وقتی «کدخدایی» سخنگوی آقای «جنتی» میشود
در همه دنیا همه چیز آدابی دارد، سوادی دارد، تجربهای را باید آموخت، اطلاعاتی را باید کسب کرد. نهایتا اینکه در هر فن و علمی خاصی باید پس از کسب مهارتهای لازم در حوزه آن فن یا علم، بسترهای تجربهاندوزی و شاگردی و پادویی را برای خود فراهم نموده، پسآنگاه وارد بازار کار و فعالیت و قبول مسؤلیت شد.
اگر در هر مرحله از این پروسه، سستی، کاهلی و یا بیدقتی صورت پذیرد، آینده کاری و حرفهای انسان با مخاطره روبهرو خواهد شد.
اینها البته مربوط به جوامع متمدن و پیشرفته است که برای تخصص و تعهد هم پای هم ارزش قائلَند و چنانچه مسؤلیتی به شخصی با وجود داشتن اسنادی موید تخصص و تعهد توامان واگزار شد و در مرحله اجرا و عمل مشخص شد که تخصص او با مدرک ارائهشده مطابقت ندارد، لاجرم عذر ایشان خواسته شده و کل خسارات احتمالی ناشی از این تقلب از او دریافت میشود.
«روابط عمومی» که از شاخههای شناختهشده علوم مدرن معاصر میباشد نیز از این قاعده مستثنی نیست و نهتنها مستثنی نیست که باید متولیان امور اطلاعرسانی و روابط عمومی در تمام ارگانها با توجه به حساسیت حوزه کاری، حتما تخصصهای لازم برای این حوزه را فراگرفته باشند.
قاعده کلی آناست که مسؤل روابط عمومی یا سخنگوی یک نهاد مشخص فقط مسئولیت پاسخگویی در مورد نوع کار، شرایط، اخبار، شبهات و ... و یا سؤالات درباره همان نهاد را بر عهده داشته و برای حفظ موقعیت عمومی و جایگاه برتر آن نهاد در اجتماع از هرگونه واردشدن در بحثهای جانبی و یا مربوط به مسائل دیگر خودداری نموده و چنانچه در یک جلسه پرسش و پاسخ عمومی مسؤل یک نهاد توسط نمایندگان افکار عمومی به چالشی که به حوزه کاری نهاد متبوع وی ربط مستقیم ندارد، اما ایشان از آن اگاهی دقیق دارد هم کشانده شد، رندانه از پاسخ امتناع کرده و دریافت پاسخ را به مسئول روابط عمومی نهاد یا شخص ثالث ارجاع میدهد.
حتی در بعضی موارد مسؤلین روابط عمومی اگر احساس کنند پاسخشان به یک سؤال ممکن است آبروی نهاد و یا موسسه مربوط را با چالش جدی روبهرو کند، با رندی خاصی جواب را به کسب اطلاع دقیق از مسؤلین موسسه موکول میکنند.
اگرچه این رفتار در منظر افکار عمومی تعبیر به فرار از پاسخگویی میشود و بدون مشکل نیست، اما به هر جهت بهتر از پاسخی است که مشکلات بزرگتری را برایشان بهدنبال داشته باشد.
در اکثر کنفرانسهای خبری، خبرنگاران رسانهها سخنگویان رسمی و مسؤلین روابط عمومی را درباره رفتار و اظهارنظرهای حقیقی اشخاص حقوقی سؤالپیچ میکنند و سخنگویان و مسؤلین روابط عمومی هم با یک پاسخ مشخص و ساده که «این سؤال را از خود شخص بپرسید» خود و موسسه یا نهاد را درگیر رفتار درست یا اشتباه شخصی یک عضو موسسه نمیکنند.
مقدمه طولانی شد اما میارزد به اینکه بدانیم چهقدر مسؤلیتها در کشور ما به افراد غیرمتخصص یا ناآگاه و متاسفانه کوتوله سپرده میشود، و چه خسارتهای بزرگی که ار ناحیه این بیدقتی متوجه سرمایههای عمومی کشور نمیشود.
چنانچه اطلاع دارید آقای «احمد جنتی» دبیر «شورای نگهبان» در یک اجتماع عمومی ادعایی را در رابطه با در دستداشتن سندی مطرح نمودند که براساس آن ادعا شد که دول خارجی به آنچه که او «سران فتنه» مینامد مبلغ کلانی کمک مالی نموده و قرار بودهاست که مبلغ بسیار سنگینتری را بعدا پرداخت نمایند.
در این ادعا اگرچه به نام کشور خاصی که تامینکننده مبلغ موردنظر آفای «جنتی» باشد، اشارهای نشده، اما کشور «عربستان سعودی» به واسطهگری در این معامله متهم شدهاست. اتهامی که میتواند عواقبی را برای دیپلماسی و روابط خارجی ما در نگاه کلان و همچنین با کشور موردنظر بهدنبال داشته باشد.
بهدنبال این ادعا «مهدی کروبی» کاندیدای معترض به نتایج انتخابات خود را در جایگاه متهم احساس و بلافاصله با ادبیات تند و شدیدی به این اظهارات واکنش نشان داد.
چند روز بعد از واکنش شدید «کروبی» حزب «مشارکت ایران اسلامی» نیز با صدور یک بیانیه رسمی خواستار تحقیق و تفحص قوه قضاییه درباره اظهارات «جنتی» شد.
در اظهارنظرهای شخصیتهای رسمی نیز به طنز و تمسخر از این اظهارات و سخنان یاد و سرانجام «میرحیسن موسوی» و «مهدی کروبی» علیرغم آنکه مشخص بود که مراجع رسمی تقلید هیچ واکنش قابلتوجهی نخواهند داشت، در نامهای مشترک به عنوان مراجع معروف تقلید از آنها خواستند که نسبت به رفتار آقای «جنتی» و خصوصا اظهارات اخیر ایشان موضع گرفته و مانع از آبروریزی بیش از پیش روحانیت شوند.
امروز و پس از آن واکنشها نوبت آقای «کدخدایی» سخنگوی شورای نگهبان بود که در نشستهای خبری موسمی تعریفشده خود به سؤالات نمایندگان رسانههای خبری و مطبوعات در مورد «شورای نگهبان» پاسخ دهد و چنانچه پیشبینی میشد اکثر خبرنگاران و نمایندگان مطبوعات علاقهمند به شنیدن نظر سخنگوی آن شورا درباره اظهارات جنجالی دبیر شورا بودند. کاری که به هیچ عنوان در چارچوب وظایف او نیست و سخنگوی شورای نگهبان وظیفه پاسخگویی به اظهارات شخصی اعضا آن را ندارد، و چنانکه از آن اطلاع هم دارد و دادن اطلاع هم زیانی را متوجه شورای نگهبان نمیکند؛ شرایط کاری و عرف رفتاری مسؤلین روابط عمومی و سخنگویان ایجاب میکند که سخنگو، آدرس گوینده را به سؤالکننده داده و از او بخواهد که جواب این سئوال را از آقای «جنتی» بخواهید.
اما با کمال تعجب ایشان در پاسخ به سؤال یک خبرنگار در مورد آن اظهارت، پس از آنکه پاسخ را به آقای «جنتی» محول کرد، بلافاصله نسبت به اظهارات ایشان موضع مثبت گرفته و در یک خطای آشکار رفتاری، سرنوشت اظهارات سؤالبرانگیز و غیراخلاقی او را به آبروی «شورای نگهبان» گره زده و شان سخنگویی خود را در حد وکیلمدافع شخصی آقای «جنتی» پایین آورده و اظهار داشت:«آیتالله جنتی نیز حتما اسنادی در این خصوص داشته است و هر زمان به جرم افرادی که مقابل نظام ایستادهاند رسیدگی شود، اسناد دریافت کمکهای میلیاردی نیز به دادگاه ارائه خواهد شد.»
این خطای آشکار ضمن آنکه بیاطلاعی آقای سخنگو را از چهارچوب کاری و عرف رفتاری یک سخنگو افشا مینماید، عملا ثابت مینماید که ایشان از مسائل حقوقی نیز اطلاع درستی ندارند و اطلاع ندارند که با فرض محال صحت فرمایشات آقای «جنتی» و وجود اسناد دقیق و غیرقابل خدشه، چنانچه آن اسناد در یک دادگاه رسمی مورد بررسی و کارشناسی دقیق قرار نگرفته و مجرمی برای آن ثابت نشدهاست، اظهار آن در مجامع عمومی خلاف قانون است.
حالا بهتر است شما هم خبر داشته باشید که ایشان و آقای «جنتی» از شورایی حقوق میگیرند که وظیفهاشان نگهبانی از قانون است.