در تمام دنیا با هر عقیده و اعتقادی سرباز وطن مورد احترام است و سربازی که در راه
ایمان و وطن جان خود را از دست میدهد، مقدس و مورد احترام بیشتر. احترام به
بازماندگان قربانیانی که در راه دفاع از ناموس، خاک و وطن جان خود را از دست دادهاند،
یک نقطه اشتراک در تمام نظامهای سیاسی متکثر و متنوع دنیا است.
تمام قربانیان جنگ ۸ ساله، برای خانوادههایشان، نظام و مردم کشور مقدس
و مورد احترام هستند. بازماندگان و وابستگان به آنها هم از این احترام عمومی و
اصولی سهم دارند. در کنار این احترام و تقدس معنوی، قانون امتیازاتی را هم برای
بازماندگان این قربانیان و آسیبدیدهگان از دفاع مقدس، در سطوح و با نسبتهای
مختلف مقرر کرده است.
مثلا بستگان درجه یک و دو شهدا، جانبازان و آزادگان
از سهیه ویژهای در بین قبولشدگان کنکورهای سراسری برخوردارند. یا برای جانبازان
و آزادگان عزیز، سهمیه استخدامی و امتیازهای ویژهای در محل کار در نظر گرفته شده
است.
این مختص به ایران و بازماندگان جنگ تحمیلی نیست. در تمام کشورهای دنیا
چنین اصل مسلمی پذیرفته شده و وجود دارد.
حتی در برخی کشورهای درگیر در دو جنگ جهانی، این امتیازها، نه
فقط متعلق به نسل اول بازماندگان، بلکه به یکی دو نسل بعد از نسل اول هم تعمیم و
تسری دادهشده و هنوز با رضایت سایر شهروندان اعمال میشود.
با همه اینها اما گاهی تمرکز و تبلیغ ناشیانه بر یک اصل درست و
محترمانه، یا تلاش برای سوءاستفاده از یک امر مقدس، و توسل به امور مقدس برای
رفتار نامقدس، میتواند منجر به لوثشدن اصل تقدس امر و نتیجه برعکس شود. در
اصل احترام و تقدس و امتیازهای ویژه برای قربانیان و آسیبدیدگان و بازماندگان
جنگ و دفاع مقدس ایراد و اعتراضی ابدا وجود ندارد. اما در اینکه امتیاز چه
باشد؛ و نحوه اعمال امتیازها از یکطرف، و از طرف دیگر برتریطلبی خاص و خارج از
قاعده بعضی آسیبدیدگان و وابستگان قربانیان جنگ، و سوءاستفاده از یک قاعده مقدس
و تبدیل بعضی امتیازات به ابزاری برای اعمال اقتدار ویژه بر علیه قانون و عرف
جامعه و سلب آرامش دیگران، البته که اعتراض و ایراد اساسی وجود دارد و بدون کمترین
تردید هرگونه زیادهخواهی و زیادهروی در این زمینه، جدای از آنکه صدمات جبرانناپذیری
به منافع عالی نظام و کشور میزند، به نارضایتی عمومی شهروندان از یک قاعده مقدس و
نتیجه عکس آن قاعده در جامعه منجر میشود.
فرض کنیم انسانی به خاطر دفاع از وطن و ناموس و خاک
کشورش، داوطلبانه به مقابله با دشمن متجاوز شتافته و در این راه مقدس جان خود را
از دست داده باشد. حالا اگر فرزند همین شهید یا یکی از بستگان او با استفاده از
عنوان مقدس شهید، به اقداماتی دست بزند که نتیجه آن سلب آسایش و آرامش شهروندان و
ناموس همین آب و خاک شود، قطعنا این رفتار با هدف مقدس شهیدی که از جانش برای حفظ
این ناموس و این آب و خاک گذشته در تناقض آشکار است.
حدود دو سال پیش، حضرت آیتالله جوادی عاملی مفسر کمنظیر قرآن و
استاد بلندمرتبه حوزه علمیه، نسبت به شادمانی مقابل سفارت عربستان در ایران در
زمانیکه ولیعهد این کشور از دنیا رفته بود اعتراض کرده و آن رفتار را خلاف توصیههای
اخلاقی دین اسلام معرفی کرده بود. وقتی این رفتار آنگونه مورد اعتراض فقیه و حکیم
متاله قرار میگیرد، تکلیف حمله به سفارت و آتشزدن و ایراد خسارت به اموال آن به
طریق اولی مشخص است.
با این وصف آیا کسی به صرف اینکه فرزند یا برادر شهید باکری، شهید نظری،
شهید تندگویان یا هر یک از شهیدان این کشور است، این حق را دارد که به سفارت یک
کشور که در پناه تضمینهای قانونی بینالمللی در این کشور دایر شده و دولت ایران
ضمانت حفاظت آن را سپرده، حمله کند و از رهگذر این بیقانونی مانع از آرامش و
آسایش شهروندان و ناموس این کشور شود؟
متهم اصلی حمله به سفارت عربستان برای اثبات اینکه
رفتارش گناه نبوده، در دادگاه به وابستگی خود به چندین شهید و جانباز دفاع مقدس
استناد کرده است.
بهراستی توصیه کدام شرع و کدام قانون و وصیت کدام شهید
حقیقتبینی، انجام رفتاری است که خسارتهای کلان آن متوجه تکتک شهروندان یک کشور
شود؟
اگر حرمت امامزاده با متولی است، حفظ حرمت مقام شهادت و
احترام بازماندگان واقعی شهدا هم به طریق اولی قبل از هرکس دیگری با خانواده
شهداست.
چه تعداد آدم بیاصل و بیریشهای که برای گرفتن حقوقهای
نجومی و زندگیهای اشرافی و خندیدن به ریش بازماندگان ایثارگران و خانوادههای
معظم شهدای دفاع مقدس، از این بیتوجهی عدهای اندک از خانواده بزرگ ایثار و
شهادت، سوءاستفاده کرده و با ریاکاری، نیات پلید خود را زیر چفیه مقدس شهدا
پنهان کردند و سرمایه این کشور را به یغما بردند. عده بسیار زیادی که نه در جنگ
سهمی داشتهاند و نه در انقلاب، اما بیقانونی و لوثکردن امور مقدس شهادت و دفاع
مقدس توسط عده بسیار قلیلی ار میان هزازان خانواده ایثارگر و شهید راه را برای
تخلف اینها هموار کرد.