وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انرژی هسته‌ای» ثبت شده است

از بلوغ هسته‌ای تا بلوغ خبری

پنجشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۱:۴۱ ب.ظ

اگرچه مسؤلیت اظهارت طرف گفت‌وگوی یک رسانه در مصاحبه مطبوعاتی، تا اندازه زیادی با بیان‌کننده آن اظهارات و مصاحبه‌شونده است، و اگر ادعایی در اظهارات مصاحبه‌شونده باشد، اثبات آن با خود اوست، اما این اصل به هیچ عنوان نافی مسؤلیت کامل یک رسانه در قبال پاسخ‌ها و حرف‌ها، و ادعاهایی که از طرف مصاحبه می‌شنود نیست، و بر این مبنا یک رسانه حق ندارد هر حرف و ادعایی که در یک مصاحبه رد و بدل می‌شود را بی‌کم و کاست منتشر کند، و یا در صورتی که اظهاراتی خلاف عقل صورت گرفته توضیحات خود را برای توجیه خوانندگان بدان اضافه نکند.

بر اساس هدف غایی رسانه‌ها که آگاهی‌بخشی شفاف به مخاطبین است، رسانه موظف است اگر با اظهارات فنی ویژه‌ای برخورد کرد که از کم و کیف آن آگاهی کامل ندارد، حتما آن‌ها را با یک منبع و کار‌شناس موثق در میان گذشته و پس از چک‌کردن و اطمینان از صحت آن ادعا‌ها و اظهارات بر اساس استانداردهای علمی و فنی، اقدام به انتشار آن‌ها نماید.

بدیهی است چنان‌چه پس از طی‌شدن چنین پروسه‌ای بازهم اشکالی وجود داشته باشد و واکنش‌ مخاطبین را برانگیزد، رسانه می‌تواند، برای توجیه خود به این اقدامات استناد کرده و از خود سلب مسؤلیت نماید.

وب‌سایت «کلمه» اخیرا مصاحبه‌ای با «محمد‌ نوری‌زاد» انجام داده‌است. در قسمتی از آن مصاحبه و در پاسخ به یکی از سؤالات خبرنگار سایت، «نوری‌زاد» ادعایی را مطرح‌نموده که به‌طور کامل مغایر با واقعیت بوده و از منظر علمی کاملا مردود است.
 
«نوری‌زاد» می‌گوید: «من شاید باور نکنید موافق حساسیت مجامع جهانی دربارهٔ جریان هسته‌ای خودمان هستم. چرا؟ چون ما به بلوغ هسته‌ای نرسیده‌ایم و ممکن است بعد‌ها کار دست خودمان و مردمان جهان بدهیم ... ما کجا به بلوغ هسته‌ای رسیده‌ایم آن‌جا که در ساک مسافران بی‌خبر مکهٔ خودمان اسلحه مخفی می‌کنیم و به عربستان می‌فرستیم؟ یا به محض شلیک آمریکایی‌ها و زدن هواپیمای مسافربری ما، داد و قال سرمی دهیم که‌ ای دنیا این آمریکایی‌های نامرد را ببینید که به هواپیمای مسافربری هم رحم نمی‌کنند؟! اما دم برنمی‌آوریم که در سایه‌ی معکوس‌‌ همان هواپیمای مسافربری جنگنده‌های خود را مخفی کرده بودیم تا از رادار ناو آمریکایی فرار کنند و به او ضربه بزنند. در قاموس بلوغ ما آیا یک زنگ خطری فعال نشد که ممکن است آن همه مسافر بی‌پناه به‌خاطر هوش زیاد ما جان‌ِشان را از دست بدهند؟»

بحث استتار هواپیماهای جنگی در سایه هواپیماهای مسافربری به‌شکلی که در سایه امواج هواپیمای مسافربری تبدیل به یک هواپیمای رادارگریز شود، بیش‌تر به یک جوک می‌ماند. براساس کدام تئوری هواپیمای مسافربری می‌تواند یک هواپیمای جنگی را پوشش دهد؟
 
این ادعا در یک نگاه ساده و ابتدایی هم، آن اندازه از شک و احتمال را دارا بوده که لازم باشد، به این سادگی از کنار آن رد نشده و در مورد صحت و سقم و گشودن گره‌های علمی و فنی آن، با اهل فن و خبره‌ای مشورت شود.

از طرفی آقای «نوری‌زاد» آدم همه‌فن‌حریفی نیست. اکثر این اطلاعات را از منابعی در درون حاکمیت دریافت می‌نماید. گمان نمی‌رود معیار و محک دقیقی وجود داشته‌باشد برای تشخیص آن‌که کدام‌یک از نیروهایی که با ایشان در تماس هستند ــ و اکثرا هم چنان‌که خودش اشاره می‌کند مخفیانه و هم‌راه با ترس می‌باشد ــ از طرف حاکمیت هستند و تظاهر به رفاقت می‌کنند، و کدام‌یک صادق هستند. هیچ بعید نیست، چنین ادعاهایی از طرف حاکمیت و با هدف ویژه بی‌آبروکردن آقای «نوری‌زاد» از یک طرف و از طرف دیگر تعمیم چنین خطایی به تمام ادعاهای درست سابق ایشان، طراحی، و در قالب «اسرار پشت پرده» در اختیار ایشان قرار گرفته باشد.

 در هر صورت سایت «کلمه» به‌عنوان منتشر‌کننده آن اطلاعات غلط علمی موجود در اظهارات و ادعاهای طرف مصاحبه‌اش، و کنترل‌نکردن آن اطلاعات قبل از سنجش علمی، مرتکب خطا و گاف رسانه‌ای شده‌است.

با این وجود هیچ انسانی با همه دقت و وسواس، بری از خطا و اشتباه نیست و به طریق اولی هیچ رسانه‌ای که توسط انسان مدیریت می‌شود هم نمی‌تواند به‌طور کامل دقیق و بدون اشتباه باشد. به همین دلیل سازوکارهای اصلاح و جبران اشتباه هم در همه‌جا و خصوصا رسانه‌ها طراحی و تعریف شده‌است.

 انتظار می‌رود وب‌سایت «کلمه» نسبت به اصلاح این خطای آشکار خود اقدام و اعتماد  صدمه‌دیده مخاطبین خود را به نحو مقتضی ترمیم نماید.
مرتبط:
دسته گلی دیگر از منافقین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۳:۴۱
علی مصلحی

«شهرام امیری» دو فیلم با یک بلیط

چهارشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۸۹، ۰۹:۲۳ ق.ظ

نه فیلم نمایش‌ داده‌شده در برنامه خبری «بیست‌و‌سی» تلوزیون دولتی ایران در مورد اعترافات «شهرام امیری» دانشمند هسته‌ای ایرانی ساکن آمریکا که از طریق web cam و با کیفیت پایین تصویربرداری شده و حاوی اعتراف آقای «امیری» به ربوده‌شدن و شکنجه توسط دولت آمریکا بود، دروغ و جعلی بود، و نه فیلم نمایش داده‌شده توسط رسانه‌های آمریکا که وسیله دوربین‌های مجهز و در استودیو مخصوص تصویربرداری‌شده و حاوی اعترافاتی مغایر و متتاقض با اعترافات فیلم پخش‌شده در تلوزیون دولتی ایران بود، دروغ و جعلی است.

هر دو فیلم با نظر موافق دولتین «ایران» و «آمریکا» از طریق یک کانال و بر اساس سناریویی از پیش نوشته‌شده به هنرمندی «شهرام امیری» و کارگردانی طرف آمریکایی، جهت انحراف افکار عمومی داخل ایران از پی‌گیری حقوق مسلم خود، برنامه‌ریزی و در تهیه آن بیشترین ظرافت‌ها برای بهترین بهره‌برداری پیش‌بینی شده بود.

جالب توجه است در آستانه سال‌گرد کودتای ننگین در ایران، قریب به اتفاق رسانه‌های مجازی در کنار پی‌گیری اخبار جنبش سبز، نیم‌نگاهی نیز به سناریوی ساختگی «شهرام امیری» داشته‌اند.

تا این‌جای کار نتایج اولیه مورد انتظار طرف ایرانی به بار نشسته‌است.
اختلاف قول و عمل دولت‌مردان آمریکا در رابطه با برنامه هسته‌ای دولت ایران و اتخاذ سیاست «یکی به نعل یکی به میخ» طی یک‌سال گذشته در قبال حوادث و اتفاقات پس از انتخابات دهم ریاست‌جمهوری ایران، به‌نحو روشنی این گمانه‌زنی که؛ ساکنان کاخ سفید از روی کارآمدن «محمود احمدی‌نژاد» در ایران راضی هستند را، به‌شدت تقویت می‌نماید.

شکی نیست که دولت آمریکا طی سی سال گذشته بیش‌ترین چالش را با «جمهوری اسلامی» داشته و این چالش در دروه زمام‌داری «محمود احمدی‌نژاد» که دولت‌َش به‌نحو بارزی به انحراف در برنامه هسته‌ای و نقض حقوق بشر توامان متهم است، شدت پیدا کرده. تا آن‌جا که آمریکا موفق شد اجماع جهانی را بر علیه ایران اتمی با صدور چهار قطع‌نامه تحریم بسیج نماید.
چهار قطع‌نامه‌ای که اگرچه فاقد کم‌ترین ضمانت اجرایی در سطح جهانی بود، ولی بدون شک در داخل تبدیل به خوراک تبلیغاتی موثر «محمود احمدی‌نژاد» برای جلب حمایت بیشتر توده‌های عوام از خود و در نتیجه تثبیت دولت او شده‌است.

و کدام ناظر سیاسی صادقی خواهد بود که تایید نکند؛ پریشانی، سوءمدیریت و بی‌کفایتی در دولت نهم عملا به‌ترین فرصت‌ها را برای بیگانگان در سراسر جهان ــ از فقیرترین کشورهای آمریکای لاتین در دوردست غرب گرفته تا کشور قدرت‌مند «چین» در شرق دور، و از هم‌سایگان کوچک و بزرگ شرقی و غربی گرفته، تا کشور قدرت‌مند فدراسیون «روسیه شوروی» در شمال ــ فراهم نمود تا فارغ‌البال در قبال صادرات «آب‌نبات» به کشور ایران «مرورارید غلطان» به کشور خود وارد نمایند؟

در شرایطی که هر دولتی سعی می‌نماید با کم‌ترین بهانه بیش‌ترین سود را از این معامله یک‌طرفه داشته باشد، چرا کشور قدرت‌مند و مدعی سیادت بین‌المللی چون «آمریکا» از این نمد برای خود «کلاهی» ندوزد؟

و به همین دلیل روشن و شفاف است که طی چهار سال گذشته علی‌رغم جنجال جهانی و نشست‌های مکرر سازمان‌های بین‌المللی برای محکومیت دولت (و نه ملت) ایران به نقض حقوق بشر و انحراف از برنامه هسته‌ای و اتخاذ تدابیر تنبیهی فلج‌کننده، عملا هیچ‌گونه اتفاق عینی که حکایت از اراده واقعی دولت‌های موثر در تنظیم توافقات تحریم باشد، مشاهده نشده.

در این فرایند بزرگ‌ترین بهانه طراحان پیش‌نویس قطع‌نامه‌ها و امضاکنندگان توافق از تاخیرهای مکرر و اجرایی‌نشدن یا تعدیل مفاد قطع‌نامه‌ها در آخرین لحظات، ترس از عدم تصویب به‌دلیل وجود شرکای قدرت‌مند ایرانی دارای کرسی دائمی در سازمان ملل مثل «روسیه» و «چین» بوده‌است.

اما از ابتدای سال‌جاری میلادی باید سناریو به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. به گونه‌ای که کم‌کم «چین» و خصوصا «روسیه» عدم تمایل خود را به ایفای نقش مخالف تحریم‌ها و عدم هم‌راهی با ایران اعلام، و عملا در کنار سایر کشورها قرار گرفتند و حتی پا را از این نیز فراتر گذاشته و در بعضی موارد به کاسه‌های داغ‌تر از آش در مقابله با ایران نیز تبدیل شدند.

شکی نیست کشورهای فوق‌الذکر بیش‌ترین سود خود را از بی‌کفایتی و دیپلماسی متزلزل ایران در عرصه بین‌المللی طی چند سال گذشته برداشت نموده و طی یک توافق پنهانی، نوبت آن‌ها به‌سر رسیده و اکنون نوبت کشور دوست و برادر «آمریکا» رسیده بود تا سهم خود را از سفره گسترده نذورات و حاتم‌بخشی آقای «احمدی‌نژاد» برداشت نماید.

دقیقا در همین زمان است که پس از تهدید ایران توسط «کرملین» این‌بار به جای «کاخ سفید» و امیدواری جهانی ناگهان خانم «کلینتون» ضمن اعلام آمادگی برای تصویب پیش‌نویس جدیدترین قطع‌نامه پیشنهادی، در یک بازی مضحک «اتخاذ ترفند جدیدی از سوی ایران» را پیش‌بینی نموده و به‌دنبال این پیش‌بینی غربی و با رعایت فاصله زمانی مناسب، نوبت تلوزیون دولتی ایران می‌رسد تا پرده دیگری از این سناریوی تنظیم‌شده را کلید بزند.

پخش فیلم اعترافات آقای «شهرام امیری» از تلوزیون دولتی ایران. تلوزیونی که مخاطبین‌‌اش به هیچ عنوان عادت به پرسش از چگونگی فرایند تهیه یا به دست آوردن چنین فیلم‌هایی ندارند، و در فاز بعدی و باز هم با رعایت فاصله زمانی مناسب پرده سوم از این سناریو توسط رسانه‌های «آمریکا» کلید می‌خورد و این‌بار نمایش فیلمی از همان هنرپیشه اما با کیفیت فنی بسیار بهتر و داستانی کاملا متفاوت و متناقض با فیلمی که توسط تلوزیون دولتی ایران پخش شده‌بود و به همین سادگی و حتی ساده‌تر از آن بهانه برای یک تاخیر دیگر در تنبیه دولت ایران (و تاکید می‌کنم نه ملت ایران) فراهم شود، تا از این ره‌گذر فرصت برای بهره‌برداری یک‌طرفه از منابع و مشارکت در منافع درازمدت ذخایر مادی و معنوی ایران با کم‌ترین هزینه از طریق ابقای «احمدی‌نژاد» و کودتاییان در راس دولت و حکومت فراهم شده، اسباب تنبیه و تحقیر ملت ایران شود.

اما آیا شهروندان واقعی و آگاه ایرانی که روز به روز با روشن‌شدن ابعاد گسترده خیانت‌های دولت نهم و دهم، بر تعدادشان افزوده می‌شود، اجازه چنین افزون‌خواهی‌ها را خواهند داد؟ و فریب چنین سناریوهای نازلی را خواهند خورد؟

با ایمان و اطمینان کامل اعلام می‌نمایم؛ جنبش یبداری جدید ملت ایران که مشخصه بارز آن «صبر و استقامت سبز» و ایستادگی در مقابل زیاده‌خواهی‌های بیگانگان از طریق خلع دولت‌مردان بی‌کفایت کودتایی است، اجازه چنین میدان‌داری را به هیچ قدرت و ابرقدرت جهانی نخواهد داد.
 طلیعه‌های فصلی سبز ناشی از این بیداری که از یک‌سال پیش شروع‌شده از هم‌اکنون قابل رویت است.

در همین رابطه:
شهرام امیری با عملیات اطلاعاتی سیا به آمریکا پناهنده شده‌است
 رمزگشایی از سناریویی ناپدید شدن
نکات خنده‌دار فیلم شهرام امیری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۸۹ ، ۰۹:۲۳
علی مصلحی