وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سردار علایی» ثبت شده است

سردار صبور و حاکمیت دستپاچه

يكشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۰، ۰۱:۲۲ ب.ظ

صالح‌ علوی: نقل می‌کنند که، در یکی از پاسگاه‌های مرزی، بعضی از نیروهای انتظامی با ترفندی خاص، به همه رانندگان گیر می‌دادند، و رانندگان بیچاره برای‌‌‌‌ رها شدن از شر علافی بی‌جا، مبلغی پرداخت نموده و خود را از شر گیردادن‌های جورواجور‌‌‌‌ رها می‌نمودند. البته که بعضی هم بار قاچاق و غیرقانونی داشتند، و با دادن باج بیشتر، بار خود را رد می‌کردند و از مکافات زندان و آبروریزی و ضرر می‌گریختند. مامورین مربوطه هم به‌جای علاف شدن و تفحص میان بار‌ها و جاساز‌ها و دردسرهای خاص آن، به نان و نوایی بسیار بیشتر از حقوق بخور و نمیر اداره می‌رسیدند و هر دو از این معامله راضی.

یکی نقل می‌کند که پدر او، اتفاقا گذرش به‌‌‌‌ همان پاسگاه می‌افتد بی‌آنکه، نه بار خلافی داشته باشد، نه کمترین بهانه‌ای برای باج‌دادن، گواهینامه، سند، مجوزهای‌لازم، بیمه‌نامه‌های معتبر دقیق و ... همه را به محض درخواست مامور، ارائه می‌نماید و هیچ بی‌حوصله‌گی هم از خودش نشان نمی‌دهد، اما حوصله مامور بیچاره سر می‌رود و پس از آن‌که متوجه می‌شود، بهانه‌ای برای تیغ‌زدن او پیدا نکرد، و از این راننده آبی گرم نمی‌شود، با ناراحتی، از راننده می‌خواهد که اجازه بدهد او با ماشینش یک بوق بزند تا دلش خنک شود که از آن‌همه وقت گذاشتن، دست‌خالی نمانده و دست‌ِکم لذت یک‌بوق زدن را نصیب او نموده‌است.
 ***
اصلا قابل پیش‌بینی نبود که این‌گونه با نوشتن مقاله تاریخی سردار «علایی» در روزنامه اطلاعات، بعضی‌ها آن‌گونه دستپاچه حساب کار خودشان را بکنند.

ابتدا سایت «خبر‌آنلاین» مجبور شود در یک رفتار خلاف رسانه‌ای، و اندکی با تاخیر، مقاله را از خروجی سایت حذف نماید< بعد از آن هم نیروهایی «خودجوش» به آسانی اجازه ورود به منطقه‌ای پیدا کنند که شهرک محل سکونت نظامیان رده‌بالای مملکتی است و علی‌القاعده تحت حفاظت‌های ویژه می‌باشد، و بدون هیچ مانع و مزاحمتی جلو منزل فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه، تجمع نموده و بر علیه او روی در و دیوار منزلش شعار بنویسند و نهایتا هم جمعی از سرداران سپاه به او نامه گلایه‌آمیز بنویسند، و حاصل همه این‌ها بشود نامه تکمیلی سردار «علایی» بر مقاله تاریخی ایشان در روزنامه اطلاعات.

با این‌همه کمترین نشانه‌ای در نامه تکمیلی سردار «علایی» مبنی بر تغییر مواضع، نسبت به نامه‌ قبلی یا عقب‌نشینی از مواضع اعلام شده او مشاهده نمی‌شود، و با وجود این‌که رندانه و به عمد از اشاره به نام آقای «خامنه‌ای» در نامه تکمیلی خودداردی شده، از طرف دیگر نام آیت‌الله «خمینی» نیز برجسته شده و رسما اعلام شده‌است که:
«نظام جمهوری اسلامی که با هدایت و رهبری‌های حضرت امام خمینی قدس سره و آرای قاطب‌ی مردم ایران به عنوان مهم‌ترین دستاورد انقلاب اسلامی پدید آمد همچنان با دنبال کردن این سه مولفه‌ی اساسی است که به راه خود ادامه می‌دهد.»

 نامه با نقل جمله معروفی از آیت‌الله «خمینی» به این مضمون که:
 «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به این مملکت نرسد» *به پایان می‌رسد تا رسماً اعلام نماید این نامه چیز اضافه‌ای بر مقاله قبلی نیست و تکرار‌‌‌ همان سخن‌ها، اما به زبانی دیگر است.
 حالا به نظر می‌رسد با دستورات ویژه، ماموریت نیروهای خودسر از مقابل منزل سردار هم به پایان می‌رسد و این خود بهترین نشانه است بر این‌که سردار در نوشتن نامه دوم، با نیروهای «ویژه» وارد بازی خاصی شده که در هر صورت برای آن‌ها دو سر باخت، و برای سردار چیزی جز پیروزی و سرفرازی بیشتر در بر نداشته است.

 آن‌ها اما می‌توانند دل‌خوش به این باشند که، در این معامله دست‌خالی نمانده، و سردار اجازه «بوق‌زدن» را به آن‌ها داده است. حوصله سردار اما بسیار بیشتر از آن‌هاست.
_______________________
 * (صحیفه‌نور جلد۱۱ صفحه۲۳)

منتشر شده در جرس این‌جا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۰ ، ۱۳:۲۲
علی مصلحی

سردار علایی و رمزگشایی از وضعیت موجود

دوشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۰، ۱۰:۵۷ ب.ظ

نام «حسین‌علایی» از فرماندهان عالی‌رتبه سابق سپاه، برای اولین‌بار، حدود دو سال پیش و همزمان با شهادت «محسن‌روح‌الامینی» از شهدای مظلوم بازداشتگاه کهریزک بر سر زبان‌ها افتاد. چه آنکه اگر او نبود شاید نام «محسن‌روح‌الامینی» اصلا شنیده نمی‌شد و تشت رسوایی قاضی «مرتضوی» آنگونه باژگون از بام نمی‌افتاد.

 اندکی بیش از دوسال بعد از آن حادثه، نام سردار بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاده است. ابتدا در نامه پانزدهم «محمد‌نوری‌زاد» که در بین فرماندهان رده بالای سپاه بر نام او انگشت و مهر تایید گذاشته و از او خواسته بود که به رهبری نامه سرگشاده بنویسد،(+) و یکبار هم حالا (دوشنبه ۹۰/۱۰/۱‌۹) که او نامه‌ای نوشته و برخلاف دوسال قبل، که هیچیک از رسانه‌ و روزنامه‌های رسمی ایران اجازه انتشار نامه مهم و در عین‌حال تاسف‌آور سردار سابق و از دوستان پدر شهید «روح‌الامینی» را پیدا نکردند، و نام و نامه او ابتدا از وبلاگ یک روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب و مهاجر در پاریس منتشر شده و به اطلاع همه رسید و بر سر زبان‌ها افتاد، اما این‌بار اغلب رسانه‌های رسمی، با اشتیاق فراوان این نامه را منتشر نمودند و در کمتر از چند ساعت، نامه بازنشر، و نام او بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاد و نام و نامه کانون تحلیل و تفسیرهای رسانه‌ها قرار گرفت، که از دریچه کلمات و نگاه دقیق و رندانه سردار، وضعیت سیاسی موجود را رصد نمایند.
 بدون کمترین تردید «علایی» در این‌نامه مستقیم، رندانه و با ادبیات ویژه و انتخاب کلماتی که معرف وضعیت فعلی کشور است و برای اولین‌بار در شرایط یکی دوسال اخیر وارد ادبیات سیاسی اعتراضی کشور شده و به‌قصد و عمد با شبیه‌سازی فضای سیاسی و ملتهب امروز با فضای سیاسی روزهای آخر عمر رژیم سابق، اعتراض خود را به وضعیت موجود و مسببین آن اعلام، و از حرکت پرشتاب و تند حاکمیت به سمت خطر، رمزگشایی آشکار نموده‌است.
نکته قابل‌توجه در نامه سردار، پیش از معرفی وضعیت کشور و هشدار و تذکر به مدافعان وضعیت موجود، برگ برنده‌ای است که او برابر همراهان موافق دیروز و مدعیان غافل امروز رو نموده و رندانه «وزن» خود را در مقابل آن‌ها به رخ می‌کشد؛ یادنمودن خاطره‌ای از ۳۵ سال پیش، که در غیبت مدعیان امروز، پیش‌قراول و برنامه‌ریز تیمی بوده‌است که مسئولیت آگاهی بخشی در مورد وضعیت کشور و خیانت‌های شاه و دربار به علما و زمینه‌سازی اتفاقات بعد از آن را بر عهده داشته‌ است.
این نکته از آنرو جالب توجه است که، اندکی پیش از آن «محمد‌نوری‌زاد» در نامه معروفی از او و تعدادی از شخصیت‌های برجسته که هریک طیفی از افراد اجتماع را نمایندگی می‌کردند و از جمله تنی چند از علما و مراجع معاصر درخواست نموده بود که به رهبری نظام نامه سرگشاده بنویسند و وظیفه آگاهی بخشی خود را انجام دهند.
این نامه اکنون منتشر و پیام آن توسط تمام مخاطبین رمزگشایی و دریافت شده‌است. مسؤلیت انتشار اولیه آن بر عهده یک رسانه معتبر رسمی است. به نظر می‌رسد حاکمیت چاره‌ای جز سکوت در مقابل آن نداشته باشد. هرگونه واکنش غیر از این پیام مستقیمی همصدا با نامه را به افکار عمومی اعلام می‌نماید و تلاش غریق در گردابی را می‌ماند که دست و پازدن‌ بیشتر او را به هلاک نزدیک‌تر می‌کند.
این نوشته در جرس اینجا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۰ ، ۲۲:۵۷
علی مصلحی