هاشمی از حرمت ۲۵بهمن تا پیام تسلیت ویزه به میرحسین
شنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۰، ۰۶:۰۲ ق.ظ
«میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی» پیش از آنکه زندانی شوند، و در آخرین اقدام سیاسی، با ارسال درخواست مشترکی به وزارت کشور، تقاضای صدور مجوز برای برگزاری یک راهپیمایی در حمایت از مردم و انقلاب «مصر» از میدان «امامحسین» بهمقصد «میدانآزادی » نمودند.
با این درخواست همانطور که تقاضاکنندگان هوشمندانه قبل از تقاضا متوجه و مطلع بودند، موافقت نشد، اما مردم در پاسخ به این دعوت که در قالب درخواست مجوز از وزارت کشور عنوان شده بود، در زمان مقرر علیرغم حضور سنگین نیروهای نظامی و شبهنظامی لباسشخصی و بهرغم خشونت فوقالعاده، به خیابانها آمده و با سردادن شعارهایی، ضمن اعلام حمایت صریح از رهبران جنبش سبز، به حاکمیت نیز که یکسال تمام تلاش تبلیغاتی خود را بهکار گرفته بود تا اعلام نماید که چشم فتنه در ۹دی درآمد و جنبشسبز تمام شد هم، اعلام کند که جنبش سبزتر از همیشه زنده و پویا است و کمترین عقبنشینی از مواضع و مطالبات شرعی و قانونی خود ندارد.
در این تظاهرات که تا ساعاتی از شب نیز ادامه داشت «صانع زاله» دانشجوی دانشکده هنر تهران و «محمد مختاری» از فعالین جنبش سبز در تهران به شهادت رسیدند.
روز ۲۶ بهمن نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اقدامی سخیف و دون شان انسان، در صحن علنی مجلس بر علیه سران جنبش سبز بهعلاوه آقای «خاتمی» شعار داده و حتی وقیحتر و مضحکتر از آن، در جایگاه قاضی و محکمه خواستار اعدام آنها شدند.
تمام این اتفاقات کمترین واکنش ریاست وقت مجلسخبرگان و ریسمجمع تشخیص مصلحت نظام را دربر نداشت. اما وقتی رسانه ملی با ایشان گفتوگو نموده و مشخصا نظر ایشان را در مورد راهپیمایی۲۵ بهمن پرسید؛ فرمودند که این اقدام حرام بوده است.
اگرچه آقای «هاشمی» بر اساس سنت همیشهگی حاضر نشدند نامی از سران فتنه ــ به قول اصولگرایان ــ ببرند، ولی همیناندازه هم نظر آنها را تامین و مجموعه همین نظرها بازداشت «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی» را تسهیل کرد.
روز چهارشنبه گذشته پدر «میرحسین موسوی» از دنیا رفت و این شرایط ویزه هم باعث نشد تا حاکمیت اجازه دهند شرایط بازداشت خانگی ایشان تعدیل شود.
«میرحسین» فقط اجازه یافت در شرایط سنگین امنیتی همراه با مامور لحظاتی در منزل پدری حاضر شده و با جنازه پدر وداع نموده و مجددا به بازداشت خانگی بازگردادنده شود.
مراسم تشییعجنازه پدر ایشان هم فردای همان روز با دخالت نیروهای امنیتی بههم ریخت و جنازه پس از بازداشت بیش از ۷نفر از بستگان نزدیک متوفی، در شرایط شدید امنیتی بهخاک سپرده شد. ظاهرا برگزاری مراسم ترحیم نیز با مشکل مواجه شده و برگزار نخواهد شد.
در چنین شرایطی در کنار تمام بزرگوارانی که هر کدام بهنوعی در رسته «سرانفتنه» طبقهبندی میشوند و بهمناسبت درگذشت مرحوم «میراسماعیل موسوی» پیام تسلیت بهعنوان «میرحسین موسوی» و خانواده ایشان صادر فرمودهاند، آقای «هاشمی» که مجموعه اتفاقات۲۵بهمن را حرام اعلام نموده بود نیز پیام تسلیتی بهعنوان خانواده «میراسماعیل موسوی» و بهویزه «میرحسین موسوی» صادر فرمودند.
حالا سؤال اینَست: اگر راهپیمایی ۲۵بهمن که به دعوت «میرحسین» انجام شد، حرام است؛ صدور پیام تسلیت برای کسی که بانی این فعل حرام بوده چه توجیهی میتواند داشته باشد؟
اما اگر راهپیمایی حرام نبوده و کار درستی بوده؛ چرا آقای «هاشمی» حاضر به مصاحبه با رسانه میلی و بیان حرفهایی جهت رضایت آنها شده، و در عوض از اهرم سمت سیاسیی که در اختیار دارد استفاده نکرده تا مانع بازداشت رهبران جنبش شود؟
اگر سمت سیاسی مذکور فاقد اهرمهای لازم برای تسلی دل دردمندان است، چرا ایشان از این سمت استعفا نمیدهند؟ در حالی که قبلا تهدید نمودهبودند چنانکه «کروبی» بازداشتشوند از همه سمتهای خود استعفا خواهند داد؟
و دست آخر اینکه چرا آقای «هاشمی» نمیخواهند برای یکبار در عمر شریف نزدیک به هشتاد ساله خود شفاف باشند و این خصلت بسیار منفی و زشت عدم شفافیت را با علاقه، به پای سیاستورزی قوی خود نگذارند؟
و اما بزرگواران در جنبش سبز که نزدیک به دو سال مدام توصیه موکد داشته و دارند که درصدد پرسشگریهای اینگونه از «هاشمی» نباشید که به تخریب ایشان منجر میشود، چرا یکبار برای همیشه نمیخواهند قبول کنند که تلاشها برای جلوگیری از تخریب «خاتمی» و «هاشمی» و «کروبی» و «میرحسین» و ...زمانی ارزش داشته و دارد که این تکریم مصلحتی، ضامن حفظ جان و مال و ناموس مردم باشد.
بهراستی ارزشمندتر از جان انسانها چه مصلحتی وجود دارد که برای حفظ آن باید شاهد کشتار دستکم۳۰۰نفر از شهروندان عزیز و مظلوم و بیگناه باشیم و پرسش نکنیم؟
اگر قرار است که تکریم انسانی به جلوگیری از کشتار انسان یا انسانهای دیگر منجر نشود چه ارزش و اعتباری دارد؟
روشنگری: بعدا خبر تهدید به استعفای هاشمی تکذیب شد اینجا
در همین رابطه:
سال نو تحویل شد اما هاشمی «متحول» نشد
با این درخواست همانطور که تقاضاکنندگان هوشمندانه قبل از تقاضا متوجه و مطلع بودند، موافقت نشد، اما مردم در پاسخ به این دعوت که در قالب درخواست مجوز از وزارت کشور عنوان شده بود، در زمان مقرر علیرغم حضور سنگین نیروهای نظامی و شبهنظامی لباسشخصی و بهرغم خشونت فوقالعاده، به خیابانها آمده و با سردادن شعارهایی، ضمن اعلام حمایت صریح از رهبران جنبش سبز، به حاکمیت نیز که یکسال تمام تلاش تبلیغاتی خود را بهکار گرفته بود تا اعلام نماید که چشم فتنه در ۹دی درآمد و جنبشسبز تمام شد هم، اعلام کند که جنبش سبزتر از همیشه زنده و پویا است و کمترین عقبنشینی از مواضع و مطالبات شرعی و قانونی خود ندارد.
در این تظاهرات که تا ساعاتی از شب نیز ادامه داشت «صانع زاله» دانشجوی دانشکده هنر تهران و «محمد مختاری» از فعالین جنبش سبز در تهران به شهادت رسیدند.
روز ۲۶ بهمن نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اقدامی سخیف و دون شان انسان، در صحن علنی مجلس بر علیه سران جنبش سبز بهعلاوه آقای «خاتمی» شعار داده و حتی وقیحتر و مضحکتر از آن، در جایگاه قاضی و محکمه خواستار اعدام آنها شدند.
تمام این اتفاقات کمترین واکنش ریاست وقت مجلسخبرگان و ریسمجمع تشخیص مصلحت نظام را دربر نداشت. اما وقتی رسانه ملی با ایشان گفتوگو نموده و مشخصا نظر ایشان را در مورد راهپیمایی۲۵ بهمن پرسید؛ فرمودند که این اقدام حرام بوده است.
اگرچه آقای «هاشمی» بر اساس سنت همیشهگی حاضر نشدند نامی از سران فتنه ــ به قول اصولگرایان ــ ببرند، ولی همیناندازه هم نظر آنها را تامین و مجموعه همین نظرها بازداشت «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی» را تسهیل کرد.
روز چهارشنبه گذشته پدر «میرحسین موسوی» از دنیا رفت و این شرایط ویزه هم باعث نشد تا حاکمیت اجازه دهند شرایط بازداشت خانگی ایشان تعدیل شود.
«میرحسین» فقط اجازه یافت در شرایط سنگین امنیتی همراه با مامور لحظاتی در منزل پدری حاضر شده و با جنازه پدر وداع نموده و مجددا به بازداشت خانگی بازگردادنده شود.
مراسم تشییعجنازه پدر ایشان هم فردای همان روز با دخالت نیروهای امنیتی بههم ریخت و جنازه پس از بازداشت بیش از ۷نفر از بستگان نزدیک متوفی، در شرایط شدید امنیتی بهخاک سپرده شد. ظاهرا برگزاری مراسم ترحیم نیز با مشکل مواجه شده و برگزار نخواهد شد.
در چنین شرایطی در کنار تمام بزرگوارانی که هر کدام بهنوعی در رسته «سرانفتنه» طبقهبندی میشوند و بهمناسبت درگذشت مرحوم «میراسماعیل موسوی» پیام تسلیت بهعنوان «میرحسین موسوی» و خانواده ایشان صادر فرمودهاند، آقای «هاشمی» که مجموعه اتفاقات۲۵بهمن را حرام اعلام نموده بود نیز پیام تسلیتی بهعنوان خانواده «میراسماعیل موسوی» و بهویزه «میرحسین موسوی» صادر فرمودند.
حالا سؤال اینَست: اگر راهپیمایی ۲۵بهمن که به دعوت «میرحسین» انجام شد، حرام است؛ صدور پیام تسلیت برای کسی که بانی این فعل حرام بوده چه توجیهی میتواند داشته باشد؟
اما اگر راهپیمایی حرام نبوده و کار درستی بوده؛ چرا آقای «هاشمی» حاضر به مصاحبه با رسانه میلی و بیان حرفهایی جهت رضایت آنها شده، و در عوض از اهرم سمت سیاسیی که در اختیار دارد استفاده نکرده تا مانع بازداشت رهبران جنبش شود؟
اگر سمت سیاسی مذکور فاقد اهرمهای لازم برای تسلی دل دردمندان است، چرا ایشان از این سمت استعفا نمیدهند؟ در حالی که قبلا تهدید نمودهبودند چنانکه «کروبی» بازداشتشوند از همه سمتهای خود استعفا خواهند داد؟
و دست آخر اینکه چرا آقای «هاشمی» نمیخواهند برای یکبار در عمر شریف نزدیک به هشتاد ساله خود شفاف باشند و این خصلت بسیار منفی و زشت عدم شفافیت را با علاقه، به پای سیاستورزی قوی خود نگذارند؟
و اما بزرگواران در جنبش سبز که نزدیک به دو سال مدام توصیه موکد داشته و دارند که درصدد پرسشگریهای اینگونه از «هاشمی» نباشید که به تخریب ایشان منجر میشود، چرا یکبار برای همیشه نمیخواهند قبول کنند که تلاشها برای جلوگیری از تخریب «خاتمی» و «هاشمی» و «کروبی» و «میرحسین» و ...زمانی ارزش داشته و دارد که این تکریم مصلحتی، ضامن حفظ جان و مال و ناموس مردم باشد.
بهراستی ارزشمندتر از جان انسانها چه مصلحتی وجود دارد که برای حفظ آن باید شاهد کشتار دستکم۳۰۰نفر از شهروندان عزیز و مظلوم و بیگناه باشیم و پرسش نکنیم؟
اگر قرار است که تکریم انسانی به جلوگیری از کشتار انسان یا انسانهای دیگر منجر نشود چه ارزش و اعتباری دارد؟
روشنگری: بعدا خبر تهدید به استعفای هاشمی تکذیب شد اینجا
در همین رابطه:
سال نو تحویل شد اما هاشمی «متحول» نشد