هاشمی اصرار برخطا تا آخرین سنگر
«هاشمی»، اصرار بر خطا تا آخرین سنگر
آقای «احمدینژاد» در این زمینه شاگرد کوچک ایشان است. باور کنید اگر آقای «احمدینژاد» در سخنان محیرالعقولش به آقای «هاشمی» و دولت او کاری نداشت، تمام خطبههای نماز جمعه ایشان تبدیل به تعریف و تمجید از دولت وی و دستاوردهای علمی و فنی و... خصوصا در عرصه هستهای میشد.
«هاشمی» ۳۰ سال اینگونه ریس بوده است. همانگونه که در دولتش، کسی اجازه احترام گذاشتن به مردم و عذرخواهی و استعفا پیدا نکرد، خودش هم اینکار را بلد نیست. برای «هاشمی» ریاست بر «مجلسخبرگان» و «مجمع تشخیص مصلحت نظام» و «دانشگاهآزاد» و... از هر چیز مهمتر است. از خون «سیدعلیموسوی»، از حصر «میرحسین» و «کروبی» و زندان و شکنجه شدن «حمزهکرمی». اینها برای «هاشمی» در درجه دوم اهمیت هم نیست.
اینها اگر کمترین اهمیتی برای هاشمی داشت. بلافاصله بعد از کودتای انتخاباتی خرداد ۸۸ و در اعتراض، همچون شیخشجاع، از تمام مناصب دولتی استعفا میداد.
نتیجه تهدید به استعفای آن قابل تصور است. عقبنشینی حسابی رهبر درمقابل او. اما چون برای او اهمیت نداشت، از این اهرم فشار استفاده نکرد و ماند تا یکی یکی، در حالی که باور نمیکرد از تمام سمتها برکنار شود و تمام اهرمها را از دست بدهد.
این سمتها بعد از آن اتفاقات، برای او، نه تنها نانی نداشت، بلکه به راحتی نشان داد که «هاشمی» فرصتطلب خوبی هم نیست.
شکی نیست که مجموعه حاکمیت طی سه سال گذشته، جنایاتی مرتکب شدهاند که با روشنتر شدن ابعاد آن در آیندهای نزدیک، هرکس دستی از دور هم بر آتش این حاکمیت داشته، شرمسار خودش خواهد بود. خنک آن قوم که چنین روز و روزهایی را پیشتر از این پیشبینی نموده و برای خود کنج حصر و زندانی خریدند تا فردای روزگار شرمنده مردم و تاریخ و سرافکنده روزگار نباشند.
آخرین اهرم فشار و تکیهگاه «هاشمی»، نماینده تامالاختیار و جانشین اصلی و کپی برابر اصل اوست که با چمدان اطلاعات ایشان در لندن درس حقوق میخواند تا در موقع لزوم و ظاهرا روز مبادا چمدان خود را بگشاید.
چمدان جادویی اطلاعاتی که «هاشمی» به انتظار معجزه آن، آرام نشسته است، اما خبر ندارد که محتوای آن چمدان خیلی پیشتر از اینها سوخته و از درجه اعتبار ساقط شدهاست.
همانگونه که امضای ایشان پای حکم ریس جدید دانشگاه آزاد.(+)
پانوشت:
۱ـ اخلاق خدایان- دکترعبدالکریم سروش - مقاله آزادی چون روش- انتشارات حکمت تهران ۱۳۸۴(+)