وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کاشان» ثبت شده است

بی‌خبری ضعف عمده رسانه‌های خبری ایران

يكشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۴:۰۳ ب.ظ

این دو خبر را که هر دو در یک روز و از طریق دو خبرگزاری رسمی و معتبر کشور منتشرشده بخوانید و با هم مقایسه کنید:
الف: اصفهان/ واحد مرکزی خبر/ اجتماعی
مرمت و بازسازی خانه تاریخی اخباری کاشان یادگار دوره صفویه پایان یافت.
سرپرست اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردش‌گری کاشان امروز گفت: ‌ سبک‌سازی، استحکام‌بخشی بام، پی‌بندی با خشت، اجرای سقف به شیوه سنتی، اجرای طرح عایق‌کاری بام از مهم‌ترین عملیات مرمتی این خانه تاریخی است.
آقای یزدانمهر افزود: ‌ این بنای مربوط به دوره صفویه در محله سرسنگ قرار دارد و برای مرمت آن در مدت یک‌سال۵۰۰ میلیون ریال هزینه شد.

ب: کاشان – ایلنا
آغاز مرمت خانه تاریخی اخباری کاشان
سرپرست اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردش‌گری کاشان از آغاز مرمت خانه تاریخی اخباری کاشان با اعتباری معادل ۵۰۰ میلیون ریال در سال‌جاری خبر داد.
سرپرست اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردش‌گری کاشان طلب افزود: مهم‌ترین عملیات مرمتی مذکور شامل سبک‌سازی، استحکام‌بخشی بام، پی‌بندی با خشت، اجرای سقف به شیوه سنتی، اجرای پالانه و قیدبندی روی بام به هم‌راه عایق‌کاری است.
حسین یزدانمهر در گفتگو با خبرنگار ایلنا در کاشان با اعلام این خبر افزود: مرمت این بنا با اعتباری معادل ۵۰۰ میلیون ریال آغاز شد.

چنان‌چه ملاحظه می‌شود، اطلاعات، واژه‌ها، ادبیات و کلا بدنه اصلی دو خبر کاملا مشابه به هم بوده، و نشان می‌دهد که یک خبر از روی خبر دیگر بدون کم‌ترین تغییر یا حذف و اضافه‌کردن و به‌اصطلاح «پروریدن خبر» کپی شده و بدون کم‌ترین اشاره به منبع اولیه منتشر شده‌است.

اما دردآور‌تر از این بی‌توجهی به اصول ابتدایی خبرنویسی و رعایت حق‌مولف و رعایت حقوق منبع اولیه و درستِ خبر، دو تیتر کاملا متضاد است که از طرف دو خبرنگار از دو خبرگزاری رسمی برای یک خبر واحد نوشته‌شده و مخاطب را دچار سردرگمی می‌نماید که آیا مرمت خانه تاریخی «اخباری» به استناد خبر خبرگزرای کار ایران «ایلنا» آغازشده، و یا به استناد واحد مرکزی خبر، پایان یافته‌است؟
 
این جدای از آن‌که نشان می‌دهد خبرگزاری‌ها و اهالی خبر ما، سال‌هاست توجهی به استانداردهای پذیرفته‌شده و اصول حرفه‌ای و اخلاقی در حوزه خبر و روزنامه‌نگاری و رسانه ندارند، بلکه با ابتدایی‌ترین اصول و فلسفه و هدف غایی خبر هم بیگانه‌اند، تا جایی که یک حادثه واحد به دو شکل کاملا متناقض و شوربختانه با تقلب آشکار از روی دست هم در یک روز منتشر می‌شود و آب هم از آب تکان نمی‌خورد.

این گاف و اشتباه از آن‌جا مصیبت‌بار‌تر می‌شود که دو رسانه یادشده، به عنوان منابع اولیه خبر در کشور تعریف و پذیرفته شده‌اند و رسانه‌های ثانویه برای تهیه اخبار خود به آن‌ها به‌عنوان منابع امین و مورداعتماد مراجعه می‌نمایند.
ان نوشته در کاشان نیوز این‌جا
منتشرشده در مجله کارگاهی الکترونیکی نیوزبان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۶:۰۳
علی مصلحی

دانستن حق مردم است

شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۳:۴۹ ب.ظ

امام‌جمعه محترم موقت کاشان، در خطبه‌های این هفته نمازجمعه، به «برخی مسؤلان» توصیه نموده‌است که: «اگر قصد مچ‌گیری و یا گفت‌وگوهایی تنش‌زا دارند باید آن را در میان خود حل و فصل کنند، نه آن‌که آن‌را در رسانه‌ها مطرح‌کرده و یا در بین مردم ابراز کنند.»
 وی درعین‌حال به گرانی‌ها اشاره و خاطرنشان نموده‌است که: «با وجود آن‌که این مسئله یک معضل جهانی است، اما گویا بعضی از مسئولان نیز در این میان غفلت کرده‌اند» و با تأکید بر این‌که نمی‌توانیم در مورد گرانی‌های کنونی فرافکنی کنیم بیان داشته: «به هیچ وجه این مسئله که قیمت‌ها باری به هر جهت بوده و بهای کالا‌ها در جاه‌های مختلف با هم متفاوت باشد پذیرفتنی نیست» (+)

ظاهرا این نکته اساسی در توصیه و فرمایشات ایشان مغفول مانده که، اگر مسؤلین به فکر کار فروبسته گرانی مردم باشند و دغدغه مردم داشته باشند، بهانه‌ و وقتی برای «مچ‌گیری» بر علیه یک‌دیگر و «گفت‌و‌گوهای تنش‌زدا» پیدا نمی‌کنند و از طرف دیگر اگر مردم حق دارند که گرانی را تحمل نکنند، مطمئنا این حق را هم دارند که بدانند این گرانی از کجا ناشی شده و به تعبیر آقای «احمدی‌نژاد» چرا مردم نتیجه گرانی یا ارزانی قیمت نفت را در سفره خود احساس نمی‌کنند؟

به‌راستی اگر مردم خبر داشته باشند که احیانا یک مسؤل، از موقعیت ویژه اجرایی یا سیاسی خود سوء‌استفاده نموده و مالی را که حق این مردم بوده به ناحق تصاحب نموده‌است، کار اشتباهی است؟
و اگر رسانه‌ای در این زمینه پرسش‌گری نموده و وظیفه اصلی خود، که آگاهی‌رسانی به مردم است را انجام دهد، اشتباهی مرتکب شده‌است؟
 
اگر چنین است پس فلسفه حضور رسانه‌ها به‌عنوان نمایندگان ناظر افکار عمومی بر عملکرد مسؤلین، و رکن چهارم دموکراسی در جامعه چیست؟

اگر قرار است مردم از رفتار برگزیدگان و موکلین خود بی‌خبر باشند و مسؤلین «مچ‌گیری‌ها» را بین خودشان و بدون مردم حل کنند، پس چرا قرآن بار‌ها و در جاهای مختلف مومنین را به «دانستن» توصیه نموده و پرسش استفهامی: آیا آنان‌که می‌دانند، با آنان که نمی‌دانند برابرند را مطرح می‌نماید؟

چرا پیغمبر گرامی اسلام، این‌همه به دانستن و آگاه‌شدن توصیه می‌نماید و سفارش می‌کند که پروسه دانستن باید به درازی عمر انسان و از گهواره تا گور باشد؟

بدون تردید، گاهی بعضی از مصلحت‌های ویژه و ظرافت‌های خاص امنیتی، ایجاب و اقتضا می‌نماید که بعضی از تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها، در سطح مدیران ارشد نظام محرمانه بماند و بعضی افراد خاص از آن اطلاع داشته باشند.
 حتی بعضی از مواقع طبقه‌بندی‌های ویژه محرمانه برای بعض اسناد و اطلاعات وجود دارد، که افراد ویژه و شخصیت‌های حقوقی خاص اجازه دست‌رسی به آن را دارند. این ظرافت و حساسیت‌ها، برای همه ارکان اجرایی و سیاسی در تمام سطوح و برای شهروندان عادی کاملا پذیرفته شده‌است. این یک رویه معمول و پذیرفته‌شده و دارای جای‌گاه قانونی تعریف‌شده در تمام نظام‌های سیاسی دنیا است. در بعضی کشور‌ها شدید‌تر و بیشتر در بعضی کم‌تر.

اما این شرایط ویژه به هیچ عنوان نباید بهانه و دست‌آویزی باشد برای بعضی از مسؤلین و مدیران، که مصلحت و آبروی نظام را به پای آبروی خود نوشته، و با شعار حفظ آبروی نظام مانع رسیدگی به تخلف و سوء‌استفاده بعضی از مدیرانی شوند که احیانا از موقعیت قانونی خود سوءاستفاده نموده و به حقوق و سرمایه‌های شهروندان دست‌اندازی نموده‌اند و اکنون نتایج مخرب آن در گرانی‌های افسارگسیخته خودنمایی‌می‌کند.
 
بر اساس تجربه، کشور یا کشورهایی در زمینه مبارزه با فساد و رانت‌خواری و سوء‌استفاده از پست و مقام موفق‌ترند، که راز‌ ناگفته‌ای با شهروندان خود نداشته و یا اسرار مگویِ‌شان، کم‌ترین میزان ممکن باشد، و شهروندان از طریق رسانه‌ها، ناظرین دقیق و با وسواس بر عملکرد مسؤلینِ‌شان باشند.
 
در چنین نظامی، مجرمین در اسرع وقت و بدون کم‌ترین تعارف و مقاومتی به مقامات قضایی معرفی می‌شوند و ترتیبی هم اتخاذ می‌شود تا مردم از رسیدگی دقیق به اتهامات و تنبیه آن مقام در صورت اثبات جرم آگاه و قانع شوند.

 موضوع «مچ‌گیری» و «گفت‌وگوهایی تنش‌زا»ی مسؤلین، که به صراحت در اظهارات امام‌جمعه موقت کاشان آمده و ایشان توصیه نموده‌اند که به پشت پرده و دور از چشم مردم و رسانه‌ها منتقل شود، قبل از ‌آن‌که ربطی به سیاست‌های کلان نظام و آبروی کشور داشته باشد، خود حاوی بار توهین و افترا به مسؤلین کشور است که می‌تواند برای گوینده آن اظهارات با مسؤلیت قضایی هم‌راه باشد.

 اما از آن‌که بگذریم، مسلما مصلحت نظام و کشور، چیزی نیست که بر سر آن مسؤلین به «مچ‌گیری» و تهدید روی آورند، قاعدتا انسان‌ها بر سر منافع شخصی و عموما غیر‌مشروع خود به «مچ‌گیری» و «گفت‌و‌گوهای تنش‌زا» متوسل می‌شوند.
بدون شک هر چه تلاش شود، تا آبروی نظام به آبروی افراد پیوند زده، و از آبروی نظام برای افراد سپر بلا درست نمایند، نه‌تنها به نتیجه مثبت و نفع عمومی کشور منجر نخواهد شد، که عفونت فساد را به شکل عمیق‌ و شدیدتری، چونان خوره و سرطان به جان همه جامعه خواهد انداخت.

زخم‌ها را پیش از آن‌که به عفونت بنشینند، به مرحم آگاهی درمان کنیم.
منتشر شده در سایت بازتاب‌امروز


مرتبط:
دانستن حق مردم نیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۵:۴۹
علی مصلحی

نقاشی کیهان و کوزه کروبی

سه شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۲:۵۷ ب.ظ

نقل است؛ سالیان پیش یک آکادمی نقاشی، برای امتحان داوطلبان خود، داخل آموش‌گاه، حوض آبی را با ظرافت‌های خاص و دقیق نقاشی نموده و به هر داوطلب در بدو ورود کوزه‌ای می‌داده‌اند تا برود و از حوض موصوف آب پر کند و بیاورد و قاعدتا داوطلبین با تصور آب، کوزه را داخل نقاشی زده و می‌شکسته‌اند.
 دست بر قضا، زمانی دواطلب چیره‌دستی به آموزش‌گاه مراجعه می‌کند و کوزه به دست به سمت حوض می‌رود، و با تاخیری غیرمنتظره با کوزه سالم بر می‌گردد. وقتی با تعجب از او درباره کوزه خالی می‌پرسند، توضیح می‌دهد که یک سگ مرده در حوض بود، آب پر نکردم. وقتی اساتید آکامی هم‌راه او به حوض مراجعه می‌کنند، با تعجب جنازه یک سگ مرده را در حوض مشاهده می‌کنند که با ظرافت و چیره‌دستی خاصی توسط داوطلب جدید نقاشی شده. حالا کوزه آکامی شکسته شده‌است و نقشه‌ آموزش‌گاه، نقش بر آب.

روزنامه «کیهان» و «رجانیوز» و«مشرق» و «شفاف» و دیگر رسانه‌های اقتدارگرای مشابه، هرچه نشستند و صبر کردند تا رسانه‌ها و فعالین جنبش سبز در دام نهفته آن‌ها در مورد سفر غیر‌منتظره شیخ شجاع به یک شهرستان و دیدار تحت‌الحفظ چندساعته ایشان، از چند اثر تاریخی و گردش‌گری شهرستان کاشان که احتمالا روز سه‌شنبه هفته گذشته ۱۳۹1/۰۱/۲۹ اتفاق‌افتاده، گرفتار شوند و خبر را در شبکه‌های مجازی منتشر کنند، و بعد آن‌ها از راه برسند و به استناد این انتشار، بر موج ایجادشده سوار شوند و مانور بدهند که: حصر و محدودیت‌های اعلام‌شده درباره رهبران جنبش‌سبز دروغ و کذب است و کار بیگانگان، و دلیل آن‌هم خبر سفر تفریحی؟ «مهدی کروبی» به کاشان که توسط فعالین جنبش سبز و رسانه‌های منسوب به آن‌ها منتشر شده‌است، خبری نشد.
 
 ظاهرا نزد فعالین جنبش‌سبز و خصوصا بخش رسانه‌ای آن، آن اندازه از بصیرت وجود دارد که در چنین دام‌ها نیفتند و نقاشی را طوری عوض کنند که کوزه «کیهان» بشکند و نقشه رسانه‌های اقتدار را نقش بر آب کند.‌
خودشان دست بکار شدند:
در حالی که از حدود یک‌ماه پیش خبر تصادف و بستری شدن «علی‌دایی» در شهر کاشان از لحظات اولیه خبر حتی تا همین حالا، ذهن تمام رسانه‌های خبری رسمی و غیررسمی را به‌خود مشغول داشت، و هریک به‌نوعی آن‌را منعکس نموده و پوشش دادند و حتی روزنامه «کیهان» به بازتاب وسیع آن خبر و حساسیت رسانه‌ها و مردم درباره آن معترض شد و واکنش منفی نشان داد، اما ظاهرا هیچ رسانه‌ای علاقه به انتشار خبر حضور غیرمنتظره شیخ «مهدی کروبی» در این شهر، که از منظر رسانه‌ای واجد بیش‌ترین ارزش خبری می‌توانست باشد، نشان نداد.

حالا این خبر، بعد از گذشت ۵ روز از زمان اتفاق احتمالی آن، از دی‌روز به یک‌باره مورد توجه رسانه‌های کشور قرارگرفته و توسط اکثر آن‌ها پوشش داده شده‌است.
 نکته جالب آن‌َست که منبع این خبر در همه رسانه‌ها روزنامه «کیهان» است که سابقه خبری‌اش نشان می‌دهد، با منابعی در ارتباط بوده، که گاهی به طور حیرت‌انگیزی دست به پیش‌بینی می‌زده و از قضا پیش‌بینی‌ها، با آن‌چه اعلام می‌شد اصلا مو نمی‌زد، اما چگونه است که این‌بار برخلاف همیشه نه‌تنها نتوانست زود‌تر پیش‌بینی کند که شیخ به کاشان خوهد رفت، بلکه تا نزدیک به یک هفته هم از آن بی‌خبر ماند؟
 
از دو حال خارج نیست؛ یا این خبر از اصل دروغ و بافته و تصور یک ذهن علیل و بیمار است که با تاخیر غیرموجه ۵ روزه منتشرشده، یا حقیقت دارد.
 در هر دو صورت بلافاصله اولین سؤالی که برای مخاطب مطرح می‌شود این‌َست که چرا این خبر که هم می‌تواند برای رسانه‌های عمومی و رسمی خبری و هم رسانه‌های منسوب به اصلاح‌طلبان، واجد ارزش‌های ویژه خبر باشد، و به همین دلیل باید با «سرعت» منتشر شود، با یک تاخیر غیرمعمول ۵ روزه و در حالی که ارزش‌های خبری خود را از دست داده و به اصطلاح بیات شده، منتشر می‌شود؟

آیا رسانه‌های منتشرکننده این خبر که سابقه فعالیت‌ رسانه‌ایشان نشان می‌دهد در همه نقاط ایران خبرنگار محسوس و غیر‌محسوس داشته و ریز‌ترین اخبار را در کم‌ترین زمان ممکن به رسانه متبوع خود گزارش می‌نموده‌اند، درمورد این خبر با کمبود خبرنگار در منطقه مواجه بوده‌اند؟

آیا همه خبرنگاران چنین رسانه‌هایی در یک زمان مشخص در مرخصی و استراحت به‌سر می‌برده‌اند که چنین خبر مهمی از چشم تیزبین همه آن‌ها مخفی مانده‌است؟

از طرفی، وب‌سایت ملی‌مذهبی ــ که روزنامه «کیهان» گزارش خود را به خبر آن سایت مستند نموده و دیگر رسانه‌های زنجیره‌ای که خبر خود را به نقل از «کیهان» طابق‌النعل‌بالنعل منتشر نموده‌اند ــ تا کنون از طرف «کیهان» به عنوان یک رسانه معتبر شناخته نمی‌شده‌است، اما چه اتفاقی افتاده است که اکنون یک خبر از بخش «شنیده‌ها»ی آن‌ سایت، به عنوان منبع معتبر از طرف کیهان مورد توجه قرار گرفته و خبرِ با اشاره احتمالی «شنیده شده‌است»، از طرف «کیهان» با رویکرد «قطعیت» پوشش داده و منتشر شده‌است؟ و آیا می توان یک سفر در معیت  دستِ‌کم ۳۰ مامور نیروی انتظامی و تحت‌الحفظ را، به «سفر تفریحی» تاویل و تعبیر کرد؟

حقیقت هرچه باشد اما این نوع انتشار خبر، آدمی را به یاد داستان زبان بسته‌ای می‌اندازد، که با تاخیر یک‌هفته‌ای به جوک‌های تعریف‌شده دیگر حیوانات جنگل می‌خندید و همیشه با تاخیر طنز نهفته در لطیف‌ها را می‌فهمید، اما طنز نهفته در این خبر آن‌قدر هست که مرغ پخته را به خنده می‌اندازد.
 نقاشی شیخ شجاع آن‌قدر ظرافت دارد که کوزه کیهان بشکند.
 این نوشته در سحام‌نیوز این‌جا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۲:۵۷
علی مصلحی

گل بود به سبزه نیز آراسته شد

دوشنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۰، ۱۲:۳۹ ب.ظ

«ادواردتایلور»، فرهنگ را مجموعه پیچیده‌ای از دانش‌ها، باور‌ها، هنر‌ها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد بعنوان عضوی از جامعه، از جامعه خویش فرا می‌گیرد، تعریف می‌کند. (۱)
لغت‌نامه دهخدا با توجه به این تعریف اشاره می‌کند: «بطور کلی می‌توان فرهنگ را میراث اجتماعی انسان دانست که او را از سایر حیوانات متمایز می‌سازد. این وجوه تمایز [] منحصر به انسان است.»
‌‌ همان لغت‌نامه «فرهنگی شدن» را «هماهنگی و انطباق فرد با کلیه شرایط و خصوصیات فرهنگی» تعریف می‌نماید. (+)
آقای «واعظی» ریس کمیسیون «فرهنگی» شورای شهر کاشان است. کمیسیونی که وظیفه دارد خصلت‌های ویژه و بر‌تر مختص انسان‌ها، که او را از سایر حیوانات متمایز می‌سازد را، به شهروندان یک شهر آموزش داده و «فرهنگی شدن» را در روابط بین شهروندان با یکدیگر، شهروندان با مسؤلین، و شهروندان با جامعه و طبیعت، نهادینه کند.
 بی‌تردید اگر این کمیسیون وظایف خود را به درستی و دقت انجام دهد، کمک شایان توجهی به کاهش تنش و اصطکاک در روابط یاد شده، خواهد شد. به عبارت ساده‌تر، «کمیسیون فرهنگی» حساس‌ترین نقش و جایگاه در روابط اجتماعی و تنظیم تعادل مناسب در این روابط را برعهده دارد، و اگر  نقش خود را به درستی بازی کند، جامعه مسیر آرامش را خواهد پیمود و اگر غیر از این باشد، مسیر حرکت جامعه به سمت تنش و اصطکاک خواهد بود.
آقای «واعظی» در مصاحبه‌ای که اخیرا با سایت «کاشان‌نیوز» داشته‌اند و در پاسخ به سؤالات خبرنگار این سایت، درباره مشکلات پیش‌آمده بین عده‌ای از شهروندان بر سر ایجاد یک بازار روز در محدوده ساختمان شورای شهر، به ادبیاتی متوسل شده‌اند که نه تنها زیبنده شخصیت فردی ایشان به عنوان یک انسان در درجه نخست، و به عنون یک دبیر و معلم با سابقه آموزش و پرورش در درجه دوم نیست، بلکه اعتبار اجتماعی ایشان در جایگاه حساس و ویژه ریس کمیسیون فرهنگی شورای شهر یک شهرستان باپیشینه و متمدن را با پرسش و چالش جدی مواجه می‌نماید.
آقای «واعظی» در پاسخ به این سوال که: «علت مخالفت شما با بازار روز چیست؟» فرموده‌اند:
 «... به شهرداری اعلام کردیم که محل عبور و مرور از جلوی دفتر شورای شهر نباشد. نباید هم باشد، به همین جهت گفتیم درب محل احداث بازار روز را ببندند و در را بستیم.»
و در پاسخ به سؤال دیگری که پرسیده: «نظر شما برای ورودی بازارچه از کجاست؟» فرموده‌اند:
 «از محلة غربت‌ها راه بزنند.»
شوربختانه باید گفت بقیه پاسخ‌های مسؤل کمسیون فرهنگی شورا هم ادبیاتی بهتر از این ندارد و به ساده‌ترین شکل ممکن و بدون توجه، به درجه‌بندی غیرمنصفانه و تقسیم اهالی و مناطق شهر به؛ خوب و بد و بالا و پایین و درجه یک و درجه دو و سه و... اقدام نموده و خلاف دستور صریح قران مجید، معیارهای نازلی را دستمایه برتری جویی و فضیلت‌های کاذب و بهانه برای محرومیت جمعیت غالب توجهی از شهروندان نجیب و محروم شهر نموده است.
 اما در جملات اشاره شده، از لحن گفتاری نامناسب «نباید باشد» «گفتیم ببندند» «بستیم» و... که بگذریم، قسمتی از فرمایشات ایشات متضمن اهانت به جمعی از ساکنان شریف محله کوی «مفتح» است که متاسفانه ایشان آن محله و ساکنان آن را با واژه «محله غربت» مورد اشاره تحقیرآمیز قرار داده‌اند.
 اگرچه واژه «غربت» ذاتا بار معنایی منفی را به تنهایی با خود ندارد، اما نحو کاربرد این واژه بین جمعی از شهروندان بی‌توجه شهر، بدان بار منفی و حاوی تحقیر داده‌است. این درشرایطی است که شورای شهر عملا متولی نام‌گذاری معابر و خیابان‌ها و محله‌های شهر است و قسمت عمده‌ای از این تلاش‌ها برای زدودن آثار منفی بعضی نام‌گذاریهای مصطلح غلط بین اهالی و شهروندان از راه استفاده صحیح از فرهنگ شهروندی و آموزش آن است. استفاده عضو موثر و برجسته شورا از این ادبیات، خودبخود به عقیم شدن آن تلاش‌ها می‌انجامد.
با توجه به شخصیت فهیم و فرهیخته‌ای که از آقای «واعظی» سراغ داریم، انتظار می‌رود ایشان برای این غفلت سهوی و غیرعمد موجود در کلام و گفتارشان، در اسرع وقت جبران مافات نمایند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانویس:
۱ـادوارد تایلر، فرهنگ ابتدائی
‌این نوشته در کاشان‌نیوز اینجا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۰ ، ۱۲:۳۹
علی مصلحی

محله باکلاس شهروند بی‌کلاس

يكشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۰، ۰۴:۴۰ ب.ظ
خداوند صریحا در قرآن تنها و تنها ملاک برتری انسان‌ها را «تقوی» می‌داند. هیچگونه برتری قومی، ملی، نژادی، اقتصادی و... ملاک برتری انسانی بر انسان دیگر نیست و نمی‌تواند باشد.(سوره حجرات آیه ۱۳)
نهادهای حقوقی و مدنی بشری هم صریحا تصریح می‌نمایند که همه انسان‌ها در برابر قانون و به طریق‌اولی، در استفاده از امکانات طبیعی و حقوق اولیه مساوی هستند، و هیچ فرد یا گروهی نمی‌تواند به صرف داشتن نوع خاصی از برتری، فرد یا گروهی دیگر را از داشتن حقی، یا استفاده از یک امکان عمومی که شرایط قانونی آن محقق شده باز دارد.
هر انسانی، این حق و آزادی را دارد که از استعدادهای ذاتی و خدادادی خود به بهترین نحو استفاده نموده، و در سایه آن به موفقیت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دست پیدا کند.
 هر کسی می‌تواند و حق دارد از حاصل دسترنج خود در هر جایی که دلش خواست برای آرامش، آسایش، و رفاه خود، خانواده و اطرافیانش، مسکن با بهترین امکانات روز تهیه کند.
اما هیچ مزیت اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و شخصی، هیچ حقی برای هیچ فردی ایجاد نمی‌کند که مانع دستیابی دیگر شهروندان به امکانات مشابه شوند. همه شهروندان در برابر قانون و به هنگام استفاده از امکانات عمومی برابر هستند و حدود و شرایط آن‌را قانون مشخص می‌نماید. چنانچه احیانا اشکالی در این مورد مشاهده شد، باید به مراجع قانونی مراجعه نمود، نه آنکه یک شهروند یا مجموعه‌ای از شهروندان، راسا اقدام به مداخله در امور عمومی نموده و تلاش نمایند تا مانع استفاده شهروندی دیگر یا مجموعه‌ای از شهروندان دیگر، از امکانات عمومی شهری شوند که قانون اجازه استفاده از آن امکانات را در اختیار آن‌ها قرار داده است.
در خبر‌ها آمده است که عده‌ای از ساکنان تقریبا متمول یک منطقه در کاشان (محدوده پارک کوزه) به بهانه‌ای سخیف و مبتنی بر یک برتری‌جویی کودکانه، در کار قانونی ایجاد یک بازار روز شهری در منطقه مورد نظر و ایجاد یک بستر شغلی سالم برای عده‌ای از شهروندان اشکال‌تراشی نموده‌اند.
 مهم‌ترین ادعای شهروندان یادشده هم این بوده‌است که خود و محله سکونتشان را «باکلاس» تصور نموده و بازار کسبی که قرار است در محل زندگی آن‌ها ایجادشود، و گردانندگان آن را «بی‌کلاس» فرض نموده‌اند و با همین استدالال سخیف و از موضع خودبرتربینی در کار دیگر شهروندان اختلال و اشکال ایجاد نموده‌اند.
حقیقت آنست که، مهم‌ترین مولفه و استاندارد در تعریف «باکلاسی» و «بی‌کلاسی» و اصطلاحا متمدن بودن یک شهروند، میزان و نسبتی است که آن شهروند با قاعده و قانون و اصول شهروندی برقرار می‌نماید و احترام متقابلی که برای همنوع خود قائل می‌شود. شکی نیست که در سایه تخلق به چنین معرفتی، ذاتا نوعی از فروتنی اجتماعی در انسان شکل می‌گیرد، که نه تنها خود را از هیچ شهروند دیگری بر‌تر نمی‌داند که به همه انسان‌ها با همه تفاوت‌ها به دیده احترام و تکریم نگاه می‌کند.
تشبث به چنین برتری سخیفی بیش از هر چیز از «بی‌کلاسی» آدمی حکایت می‌کند و ناخواسته پرده از عمق عقب‌ماندگی و دگم‌اندیش فرد، برمی‌دارد.
شایسته است، شهروندی که خود را «باکلاس» احساس می‌نماید و می‌داند، ضمن احترام به قانون، برای همسایگان خود نیز توضیح دهد که ایجاد بازار یاد شده در محل سکونت آن‌ها با مجوز قانونی قرار است احداث شود و علاوه بر آن نه تنها هیچ گونه مزاحمتی برای آن‌ها ایجاد نخواهد نمود، که به سهل و روان‌تر شدن امور روزانه آن‌ها هم کمک خواهد شد. ضمنا هیچ لطمه‌ای هم برای «کلاس» آن‌ها در پی نخواهد داشت.
 مطمئنا در سایه استقبال از حضور شهروندانی جدید در محل، بستر مناسبی برای «تعامل» بین همسایگان و متولیان و فروشندگان بازار جدید ایجاد خواهد شد و نتیجه آن رضایت همگانی خواهد بود. در غیر این‌صورت خدای ناکرده شهروندان متمول و خود باکلاس خوانده، باید هر از گاهی با سد‌معبر‌ها و موانعی روبه شوند، که جمعی از شهروندان مظلوم و بی‌گناه شهر، و به تعبیر اشتباه این دسته «بی‌کلاس» برای احقاق ابتدایی‌ترین حقوق خود در برابر ادارات دولتی و در خیابان ایجاد می‌نمایند.
این نوشته در کاشان‌نیوز اینجا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۰ ، ۱۶:۴۰
علی مصلحی

مملکته داریم؟

سه شنبه, ۵ بهمن ۱۳۸۹، ۰۲:۳۱ ب.ظ
جلسه ستاد مناسبت‌های شهرستان کاشان، ویژه برگزاری بزرگ‌داشت «سپیده کاشانی» اخیرا برگزار شده و مصوب‌شده نام یک خیابان به نام این بانو نام‌گذاری شود.

جالب است بدانید در کاشان بلواری به نام این بانوی شاعره وجود دارد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۸۹ ، ۱۴:۳۱
علی مصلحی

آب را گل نکنیم

جمعه, ۲۳ مهر ۱۳۸۹، ۰۴:۲۷ ب.ظ
بیست‌وسوم مهرماه، پانزدهم اکتبر روز«Blog Action Day» روزی‌است که بلاگرهای سراسر دنیا برای پست‌کردن مطلبی واحد با هم متحد می‌شوند.
هدف این حرکت دسته‌جمعی، افزایش اطلاع‌رسانی و هش‌دار نسب به خطرهایی است که در حال حاضر مردم مختلف جهان را تهدید می‌کند، و خطرهایی که امروزه موجود نیست، اما بی‌توجهی به بعضی از تغییرات غیرعلمی و فاقد کارشناسی لازم اکوسیستم طبیعی، می‌تواند زمینه‌ساز خطرات بالقوه‌ای باشد که در آینده خطر خواهد بود و باید از حالا زنگ خطر برای آن به صدا درآید.
 این زنگ خطر برای هُش‌یاری همه جامعه خصوصا مسؤلین نسبت به خطرهایی که محیط زیست را تهدید می‌نماید، به صدا در می‌آید.
امسال موضوع «آب آشامیدنی» توسط کاربران سایت Change.org انتخاب شده‌بود.
«آب» مایه حیات و فراوان‌ترین ماده‌ی مرکب بر روی سطح کره زمین و بستر اولیه حیات به شکلی که امروزه می‌شناسیم.
بیش از ۷۵٪ جرم یک انسان از آب تشکیل شده‌است و نیز بیش از ۷۰٪ سطح کره زمین را آب پوشانده‌است. (نزدیک به ۳۶۰ میلیون از ۵۱۰ میلیون کیلومتر مربع) با وجود این حجم عظیم آب تنها دو درصد از آب‌های کره زمین شیرین و قابل شرب است و باقی آن به‌علت محلول‌بودن انواع نمک‌ها خصوصا نمک طعام غیر قابل استفاده‌است.
 از همین دو درصد آب شیرین بیش از ۹۰ درصد به صورت منجمد در دو قطب زمین و دور از دسترس بشر واقع شده‌است.

«آب» در تمام ادبیات دنیا جای‌گاه برجسته و ارزند‌ه‌ای دارد و نماد و سمبل پاکی، روشنی و زندگی است.
در تمام ادیان جهان نیز «آب» همین نقش و جای‌گاه برجسته را دارا می‌باشد.
 علاوه بر آن در عالم‌ واقع نیز نمی‌توان لحظه‌ای زندگی را بدون «آب» تصور نمود.

زنجیره‌ای که حیات و زندگی تمام موجودات زنده را در خشکی، دریا و هوا به هم وصل می‌کند.
http://ylym.files.wordpress.com/۲۰۰۸/۰۶/thirsty-turkmen.jpg
من این‌جا در حاشیه‌ رشته‌کوه‌های زیبای «کرکس» و حاشیه کویر مرکزی ایران، بر ویرانه‌های تپه‌های باستانی و کهن «سیلک» در شهر کویری‌ «کاشان» زندگی می‌کنم.
 شهری که «آب» آشامیدنی‌اش سال‌های سال است که دیگر به سختی از مردم آفتاب‌خورده و گرمازده آن رفع عطش می‌کند، و نمک و املاح مزاحم موجود در آن بهانه و اسباب بیمارهای ریز و درشت و فراوانی بوده و هست. در عین حال اما همین بهانه‌ها طی سال‌های اخیر به‌ترین دست‌آویز برای وعده‌های توخالی و بی‌وفا‌مانده اهالی سیاست برای رفع این مشکل و نردبان صعودشان به جای‌گاه قدرت نیز بوده‌است.

سالیان سال است که مبالغ هنگفتی هزینه گزارش و خبررسانی و نهایتا تبلیغ به مردم کویری این شهر می‌شود تا اعلام شود که طرح انتقال آب شرب گوارا و فاقداملاح مزاحم از مثلا «زاینده‌رود» و ارتفاعات «بختیاری» به‌زودی اجرا خواهد شد.
اگرچه طی پنج سال اخیر این طرح افتتاح شده و مردم حالا موقتا مزه آب شیرین‌تری نسبت به گذشته را احساس می‌کنند، اما هنوز «صدای پای آب» به گوش اهالی نرسیده، مردم در کنار گوش خود ناله‌های روبه‌موت «زاینده‌رود» را هر روز بیش‌تر از دیروز می‌شنوند، و در همین حال خبر مرگ ناگهانی و غیرطبیعی دریاچه «ارومیه» به دلیل همین دخالت‌های ناشیانه و غیرعلمی در اکوسیستم نیز در رسانه‌ها منعکس می‌شود
در چنین شرایطی آیا نمی‌توان پرسید؛ راه‌های به‌تر، کم‌هزینه‌تر، علمی‌تر و کم ‌خطر‌تری برای رفع این مشکل و مشکلات مشابه موجود نبوده و نیست؟

باید به قول «سهراب سپهری» یکی از شاعرانی که بیش‌ترین مهربانی با طبیعت را داشته است؛ به خودمان، به مسؤلین، به کارشناسان و به همه جامعه توصیه کنیم که:
«‌آب را گل نکنیم»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۸۹ ، ۱۶:۲۷
علی مصلحی