سنگی که «احمدینژاد» به چاه انداخت
یکی از زشتترین رفتار خلاف اخلاق و ادب و سیاست، در جمهوری اسلامی، رفتاری بود که «محمود احمدینژاد» در شب مناظره با «میرحسین موسوی» بدان دست زد و با زدن اتهامات سنگین فساد مالی به افرادی که در هیچ دادگاه صالحی محاکمه و محکوم نشده، و فرصت دفاع از خود بهعلت عدم حضور در میز مناظره را نداشتند، خود را قهرمان مبارزه با فساد اقتصادی و رانتخواری معرفی، و فضای مناظره را با بههمزدن قاعده بازی بهنفع خود مصادره نمود.
اینکه فساد مالی و سوءاستفاده از قدرت طی سه دهه گذشته، شدیدا دامنگیر نظام مدیریتی کشور بوده، حقیقتی است روشنتر از خورشید.
مبارزه با فساد و رانت و اختلاس و جلوگیری از زمینههای رشد و گسترش آن، پس از بسط مقدمات اجتماعی و بسترسازی مناسب فرهنگی، سازوکارهای کارشناسی امنیتی، حقوقی و قضایی خاص دارد و در بهترین حالت با کمک مطبوعات آزاد، قوه قضاییه مستقل از دولت و در شرایط آزادی اقتصاد، فراهم میشود نه با جنجال و سروصدایی که نهتنها منفعتی به حال جامعه ندارد، بلکه آب را برای سوءاستفاده بیشتر فاسدان گلآلود هم میکند.
سبک و سیاقی که آقای «احمدینژاد» برای مبارزه با این فساد و دزدی و رانت به آن متوسل شده بود، اکنون نتایج سحرش را در اخبار و رسانههای مخالف او نشان میدهد و نشانههای بهترش را میشود از زبان نمایندگان مخالف دولت او در مجلس اصولگرایان شنید.
ناگفته پیداست که صبح دولت چنین سبک و سیاقی به چه «شهر هرتی» خواهد انجامید.
«سقایبیریا» مشاور سابق امور روحانیت ریسجمهور، اخیرا پس از دو سال سپریشدن از مکافات مناظره جنجالی سیزدهم خرداد ۸۸ و پس از آنهمه خسارت و اتفاقات غمانگیز، در مصاحبه با روزنامه قدس، مدعی شدهاست که؛ در شب مناظره «احمدینژاد» به تحریک، سفارش و تایید «مشایی» نام افراد را با اتهام فساد بر زبان آورده است.
ناگفته پیداست که اگر آقای «سقای بیریا» اشارهای به زشتبودن آن رفتار و آن اتفاقات هم نکند، انتساب آن رفتار به آقای «مشایی» به اندازه کافی شدت زشتی و انزجار او و جناح مطبوعَش از آن را به خوبی بیان مینماید.
به عبارت دقیقتر این رفتار چون به سفارش «مشایی» سرزده زشت است و ناپسند و الا تاکنون عین صواب و مورد رضایت همه بوده و اکنون که حضرات کشف نمودهاند که به سعایت «مشایی» صورتپذیرفته، مراتب کراهت آن نیز برملا شدهاست.
بسیار سادهلوحانه است باور اینکه «احمدینژاد» صرفا به تحریک «مشایی» و بدون اذن و اطلاع رهبری، به اقدامی تا بدین پایه خطرناک دست زده باشد. اما با فرض قبول این ادعا باید از آقای «سقایبیریا» و جناح مذکور و همراهان او پرسید: اگر این رفتار آنچنانکه امروز به آن معترض هستند و از آن و تشویقکننده و تحریککننده آن تبریمیجویند؛ زشت بوده که مطمئنا بوده، چرا در زمان مناسب آن و در زمانی که ریسمجلس «خبرگان رهبری» اقدام به نوشتن نامه سرگشاده به رهبری نظام کرد و نسبت به عواقب وخیم سکوت در برابر آن هشدار داد و نوشت که «سر چشمه شاید گرفتن به بیل/ چو پر شد نشاید گرفتن به پیل» تاکنون سکوت کرده و اینک لب به سخن گشودهاند؟
مشاور سابق امور روحانیت ریسجمهور همچنین مدعی شدهاست: «مقام معظم رهبری راجع به اینکه آقای احمدینژاد در مناظره اسم شخصی را نیاورد، تأکید داشتهاند، اما احمدینژاد اسم آورد.»
این گاف را چگونه میتوان توجیه کرد؟ آقای خامنهای از کجا خبر داشتهاند که آقای «احمدینژاد» میخواهد اسم بیاورد که تاکید داشتهاند اسم نیاورد؟
با اینهمه، از دو حال خارج نیست: یا لجنمال کردن «هاشمی» و «ناطقنوری» در مناظره، با علم و اطلاع کامل و از قبل رهبری صورتپذیرفته که «احمدینژاد» آنگونه با خیال راحت و بر خلاف ابتداییترین اصول اخلاقی و حقوقی و اصول تبلیغات انتخاباتی، جلو دوربین تلوزیون، مستقیما با افترا بستن به آنان و خانوادههایشان، حاکمیت پشت سر را لجنمال کند و روزگاری جدید بنیان گذارد، و یا رهبری اصلا اطلاع نداشته و ناگهان در مقابل عمل انجامشده قرار گرفتهاست.
اما در صورت پذیرفتن عدم اطلاع ایشان از آن اقدام سخیف و زشت، و سکوت و انفعال، دستِکم پس از خواندن نامه سرگشاده، و اعتراض آتشین «هاشمی» (+) و قبول این موضوع که، این اقدام «احمدینژاد» ابتکار، پیشبینی و درایت «مشایی» بوده، و به درخواست او صورت پذیرفته است، حالا رهبری نظام و نزدیکان او باید پاسخ دهنده این شبهه و اشکال باشند که اگر «مشایی» از چنین درجهای از درایت برخورداراست، پس تکلیف دیگر پیشبینیها و ابتکارات او که عنوانشده و عنوانخواهد شد و تکلیف این جریان ساختگی موسوم به «جریان انحرافی» چه میشود؟
در صورت پذیرفتن اینکه ایناتفاق با اطلاع رهبری صورت پذیرفته که این مورد بیشتر به صواب نزدیکتر است و قطعیتر مینماید، سکوت امروز رهبری در مورد ادعای مجموعه موسوم به «جریانانحرافی» که این اتفاق ابتکار ما بوده، چگونه توجیه میشود؟
در هر صورت هیچ یک از این ادعاها ذرهای از مسؤلیت مستقیم رهبری و اقداماتی که باید در این خصوص انجام میشد و انجام نشد، کم نمیکند.