اینجا چه خبر است؟
روزنامه «کیهان» در پاسخ به اظهارات آقای «مشایی» و تکذیبه ارسالی با امضای «حسن بوشهریان» سرپرست ادرهکل روابط عمومی همایش ایرانیان خارج از کشور، توضیحاتی در شماره امروز خود منتشرنموده که جالبتوجه و در عین حال حائز اهمیت بسیار است.
درپی برگزاری «همایش بزرگ ایرانیان خارج از کشور» با مدیریت ریسدفتر ریسجمهور، و دعوت از «هوشنگ امیراحمدی» ایرانی مقیم آمریکا در این همایش، روزنامه «کیهان» در یادداشت روز دوشنبه یازدهم مردادماه خود در مقالهای با عنوان «آنجا چه خبر است» به قلم «حسین شریعتمداری» نماینده ولیفقیه در این روزنامه، به «... مقدمهچینیها، زمینهسازیها، هزینههای چنددهمیلیاردتومانی و بیحساب و کتاب، رایزنیهای داخلی و خارجی، تهدیدها و تشویقها، هویت برخی از ایرانیان دعوت شده، سوابق سوء و شناختهشده چند تن از دستاندرکاران اصلی همایش، صدور دستورالعملها و امریهها خطاب به این دستگاه دولتی و آن مرکز امنیتی که مبادا ... و خبرهای مشابه دیگر» بهشدت اعتراض نموده و ضمن آنکه تلاش میکرد تمام اتفاقات واقعشده و در شرفوقوع این همایش را بهدور از اطلاع و رضایت ریسجمهور و مجموعه حاکمیت نشان دهد، اظهار امیدواری کرد که «... برادر ارجمندمان جناب اقای دکتر احمدینژاد ریسجمهور مردمی و متعهد کشورمان از سوءاستفاده کسانی که با بینش و منش ایشان هیچ نسبتی ندارند، و برای بهرهگیری از همایش یادشده کیسه دوختهاند جلوگیری کنند.»
اما ظاهرا نه ریسجمهور مردمی و متعهد کشور!! از این اتفاقات و اتفاقات در شرفوقوع، ــ آنچنانکه «کیهان» سعی در القاء آن داشت ــ بیاطلاع بود، نه مجموعه حاکمیت. هیچکدام هم هیچگونه مخالفتی نداشتند با آنچه آن روزنامه «... نه فقط تاسفآور، بلکه سؤالبرانگیز و نگرانکننده ... و از احتمال بروز رخدادی ناخوشایند حکایت میکرد ...» میخواند.
به همین دلیل بدون کمترین حساسیتی از طرف ریسجمهور و مجموعه تحت امر او، و مجموعه عوامل اطلاعاتی، همایش به خیر و خوشی و به سلامتی آقای «مشایی» و به کوری چشم همه دشمنان ایشان برگزار و به سرانجام رسید.
در این میان اما عکسالعمل «مهمانخواندهای» که در ساعتهای اولیه حضور در تهران بهناگاه «ناخوانده» معرفی شد و علیرغم تلاش برگزارکنندگان مراسم، از موضوع اطلاع پیدا کرد، بسیار جالبتر از سرگذشت دوستانی است که به این زودی بر سر تقسیم غنایم کودتای بیستودوم خرداد ۸۸ اینگونه بهسمت یکدیگر اتهامافکنی میکنند و بهزودی به سوی همدیگر اسلحه خواهند کشید.
«هوشنگ امیراحمدی» ایرانی مقیم آمریکا که براساس اسناد منتشره «کیهان» از طرف برگزارکنندگان به این همایش دعوت شده و همه درگیری و ناراحتیهای «کیهان» و همراهانش به اعتراض به دعوت او فروکاسته شد، و مسئولین همایش در واکنش به اعتراضات آن روزنامه و همراهانش اعلام کرده بودند که وی به این همایش دعوت نشده، در روز دوم برپایی همایش تهدید کرد چنانکه مسئولین برپایی همایش مسئولیت دعوت او را بر عهده نگیرند؛ فردا دعوتنامه و کارت مخصوص حضور در همایش خود را علنی خواهد نمود، اما پیش از آنکه چیزی را افشانموده یا دعوتنامهای را علنی نماید، کشور را به مقصد محل اقامت دائم خود «آمریکا» ترک کرد و حتی چند روز بعد که مهمان شبکه ماهوارهای «bbc» بود هم در مقابل سؤال مجری تلوزیون مذکور در مورد دعوتشدن یا نشدن خود به ایران، از پاسخگویی طفره رفته و پاسخ سؤال تلوزیون مذکور را به دولت ایران حواله داد.
این مهمان جنجالی و بلوفزن، در شرایطی که متهم به خیانت به ملت و نظام میباشد و طی اظهاراتی مسئولین جمهوری اسلامی را «عقبافتاده و خونخوار و قاتل و جانی» معرفی نموده، بهراحتی به کشور تردد مینماید، در زمان حضورش در کشور مسئولین برگزاری یک همایش را علنا تهدید به افشاگری مینماید، و بهراحتی هم از کشور خارج میشود تا مسئولین همایش با خیال راحت به روزنامه «کیهان» متذکر شوند که افشاگری آنها «مستند به یک تصویر جعلی است» و بلافاصله و با تحکم درخواست نمایند که متن جوابیه آنها "به مطلب مندرج در آن روزنامه به تاریخ ۸۹/۵/۱۴با عنوان «مشایی: امیراحمدی را دعوت نکردهایم،متن دعوتنامه در کیهان امروز»" را جهت تنویر افکار عمومی و حسب قانون مطبوعات در روزنامه چاپ نماید.
«کیهان» این جوابیه را چاپ نموده و توضیحات خود را نیز که بسیار جالب توجه و ارزشمند است به آن پیوست نمودهاست.
جوابیه مذکور چنانچه قید شد به امضای «سرپرست اداره کل روابط عمومی» همایش تنظیمشده اما جوابیه روزنامه خطاب به آقای «مشایی» است و مجددا همچون تلاش نافرجام نوشته پیشین تلاش نمودهاست دامان ریسجمهوری از اتهامات ذکرشده را پاک نشانداده، همه تقصیرها را به گردن ریسدفتر و نماینده تامالاختیار ایشان در همایش بیاندازد.
«جوابیه» ادعا میکند متن دعوتنامه منتشر شده در روزنامه «کیهان» جعلی است و روزنامه «کیهان» از مسئولین همایش دعوت میکند که برای اثبات ادعای خود مبنی بر جعلیبودن سند «کیهان» «متن چند ایمیل دیگر که برای سایر دعوتشدگان ارسال کردهاست را منتشر کند تا مردم با مقایسه آن ایمیلها و ایمیل منتشرشده در کیهان دروغگو را بشناسند» و بسیار جالبتوجه در ابتدای این دعوت؟؟؟ تهدید میفرمایند که «اگر جرات دارند» چنین دعوتی را اجابت کنند و در ادامه به خوانندگان خود با اشاره به داستان چاپ اسکناس ۳۲ تومانی ضمن متهم کردن جریان مشایی به «جعل سند» اطمینان میدهند که خاطرتان جمع باشد کسی نمیتواند کلاه از سر کلاهبردار! بردارد.
کیهان در ادامه یک گام بلند برداشته و با چاپ پاسخ «هوشنگ امیراحمدی» به ایمیل دعوت مسؤلین همایش از آقای «مشایی» توضیح میخواهد. غافل از آنکه مخاطبان نامحرم و البته آگاه آن روزنامه بلافاصله خواهند پرسید: چگونه روزنامه «کیهان» و مسؤلین آن به آرشیو ایمیل یک نهاد دولتی که قاعدتا باید گذرواژه و رمز عبور آن در اختیار شخص خاصی باشد، دسترسی داشتهاند؟
البته پر واضح است که مخاطبان نامحرم «کیهان» جواب این سؤال خود را به خوبی میدانند اما آنکه پس از رویت این متن در بهت و حیرت فرو رفته؛ مسئولین برگزاری همایش هستند که در نتیجه غفلت و فساد عمیق متوجه اتفاقات اطراف خود نیستند.
این متن ایمیل آقای «امیراحمدی» در پاسخ به ایمیل مسؤلین برگزاری همایش است:
«ضمن سلام و تشکر از پذیرش درخواست بنده برای شرکت در همایش بزرگ ایرانیان خارج از کشور، اطلاعات دادهشده در فرم ثبتنام صحیح میباشد. اینجانب بلیط خود را خریداری نمودهام و اطلاعات آنرا هم بهپیوست این ایمیل دوباره میفرستم. برابر مقررات شما هزینه بلیط را در ایران دریافت خواهم کرد.
ارادتمند
هوشنگ امیراحمدی»
این ایمیل نشان میدهد که حق تا حدودی با ریسدفتر ریسجمهور و مسؤل برگزاری همایش است و آقای «امیراحمدی» قبل از آنکه از سمت طرف ایرانی به همایش مذبور دعوت شود، خود اقدام به درخواست حضور نموده و پس از پذیرش طرف ایرانی با ارسال این ایمیل مراتب تشکر خود را اعلام نمودهاست و پس از آنکه حضور او در ایران با عکسالعمل اعتراضی گروهی و در مقابل سکوت و تکذیب دعوتکنندگان همراه شده، ترجیح داده در یک بازی برد برد و یک معامله پنهانی به «کیهان» نزدیک شده و متن ایمیل دریافتی و پاسخ ارسالی خود به آنرا در قبال امتیازاتی در اختیار «کیهان» قراردهد. و حالا کیهان احساس میکند بزرگترین برگ برنده برای فشار بر «احمدینژاد» برای برکناری «مشایی» را در اختیار دارد. بههمین دلیل است که در نوشته خود بهراحتی ریسدفتر ریسجمهور یعنی شخص دوم مملکت را متهم به «جعل» و «دروغگویی» نموده و از او دعوت مینماید که آگر جرات دارد!!! با «کیهان» درافتد.
اما دقت کنید که هم «کیهان» هم آقای «امیراحمدی» و هم همایشیها آنقدر از گافها و سوءاستفادهها بر علیه همدیگر ذوقزده بودهاند که فراموش کردند آثار جرم را پاک نمایند.
درمتن جوابیه «سرپرست ادره کل روابط عمومی» هیچ نامی از «هوشنگ امیراحمدی» برده نمیشود و به استثنا قسمت ابتدای جوابیه که به متن یادداشت «کیهان» اشاره میکند، در تمام موارد از آقای «امیراحمدی» بهعنوان «نامبرده»، «شخص موردنظر»، «فرد موصوف» و «فرد موردنظر» یاد میشود، این در حالی است که در متن توضیحات «کیهان» قضیه کاملا برعکس میباشد و در تمام موارد به نام ایشان اشاره میشود.
حالا نوبت آقای «امیراحمدی» است که در یک برنامه تلوزیونی زنده در تلوزیون «بیبی سی» ظاهرشده و مجری برنامه که تمام تلاش خود را برای یافتن این پاسخ که آیا ایشان به همایش دعوت شده بود یا خیر? را ناکام بگذارد.
اما برگردیم بر سر دلیل دیگری؛ «کیهان» در متن توضیحات خود به «IP» ایمیلها اشاره میکند و اینکه همه از یک کامپیوتر واحد ارسال شدهاست.
اینکه در بین میهمانان همایش کسانی با آقای «شریعتمداری» دوست صمیمی بودهاند و «IP» ایمیل خود را در اختیار ایشان قرارداده اند، نهتنها بعید نیست، بلکه کاملا محتمل است. اما «کیهان» و آقای «شریعتمداری» به «IP» ایمیل آقای «امیراحمدی» چگونه دسترسی پیدا نمودهاند؟
این سؤالی است که «شریعتمداری» گمان میکند فقط او جواب آنرا در اختیار دارد. و از این بابت اینروزها در پوست خود نمیگنجد.
و اما آقای «شریعتمداری» پس از آنکه اسناد خود را برای فشار بر «احمدینژاد» برای برکناری «مشایی » ارائه نمود و در جواب، خند تمسخر «احمدینژاد» را دریافت نمود تازه متوجه خواهد شد برگ برندهای که «امیراحمدی» در اختیار او گذاشته، سالها پیشتر از اینها روشده و آس آخر در دستان «مشایی» است.
می توانید قیافیه «شریعتمداری» را تصور نمایید؟
این نوشته در جرس اینجا