هیچ، به معنای روشن کلمه مصداق خشونت بوده و از منظر اخلاق و شرع و منطق محکوم است.
 آقای دکتر «علی‌رضا‌نوری‌زاده» که خود را روزنامه‌نگار معرفی می‌نماید و صدای امریکا نیز تعمد دارد که ایشان را روزنامه‌نگار خطاب و معرفی نماید، در رفتاری خلاف اصول حرفه‌ای روزنامه‌نگاری و اخلاق رسانه‌ای در برنامه این هفته تفسیر خبر، جمعه شب صدای آمریکا، نه تلویحا که با صراحت کامل از این ویدئو و از این اعترافات و اقدامات دفاع نموده و آنرا تایید نمود.
آقای «نوری‌زاده» البته با وجود رفتار رنگارنگ و پرونده پربار و قطور گفتار متناقض و متضاد، و ایده‌های متوهمانه، معرف حضور همه هستند، اما جایی که ایشان تلاش می‌نمایند خلاف بدیهی‌ترین و ابتدایی ‌ترین اصول روزنامه نگاری، در مسیر توجیه خشونت و تشویق اقدامات یاد شده قدم بردارد، نمی‌تواند، به عنوان یک روزنامه‌نگار مستقل تعریف، و الگوی رفتار اخلاقی و رسانه‌ای باشد. از این منظر بهتر است ایشان را به عنوان سیاست‌مداری شناخت که تلاش می‌نماید ابزار و عناوین مقدس را با رندی و زیرکی مصادره به مطلوب نموده و در خدمت سیاست و امیال شخصی خود قرار دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۰ ، ۱۶:۰۹
علی مصلحی

قاعده بر این است که وقتی امنیت یک کشور دچار اختلال شد، بلافاصله کشورهای دیگر از تمام شهروندان خود در آن کشور درخواست می‌نمایند که خاک آن کشور را تا برگشتن شرایط به حالت عادی ترک نمایند و تسهیلات ویژه‌ای نیز برای این جابه‌جایی فراهم می‌نمایند.

 در چنین شرایطی با کمی اغماض می‌توان گفت که اولویت با متخصصان آن کشور است. چه این‌که اکثر کشور‌ها حتی در کشور خود نیز برای استفاده بهینه از تخصص نخبگان برای آن‌ها شرایط مطلوب ویژه‌ای مقرر می‌نمایند.

 قاعده بین‌المللی دیگری، حفظ جان شهروندان بیگانه را که به‌طور قانونی وارد خاک کشور دیگری شده‌اند، بر عهده دولت کشور مقصد قرارداده و در صورت قصور و کوتاهی و بروز حادثه یا اتفاقی باید دولت مذبور پاسخ‌گو باشد.

در صورتی‌که برای احدی از شهروندان یک کشور در کشور دیگری اتفاق بدی افتاد، دستگاه دیپلماسی بلافاصله وارد کار شده و با احضار سفیر کشور مذبور و یا در غیاب آن نماینده قانونی و در صورت قطع رابطه احضار سفیر کشور حافظ منافع آن دولت، مراتب اعتراض خود را اعلام، و خواستار توضیحات فوری دولت مقصر می‌شوند.
حسب عرف دیپلماتیک نماینده قانونی آن کشور نیز بلافاصله اعتراض دریافتی را به دولت خود تسلیم و دولت قول مساعد می‌دهد در کم‌ترین زمان ممکن موضوع را بررسی و مشکل را برطرف نموده و در صورتی‌که خسارتی متوجه شهروند کشور مبدا‌ شده باشد، آن‌را به فوریت جبران و جلب رضایت نمایند.

دولت ایران یک‌بار به‌علت کوتاهی در خروج به‌موقع شهروندان خود از افغانستان در جریان ناامنی‌های آن کشور که توسط طالبان صورت می‌گرفت، هزینه سنگینی پرداخت نمود و متاسفانه مقصر آن کوتاهی و اتفاق که به شهادت ۱۰ تن از فرزندان عزیز این کشور انجامید، هیچ‌گاه معرفی و توبیخ نشد و یا افکار عمومی از آن مطلع نشدند.

اخیرا و بیش از یک‌هفته است که رسانه‌های رسمی داخلی و خارجی خبر از ناپدیدشدن ۵ تن از شهروندان ایرانی در یک مرحله(+) و ۲ تن در مرحله‌ای دیگر(+) می‌دهند، که به نوشته رسانه‌های ایران از نیروهای متخصص و مهندسین فعال ایران در کشور بحران‌زده سوریه بوده‌اند.
متاسفانه تا کنون نیز از سرنوشت آن‌ها اطلاعی در دست نیست.

بدون کم‌ترین تردید دولت ایران باید بر اساس قاعده اول، نزدیک به ۶ ماه پیش که بحران عمیق امنیتی در کشور سوریه شروع شده و هر روز نیز تشدید می‌شد، برای حفاظت از جان شهروندان خود، از آن‌ها درخواست می‌کرد که خاک آن کشور را ترک کنند و تسهیلات لازم برای بازگشت آن‌ها به کشور را نیز باید فراهم می‌نمود. اقدامی که متاسفانه نه‌تنها ۶ ماه پیش که زمان شروع بحران بود صورت نپذیرفت، بلکه هیچ‌گاه پس از آن، که لحظه به لحظه بر شدت بحران افزوده شده و خطر بیش‌تر و بیش‌تر احساس می‌شد هم صورت نگرفت.

طی هفته گذشته و پس از آن ماجرا متاسفانه براساس قاعده دوم نیز دولت ایران نسبت به جان شهروندان خود و آن‌هم شهروندانی که بنا بر ادعای رسانه‌های رسمی ایران از نیروهای متخصص بوده‌اند، حساسیت ویژه‌ای از خود نشان نداده، و هیچ‌گاه خبری مبنی بر احضار سفیر سوریه به وزارت امورخارجه و اعلام مراتب اعتراض شدید ایران به دولت آن کشور، به‌خاطر سهل‌انگاری در حفاظت از جان مهندسین و شهرندان ایرانی، اعلام نشده و به غیر از یکی دو تماس تلفنی معمولی و قول مساعد دولت سوریه اطلاع دیگری از تلاش دستگاه دیپلماسی ایران برای پی‌گیری وضعیت شهروندان ربوده‌شده ایرانی گزارش نشده‌است.
 در همین حال نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی هم ظاهرا فراموش کرده‌اند که نسبت به سرنوشت تک‌تک شهروندان این کشور مسؤل هستند و موظف بوده و هستند که مسؤلین دستگاه دیپلماسی را برای تاخیر در خروج شهروندان ایرانی از خاک آن کشور ابتدائا و تقصیر در پی‌گیری وضعیت ربوده‌شدگان مورد سؤال و مواخذه قرار دهند.

به‌نظر می‌رسد تلاش برای اثبات آن‌که شهروندان ربوده‌شده ایرانی از نیروهای فنی مهندسی بوده‌ و ربطی به نیروهای نظامی نداشته‌اند، نسبت به سرنوشت و حفظ جان آن‌ها برای حاکمیت موجود از اولویت و اهمیت بیش‌تری برخوردار است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۰ ، ۱۶:۱۲
علی مصلحی

شهامت امضای یک نامه را داشته باشید

شنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۰، ۰۷:۵۹ ق.ظ

ظاهرا قاعده بر این است و یا باید بر این باشد که اگر کسی به امری اعتراض دارد و یا از آن راضی است و قرار است این رضایت یا اعتراض را به خاطر نتایج عمومی آن علنی کند، مخفی‌شدن و یا ظاهرشدن با نام مستعار و ذیل عناوین کلی جمعی از معترضین و یا عده‌ای از موافقین، اصل اعتراض یا موافقت را بلاموضع می‌نماید.

 اعتراض یا رضایت علنی و عمومی موقعی موثر و مفید خواهد بود که شخصیت و هویت معترضین یا موافقین علنی و مشخص باشد. والا هرکس یا گروه جعلی، ذیل عناوین جعلی، کلی، و بی‌نام و نشانی که علنی نشود و کسی حاضر نباشد عنداللزوم مسئولیت آن‌را برعهده بگیرد، می‌تواند ادعای اعتراض و یا رضایت و حمایت نماید. البته حمایت و رضایت و یا اعتراضی که هم فاقد وجاهت قانونی است و هم فاقد کم‌ترین اثر عمومی و اجتماعی.

هفته گذشته نامه سرگشاده‌ای با امضای بیش از ۲۰۰ نفر از اعضای جامعه پزشکی ایران، خطاب به «بشار اسد» که دانش‌آموخته پزشکی و امضاءکننده سوگندنامه بقراط است منتشرشد که ضمن یادآوری مسئولیت انسانی وی، از اقدامات منافی رحم و شفقت انسانی جاری در کشور سوریه که به دستور وی اتفاق می‌افتاد اعلام انزجار شده بود.

حرکتی پسندیده اخلاقی و فطری که هر آدمی که اندکی از لطافت و شفقت انسانی بهره برده باشد با آن موافق و هم‌راه است و امضاء‌کنندگان را شایسته تحیت و تقدیر می‌داند.

 چند روز بعد از انتشار نامه یادشده روابط عمومی جهاد دانشگاهی، در یک گزارش بدون نام و امضا و تحت‌عنوان کلی «چند تن از پزشکان عضو این نهاد» اعلام کرد که «در پی انتشار نامه منسوب به تعداد قلیلی از جامعه پزشکی ایران خطاب به دکتر بشار اسد، رییس‌جمهور سوریه، چند تن از پزشکان عضو این نهاد که اسامی آنان در ذیل نامه مورد اشاره، ذکر شده‌بود ضمن اظهار ناخرسندی از مطالب نوشته‌شده در این نامه اذعان داشتند از متن نامه مذکور اطلاعی نداشته‌اند و یا اسامی آن‌ها بدون هماهنگی در نامه آورده شده‌است.»
 در آخر این گزارش اشاره شده بود که مستندات مربوط در جهاد دانشگا هی وجود دارد.

این‌که بعضی از انسان‌ها کم‌ترین بهره‌ای از انسانیت و شفقت نبرده و لاجرم برایشان هم مهم نیست که در کجای دنیا چه اتفاقاتی می‌افتد و خصوصا این‌روز‌ها در سوریه چه بلایی بر سر انسانیت می‌‌آید شکی نیست. و این‌که در بین این انسان‌ها پزشک هم وجود دارد و احتمال آن‌که آن‌ها عضو جهاد دانشگاهی ایران هم باشند خیلی دور از انتظار و غیرمنتظره و غیرممکن نیست. اما نکته دردآور آنست که این پزشکان بی‌نام و نشان به‌‌ همان اندازه که بهره‌ای از شفقت و انسانیت نبرده‌اند، به‌‌ همان اندازه هم شهامت ندارند که بیانیه خود را امضا نمایند، و ترجیح می‌دهند، اجازه دهند در سکوت ناشی از هراس، روابط عمومی نهاد متبوعشان به خود اجازه دهد، بیانیه‌ای بدون کم‌ترین ارزش و اثر که تنها اثرش بدنام کردن جامعه پزشکی متعلق به آن نهاد - به استثنای پزشکان انسان و شجاعی که با شهامت نامه به بشار اسد را امضا نموده‌اند - است را منتشر نماید.

 بدون کم‌ترین تردید روابط عمومی نهاد یادشده اگر حتی یک نام و امضا از پزشکان امضاکننده نامه به بشار را مبنی بر نارضایتی در اختیار داشت با افتخار ذیل بیانیه تکذیبیه‌اش اعلام می‌نمود. این عدم اعلام اسامی ضمن آن‌که از اصل دروغ‌بودن گزارش خبر می‌دهد، غیرمستقیم هم از انسانی‌بودن نامه ۲۰۰ امضا و غیرانسانی بودن رفتار بشار اسد خبر می‌دهد. در غیر این‌صورت هم پزشکان معترض هم روابط عموعی نهاد مذکور اسامی را با افتخار اعلام می‌‌نمودند.
این نوشته در خودنویس این‌جا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۰ ، ۰۷:۵۹
علی مصلحی