وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

 گفته می‌شود در دامنه دو کوه بلند، دو آبادی بود که یکی «بالاکوه» و دیگری «پایین‌کوه» نام داشت. چشمه‌ای پر آب و خنک از دل کوه می‌جوشید و از آبادی بالاکوه می‌گذشت و به آبادی پایین کوه می‌رسید. این چشمه زمین‌های هر دو آبادی را سیراب می‌کرد.
 روزی ارباب بالا‌کوه به فکر افتاد که زمین‌های پایین‌کوه را صاحب شود. پس به اهالی بالاکوه رو کرد و گفت: «چشمه آب در آبادی ماست، چرا باید آب را مجانی به پایین‌کوهی‌ها بدهیم؟ از امروز آب چشمه را بر ده پایین‌کوه می‌بندیم.»
 یکی دو روز گذشت و مردم پایین‌کوه از فکر شوم ارباب مطّلع شدند و همراه کدخدایشان به طرف بالا‌کوه به راه افتادند و التماس کردند که آب را برایشان باز کند. اما ارباب پیشنهاد کرد که یا رعیت او شوند یا تا ابد بی‌آب خواهند ماند و گفت: «بالاکوه مثل ارباب است و پایین‌کوه مثل رعیت. این دو کوه هرگز به هم نمی‌رسند. من ارباب هستم و شما رعیت!»
این پیشنهاد برای مردم پایین‌کوه سخت بود و قبول نکردند. چند روز گذشت تا این‌که کدخدای پایین‌کوه فکری به ذهنش رسید و به مردم گفت: بیل و کلنگ‌ِتان را بردارید تا چندین چاه حفر کنیم و قنات درست کنیم. بعد از چند مدت قنات‌ها آماده شد و مردم پایین‌کوه دوباره آب را به مزارع و کشت‌زار‌هایشان روانه ساختند. زدن قنات‌ها باعث شد که چشمه بالاکوه خشک شود.
این خبر به گوش ارباب بالاکوه رسید و ناراحت شد. اما چاره‌ای جز تسلیم‌شدن نداشت؛ به همین خاطر به سوی پایین‌کوه رفت و با التماس به آن‌ها گفت: «شما با این کارتان چشمه ما را خشکاندید، اگر ممکن است سر یکی از قنات‌ها را به طرف ده ما برگردانید.»
 کدخدای پایین‌کوه با لبخند گفت: «اولاً؛ آب از پایین به بالا نمی‌رود، بعد هم یادت هست که گفتی: کوه به کوه نمی‌رسد؟ تو درست گفتی: "کوه به کوه نمی‌رسد، اما آدم به آدم می‌رسد."»
منبع وبلاگ ریزبین با تصرف و تغییر

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۴ ، ۰۴:۲۱
علی مصلحی

به حریم خصوصی احترام بگذاریم

يكشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۱ ب.ظ

«ابراهیم نبوی» با شوخی و جدی بازی شترمرغی می‌کند. نه می‌شود فهمید کی با شوخی حاضر است بپرد، نه کی با جدی حاضر است بار ببرد. این درست نیست. این رویه خطرناک است. شاید «نبوی» اداعا کند که دست خودش نیست و آن‌قدر زیاد و پشت سر هم طنز نوشته که ناخواسته رگه‌هایی از طنز به ادبیات جدی و نوشته‌های مورد استناد او وارد می‌شود. شکی نیست. حق با اوست. ولی می‌شود و حتما باید آدم وسواس بیش‌تری در حوزه‌ای که می‌تواند منجر به سلاخی فضیلت‌ها شود، به خرج دهد.
 
«نبوی» به‌تازه‌گی در واکنش به استعفای «مهدی کوچک‌زاده» چهره جنجالی و خبرساز مجلس نهم، مطلبی نوشته که مشخص نیست طنز است یا جدی. اما هر چه باشد در این نوشته از حدود اخلاق و فضیلت‌ خارج شده و به حریم خصوصی و شخصی فردی ورود غیراخلاقی و غیرشرعی کرده است.

این‌که «کوچک‌زاده» با سکوت، یا جار و جنجال، حضور یا غیبت، ادب یا توهین، یا هر شکلی دیگر در طول دوران نمایندگی خود به ملت ایران و نسلی که وی در دوران آن‌ها نماینده بوده خیانت کرده، جای تردید نیست.
نیز شکی نیست که نتایج خیانت «کوچک‌زاده» و امثال «کوچک‌زاده» شامل حال نسل‌های بعدی هم خواهد شد.
با این همه اما خیانت عمومی او در مقام یک وکیل پارلمان، ربطی به شخصیت فردی و حریم خصوصی او ندارد و او از آن حیث که انسان است می‌تواند گناه و خطاکار در حوزه فردی و در چهارچوب شخصیت و خانه و خانواده خود باشد و از این حیث ربطی به «ابراهیم نبوی» و مخاطبان او ندارد که ایشان می‌ می‌خورد یا گلاب! نماز می‌خواند یا آواز غنایی! خواب است یا بیدار... الخ.

اگر یاد بگیریم که انسان‌ها حق دارند در حریم خصوصی و شخصی خود آزاد باشند، و اگر خطا و گناهی کردند که نتیجه آن متوجه عموم نیست، حتما و حتما در روزی که به نام «یوم‌الحساب» نام‌گذاری و تعریف شده، به حساب آن‌ها رسیدگی خواهد شد و آن‌و قت هم مسؤل رسیدگی من و «ابراهیم نبوی» و دیگران نیستم و خدا هست، شاید قسمت عمده‌ای از مشکلات ما دست‌کم در حوزه اخلاق مرتفع خواهد شد و پس آن‌گاه بستر آرامش را می‌شود روی این توجه و اعتبار پهن کرد.

یک نکته تکمیلی هم برای آن‌ها که احتمالا ان‌قلت بیاورند که همه زندگی و تفکر کوچک‌زاده و امثال‌هم در سرک کشیدن به زندگی خصوصی دیگران گذشته، بگویم که دلیل نمی‌شود چون دیگران بد هستند ما هم بد باشیم و دلیل نمی‌شود چون دیگران بلایی سر ما آوردند، ما هم مجاز باشینم آن بلا بر سر آن‌ها یا دیگران بیاوریم.

پی‌نوشت: بعد از انتشار مطلب متوجه شدم نوشته ابراهیم نبوی مال الان نیست و مال ۱۰  سال پیش است و در واکنش به استعفای این‌روز‌های  «کوچک‌زاده» نوشته نشده.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۴ ، ۱۴:۴۱
علی مصلحی

با دروغ همراه نشویم

يكشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۴ ق.ظ

وب‌سایتی با عنوان «خبرگزاری ایرانشهر» روز گذشته در خبری همراه با انتشار چند عکس نیمه‌عریان از یک زوج جوان در کشوری غیر از ایران، مدعی شد که این عکس‌ها متعلق به دختر یکی از فرماندهان عالی‌رتبه سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران است.

 بلافاصله دو سایت که یکی عمر و اعتبارکی در بین رسانه‌ها دارد و دیگری نورسیده است و هنوز زبانش برای سنجش اعتبار باز نشده، با ذوق‌زدگی عکس و خبر را باز نشر نمودند.

 در یک نگاه ساده می‌شد با احتمال بسیار بالا حدس زد که این عکس‌ها با آن اندازه از عریانی نزد دختر، نمی‌تواند متعلق به فرزند یک فرمانده عالی‌رتبه و مشهور سپاه باشد. نه این‌که چنین چیزی ممکن نباشد ــ  که هست ــ اما بسیار بعید و دور از ذهن.
با این توصیف پیش از توجه به توصیه‌ و مرام‌نامه‌های رسانه‌ای، عقلانی‌ترین رفتار آنست که آدم نسبت به صحت این خبر و عکس، اندکی تردید به خرج داده و در بازنشر آن کمی تامل کند و دنبال اعتبار منبعی باشد که خبر را منتشر کرده و اگر اعتبار منبع تایید شد، احتمال خطا در منابع معتبر را هم لحاظ کند و باز هم اندکی بیشتر در بازنشر تامل و تردید کند.

همه این تاملات را موخر بر اصلی اساسی و ارزش‌مند که معتقد است باید به حریم خصوصی شهروندان احترام گذاشت عرض می‌کنم و با این پیش‌فرض بحث می‌کنم که بازنشرکنندگان اصلا نمی‌خواهند به این اصل اخلاقی توجهی داشته باشند، والا با قبول و توجه به این اصل بحث من به قول فلاسفه «از حیز انتفاع ساقط است.»
 
با این همه اما منتشر‌کننده اولیه عکس و خبر، بدون کم‌ترین توجه به اصول حرفه‌ای رسانه و خبر، خبر و عکسی را منتشر کرده بود که یا در صحت آن تردید داشت، یا با شیطنت و با نیت سوء و به قصد تخریب شخص، سازمان یا نظام سیاسی عکس و خبر کذبی را منتشر کرده بود.

بازنشرکنندگان ثانویه هم نه عنایت مختصری به عقلانیت نشان داده بودند، نه به اصول مرام‌نامه رسانه‌‌‌ای و خبر را بازنشر کرده‌اند.

 به فاصله کم‌تر از یک روز سایت خبرگزاری ایرانشهر، بدون کم‌ترین توضیح، اصلاحیه یا عذرخواهی از مخاطبین یا سوژه مورد بحث، عکس و خبر را از خروجی خود حذف کرده‌استَ. اما عکس در یک رسانه و عکس و خبر به نقل از ایرانشهر در رسانه دیگر موجود است و حالا از منابع ثانویه کپی، بازنشر و دست‌به‌دست می‌شود.

حالا رسانه‌های جاعل منتشرکننده این دروغ پیش از همه در چاهی گرفتار می‌شوند که خود برای دیگران کنده بودند. اما در این فقره آن‌ها که بهعمق چاه سقوط می‌کنند، تنها رسانه‌های جاعل و دروغ‌ساز و بازنشکنندگان نیستند، در چنین شرایطی همه آن‌ها که در مخالفت با شخص، سازمان یا نظام سیاسی با جاعلان همداستان هستند، اما به قواعد اخلاقی وفادارند نیز در خطر سقوط به چاه قرار دارند.
 برای جلوگیری از خطر این‌گونه رسانه‌ها، گروه‌ها و افراد، باید با مشاهده چنین جعلیاتی، بلافاصله آن‌را تکذیب و توصیه عمومی کرد که از بازنشر آن خودداری شود.

جدای از زیان سیاسی چنین اشتباهاتی برای یک جریان سیاسی خاص، کم‌ترین زیانی که از این دروغ‌سازی‌ و شایعه‌پراکنی‌ها متوجه جامعه می‌شود، لطمه‌خوردن اعتماد عمومی جامعه در نگاه کلان و افزایش ریسک اعتماد نزد همه شهروندان در تعامل با یک‌دیگر، و در نتیجه کندی کنش مثبت اجتماعی است. رخوت و افسرگی عمومی و اجتماعی همه جامعه را فرا می‌گیرد و ترمیم چنین وضعی زمان و هزینه بسیار می‌برد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۴ ، ۰۲:۴۴
علی مصلحی

از حول «خبر» در دام «شایعه» نیفتیم

يكشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۵۸ ق.ظ
تلاش رسانه‌ها برای این‌که اولین باشند و خبر دست اول را زود‌تر از سایر رسانه به دست بیاورند و منتشر کنند، به ذات رسانه برمی‌گردد و رسانه‌ای که به این نکته ذاتی بی‌توجه یا کم‌توجه باشد، به سادگی در گردونه رقابت با سایر رسانه‌ها کم‌آورده و پرونده‌اش بسته می‌شود. این خصلت ذاتی هیچ عیبی هم فی‌نفسه ندارد مگر آن‌که ملاحظات دیگری در کار باشد.

 اما با این‌همه رسانه‌های معتبر و بزرگ همیشه تلاش می‌کنند این سرعت در انتشار خبر و اولین رسانه و منبع سایر رسانه‌ها بودنشان، حتما با فاکتور «دقت» و «صحت» هم توام و همراه باشد. بنابراین اگر خبری را دریافت کردند که نیاز به تایید بیشتری داشت، کمی در انتشار آن تامل می‌کنند و در فاصله این تامل، به سرعت با یکی دو منبع تماس می‌گیرند تا صحت خبر دریافتی برایشان محرز شود، پس آن‌گاه اقدام به انتشار خبر می‌کنند.

تردیدی نیست از آن‌جا که عالم رسانه با مدیریت انسانی سروکار دارد، طبعا از خطاهای انسانی هم به دور نیست و با لحاظ کردن وسواس و دقت‌ فراوان، بازهم هراز گاهی، گاف یا خطا گریزناپذیر است و البته راه اصلاح آن‌هم تعبیه شده که باید بلافاصله خبر اشتباه یا شایعه منتشر شده را اصلاح کرد و برای مخاطب توضیح داد و او را از اشتباه بیرون آورد.

 با همه این‌ها اما بعضی وقت‌ها خطاهایی اتفاق می‌افتد که نه ناشی از خطاهای متعارف انسانی در نقل و دریافت خبر، که از «از حول حلیم در دیگ افتادن» خبر می‌دهد واین مدل خطا یا گاف، بیش از یک خطای متعارف می‌تواند با آبروی رسانه بازی کند.

تابناک ساعت ۵۰: ۱۹ عصر پنج‌شنبه ۲۸ آبان‌ماه در خبری با عنوان «قتل قهرمان پرورش اندام کشور تایید شد»، به نقل از بخش ورزشی خود خبری را تایید کرد که به گفته‌‌ همان گزارش «مورد تردید قرار گرفته بود» و حالا این رسانه ادعا می‌کرد تردید‌ها برطرف شده و خبر تایید می‌شود.

 گذشته از تایید خبر یک قتل، تابناک در چکیده‌ای که در پیشانی خبر خود برای این اتفاق نوشته بود مدعی شد: «بابک محمدی اهل سنندج که غیر از ورزش حرفه‌ای، خوانندگی هم می‌کرد دیروز به قتل رسید.» این یعنی این رسانه در فاصله آن تردید تا این تایید، اندکی هم در مورد پیشینه شخصیت مقتول کسب اطلاع کرده و آن تایید و این اطلاع نمی‌تواند از منبعی موهوم کسب شده باشد.

بلافاصله تعداد قابل توجهی از رسانه‌ها با توجه به ارزش هیجانی و خبری این خبر و تایید، خبر را به نقل از تابناک پوشش دادند.

 تنها ۶ ساعت پس از انتشار این خبر، ایسنا در ۲۳: ۲ دقیقه بامداد جمعه در تکذیبه‌ای بر این خبر، گزارش داد که نه تنها «بابک محمدی» به قتل نرسیده، بلکه اصلا در میان قهرمانان پرورش اندام کشور، قهرمانی به این نام وجود ندارد و عکس قهر‌مان پرورش اندامی که با نام جعلی «بابک محمدی» منتشر شده، عکس «علی اکبری» یکی از ورزشکاران پرورش اندام است که در سلامت کامل به‌سر می‌برد.

 این‌که تابناک ورزشی از چه منبعی تاییده خبر قتل یک قهرمان پرورش اندام را می‌گیرد، و چه منبعی برای تابناک توضیح می‌دهد که این قهرمان علاوه بر ورزش حرفه‌ای خوانندگی هم می‌کرده و با توجه به این‌که پیرامون یک قهرمان ورزشی آن‌همه منبع موثق برای تایید یک خبر مردد یا شایعه آن‌هم خبری که به حیات و ممات یک انسان ربط دارد وجود دارد، و همه آن منابع در دسترس رسانه‌‌ی معتبری چون تابناک هست و این رسانه به جای مراجعه به آن‌ها به منبعی که نه تنها موثق نیست که تخیل و توهمات شبیه به چاخان هم دارد مراجعه می‌کند، پرسش‌هایی است که باید تابناک به آن پاسخ بدهد.

 انتشار چنین اخباری، بدون توجه به مراتب دقت و صحت آن، جدای از لطمه زدن به آرامش جامعه، اعتماد مخاطبین نسبت به اعتبار رسانه را به شدت کاهش داده و دچار لطمه‌ای می‌کند که ترمیم آن اگر ممکن باشد با فرصت و هزینه بسیار همراه است.

می‌توان رسانه اول بود. می‌توان مبنع برای بسیاری از رسانه بود و سریع‌تر از اغلب رسانه‌ها به اخبار دست یافت و منتشر کرد. اما اندکی دقت و تامل در تایید اخبار، سرمایه عظیمی برای اعتبار رسانه و اعتماد مخاطب فراهم می‌کند.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۴ ، ۰۶:۵۸
علی مصلحی

جهل سهم من، دانایی مال تو

دوشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۳۴ ق.ظ

می‌گویند مردی بازرگان، (پوزش) خری را به‌زور می‌کشید. در مسیر به دانایی رسید.
دانا پرسید: چه بر دوش خَر داری که سنگین است و راه نمی‌رود؟
 بازرگان پاسخ داد: یک طرف گندم و طرف دیگر ماسه.
 پرسید: جایی که می‌روی ماسه کم‌یاب است؟
بازرگان پاسخ داد: خیر، به منظور حفظ تعادل طرف دیگر ماسه ریختم.

دانا ماسه را خالی و گندم را به دو قسمت تقسیم کرد و به بازرگان گفت: حال خود نیز سوار شو و برو به سلامت.

بازرگان وقتی چند قدمی به راحتی با خَر خود رفت، برگشت و از دانا پرسید: با این همه دانش چه‌قدر ثروت داری؟
دانا پاسخ داد: هیچ...
بازرگان شرایط را به شکل اول باز گرداند و گفت: من با نادانی خیلی بیشتر از تو دارم، پس علم تو مال خودت و شروع کرد به کشیدن خَر و رفت...
منبع: شبکه‌های اجتماعی با اندکی تغییر

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۴ ، ۰۰:۳۴
علی مصلحی

این شعر

پنجشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۲۷ ب.ظ

باران آمد
این شعر در باران آمد
این شعر بدون چتر در باران آمد
در دست این شعر یک سبد بود
در سبد این شعر نور بود و روشنی
و گرما و کلمه
***
باران آمد
 این شعر در باران رفت

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۴ ، ۲۱:۲۷
علی مصلحی

من ماه نیستم

جمعه, ۲۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۴۴ ب.ظ

ماه به همه وعده‌هایش وفا می‌کند
روشن است در شب
و خاموش در روز
به احترام خورشید
من به احترام تو
خاموش نمی‌شوم
نه این‌که تو خورشید نباشی
من ماه نیستم
ولی به همه وعده‌هایم وفادارم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۴ ، ۱۳:۴۴
علی مصلحی

و چشم...

جمعه, ۱۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۵۰ ب.ظ

درس زیاد می‌خواندم
 و هرجایی که مهم بود
 زیرش با یک مداد
خط می‌کشیدم
 «قانون اول نیوتون»
همیشه یکی از سوال‌های امتحانی بود
 قانون جاذبه هم
گفتم جاذبه
 یاد چشم‌های مادرم افتادم
 یاد چشم‌های بی‌بی
 یاد چشم‌های تو
 و چشم...
عضو مهمی‌ست
 اگرنه، زن‌ها آن‌قدر با دقت رو به آینه زیرش با مداد خط نمی‌کشیدند...

حمید جدیدی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۴ ، ۱۵:۵۰
علی مصلحی

کاهش محصول ذرت در نتیجه قهر مش مراد و برادرش

پنجشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۱۳ ق.ظ

سهل‌انگاری در پژوهش دانشگاهی

یکی از دانشیاران دانشگاه آزاد همدان، با هدف ترغیب دانشجویان به فعالیت‌های علمی و پژوهشی، به دانشجویان توصیه می‌کند مقاله ای را برای یک کنفرانس تهیه و ارسال کنند.
 البته این استاد در نظر داشت شیوه‌ی تنظیم مقاله و هم‌چنین تهیه چکیده مقاله را در فرصتی مناسب به دانشجویان آموزش دهد، اما با خبر می‌شود دانشجویان چکیده مقاله را تهیه کرده و به دبیرخانه همایش ارسال کرده‌اند که البته مقاله‌شان هم پذیرفته شده است.
 استاد از پذیرش خلاصه مقاله ها متعجب می‌شود و از خود می‌پرسد آیا کسی این چکیده‌ها را می‌خواند و آن‌ها را ارزیابی می‌کند یا خیر؟ به همین دلیل تصمیم می‌گیرد با نامی مستعار چکیده مقاله‌ای را به این کنفرانس بنویسد. او در بخشی از چکیده مقاله‌اش نوشت: " ابزارهای پژوهش شامل مقایس هم‌نوایی منوچهر و محمود و همچنین پرسش‌نامه چندوجهی سنجش تصمیم‌گیری مش مراد و همسرش هستند. نتایح تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد قهر بودن مش مراد با برادر بزرگ‌ترش می‌تواند به صورت معناداری کاهش محصول ذرت را به دنبال داشته باشد.
بر اساس یافته‌های این پژوهش می‌توان این‌گونه نتیجه‌گیری کرد چنان‌چه این مقاله پذیرش بگیرد، نشان‌دهنده این است که شما هدفی جز کلاه‌گذاشتن بر سر دانشجویان بخت برگشته را ندارید. همچنین نشان‌دهنده به ثمر نشستن زحمات چند ساله اخیر وزارت علوم است! باید گریست به حال این وضعیت که چنگیز و تیمور هم به این عمق، زخمی بر پیکره این مرزوبوم نزدند ".
همان‌گونه که استاد حدس می‌زد، این مقاله هم پذیرش گرفت چون هیچ کسی واقعا این چکیده مقاله‌ها را نمی‌خواند
.
روزنامه شرق، پنجشنبه 16 مهر 1394

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۴ ، ۰۳:۱۳
علی مصلحی

 چهار روز از برگزاری یک جشنواره ورزشی در سطح ملی در کاشان می‌گذرد و در تمام این چهار روز وب‌سایت اداره ورزش و جوانان کاشان، تنها به پوشش خبر برگزاری این تورنمت ملی در روز اول اکتفا کرده و دیگر خبری از سایر اتفاقات اصلی این جشنواره در این سایت نیست.

آخرین خبر وب‌سایت اداره ورزش و جوانان شهرستان کاشان، که شنبه ۲۸ شهریور ساعت۱۶: ۹ بر روی این سایت قرار گرفته، خبر میزبانی کاشان برای برگزاری دومین دوره مسابقات فوتسال روستاییان کشور است که در‌‌ همان روز شنبه آغاز شده و تا کنون سه روز از برگزاری بازی‌های آن سپری شده است، اما از آن تاریخ تا کنون از سه روز برگزاری این جشنواره قابل‌توجه و مهم در نوع خود و نتایج بازی‌های انجام شده، در این سایت هیچ خبری نیست.

این کم‌کاری غیر قابل توجیه در شرایطی صورت می‌گیرد که روابط عمومی اداره یادشده، طی چند سال گذشته برنامه‌ای برای ارسال خبر به رسانه‌های شهری و کشوری نداشته و در پاسخ به تقاضای رسانه‌ها برای ارسال خبر، آن‌ها را به وب‌سایت اداره ارجاع می‌داده است.

 موضوع از جایی اهمیت خاص پیدا می‌کند که مخاطبین اخبار ورزشی میزبان بالایی در بین کاربران اخبار رسانه‌‌ها دارند و مدام برای دنبال‌کردن اخبار ورزشی مورد علاقه خود، به رسانه‌ها مراجعه می‌کنند.

از طرفی در شرایطی که کاشان با افتخار میزبان تعداد قابل‌توجهی ورزش‌کار از سراسر کشور است و هواداران این تیم‌ها در شهر مبدا، به منظور دریافت اخبار بازی‌های هم‌شهریان خود، بنابر قاعده رسانه‌های شهر مقصد و میزبان را چک می‌کنند، این قصور ضمن آن‌که می‌تواند شایستگی کاشان برای میزبانی این رقابت‌ها را زیر سؤال ببرد و در درازمدت نیز نمره منفی در شایستگی کاشان برای میزبانی سایر رقابت‌های ورزشی منظور شود، به اعتبار رسانه‌های کاشان، اعتبار اداره ورزش و جوانان، و در کل به اعتبار شهرستان نیز لطمه می‌زند.

به همه این‌ها اضافه کنیم که بعضی از اداره‌ها و بعضی از واحد‌های اداری به استثنا مواقع خاص که ناگهان با حجم بالایی از کار و مراجعه و پاسخ‌گویی مواجه می‌شوند، در اغلب روزهای سال اوقات آرامی را سپری می‌کنند و با توجه به آرام‌بودن شرایط در سایر زمان‌های سال، توقع عمومی همه اینست که در موقع خاص کار خود را با کمیت، کیفیت و دقت به‌تر و بیش‌تری انجام دهند.

به عنوان مثال روابط عمومی اداره ورزش و جوانان در اعلب شهر‌ها به استنثنای مراکز استان‌ها، اغلب اوقات‌ِشان به آرامی سپری می‌شود و همه توقع دارند که در عوض آن آرامش همیشه‌گی، در چنین مواقعی وظیفه ذاتی خود، که اطلاع‌رسانی از اتفاقات مجموعه مدیریتی خود هست را به نحو شایسته انجام دهند.

طی سه روزی که از برگزاری مسابقات فوتبال روستایی کشور در کاشان می‌گذرد، به استثنا سایت «کاشان آنلاین» که راسا با اعزام خبرنگار به محل برگزاری این رقابت‌ها، خبر آن‌را پوشش داده و «کاشان نیوز» که به نقل از «کاشان آنلاین» اخبار این جشنواره مهم را بازنشر کرده، هیچ رسانه دیگری خبری از برگزاری این جشنواره و نتایج آن‌را پوشش نداده است.
این کم‌کاری قطعنا می‌تواند برای اعتبار ورزشی، رسانه‌ای و اجتماعی کاشان نقطه ضعف محسوب و نتایج منفی به دنبال داشته باشد.
 این نوشته در کاشان نیوز این‌جا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۴ ، ۰۴:۴۰
علی مصلحی