دانستن حق مردم است
امامجمعه محترم موقت کاشان، در خطبههای این هفته نمازجمعه، به «برخی مسؤلان» توصیه نمودهاست که: «اگر قصد مچگیری و یا گفتوگوهایی تنشزا دارند باید آن را در میان خود حل و فصل کنند، نه آنکه آنرا در رسانهها مطرحکرده و یا در بین مردم ابراز کنند.»
وی درعینحال به گرانیها اشاره و خاطرنشان نمودهاست که: «با وجود آنکه این مسئله یک معضل جهانی است، اما گویا بعضی از مسئولان نیز در این میان غفلت کردهاند» و با تأکید بر اینکه نمیتوانیم در مورد گرانیهای کنونی فرافکنی کنیم بیان داشته: «به هیچ وجه این مسئله که قیمتها باری به هر جهت بوده و بهای کالاها در جاههای مختلف با هم متفاوت باشد پذیرفتنی نیست» (+)
ظاهرا این نکته اساسی در توصیه و فرمایشات ایشان مغفول مانده که، اگر مسؤلین به فکر کار فروبسته گرانی مردم باشند و دغدغه مردم داشته باشند، بهانه و وقتی برای «مچگیری» بر علیه یکدیگر و «گفتوگوهای تنشزدا» پیدا نمیکنند و از طرف دیگر اگر مردم حق دارند که گرانی را تحمل نکنند، مطمئنا این حق را هم دارند که بدانند این گرانی از کجا ناشی شده و به تعبیر آقای «احمدینژاد» چرا مردم نتیجه گرانی یا ارزانی قیمت نفت را در سفره خود احساس نمیکنند؟
بهراستی اگر مردم خبر داشته باشند که احیانا یک مسؤل، از موقعیت ویژه اجرایی یا سیاسی خود سوءاستفاده نموده و مالی را که حق این مردم بوده به ناحق تصاحب نمودهاست، کار اشتباهی است؟
و اگر رسانهای در این زمینه پرسشگری نموده و وظیفه اصلی خود، که آگاهیرسانی به مردم است را انجام دهد، اشتباهی مرتکب شدهاست؟
اگر چنین است پس فلسفه حضور رسانهها بهعنوان نمایندگان ناظر افکار عمومی بر عملکرد مسؤلین، و رکن چهارم دموکراسی در جامعه چیست؟
اگر قرار است مردم از رفتار برگزیدگان و موکلین خود بیخبر باشند و مسؤلین «مچگیریها» را بین خودشان و بدون مردم حل کنند، پس چرا قرآن بارها و در جاهای مختلف مومنین را به «دانستن» توصیه نموده و پرسش استفهامی: آیا آنانکه میدانند، با آنان که نمیدانند برابرند را مطرح مینماید؟
چرا پیغمبر گرامی اسلام، اینهمه به دانستن و آگاهشدن توصیه مینماید و سفارش میکند که پروسه دانستن باید به درازی عمر انسان و از گهواره تا گور باشد؟
بدون تردید، گاهی بعضی از مصلحتهای ویژه و ظرافتهای خاص امنیتی، ایجاب و اقتضا مینماید که بعضی از تصمیمگیریها و برنامهریزیها، در سطح مدیران ارشد نظام محرمانه بماند و بعضی افراد خاص از آن اطلاع داشته باشند.
حتی بعضی از مواقع طبقهبندیهای ویژه محرمانه برای بعض اسناد و اطلاعات وجود دارد، که افراد ویژه و شخصیتهای حقوقی خاص اجازه دسترسی به آن را دارند. این ظرافت و حساسیتها، برای همه ارکان اجرایی و سیاسی در تمام سطوح و برای شهروندان عادی کاملا پذیرفته شدهاست. این یک رویه معمول و پذیرفتهشده و دارای جایگاه قانونی تعریفشده در تمام نظامهای سیاسی دنیا است. در بعضی کشورها شدیدتر و بیشتر در بعضی کمتر.
اما این شرایط ویژه به هیچ عنوان نباید بهانه و دستآویزی باشد برای بعضی از مسؤلین و مدیران، که مصلحت و آبروی نظام را به پای آبروی خود نوشته، و با شعار حفظ آبروی نظام مانع رسیدگی به تخلف و سوءاستفاده بعضی از مدیرانی شوند که احیانا از موقعیت قانونی خود سوءاستفاده نموده و به حقوق و سرمایههای شهروندان دستاندازی نمودهاند و اکنون نتایج مخرب آن در گرانیهای افسارگسیخته خودنماییمیکند.
بر اساس تجربه، کشور یا کشورهایی در زمینه مبارزه با فساد و رانتخواری و سوءاستفاده از پست و مقام موفقترند، که راز ناگفتهای با شهروندان خود نداشته و یا اسرار مگویِشان، کمترین میزان ممکن باشد، و شهروندان از طریق رسانهها، ناظرین دقیق و با وسواس بر عملکرد مسؤلینِشان باشند.
در چنین نظامی، مجرمین در اسرع وقت و بدون کمترین تعارف و مقاومتی به مقامات قضایی معرفی میشوند و ترتیبی هم اتخاذ میشود تا مردم از رسیدگی دقیق به اتهامات و تنبیه آن مقام در صورت اثبات جرم آگاه و قانع شوند.
موضوع «مچگیری» و «گفتوگوهایی تنشزا»ی مسؤلین، که به صراحت در اظهارات امامجمعه موقت کاشان آمده و ایشان توصیه نمودهاند که به پشت پرده و دور از چشم مردم و رسانهها منتقل شود، قبل از آنکه ربطی به سیاستهای کلان نظام و آبروی کشور داشته باشد، خود حاوی بار توهین و افترا به مسؤلین کشور است که میتواند برای گوینده آن اظهارات با مسؤلیت قضایی همراه باشد.
اما از آنکه بگذریم، مسلما مصلحت نظام و کشور، چیزی نیست که بر سر آن مسؤلین به «مچگیری» و تهدید روی آورند، قاعدتا انسانها بر سر منافع شخصی و عموما غیرمشروع خود به «مچگیری» و «گفتوگوهای تنشزا» متوسل میشوند.
بدون شک هر چه تلاش شود، تا آبروی نظام به آبروی افراد پیوند زده، و از آبروی نظام برای افراد سپر بلا درست نمایند، نهتنها به نتیجه مثبت و نفع عمومی کشور منجر نخواهد شد، که عفونت فساد را به شکل عمیق و شدیدتری، چونان خوره و سرطان به جان همه جامعه خواهد انداخت.
زخمها را پیش از آنکه به عفونت بنشینند، به مرحم آگاهی درمان کنیم.
منتشر شده در سایت بازتابامروز
مرتبط:
دانستن حق مردم نیست