وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمد موسوی خویینی‌ها» ثبت شده است

آقای «موسوی‌خویینی‌ها» روز سه‌شنبه ۲۹ آذر در دیدار با دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاه تهران گفته‌اند: «تسخیر سفارت یک فضاحت بود، اگر حمایت امام و پشتیبانی مردم نبود، ما باید از آمریکا عذرخواهی می‌کردیم در این قضیه سفارت انگلیس هم چون مردم و مقام رهبری حمایت نکردند، دولت مجبور شد عذرخواهی کند.»

از نظر اصلاح‌طلبان و خصوصا طیف افراطی و انقلابی آن‌ها «مجمع‌ روحانیون مبارز» معیار و محک درست و نادرست و صحیح و اشتباه «اخلاق» نیست. از نظر آن‌ها هرچه آیت‌الله «خمینی» تایید کند خوب است و درست و اخلاقی و هرچه آن مرحوم تایید نفرموده و اعتراض نمایند، غلط و اشتباه و غیراخلاقی است.
 
بر همین اساس حادثه سیاه و زشت و غیرقانونی حمله و اشغال سفارت ایالات متحده آمریکا در آبان ۵۸ چون تایید ایشان را به هم‌راه داشته، کار درستی بوده، و چون ایشان از دنیا رفته و حضور ندارند تا حمله به سفارت بریتانیا را تایید کنند، آن کار اشتباه و غلط است.

آقای «موسوی‌خویینی‌ها» البته کار بسیار پسندیده و نادری به‌تازه‌گی انجام داده‌اند که شایسته تقدیر و ارج‌مندی فراوان است.
از ایشان درباره بزرگ‌ترین اشتباه سیاسی‌اش سؤال شده و ایشان در پاسخ جلوگیری‌نکردن از هتاکی و بی‌حرمتی به دولت موقت در اوایل انقلاب و بی‌حرمتی و آزار فقیه عالی‌قدر بعد از درگذشت آیت‌الله «خمینی» را بزرگ‌ترین خطای سیاسی خود اعلام نموده‌اند.

  اینکه ایشان بزرگ‌ترین خطای سیاسی عمر خود، یعنی هم‌راهی و حمایت از دانشجویان اشغال‌کننده سفارت را در زمره خطاهای خود به حساب نمی‌آورند و نه‌تنها آن را خطا نمی‌دانند که حتی بدان افتخار هم می‌نمایند، مایه تاسف بسیار است اما به هرحال این‌که بالاخره کج‌دار و مریز شجاعت می‌نمایند و رفتار سی سال پیش مجموعه حاکمیت در کج‌خلقی سیاسی با مرحوم مهندس «بازرگان» و دولت متبوع وی و هم‌چنین آزار و حصر و هتاکی به فقیه عالی‌مقام را خطا می‌دانند، جای تشکر و خوشحالی فراوان دارد.

اما در‌‌ همان اشاره به اشتباهات هم ایشان مجددا تایید و تاکید می‌نمایند که رفتار حاکمیت در عزل آیت‌الله «منتظری» از قائم‌مقامی رهبری کار درست و قابل دفاعی بوده‌است. تردیدی نیست که حادثه عزل فقیه عالی‌مقام از قائم مقامی رهبری  به‌خواست و اراده مرحوم آیت‌الله «خمینی» صورت‌گرفت.  با این وصف کسی که معتقد است ایشان خطا نمی‌کند و معیار و محک صواب و عقاب و درست و نادرست تایید ایشان است، نمی‌تواند عزل آیت‌الله «منتظری» را هم کار نادرستی بداند و تا زمانی که در بر این پاشنه بچرخد، به صلاح ممکلت امیدی نمی‌توان داشت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی‌نوشت: وب‌سایت موسوی‌خوینی‌ها بعد از انتشار مطلب درج شده در سایت مجمع روحانیون مبارز توضیح داد که سایت مجمع حک شده و مطالب منتسب به ایشان در آن سایت «مغشوش و آمیخته‌ای از دروغ‌های بسیار» است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۰ ، ۰۸:۵۴
علی مصلحی

قدما را اعتقاد بر این بود که «آن‌چه در آینه جوان بیند، پیر در خشت خام آن بیند.» همین خصلت پختگی و دنیادید‌ه‌گی پیران است که جامعه هم از آن‌ها توقع دارد نسبت به جوان‌ها، کم‌تر دچار لغزش و خطا شوند.

جوان از آن‌رو که جوان است و احساساتی و زودرنج و خام، زود هم پریشان می‌شود و واکنش تند نشان می‌دهد. میان آینه و خشت خام تفاوت اگرچه از زمین تا آسمان نیست، اما بسیار است. این احساساتی و خام‌بودن اقتضای طبیعت جوانی است و به‌دلیل همین اقتضا است که اغلب از خطای جوانان درمی‌گذرند با این توجیه که: «جوان است تقصیری ندارد » و تقصیر را به گردن «جوانی»‌اش می‌اندازند و او و خطایش را می‌بخشند.

 اما اگر همین اشتباه از یک پیر دنیادیده و پخته سربزند، با تعجب جامعه رو‌به‌رو شده و امکان بخشش و توجیه آن خطا کم‌تر است.

آیت‌الله «جنتی» پیرمردی است که منش و سیاست خشنی دارد. اغلب جامعه سیاسی معتقدند که همین منش خشن آیت‌الله، الهام‌بخش و مجوز تندروی‌ها و خشونت‌ها و رفتار خلاف قاعده و قانون بعضی از جوانان شده که خود را «انصار‌حزب‌الله» و «دانشجوی‌ بسیجی» و ... معرفی می‌نمایند و نزد افکارعمومی نیز به «نیروهای خودسر» و «لباس شخصی» و ... معروف‌اند. همین منش و رفتار ناشی از آن باعث رنج جوانان بسیاری از آیت‌الله «جنتی» شده و البته به‌دلیل همان خامی و نپختگی خاص دوره جوانی، آثار این رنج در ادبیات طنز مخصوص جوانان ظاهر، و آیت‌الله در قالب طنز و طعنه، مورد بی‌حرمتی و بداخلاقی ایشان قرار گرفته‌است.
 
این‌که آیت‌الله «جنتی» در نوشتار اغلب جوانان به سوژه طنز «کهن‌سالی» و  تلویحا نارضایتی از سلامت و طول عمر او تبدیل شده، رفتار نادرست و خلاف اخلاقی است.
«جنتی» هر آدمی با هر خوی و خصلتی که می‌خواهد باشد و هر اشتباهی که از او سر زده‌باشد، به هیچ عنوان دلیل و بهانه و توجیه اهانت و تمسخر به او یا هر کس دیگر نمی‌تواند باشد.

متاسفانه در جوانان عصبانی و ناراحت به‌دلیل همان خصلت جوانی و خامی این حرف‌ها کارگر نمی‌افتد و آن‌ها با همین سوژه‌پردازی‌ها و طنز و تمسخرها سعی در تسکین ناراحتی‌های خود از او دارند. بدون آن‌که بدانند چنین رفتاری نه‌تنها کاهش‌دهنده خشونت و عصبانیت و منش خشن امثال آیت‌الله نیست، که به بازتولید و تشدید و دور باطل این خشونت نیز می‌انجامد.

این رفتار اگرچه از هیچ گروه سنی  پذیرفتنی نیست،  که از پابه‌سن‌گذاشته‌ای که جامعه از او توقع دارد نه در آینه که در خشت خام ببیند آن‌چه جوانان نمی‌بینند و با همان دیدن بر رنج خود غلبه نموده و واکنش نشان ندهد، دیگر اصلا ناپذیرفتنی‌تر. خصوصا که او روحانی ملبس به لباس دین هم باشد.

به‌تازگی «محمد‌ موسوی‌خویینی‌ها» در اعتراض به همان منش خشن و یادشده آیت‌الله «جنتی» و در اعتراض به گفته‌های اخیر او، به همان سنت ناپسند و غیراخلاقی جوانان متوسل‌شده، و از منظر همان سوژه طنز «کهن‌سالی» آیت‌الله «جنتی» را مورد تمسخر و طعنه قرارداده‌است.
 درد بزرگ و بیش‌تر آن‌که، از هیزم همین تمسخر، حالا چند روزی است که آتش معرکه غیر اخلاقی جوانان گرم و گرم‌تر شده‌است.

 طرف‌داران دو نماینده دین، جمعی به اشاره آن یکی خودسری و تندروی و خشونت خیابانی می‌‌نموده‌اند، حالا هم عده‌ای نه به اشاره مستقیم، که به تلویح این یکی اجازه بیش‌تری پیدا کرده‌اند که دردها و زخم‌های خود را که از چماق طرف‌داران آن یکی دارند، با تمسخر و طعنه و بی‌حرمتی بیش‌تر تسکین نمایند و البته ناگفته مشخص است آن‌چه در این میان قربانی می‌شود و می‌سوزد و جز دود و درد سیاهی از آن باقی نمی‌ماند «اخلاق» است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۰ ، ۱۱:۴۲
علی مصلحی

خودسری در اشغال سفارت از آمریکا تا انگلیس

چهارشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۰، ۱۰:۱۰ ق.ظ

بین حملات چندین‌باره اراذل و اوباش خودسر، به محافل و متینگ‌های علمی دانشگاهی و مجالس سخن‌رانی‌ و پرسش و پاسخ‌های دانشگاهی در سال‌های اول انقلاب و مراسم مشابه در سال‌های اصلاحات، حمله به کوی دانشگاه در هجدهم تیرماه ۷۸ و تیرماه ۸۸، هم‌چنین حملات چندین‌باره همین عناصر به منزل «مهدی‌ کروبی» پس از انتخابات جنجالی خرداد۸۸(+) (+)، و حمله به سفارت «ایالات‌ متحده آمریکا» در سال‌های اول انقلاب، و حمله دی‌روز به سفارت «بریتانیا» در تهران(+)، اگرچه تفاوت‌های شکلی ممکن است وجود داشته باشد، اما ماهیت همه آن‌ها یکی است و همه از بی‌احترامی به قانون و حقوق دیگران سرچشمه می‌گیرد.

بدون کم‌ترین تردید آقای «محمد موسوی‌خویینی‌ها» نمی‌تواند بدون محکوم‌نمودن اقدام حمله به سفارت «ایالات متحده آمریکا» در سال‌های اول انقلاب که به رایزنی و سعایت ایشان صورت پذیرفت، حادثه حمله به کوی دانشگاه در ۱۸تیر ۷۸ و ۸۸، یا حملات مکرر به بیت شیخ شجاع پس از انتخابات خرداد ۸۸ را محکوم کند.
 لازمه پذیرفتن محکومیت اقدامات اخیر که ریشه در گریز از قانون و بی‌توجهی به حقوق افراد و دانشجویان مظلوم دارد، محکومیت اقدام مشابهی است که سال‌ها قبل اتفاق‌افتاده و همه در مقابل آن سکوت اختیار کرده‌اند تا در پناه سکوت آن‌ها بستر مناسب برای بذر‌افشانی و رشد و ریشه‌گستردن خشونت‌های اخیر فراهم شود.

در این‌که کشور «آمریکا» باعث و بانی ظلم و تجاوزهای پنهان و آشکار فراوانی طی قرن گذشته بر علیه کشورهای مظلوم و ستم‌دیده متعدد توسعه‌نیافته در جهان بوده‌است، کم‌ترین شکی نیست.

در این‌که از ره‌گذر همین خوی مداخله‌جویانه و ستم‌گرانه چه ظلم‌ها و ستم‌ها و حق‌کشی‌ها که نصیب ملت و کشور عزیز ایران شده هم شکی نیست.
ملت ایران هیچ‌گاه حادثه کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۳۲(+) که با مساعدت مستقیم دولتین آمریکا و انگلیس بر علیه منافع عالیه ایران صورت گرفت، را فراموش نخواهند کرد.

برای هیچ زمانی مردم ایران فراموش نخواهند کرد که زمانی مستشاران نظامی و شهروندان «آمریکا»یی در ایران از حقوق کاپیتولاسیون برخوردار بوده‌اند.

حادثه اشغال کشور ایران در جنگ جهانی دوم، توقیف دارایی‌های کشور و پذیرایی از «محمدرضا پهلوی» شاه مخلوع ایران پس از انقلاب در آمریکا، و هزاران ظلم پنهان و آشکار دیگر در حق ملت ایران توسط این کشور، هیچ‌گاه از حافظه مردم ما پاک نخواهد شد.

با همه این‌ها و با وجود هزاران دلیل مستند و غیرمستند دیگر بر خوی تجاوز و سلطه‌گری و اقدامات مداخله‌جویانه، که در کارنامه کشورهای ابرقدرت دنیا و از جمله کشور آمریکا وجود داشته و دارد، هیچ بهانه‌ای حمله به سفارت آن کشور و اشغال آن‌را برای دفاع از کیان کشور و جلوگیری از خطر احتمالی و احتمال این‌که در آن سفارت نقشه برای خراب‌کاری در کشور طراحی می‌شود و ... را توجیه نمی‌کند.
 این کار، در حکم تجاوز به حریم خصوص دیگران می‌باشد و اگر چه در شرایط انقلابی - احساسی اوایل انقلاب، و در شرایطی که نظام هنوز به ثبات قابل‌توجهی دست‌نیافته، توجیهی برای انجام آن قابل دست و پا کردن بود و می‌شد آن‌را به گردن شرایط و احساسات جوانان انداخت و ...، اما کار بسیار اشتباهی بود و تا دولت‌مردان ایران رسما از جامعه جهانی بابت این اشتباه عذر‌خواهی نکنند و آن‌را اشتباه نخوانند و ندانند، باید هم‌واره شاهد حمله نیروهای خودسر به مراکز علمی و دانشگاه‌ها و سخن‌رانی‌ها و متیتنگ‌های علمی و سفارت‌خانه‌های دیگر کشور‌ها، و به‌دنبال آن هزینه‌ها‌ی‌ سنگین، که مستقیما از جیب آسایش و آرامش شهروندان کشور برداشت و پرداخت می‌شود بود.

 حادثه حمله دی‌روز به سفارت «بریتانیا» و تلاش برای اشغال آن، تنها یک متهم شناسایی‌شده، معروف و جهانی دارد: «سید محمد موسوی خویینی‌ها». و تا زمانی که ایشان و مجموعه دوستان اشغال‌کننده سی‌سال پیش از آن اقدام خود دفاع نمایند و آن‌را باعث افتخار خود بدانند، متاسفانه باید شاهد حوادث و اقدامات تاثربرانگیز این‌چنین و خسارات جبران‌ناپذیر آن برای همیشه بود. فرقی نمی‌کند ریس‌جمهور «هاشمی‌رفسنجانی» باشد، یا «محمد‌خاتمی» یا «محمود احمدی‌نژاد»

در همین رابطه:
از پائیز ۵۸ تا پائیز ۹۰

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۰ ، ۱۰:۱۰
علی مصلحی

شرق و احترام به اصول حرفه‌ای روزنامه‌نگاری

يكشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۰، ۰۴:۲۳ ق.ظ

روزنامه «شرق» که از ابتدای کار تلاش زیادی نموده‌است که رفتار رسانه‌ای خود را تا حد امکان با اصول حرفه‌ای روزنامه‌نگاری منطبق نماید، و در این راه به‌گواهی اکثر مخاطبین و کارشناسان درصد موفقیت بالایی نیز داشته است، در شماره ۱۳۱۰ روز چهارشنبه ۱۲مرداد خود، در یک تلقی اشتباه ابتدایی‌ترین اصول حرفه‌ای روزنامه‌نگاری را فراموش، و متن سؤال کاربر یک سایت و پاسخ مدیر آن‌را دقیقا از تارنمای مربوطه برداشت، و ذیل عنوان «بن‌بستی نداریم، چاره‌جویی نمی‌خواهیم» و با عنوان «در پاسخ به این سؤال شرق» در روزنامه منعکس نمود.

اگرچه با توجه به شباهت نام کاربر وب‌سایت «آهنگ‌راه» و تنظیم‌کننده گزارش روزنامه «شرق» می‌توان حدس زد که کاربر مربوطه از طرف روزنامه سؤال خود را پرسیده است، اما شایسته است متوجه باشیم شخصیت حقیقی ما با شخصیت حقوقی کارمند و نماینده یک رسانه دو شخصیت مستقل است.

در اصول اخلاقی فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران ‏آمده‌است: «روزنامه‌نگار تنها باید با استفاده از روش‌های ‏منصفانه، خبر، عکس و سایر اطلاعات را به‌دست بیاورد. یک ‏راه منصف‌بودن این‌است که همیشه خود را خبرنگار معرفی ‏کنید، برای به‌دست آوردن اطلاعات سر مردم کلاه ‏نگذارید، خود را جای کس دیگری جا نزنید و کسی را ‏تهدید نکنید.» ‏باید هنگام اعلام سؤال اشاره دقیق شود که آیا این یک سؤال شخصی است و یا سؤال از طرف روزنامه است که شخص به نمایندگی از طرف آن روزنامه می‌پرسد.

در توضیحی و تذکری که «محمدخویینی‌ها» مدیر سایت مورداشاره در وب‌سایت خود آورده، به این مورد اشاره و اعتراض، و از «شرق» خواسه‌شده که در شماره آینده منتشره نسبت به درج این مطلب اقدام نماید.
این نوشته در نیوزبان 

مرتبط:
سلاخی اخلاق به پای سیاست
رسانه‌های ایران خبر تولید نمی‌کنند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۰ ، ۰۴:۲۳
علی مصلحی

نامه سرگشاده ریگ به «مهدی کروبی»

چهارشنبه, ۱ آبان ۱۳۸۷، ۱۱:۰۰ ق.ظ

اصلا آدم باید متفاوت باشد. تنوع‌طلب. بعضی می‌گویند بهترین شناگر، شناگری است که زود‌تر از دیگران خود را به خط پایان برساند. من می‌گویم نه! بهترین شناگر شناگری است که خلاف جهت آب یا رود یا سود یا بازار و یا خلاف خیلی چیزهای دیگر شنا کند.

من با خود اندیشیدم چه‌گونه می‌توانم بهترین شناگر باشم؟ رفتم لب رودخونه دیدم خروس می‌خو... (ببخشید حواسم پرت شد) رفتم کنار رودخانه ببینم جهت آب کجاست، دیدم آقای «مهدی کروبی» دارد ابوعطا می‌خواند، آقای «جنتی» دشتی، آقای «محتشمی» که خارج از دستگاه بود.
بگذریم. خلاصه این‌که دیدم همه می‌خوانند، الا یک سید نورانی بزرگ‌وار که یک عبای نقره‌ای هم پوشیده و هیچ نمی‌گوید. اما همه هی نامه سرگشاده می‌نویسند که چرا تو نمی‌خوانی؟ و او جواب می‌دهد که:
 «اگر از جانب معشوق نباشد کششی/کوشش عاشق بیهوده به جایی نرسد»
و در این میان «مهدیخان کروبی» مانده‌است بی‌نامه سرگشاده. مانند «ارشمیدس» که از خوشحالی کشف علمی‌اش فریاد یافتم یافتم سر می‌داد، دلم قنج می‌رفت که خلاف مسیر آب یا رود یا سود یا بازار یا... را یافتم: حالا که همه در مسیر رود اصلاحات، به «خاتمی» نامه سرگشاده می‌نویسند، من خلاف این مسیر به آقای «کروبی» نامه سرگشاده می‌نویسم.

زود دست به کار شدم. حالا این شما و این هم نامه سرگشاده ریگ به آقای «مهدی کروبی»:
جناب آقای «مهدی کروبی» دبیر محترم کل حزب محترم «اعتماد ملی»! سلام.
امیدوارم حال شما و آقای «منتجب‌نیا» و آقای «گرامی‌مقدم» و آقای «افخمی» و همه مردمی که دلشان برای ماهی ۵۰۰۰۰ صدقه‌سری جنابعالی تنگ شده‌است خوب باشد.
 چون می‌دانم که برای شما صندلی قرمز ریاست مجلس نهم از احوالات ما مهم‌تر است، ضمنا شما کارهای مهم زیادی دارید، حواس مبارک صامعه و باصره و ... جنابعالی را به گفتن احوالات خودم نرنجانم و یک‌راست بروم سر اصل مطلب:

آقای «کروبی» من و خیلی زیاد از مردم از این‌که فهمیدیم شما می‌خواهید رییس‌جمهور ما شوید و رسما کاندیداتوری خود را برای انتخابات ریاست‌جمهوری آتی اعلام نموده‌اید، خیلی خوشحال شدیم. می‌دانی چرا؟ به خیلی دلایل.

اولا همه می‌دانند شما از پیش‌رو‌ترین نیروهای این نظام هستید و هیچ مقامی حتی «دادگاه ویژه روحانیت» هم نمی‌تواند کوچک‌ترین گیری به شما بدهد. کما این‌که تاکنون نتوانسته. اما یک سری نیروی بی‌سواد مثل «اسداله بیات زنجانی»، و بی‌عرضه مثل «عبداله نوری»، و با سابقه مبارزاتی بسیار کم مثل «موسوی خویینی‌ها» که عمرا سواد و عرضه و سابقه جنابعالی را ندارند، را‌به‌را ماشین قراضه‌شان جلو ساختمان «دادگاه ویژه روحانیت» پارک است. تازه اگر هم بخواهند رییس‌جمهور شوند، عرضه رد شدن از صافی معروفه را ندارند.
نکته جالب این‌که چون خودشان چنین عرضه‌ای ندارند آمده‌اند به یک بی‌عرضه‌تر از خود «محمد خاتمی» گفته‌اند کاندیدا شود. زهی خیال باطل. از آن صافی معروف فقط یک نفر اصطلاحا اصلاح‌طلب (بین خودمان باشد من که می‌دانم شما نیستی اما پزش را می‌دهی) رد می‌شود و آن‌هم کسی نیست جز «مهدی خان کروبی».

دوما: هیچ کاندیدایی مثل شما شانس نداشته که کهنه‌کار‌ترین روزنامه دولتی ایران «کیهان» و روزنامه دوست و برادر «رسالت» این‌همه از کاندیداتوری‌اش خوشحال شوند.
 باور نمی‌کنی مطالب همین دو ماه اخیر این دو روزنامه را بخوانی باور می‌کنی.

سوما این‌که: اگرچه همه پیش‌بینی‌ها و نظرسنجی‌ها در سطح بیت و حوزه مشاوران می‌گویند که: مردم می‌خواهند آقای دکتر «احمدی‌نژاد» یک دوره دیگر باشد، اما ما همه می‌دانیم که مرد بزرگی مثل شما نه‌تنها نظر‌سنجی و پیش‌بینی و رمالی و..... را قبول ندارد، بلکه اصلا نظر را قبول ندارد. شاهد زنده می‌خواهی: مجلس ششم حضرتعالی خیلی راحت نظر اکثریت مجلس در مورد لایحه «اصلاحیه قانون مطبوعات» را به راحتی آب خوردن رد کردی. آن‌روز بعضی‌ها فکر می‌کردند شما با اصلاحیه‌اش مشکلی داری اما کور خوانده بودند که شما با اصل آن یعنی «قانون» مشکل داری.

چهارما این‌که: بعضی‌ها فکر می‌کنند شما که به این زودی فعالیت‌های انتخاباتی را شروع کرده‌ای برای ریاست‌جمهوری آینده به میدان رقابت آمده‌ای. اما بین خودمان باشد فقط من می‌دانم شما برای صندلی نمی‌دانم چه رنگی ریاست‌جمهوری ارزشی قایل نیستی و این کورس زودهنگام برای فتح سنگر «ریاست مجلس نهم» و صنلی قرمز رنگ آن است.

زیاده عرضی نیست. این‌که بعضی از بندهای نامه که می‌بایست بین خودمان باشد، چرا در این نامه سرگشاده عنوان شد خودتان بعد از ریاست برای خلایق می‌توضیحید.
الاحقر: ریگ بیابان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۸۷ ، ۱۱:۰۰
علی مصلحی