نامه سرگشاده ریگ به «مهدی کروبی»
اصلا آدم باید متفاوت باشد. تنوعطلب. بعضی میگویند بهترین شناگر، شناگری است که زودتر از دیگران خود را به خط پایان برساند. من میگویم نه! بهترین شناگر شناگری است که خلاف جهت آب یا رود یا سود یا بازار و یا خلاف خیلی چیزهای دیگر شنا کند.
من با خود اندیشیدم چهگونه میتوانم بهترین شناگر باشم؟ رفتم لب رودخونه دیدم خروس میخو... (ببخشید حواسم پرت شد) رفتم کنار رودخانه ببینم جهت آب کجاست، دیدم آقای «مهدی کروبی» دارد ابوعطا میخواند، آقای «جنتی» دشتی، آقای «محتشمی» که خارج از دستگاه بود.
بگذریم. خلاصه اینکه دیدم همه میخوانند، الا یک سید نورانی بزرگوار که یک عبای نقرهای هم پوشیده و هیچ نمیگوید. اما همه هی نامه سرگشاده مینویسند که چرا تو نمیخوانی؟ و او جواب میدهد که:
«اگر از جانب معشوق نباشد کششی/کوشش عاشق بیهوده به جایی نرسد»
و در این میان «مهدیخان کروبی» ماندهاست بینامه سرگشاده. مانند «ارشمیدس» که از خوشحالی کشف علمیاش فریاد یافتم یافتم سر میداد، دلم قنج میرفت که خلاف مسیر آب یا رود یا سود یا بازار یا... را یافتم: حالا که همه در مسیر رود اصلاحات، به «خاتمی» نامه سرگشاده مینویسند، من خلاف این مسیر به آقای «کروبی» نامه سرگشاده مینویسم.
زود دست به کار شدم. حالا این شما و این هم نامه سرگشاده ریگ به آقای «مهدی کروبی»:
جناب آقای «مهدی کروبی» دبیر محترم کل حزب محترم «اعتماد ملی»! سلام.
امیدوارم حال شما و آقای «منتجبنیا» و آقای «گرامیمقدم» و آقای «افخمی» و همه مردمی که دلشان برای ماهی ۵۰۰۰۰ صدقهسری جنابعالی تنگ شدهاست خوب باشد.
چون میدانم که برای شما صندلی قرمز ریاست مجلس نهم از احوالات ما مهمتر است، ضمنا شما کارهای مهم زیادی دارید، حواس مبارک صامعه و باصره و ... جنابعالی را به گفتن احوالات خودم نرنجانم و یکراست بروم سر اصل مطلب:
آقای «کروبی» من و خیلی زیاد از مردم از اینکه فهمیدیم شما میخواهید رییسجمهور ما شوید و رسما کاندیداتوری خود را برای انتخابات ریاستجمهوری آتی اعلام نمودهاید، خیلی خوشحال شدیم. میدانی چرا؟ به خیلی دلایل.
اولا همه میدانند شما از پیشروترین نیروهای این نظام هستید و هیچ مقامی حتی «دادگاه ویژه روحانیت» هم نمیتواند کوچکترین گیری به شما بدهد. کما اینکه تاکنون نتوانسته. اما یک سری نیروی بیسواد مثل «اسداله بیات زنجانی»، و بیعرضه مثل «عبداله نوری»، و با سابقه مبارزاتی بسیار کم مثل «موسوی خویینیها» که عمرا سواد و عرضه و سابقه جنابعالی را ندارند، رابهرا ماشین قراضهشان جلو ساختمان «دادگاه ویژه روحانیت» پارک است. تازه اگر هم بخواهند رییسجمهور شوند، عرضه رد شدن از صافی معروفه را ندارند.
نکته جالب اینکه چون خودشان چنین عرضهای ندارند آمدهاند به یک بیعرضهتر از خود «محمد خاتمی» گفتهاند کاندیدا شود. زهی خیال باطل. از آن صافی معروف فقط یک نفر اصطلاحا اصلاحطلب (بین خودمان باشد من که میدانم شما نیستی اما پزش را میدهی) رد میشود و آنهم کسی نیست جز «مهدی خان کروبی».
دوما: هیچ کاندیدایی مثل شما شانس نداشته که کهنهکارترین روزنامه دولتی ایران «کیهان» و روزنامه دوست و برادر «رسالت» اینهمه از کاندیداتوریاش خوشحال شوند.
باور نمیکنی مطالب همین دو ماه اخیر این دو روزنامه را بخوانی باور میکنی.
سوما اینکه: اگرچه همه پیشبینیها و نظرسنجیها در سطح بیت و حوزه مشاوران میگویند که: مردم میخواهند آقای دکتر «احمدینژاد» یک دوره دیگر باشد، اما ما همه میدانیم که مرد بزرگی مثل شما نهتنها نظرسنجی و پیشبینی و رمالی و..... را قبول ندارد، بلکه اصلا نظر را قبول ندارد. شاهد زنده میخواهی: مجلس ششم حضرتعالی خیلی راحت نظر اکثریت مجلس در مورد لایحه «اصلاحیه قانون مطبوعات» را به راحتی آب خوردن رد کردی. آنروز بعضیها فکر میکردند شما با اصلاحیهاش مشکلی داری اما کور خوانده بودند که شما با اصل آن یعنی «قانون» مشکل داری.
چهارما اینکه: بعضیها فکر میکنند شما که به این زودی فعالیتهای انتخاباتی را شروع کردهای برای ریاستجمهوری آینده به میدان رقابت آمدهای. اما بین خودمان باشد فقط من میدانم شما برای صندلی نمیدانم چه رنگی ریاستجمهوری ارزشی قایل نیستی و این کورس زودهنگام برای فتح سنگر «ریاست مجلس نهم» و صنلی قرمز رنگ آن است.
زیاده عرضی نیست. اینکه بعضی از بندهای نامه که میبایست بین خودمان باشد، چرا در این نامه سرگشاده عنوان شد خودتان بعد از ریاست برای خلایق میتوضیحید.
الاحقر: ریگ بیابان