وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمدرضا رحیمی» ثبت شده است

وقتی روزنامه ایران نمی‌داند رفیق‌دوست ریس بنیاد نیست

پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۰:۳۰ ق.ظ

روزنامه ایران در گزارشی، با استناد به تصویر دو نامه، «احمد‌توکلی» نماینده و ریس مرکر پژوهش‌های مجلس را به دروغ‌گویی متهم نموده و نوشته است: «زمانی که «احمد توکلی» بی‌محابا با استفاده از مافیای رسانه‌ای جریان مدعی اصول‌گرایی و تریبون‌های دیگری که در اختیار دارد، سناریوی «افشای فساد در دولت» را طراحی می‌کرد و از «فساد یقه‌سفید‌ها» سخن می‌گفت شاید آن‌قدر مشغله داشت که به ذهنش نیز خطور نکرده بود برای دفاع از خود در ماجرای زمین‌خواری، به توصیه‌نامه رهبر معظم انقلاب استناد نکند، چرا که این ادعای دروغین سه سال قبل از سوی «معاون امور ویژه دفتر مقام معظم رهبری تکذیب شده بود.»

این گزارش که پس از دوئل رسانه‌ای «محمدرضا رحیمی» و «احمد توکلی» بر سر اتهاماتی که از یکی دو سال پیش متوجه معاون اول «احمد‌ی‌نژاد» در قضیه پرونده موسوم به «خانه فاطمی» و با تاخیر سه‌‌ماهه منتشرشده، جدای از آن‌که می‌تواند این شائبه را تقویت کند که دست جریان رسانه‌ای هوادار دولت و مدافع معاون اول، از هرگونه سند و ادعایی بر علیه «احمد توکلی» خالی بوده و دستِ‌کم ۳ماه طول کشیده تا توانسته‌اند سندی را دست و پا کنند، از طرف دیگر واجد ابهاماتی است که اصالت آن‌را با تردید جدی مواجه می‌نماید.

در تصاویر ناخوانایی که روزنامه دولتی ایران از استعلام بنیاد مستضعفان از دفتر رهبری، و پاسخ معاون امور ویژه دفتر مقام معظم رهبری منتشرنموده و در کنار آن نیز، اطلاعات مربوط به آن تصاویر نامشخص را تحریر و چاپ نموده، آمده است که «نامه معاون امور ویژه دفتر مقام معظم رهبری که در تاریخ ۸/۱۰/۸۷ به شماره ۱۴۸۹۴/۱ خطاب به رفیق‌دوست، رئیس وقت بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی‌ نوشته»، همچنین در لید نوشته روزنامه هم آمده‌است که «زمانی که «احمد توکلی» [...] سناریوی «افشای فساد در دولت» را طراحی می‌کرد [...] شاید آن‌قدر مشغله داشت که به ذهنش نیز خطور نکرده بود برای دفاع از خود در ماجرای زمین خواری، به توصیه‌نامه رهبر معظم انقلاب استناد نکند، چرا که این ادعای دروغین سه سال قبل از سوی «معاون امور ویژه دفتر مقام معظم رهبری» تکذیب شده بود.»

 این درحالی است که همه می‌دانند، دستِ‌کم ۱۰ سال است دیگر آقای «رفیق‌دوست» ریس‌بنیاد مستضعفان نیست و از سال ۶۷ به این طرف آقای «فروزنده» ریس بنیاد می‌باشند.
 
از طرف دیگر در صورت وجود چنین شبه‌ و اتهام سنگینی که روزنامه ایران به «احمد توکلی» نسبت می‌دهد، نیازی نبود که روزنامه ارگان دولت آن‌را کشف و اعلام نماید، بلکه اگر چنین اتهامی به مقام رهبری بنا بر ادعای روزنامه ایران صادق بود و صحت داشت، مطمئنا بسیار پیش‌تر از این دفتر رهبری نسبت به رفع ابهام و تکذیب آن اقدام می‌کرد.
با این وجود به نظر می‌رسد رسانه ایران ناخواسته به چاهی افتاده است که بهر دیگران کنده بوده‌است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۰:۳۰
علی مصلحی

از «نادران» دربند تا «نوری‌زاد» آزاده

شنبه, ۲۹ آبان ۱۳۸۹، ۰۴:۳۷ ب.ظ

دیشب در برنامه «تفسیر خبر» صدای آمریکا، هنگامی که «جمشیدچالنگی» مجری برنامه از دکتر «علی‌رضا‌ نوری‌زاده» مهمان برنامه درباره نامه «محمد نوری‌زاد» خطاب به ریس قوه قضاییه سؤال کرد؛ آقای دکتر «نوری‌زاده» گفت که؛ «روح‌الله‌ حسینیان» که ایشان او را «خسرو خوبان» خطاب فرمود گفته‌اند که اصول‌گرایان هم به دو دسته خوب و بد تقسیم می‌شوند و از دید ایشان(حسینیان) آقای «نوری‌زاد» و «‌نادران» و ... در دسته «اصول‌گرایان‌ بد» طبقه‌بندی می‌شوند.

هرچند که اغلب دوستان متوجه هستند منظور دکتر «نوری‌زاده» مقایسه مطلق این دو نفر نیست، اما با توجه به کاهش زمان برنامه «تفسیرخبر» و فرصت اندک میهمانان، خیلی از حرف‌ها نگفته باقی می‌ماند و خیلی از حرف‌ها هم کامل زده نمی‌شود و ناقص می‌ماند، به این دلیل ممکن است امر بر بعضی مشتبه شده و این مقایسه مطلق انگاشته شود. بنابراین شایسته است، بازخوانی مختصری از این دو شخصیت برای تمیز رفتار آن‌ها صورت پذیرد.

لقب «حر» که به درستی از طرف جنبش سبز به آزاده سرفراز و فیلم‌ساز و نویسنده ارزش‌مند معاصر آقای «محمد‌نوری‌زاد» اعطا شد، به‌حق شایستگی و برازندگی تام با شخصیت بزرگ ایشان دارد و از این منظر به هیچ عنوان ایشان نه‌تنها قابل مقایسه با اصول‌گرایان اعم از بد و خوب نیست، بلکه حتی طبقه‌بندی ایشان در رسته اصول‌گرایان اصلا خطاست.

از طرفی قرار گرفتن نام این آزاده سرفراز و حر دلیر جنبش سبز در کنار نام آدمی که شخصیت‌َش ترجمان واقعی کلمه حقارت است، بی‌حرمتی به آزادگی و سرفرازی است.

بدون شک مردم عزیز و سبز ایران نامه‌های اخیر آقای «نوری‌زاد» که درباره دوستان اصلاح‌طلب هم‌بندش به نگارش در‌آورده را خوانده و مستحضر هستند که ایشان بارها اقرار نموده‌است که (مثلا سال‌ها «محسن‌ میردامادی» را نمی‌شناخته و به‌دلیل همین نشناختن و اطلاعات غلط چه قضاوت‌هایی که درباره او نداشته است). همین اطلاعات دروغ که از طریق کانال‌های تعریف‌شده طی سی سال گذشته کار تغذیه فکری و روحی جماعت بزرگی از نیروهای ارشد نظام و نگه‌داشتن آن‌ها در خواب غفلت را بر عهده داشته، متاسفانه بارها منبع قضاوت درباره چهره‌های خدوم و ارزش‌مند نظام توسط آقای «نوری‌زاد» گردیده و باز همین کانال‌ها اجازه بررسی و دقت در قضاوت را به امثال ایشان نمی‌داده‌اند. تا کودتای ۲۲ خرداد ۸۸ که پرده‌ها برافتاد.

و باید به حقیقت اعتراف کرد که نامه‌ها و نوشته‌های اخیر ایشان روی وبلاگ پس از توجه و دقتی که نصیب ایشان شد، نقش بسیار بارز و ارزنده‌ای در تاباندن نور حقیقت به تاریک‌خانه دروغ و نیرنگ و تزویر حاکمیت داشته است.

در سوی دیگر اما در شرایطی که پرده از تاریک‌خانه دروغ برافتاده و همه مردم به عریان‌بودن پادشاه بی‌هراس از اتهام حرام‌زادگی اقرار و اعتراف می‌نمایند، تازه آقای «نادران» و جماعت هم‌راهش از جمله آقایان «علی‌ مطهری» «علی‌رضا ذاکانی» و «احمد‌ توکلی» به فکر مشروعیت‌زایی و پرده‌افکندن بر آبرویی دارند که چند صباحی است که ریخته‌شده اما آن‌ها کماکان به کوبیدن آب در هاون جهالت مشغولند.

به‌راستی آیا حضرات از خودشان نمی‌پرسند اگر «محمدرضا رحیمی» دزد است، پس چرا محاکمه و مجازات نمی‌شود؟ و اگر دزد نیست چرا آقایان که بیش‌ترین اتهام دزدی را متوجه ایشان نموده‌اند محاکمه و مجازات نمی‌شوند؟ و آن‌گاه در این نظام ولایی آب هم از آب تکان نمی‌خورد؟

با این تفاسیر آیا شما شباهتی بین آقایان «الیاس نادران» و «محمد نوری‌زاد» می‌بینید؟ و به‌راستی آیا قرارگرفتن نام این‌ها کنار هم و اصول‌گراخواندن «نوری‌زاد» اهانت آشکار به این آزاده دلاور که «نمایش‌گاه‌ قضاوت» ایران را به حقارت واداشته نیست؟
این نوشته در کابل‌پرس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۸۹ ، ۱۶:۳۷
علی مصلحی

اعتراض کیهان به وزارت ارشاد

پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۳۸۹، ۱۲:۰۰ ب.ظ

 در شرایطی که حدود یک‌ماه پیش «مریم زندی» در یک اقدام ستایش‌برانگیز و در اعتراض به محدودیت‌های ایجادشده توسط دولت نهم و دهم برای هنرمندان عکاس خصوصا، و اهالی هنر عموما، از دریافت نشان درجه یک هنری در دولت کودتا خودداری و با ارسال نامه‌ای سرگشاده به عنوان وزیر «فرهنگ و ارشاد اسلامی» دولت دهم شجاعانه دلایل خود برای این عدم اشتیاق را اعلام نمود، اما «بهروز غریب‌پور» مدیرعامل سابق «خانه هنرمندان ایران» این نشان را قبول کرد و در مراسمی طی هفته جاری این نشان را از دستان آقای «محمدعلی رامین» معاون مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزیر ارشاد دریافت نمود.

دریافت این نشان که با سکوت جامعه هنری کشور روبه‌رو شده بود، اما اعتراض شدید محفل «کیهان» را به‌دنبال داشت.
روزنامه «کیهان» دیروز در ستون خبر ویژه صفحه دوم خود در گزارشی از این مراسم با عنوان؛ «نشان درجه یک هنری! به ۲ عامل کودتای مخملی» از «بهروز غریب‌پور» به عنوان "عامل ناتوی فرهنگی" و " کودتای مخملی" و "از شرکاء سیاسی «رامین جهانبگلو» و «کیان تاجبخش»" یادکرده و اعطای نشان درجه یک هنری به وی را مورد اعتراض شدید قرار داده بود.

به‌دنبال این اعتراض و افشاگری و تذکر «کیهان» که خواستار پس‌گرفتن نشان فوق از آقای «غریب‌پور» شده‌بود، امروز همان روزنامه در گزارش مفصل دیگری پیوست گزارش روز گذشته خود، همان درخواست و همان اعتراض را از طرف تعداد دیگری از هم‌راهان هم‌صدا با خود از جمله جمعی از نمایندگان مجلس و از همه مهم‌تر کسی که خود در مراسم رسمی اعطای نشان حضور داشته و نشان مذکور به دست او به آقای «غریب‌پور» اهدا شده، یعنی آقای «محمدعلی رامین» بازگو کرد.

پس گرفتن یا نگرفتن این نشان دیگر محلی از اعراب ندارد و گزارش «کیهان» و فرمایشات مخالفان جدی اعطای این نشان به آقای «غریب‌پور» به اندازه کافی، حلاوت این نشان را به‌کام ایشان تلخ نموده‌است. اما حالا ارزش رفتار شجاعانه و تحسین‌برانگیز «مریم زندی» که پیش از این اظهارات سخیف اعتراض خود را به بی‌هنری و بلوف‌های هنری حاکمیت نشان داد، برجسته‌تر از پیش خود را نمایان می‌سازد.

اگرچه توهین به شخصیت یک هنرمند جای تاسف و تاثر دارد، و از طرفی اگرچه هر کس حق دارد راه و رفتار خود را بر اساس هنجارهای پذیرفته خود انتخاب نماید، و از این منظر نکوهشی متوجه آقای «غریب‌پور» نیست، اما در شرایطی که جمعیت غالب اهالی هنر معاصر و اساتید برجسته هنری در اقدامی هنرمندانه خط و راه خود را از دولت کودتا جدا نموده و حاضر به حضور در محفل انس کودتاییان نشده‌اند این اقدام آقای «غریب‌پور» جای سوال داشت، اما «کیهان» اجازه نداد این سئوال بی‌پاسخ بماند و در سریع‌ترین زمان ممکن پاسخ آن‌را اعلام نمود.
این نوشته در خبرنگاران سبز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۸۹ ، ۱۲:۰۰
علی مصلحی

حاکمیت بی‌«حیا» شهروندان بی«حجاب»

يكشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۸۹، ۱۱:۱۵ ق.ظ

در راستای این‌که دولت فخیمه نهم به ریاست «محمود احمدی‌نژاد» موفقیت‌های بسیار زیادی در طرح مبارزه با مفاسد اقتصادی آقازادگان و خانم‌زادگان طی سی سال گذشته، و خلاصه فرزندان فاسد اعم از آقازاده و خانم‌زاده آقای «هاشمی رفسنجانی» به‌دست آورد و ریشه این مفاسد را در کره خاکی به کلی خشکاند تا آن‌جا که اثر این خشکی و خشک‌سالی به دریاچه «ارومیه» رسید و و مثل بختک دارد دریاچه «بختکان» را هم بخت‌کور می‌کند، لذا مجموعه دست‌اندرکاران و پااندرکاران این دولت فخیمه خصوصا پااندرکاران و دست‌اندرکاران این طرح برجسته و موفق از جمله آقایان «محمود احمدی‌نژاد»، «محمدرضا رحیمی» و «صادق محصولی» به‌عنوان اندرکاران سواره‌نظام و آقایان «الیاس نادران» و «الیاس نادران» و «الیاس نادران» و « علی مطهری» و « احمد توکلی» به‌عنوان پیاده‌نظام ، و سایت «جهان نیوز» و «الف» و ب پ و ت و ... به‌عنوان بخشی از «ارتش سایبری» این طرح مبروره، مسروره، مندوده، مخدومه، مختومه، شایسته تقدیر و تشکر شناخته شده و مقرر گردید از آقای «بیل گیتس» صاحب «مایکرو سافت» دعوت شود تا طی مراسم خاصی این موفقیت به‌عنوان سریع‌ترین موفقیت در «مایکروسافت» ثبت و ضبط شود .

خبرنگار «BB۴۰» در همین رابطه از برگزارکنندگان این دعوت سؤال کرد که چرا برای ثبت این رکورد از اندرکاران کتاب ثبت رکورد «گینس» دعوت نشده؟ و جواب شنید که کتاب ثبت رکوردهای «گینس» در ایران فیلتر می‌باشد، فلذا برای ثبت این رکورد تاریخی به جای «گینس» از «گیتس» دعوت شده است. هم‌چنان‌که در قضیه مبادله اورانیوم در خاک ترکیه نیز به جای «چین» و «روسیه» به‌عنوان دو کشور دارای کرسی دائم و حق «وتو» به‌علت فیلتر نظام از کشور«برزیل» دعوت و استفاده شد و همه دیدند که این کشور به‌خوبی از پس کار برآمد و رای منفی خود را به قطع‌نامه داد و کمر آمریکا و انگلیس و روسیه و چین و فرانسه و ایتالیا و دانمارک و اسراییل و خلاصه استکبار جهانی را شکست.

بگذریم، حالا و در شرایطی که هنوز چند صباحی از موفقیت برق‌آسای این دولت در طرح مبارزه با مفاسد اقتصادی نگذشته، و هنوز خستگی ناشی از بار سهمگین و سنگین این طرح روی دوش دولت‌مردان و زنان دولتی احساس می‌شود، و هنوز عرق‌ِشان خشک نشده و در راستای این‌که این‌روزها در دولت چیزی به نام استراحت عملا فاقد معنی علمی و پزشکی و ... می‌باشد، بلافاصله طرح مبارزه با مفاسد اجتماعی و بدحجابی و کم‌حجابی و شل‌حجابی و مواردی از این دست، در دستور کار دولت دهم قرار گرفته با این تفاوت اساسی که در قضیه مبارزه با مفاسد اقتصادی آقا‌زاده‌ها و خانم‌زاده‌ها و خلاصه فرزندان آقای «هاشمی» که البته گاهی برای خالی‌نبودن عریضه فرندان آقای «ناطق» هم به آن اضافه می‌شدند، دولت سواره‌نظام بود و مجلسیان پیاده‌نظام، اما در این طرح البته مبروره مخدومه منصوره مفتوحه، بر عکس، دولت پیاده‌نظام است و مجلس و آقای «جنتی» و آقای «علم‌الهدی» سواره‌نظام و ... فی‌المقدمه هم در راستای همین طرح مبارزه با مفاسد اقتصاد... ببخشید اجتماعی و بدحجابی اگه اشتباه نکنم تو فرودگاه اصفهان ریختن دخل چند زن بی‌حجاب را اساسی آوردن و مزاحمین نوامیس مردم هم به چنگال عدالت گرفتار آمده و قرار است که هر خانم بدحجابی که از چنگال عدالت پا به فرار گذاشت، شماره‌اش را برادران پلیس لباس‌شخصی بردارند تا سر موقع به‌خدمت آن‌ها برسند. البته این قضیه بی‌سابقه نبوده و قبلن هم آقای «عبدالرضا هلالی» با برداشتن شماره خانم‌های بی‌حجاب به خدمت آن‌ها می‌رسیده است که حتما تصاویر آن‌ها را دیده‌اید و اگر ندیده‌اید می‌توانید اینجا ببینید و در مورد آن بخوانید.

به‌پیوست تصویر مخصوص برداشتن شماره خانم‌ها جهت به‌خدمت رسیدن سرموقع تقدیم می‌شود.

پایان خبر خبرنگار شبکه خبری «bb۴۰» اعزامی به ایران نعیمه گمنام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۸۹ ، ۱۱:۱۵
علی مصلحی

دکترای تخصصی جدی!

سه شنبه, ۴ خرداد ۱۳۸۹، ۱۱:۵۰ ق.ظ

مناظره آقای دکتر «محسن رضایی» و آقای «احمدی‌نژاد» یادتان هست؟ آن‌جا که آقای «رضایی» به آقای «احمدی‌نژاد» ایراد می‌گیرند که در دولت‌ِشان نه‌تنها از حضور نخبگان استفاده نمی‌شود، بلکه نخبگان طرد می‌شوند. به‌دلیل این‌که نخبگان برده نیستند و آدم را به چالش می‌کشند و آقای «احمدی‌نژاد» کابینه‌ای برده می‌خواهد و فاقد چالش؟
 و حتما جواب آقای «احمدی‌نژاد» هم در خاطرتان مانده: «آقای "رضایی!" شما سطح تحصیلات اعضای کابینه را ببینید! اکثرا دکترای تخصصی جدی!» و روی واژه "جدی" تاکید هم می‌نمایند و بعد جدی را توضیح می‌دهند که یعنی کنکور شرکت کرده‌اند و سر کلاس نشسته‌اند و واحد گذرانده‌اند و ...نه مثل اغلب مدارک که یک‌دفعه وارد بازار شد.

دکتر «علی کردان» مرد. خدا رحمتش کند. من به سهم خود برای او و برای همه انسان‌ها از خداوند طلب آمرزش می‌کنم. در این طلب آمرزش پیش از دیگران به خودم رحم می‌کنم چون خودم هم به رحم و آمرزش خداوند نیازمندم. اما این طلب آمرزش با عث آن نمی‌شود که پرونده خیانت‌های از پرده برون‌افتاده مرحوم دکتر «کردان» را به فراموشی سپرده و به دیگرانی که می‌خواهند با نام‌بردن از او به‌عنوان کسی که سال‌ها با جعل مدرک و دروغ، از تمام امکانات مادی و معنوی متعلق به مدرک جعلی سود برد، هم بخواهم که پرونده اورا به‌فراموشی بسپارند. برعکس، هم به سهم خودم تلاش می‌کنم تا با بازتاباندن نور حقیقت بر این پرونده، ابعاد گسترده آن‌را بیشتر از پیش بر ملا کنم و هم می‌خواهم و تلاش می‌کنم تا پرده‌ها از سایر رفتار او نیز کنار زده شود تا مردم هر چه بیشتر با سرنوشت خیانت و دروغ آشنا شوند.

پس از درگذشت آقای دکتر «کردان»، «محمدرضا رحیمی» یار غار و هم‌دست و هم‌پیمان نزدیک او در اکثر تقلبات، و کسی که خود نیز به انواع سوءاستفاده‌ها از جمله جعل مدرک متهم بود و با عنایات خاص ناشی از سرقت آشکار آراء مردم به پست مهمی دست یافته بود، از بنیاد شهید و امور ایثارگران درخواست کرد تا موضوع شهید اعلام نمودن مرحوم دکتر «علی کردان» را بررسی نمایند.

امروز در جلسه رسمی هیئت دولت که به ریاست آقای دکتر «محمود احمدی‌نژاد» تشکیل شد، آقای «دانشجو» وزیر علوم نتیجه بررسی درباره وضعیت مدرک تحصیلی آقای «رحیمی» را به استحضار هیئت دولت رسانده است و خیلی خلاصه این‌که مدرک دکترای نام‌برده فاقد وجاهت و صلاحیت قانونی است.

برخورد آقای «احمدی‌نژاد» با گزارش بسیار جالب و حیرت‌انگیز بوده‌است: آقای «رحیمی» از مدرک دکتری خود استفاده نمی‌کنند و دیگر کسی ایشان را «دکتر» خطاب نکند. تمام.
حالا معنی «دکترای تخصصی جدی» را متوجه شدید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۸۹ ، ۱۱:۵۰
علی مصلحی

خیمه‌شب‌بازی

شنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۸۹، ۰۶:۱۸ ق.ظ

روزنامه «کیهان»در تاریخ ۷۸/۲/۱ در مطلبی تحت‌عنوان «درخواست استفاده از عامل سیا» در ستون خبر ویژه نوشت که آقای «هوشنگ امیراحمدی» با مساعدت آقای «رحیم مشایی» در ایران است.

نزدیک به دو سال بعد از پخش این خبر توسط روزنامه «کیهان» و در بهمن‌ماه گذشته آقای «مشایی» مشاور و ریس‌دفتر رییس‌جمهور، در جلسه هفتگی «جامعه اسلامی وعاظ» و در پاسخ به سئوالی در مورد «هوشنگ امیراحمدی» گفت: «خدا شاهد است که این دروغ است. من به همین جهت علیه روزنامه کیهان شکایت کرده‌ام و حتما این روزنامه محکوم خواهد شد.اگر این روزنامه محکوم نشود من مسلمان نیستم. چون دروغ بسیار بزرگی را نوشته است.»

کم‌تر از دو هفته پیش، دادگاه مطبوعاتی روزنامه «کیهان» در پی شکایت‌های متعدد و از جمله شکایت آقای «مشایی» برگزار و با صدور حکم برائت از تمامی موارد اتهامی به کار خود پایان داد.
حالا باید «جامعه اسلامی وعاظ» تشکیل جلسه داده و آقای «احمدی‌نژاد» را به‌علت انتساب یک غیرمسلمان به سمت ریاست‌دفتر خود، مواخذه نمایند.

اما اخیر یک مقام مشابه آقای «مشایی»، در پاسخ به اتهاماتی متفاوت با اتهامات آقای «مشایی» و در پاسخ به نگرانی‌های همان «جامعه اسلامی وعاظ تهران» ادعای جالبی نموده‌است. ادعایی در راستای ادعای آقای «مشایی».

و اما پس از آن‌که آقای «عبدالله رمضانزاده» استاندار اسبق کردستان در دوره اصلاحات، اتهاماتی را متوجه آقای «محمدرضا رحیمی» استاندار اسبق همان استان در دوره سازندگی و معاون اول ریس‌جمهور تقلبی امروز کرد، و پاسخی جز زندان دریافت نکرد، اخیرا آقای «الیاس نادران» نماینده حامی ریس‌جمهور تقلبی در مجلس اتهاماتی مشابه و البته سنگین‌تر را متوجه نام‌برده نمود و پس از آن چند تن از نمایندگان دیگر اصول‌گرا از جمله آقایان «توکلی» و «زاکانی» نماینگان اصول‌گرا و طرف‌دار آقای «احمدی‌نژاد» و «مطهری» نیز با ایشان در طرح و توجه اتهام همراه شدن.
 اما طرح آن اتهامات بزرگ، کوچک‌ترین واکنش و توضیحی را به‌دنبال نداشت یا دست‌ِکم تاکنون به دنبال نداشته است.

اما پس از آن‌که با همان عملیات مخصوص پشت‌پرده، آب‌ها از آسیاب افتاد، آقای «رحیمی» اخیرا به حرف آمده و در واکنش به اتهامات آقایان نماینده، ادعا نموده است که: «اگر یکی از این اتهامات ثابت شود، حاضرم دستم را قطع کنم».

البته که همان‌طور که در مورد کیهان و آقای «مشایی» اتفاق افتاد، و تمام حساسیت «جامعه اسلامی وعاظ» تمام شد و آب از آب هم تکان نخورد، در مورد اخیر هم همین اتفاق خواهد افتاد. اما دیری نمانده است تا پرده از روی این عروسک‌های «خیمه‌شب‌بازی» فرو افتاده و حقیقت چهره‌های دروغین‌شان بر ملا شود.
 اما آن‌روز مردم چونان امروز تنها تماشاگران ساده «خیمه‌شب‌بازی» نخواهند بود.
مطالب مرتبط:
افتضاح قوا
آقای رحیمی تکلیف مسلمانی چه شد
نامه  نادران به رحیمی
همه چیز در مورد آقای رحیمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۸۹ ، ۰۶:۱۸
علی مصلحی

نگاه کودتا به توکلی

دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۸۹، ۰۴:۵۵ ق.ظ
 با تبرک نام و یاد استاد «محمدعلی اسلامی‌ندوشن» و به قول اون کاکوی شیرازی که گفت: «نمی‌دونم چطو شد که ایطو شد» منم متوجه نشدم که چطو شد که من این کاریکاتور بسیار زیبا را ندیدم یعنی دیر دیدم . و خوب البته ما که اسیر «بالاترین» و «دنباله» و ... هستیم، گاهی زیبایی‌های جزئی در سایت‌های اصول‌گرا را از دست می‌دهیم.
حالا به جبران دیردیدن، بیایید همه با هم ببینیم نگاه کاریکاتوریست حامی آقایان «مشایی» و «رحیمی» و البته «احمدی‌نژاد» را به آقای «احمد توکلی» که دست بر قضا در انتخابات دوره نهم ریاست‌جمهوری به نفع آقای مهندس «میرحسین موسوی» کنارگیری کرد و در انتخابات دور دهم هم از طرفداران پر و پا و دست و دهان قرص همین «میرحسین موسوی» خائن بود. حالا هم که «میرحسین» بدون تقلب و دروغ رای آورده، دست از سر او بر نمی‌دارد.

نکند خدای ناکرده ایشان - یعنی «احمدآقا توکلی» - در نمازجمعه معروف ۲۹ خردادماه گذشته حضور نداشته است؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۸۹ ، ۰۴:۵۵
علی مصلحی

فصل‌الخطاب

پنجشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۸۹، ۰۶:۰۲ ق.ظ

 
در یکی از دوره‌های «مجلس شورای ملی» سابق، طرحی به مجلس تقدیم شده و مورد بررسی نمایندگان قرار می‌گیرد.
طرح بدون مخالف در آستانه رای‌گیری و تصویب با اکثریت مطلق آراء است که نماینده‌ای اعلام مخالفت نموده و برای بیان دلائل مخالفت خود با طرحی که در آستانه تایید اکثریت بوده پشت تریبون می‌رود.

در آن‌زمان نماینده «مشهد» با توجه به سابقه و سن بالا، اکثرا علیرغم آن‌که هیچ‌گونه عضویتی در ترکیب هیئت‌رئیسه نداشته، اما اغلب در جایگاه هیئت‌رئیسه می‌نشسته است و کسی جرات اعتراض به ایشان را نداشته. در همان حال، صندلی متعلق به ایشان در بین نمایندگان خالی بوده است.
 آن‌روز هم طبق معمول ایشان در جایگاه هیئت‌ریسه حضور داشته است.

نماینده معترض ضمن نطقی کوتاه اما مستند و مستدل نظر تمام نمایندگان را نسبت به موافقت با طرح پیشنهادی عوض می‌نماید و در عرض مدت کوتاهی، کم‌تر از یک‌ساعت، اکثریت مطلق نمایندگان متوجه اشتباه بزرگ خود می‌شوند و طرح در آستانه تصویب از دستور کار مجلس خارج می‌شود.

نماینده «مشهد» که طبق معمول صندلی‌اش بین نمایندگان خالی است و غیرقانونی در جایگاه هیئت‌رئیسه نشسته است، نماینده معترض را مخاطب قرار می‌دهد و می‌پرسد: « آقای ... این‌ها که شما بیان فرمودید، درد بود، بفرمایید درمان چیست؟ راه چاره کدامست؟ و نماینده بصیر و آگاه، با جدیت و جراتئی منحصر‌به‌فرد و برای اولین‌بار رو به نماینده مشهد نموده و می‌گویند: «اولین راه‌چاره آنست که شما از جایگاه هیئت‌رئیسه برخاسته و برصندلی خودتان بنشیند».
***
نزدیک به پنج سال است که افرادی با کمترین میزان دانش و تخصص و آگاهی، به ناحق و صرفا به پشتوانه و استفاده از تنگ‌نظری وسوءاستفاده از اختیارات قانونی شورای نگهبان، در جایگاه نمایندگی مردم قرار گرفته، هم‌زمان قوه مجریه کشور نیز با اراده و نظر مقام رهبری به طور کاملا غیرقانونی دو دوره است که در اختیار گروهی قرار دارد که علاوه بر این‌که کمترین اطلاع، تجربه، و سابقه اجرایی در کارنامه مدیریتی خود ندارند، فاقد کم‌ترین تعهد اخلاقی نسبت تکالیف قانونی خود و حقوق متقابل شهروندان و جان و مال و ناموس آن‌ها می‌باشند.

نتیجه چنان شده‌است که هر از گاهی نماینده‌ای پرچم اعتراضی را نسبت به خیانت‌های متعدد پنهان و آشکار متولیان نااهل، و غاصب بلند می‌کند و پیش از آن‌که کمترین اثری به حال رعیت بی‌چاره داشته باشد، با اشاره و تماسی از دفتر مقام رهبری، موضوع «فصل‌الخطاب» مطرح، و موضوع مورد اشاره خاتمه یافته تلقی می‌شود.

آقای «‌الیاس نادران» نماینده اصول‌گرا، و مدافع آقای «احمدی‌نژاد» در مجلس شورای اسلامی که اخیرا آقای «محمدرضا رحیمی» معاون اول ریس‌جمهور را «ریس حلقه فساد مالی خیابان فاطمی» معرفی و خواستار بازدداشت وی شده، بارها اعتراضات مستند، شفاف و آشکاری را بر علیه رفتارهای خارج از عرف و قاعده و قانون قوه مجریه و در راس آن آقای «‌احمدی‌نژاد» در صحن علنی مجلس مطرح نموده و نتیجه روشن، شفاف و آشکار آن، اصرار بیش از پیش و شدت یافتن آن رفتارها با لجاجت بیشتر توسط ریس و مجموعه دولتین نهم و دهم بوده‌‌است.

 کافی است سری به بایگانی نطق‌های اعتراض نمایندگان مجلس هفتم و هشتم بزنید. سیاهه بلندبالایی از این موارد خواهید یافت که پس از آن‌که بی‌توجهی مکرر ریس دولت سروصدایی در مجلس به پا نموده، اشاره مقام رهبری «فصل الخطاب» و کورکننده نطق و سرو صدا بوده‌است.

به عنوان نمونه ماجرای مرحوم «علی کردان» به عنوان وزیر کشور و نطق‌های مخالفان و موافقان آن‌را به‌هنگام رای‌گیری ایشان یاد‌آوری می‌نمایم. شما خود حدیث مفصل از این مشت نمونه خروار بخوانید و بنگرید که چگونه علیرغم آن‌که تمام نمایندگان بلااستثنا متوجه مدرک تقلبی و دورغ‌گویی وی شدند، نامه‌ای و اشاره‌ای ایشان را بر صندلی وزارت نشاند، و در کمتر از ۴ ماه بعد همین نمایندگان به استیضاح وی رای دادند. این‌بار البته شدت افتضاح کار را از دست برهان «فصل‌الخطاب» خارج نموده بود.

آقایان «الیاس نادران» «علی مطهری» «احمد توکلی» «علی‌رضا زاکانی» و تمامی نمایندگانی که «سبزها» را فتنه می‌دانید! دردها را مردمی که به شما رای داده یا نداده‌اند از شما بهتر می‌دانند،
خطبه‌های نمازجمعه ۲۹ خردادماه سال گذشته را فراموش کرده‌اید: « ...البته نظر ایشان به نظر بنده نزدیک‌تر است...»

بالاتر از ریاست قوه قضاییه کسی قرار گرفته که البته نظر آقای «احمدی‌نژاد» به نظر او نزدیک‌تر است. همان که مقیاس و معیار خوبی و بدی از نظر شما، نظر اوست و حرف و نظر او «فصل‌الخطاب» است.
 آیا اولین راه چاره آن نیست که : شما «وکیل السلطنه‌ها» از جایگاه «وکیل‌الرعایایی» برخاسته و روی صندلی خالی و متعلق به خودتان بنشینید.؟
در همین رابطه: علی مطهری: اتهامات رحیمی جدی است. احمدی نژاد همکاری کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۸۹ ، ۰۶:۰۲
علی مصلحی

افتضاح قوا

چهارشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۸۸، ۰۵:۴۷ ق.ظ

پس از حماسه درخشان و غرورآفرین دوم خرداد ۷۶، بررسی‌های موثق نشان از آمار آراء بیش از واجدین شرایط استان کردستان می‌داد که آن‌روزها آقای «محمدرضا رحیمی» را در سمت استانداری خود داشت.
این پدیده نادر حکایت از تقلب و دست‌کاری آشکار در آرا و امانت مردم می‌داد.

علیرغم رای بی‌نظیر و غیرقابل پیش‌بینی آقای «خاتمی» و پیروزی اصلاح‌طلبان، دوهفته‌نامه «عصرما» ارگان «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» در گزارش مبسوطی خواستار پی‌گیری موضوع و آشکار شدن عواقب مسئله شد، اما نه‌تنها هیچ اراده‌ای در قوه قضاییه برای پی‌گیری موضوع و طرح شکایت و تنبیه نام‌برده توسط مدعی‌العموم وجود نداشت، بلکه ریاست وقت قوه‌قضاییه با بی‌شرمی آشکار، استاندار متخلف و برکنارشده را مورد تفقد و تشویق قرار داده، در پست بالاتر و حساس‌تری در قوه‌قضایه به‌کار گمارد.

 صدای اعتراض رسانه‌های مسقل و متمایل به اصلاحات، به این انتصاب مضحک به‌طور کلی ناشنیده تلقی و برای همیشه بدون پاسخ ماند.
اگرچه شاید آن‌روزها شرایط برای پاسخ به آن اعتراضات مهیا نبوده و معترضین آن‌روز، امروز تاوان اعتراض و پاسخ سئوال‌شان را در اوین دریافت می‌نمایند.

اما چه کسی باور می‌کرد که متقلب آن‌روز، دوازده سال بعد؛ پس از اما و اگرهای فراوان، بر سر ثروت‌ بادآورده و پرونده‌های مفتوح مالی متعدد، به‌علاوه مدرک تحصیلی مشکوک به جعل، بر کرسی معاون اولی ریس‌جمهور تکیه بزند و تمام نمایندگان به‌اصطلاح اصول‌گرا و مدافع ارزش‌ها هی درباره پرونده‌های او طرح شبهه و اشکال نمایند و آب هم از آب تکان نخورد و به قولی گوش اگر گوش آقای «احمدی‌نژاد» است و ناله اگر ناله نمایندگان مجلس هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی، آن‌که البته بر صندلی معاون اولی تکیه می‌زند کسی نیست جز آقای «محمدرضا رحیمی».

کمترین شکی جود ندارد که آقای «احمدی‌نژاد» هنگام انتصاب و انتخاب آقایان «رحیمی» و «مشایی» و مرحوم «کردان» و عزل و نصب‌های فراوان از این دست، هم به سوابق سوء حضرات واقف است و هم به نارضایتی شدید افکار و وجدان عمومی جامعه خصوصا علما و نمایندگان مجلس و واکنش‌های شدید آن‌ها را هم پیش از اقدام به عزل و نصب رصد می‌نماید.
 اما با این‌حال با خیال راحت کار خود را انجام می‌دهد و به هیچ واکنشی هم توجه ندارد، مگر آن‌که واکنش یک بازی پنهانی مضحک برای فریب مردم و طبقه ارج‌مند علما و حوزه باشد. ( نامه رهبری نظام برای برکناری مشایی از سمت معاون اولی پس از اعتراض شدید قم و نمایندگان)

اما آن‌چه که جای تاسف و تاثر شدید دارد، اعتراض پی‌درپی و دنباله‌دار و صد البته بدون کمترین فایده جمعی از نمایندگان اصول‌گرای مجلس به این رفتارها و تکرار بیش از پیش آن توسط ریس‌جمهور از یک‌طرف و حمایت شدید همان نمایندگان از مجموعه این دولت از طرف دیگر است.

صدور بیانیه‌های متعدد تشکر و دفاع از بیانات حکیمانه مقام رهبری در دفاع از آقای «احمدی‌نژاد»، نوشتن نامه با امضای بیش از دویست و هفتاد هشتاد نفر از نمایندگان مجلس در حمایت از برنامه‌های حکیمانه «ضرغامvt» ــ‌که چیزی غیر از دستاوردهای دولتین نهم و دهم را نمایش نمی‌دهد‌‌ــ و ... را می‌توان مشتی نمونه خروار معرفی کرد.

پنج سال گذشته به جرات می‌توان ادعا نمود، سرمایه و انرژی‌های بسیار ارزش‌مندی از این کشور و ملت و نظام صرف این دور باطل مسخره شده و آب هم از آب تکان نخورده است.

به دنبال اعلام خبر دست‌داشتن بعضی از دولت‌مردان عالی‌رتبه در یک افتضاح مالی شدید در کشور، بعضی از گمانه‌زنی‌های موثق «محمدرضا رحیمی» معاون اول ریس‌جمهور را به‌عنوان یکی از اعضای ارشد این باند معرفی می‌نماید.
چند روز دیگر این گمانه‌زنی‌ها توسط مراجع و منابع رسمی صورت آشکارتری به خود خواهد گرفت. اما همان‌گونه که بیش از یک دهه پیش در ریاست آقای «محمد یزدی» بر قوه‌قضاییه اراده‌ای برای پی‌گیری تخلف آشکار ایشان وجود نداشت، و در دوران ریاست آقای «شاهرودی» بر قوه‌قضاییه این بی‌ارادگی شدت یافت، دوره معاصر نیز به قولی «دعوا بر سر لحاف ملا» خواهد بود و موضوع از اعتراض شدید نمایندگان اصول‌گراتر مجلس فراتر نخواهد رفت و آن‌چه البته به جایی خواهد رسید فریاد حق‌طلبی جنبش سبز ایران است که سر باز ایستادن ندارد و به موقع اصول‌گرایی به معنای واقعی کلمه را به کرسی‌نشینان بهارستان یاد خواهد داد.
ایدون باد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۸۸ ، ۰۵:۴۷
علی مصلحی