۹۱ هراس از نسنجیدهگویی، لغو مصاحبه
سایت «الف» در مطلبی تحتعنوان «دلایل لغو مصاحبه زنده رئیسجمهور در تلویزیون» نوشتهاست: «مصاحبه زنده رئیسجمهور که قرار بود سهشنبهشب پس از خبر ساعت ۲۱ از شبکه یک سیما پخش شود لغو شد.»
اگرچه این سایت در خبر خود به شکلی شفاف، به دلیل خاصی اشاره نکرده است، اما از فحوای مطالب میتوان به این نتیجه رسید که دلیل اصلی لغو مصاحبه ریسجمهور این احتمال بوده که «احمدینژاد» در این مصاحبه بر خلاف تمام مصالح اقتصادی و اجتماعی مردم و کشور، دستور رسمی اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها را صادر و به مردم اعلام کند و به دنبال آن نمایندگان و مردم و مسؤلین در مقابل عمل انجامشده قرارگرفته و به قول معروف دستِِشان در پوست گردو گذاشته شود.
سایت «الف» هیچ اشارهای به اینکه این تصمیم با صلاحدید، یا دستور چه مرجعی اتخاذشده نکردهاست. با این وصف، این پرسش پیش میآید که، آیا مرجعی که صلاح دیدهاست مصاحبه انجام نشده، یا به زمان دیگری موکول شود، بر چه اساس و مبنا به چنین نتیجه و مصلحتی رسیده؟ و آیا عملا چنین اختیاری داشته است یا خیر؟
تردیدی نیست که سیاستگذاری در برنامههای صداو سیما و مصاحبه و پخش یا عدم پخش آن بر عهده و حق مسؤلین آن سازمان و با رعایت سلسله مراتب، ریاست عالی آن است. اما پوشیده نیست که ریسجمهور شخص دوم مملکت است و با رای مستقیم مردم اتنتخابشده، و سازوکارهای اجرای انتخاب ایشان ظاهرا چنان بودهاست که، اگر میزان آگاهی وی نسبت به مصالح نظام و مردم، بیش از ریس صدا و سیما نباشد، مسلما کمتر نیست، و بر اساس حقوقی که بر شخصیت حقوقی ریسجمهور مترتب است، آن سازمان موظف است امکانات گفتوگوی رو در روی ایشان با مردم را برای تسهیل اقدامات اجرایی دولت در رابطه با شهروندان و اطلاعرسانی بهموقع به آنها، فراهم کند.
اگر اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها، بر خلاف مصالح نظام است و کار درستی نیست، ظاهرا سازوکارهای قانونی اجرانشدن و یا جلوگیری از اجرای احتمالی آن با لجبازی یک شخص یا مقام اجرایی در قانون پیشبینی شده و مسلما چیزی غیر از لغو مصاحبه تلوزیونی آن شخص است.
بر اساس شواهد آشکار موجود و مورد تصریح اغلب دستاندرکاران اجرایی و قضایی و پارلمانی کشور در تمامی سطوح ـــ به عنوان مثال همین مورد لغو مصاحبه به دلیل هراس از اظهاراتی خاص و نسنجیده توسط آقای «احمدینژاد» ـــ به نظر میرسد هراسی ناگفته و پنهانی از «احمدینژاد» در اغلب مسؤلین و مقامات کشور وجود دارد، که پس از آنکه سیاست مدارا با او کارد را به استخوان رسانده و دیگر جایی برای آن در رفتارها و برنامهها باقینمانده، به جای مراجعه به سازوکارها و اهرمهای قانونی موجود برای مهار قانونگریزی و رفتارهای خودمحورانه مشکلساز برای مردم و نظام و کشور، سرنا را از سر گشاد باد کردن، دستور کار تمام سازمانها و نهادها و مسؤلینشده، و همگی به شتاب فراون به سمت پرتگاه میروند و «احمدینژاد» هم با همان شتاب کشور را از سمتی دیگر به طرف پرتگاه هدایت میکند.
در مطلب سایت «الف» همچنین اشاره شدهاست که، در حالی که مردم و علما از تورم شدید در ماههای اخیر، گلهمند بوده و خواستار توقف هدفمندی یارانهها و بازگشت نرخها به قبل از اجرای این قانون میباشند، پایگاه اطلاع رسانی دولت با تهیه و انتشار گزارشی، از درخواست مردم از دولت براى افزایش یارانهها خبر داده و به نفع آغاز فاز دوم هدفمندی یارانهها فضاسازی نمودهاست.
در این میان مشخص نیست که آیا پایگاه اطلاعرسانی دولت در مورد درخواست مردم برای افزایش یارانه راست میگوید، یا سایت «الف» متعلق به یک نماینده مجلس و بعضی از رسانههای دیگر اصولگرا که گلهمندی مردم و علما از هدفمندی یارانهها و درخواست توقف آن را گزارش نمودهاند؟
ظاهرا در این دعواها برای متولیان حلوا خیرات میکنند و به کام آنها شیرین است. اما شوربختانه باید اعتراف نمود که همه تلخکامی و زهر آن نصیب شهروندان بدبخت و مظلومی است که حقوق و سرمایههایشان به تاراج «جهالت» می رود.