وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هاشمی شاهرودی» ثبت شده است

این‌جا چه خبر است؟

يكشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۸۹، ۰۶:۴۷ ق.ظ

سال گذشته روزنامه«کیهان» در ستون «یادداشت روز» ۲۲ فروردین ۸۸ خود، مقاله‌ای را با عنوان «‌آن‌جا چه خبر است» به امضای آقای «حسین شریعتمداری» به چاپ رساند که به عقیده اغلب اهالی رسانه و سیاست، چاپ این نوشته در روزنامه «کیهان» در آن‌زمان غیر قابل انتظار بود.(+)

اگرچه نوشته از نگاه و منظر روزنامه‌نگاری و رسالت مطبوعاتی، نوشته‌ای بسیار ارزش‌مند و درخورتوجه بود، اما وقتی نماینده ولی‌فقیه در یک ارگان، اتهامات سنگینی را متوجه دستگاه عریض و طویلی که ریاست عالیه آن توسط مقام رهبری انتصاب می‌شود، و طبعا هرگونه اتهام و افشاگری، به‌نوعی متوجه عالی‌ترین مقام آن دستگاه و غیرمستقیم مقام منصوب‌کننده آن مقام می‌شود، از روزنامه «کیهان» که بر اساس نظریه «اگر آقا بگوید ماست سیاه است به حضرت عباس ماست را سیاه می‌دانیم» رفتار می‌نمود، چنین افشاگرییی بسیار بعید می‌نمود.

 «کیهان» در نوشته خود خبر داده بود که اطلاعاتی به‌دست آورده حاکی از فساد گسترده در قوه قضاییه و مدلول این گفته نیز صدور حکم آزادی آقای «شهرام جزایری» که قضیه سوءاستفاده مالی و اختلاس سنگین او از سیستم بانکی، پیش از این بزرگ‌ترین امکان برای مانور رسانه‌ای اصول‌گرایان را فراهم نموده و علاوه بر آن یک‌بار نیز تلاش موفقیت‌آمیز ــ اما نافرجام ــ فرار از زندان را تجربه نموده بود.

در این یاداشت آقای «شریعتمداری» با اشاره‌های صریح، بعضی از عالی‌مقامان در «قوه قضاییه» را به زد و بند برای آزادی «‌شهرام جزایری» متهم نموده و از آن‌ها به‌عنوان «انگل‌های خطرناک» یاد کرده و پرسیده بود:
«پرونده ای نظیر پرونده فساد اقتصادی شهرام جزایری، در دستگاه قضایی، گردش‌کار گسترده‌ای دارد و مافیای مورد اشاره برای تدارک آزادی وی - آن‌هم با ظاهر قانونی و تهیه حکم رسمی آزادی او! - ناچار به زد و بند، رشوه‌دهی و ساخت و پاخت با عوامل متعدد بوده است؛ آیا غیر از این است؟!. اگر چنین است - که به یقین چنین است - این عده چه کسانی هستند؟! و در دستگاه قضایی که باید حامی مظلومان باشد چه می کنند؟!.»

«کیهان» پس از این بلافاصله چون همیشه ردپای بیگانگان را در این ماجرا جست‌وجو نموده و البته که خیلی زود هم ردپا را پیدا کرده بود:
«آیا بدنام کردن نظام، آن‌هم در شرایطی که موفقیت‌های حیرت‌انگیز آن، خشم دشمنان بیرونی را برانگیخته است، یکی از اهداف باند مورد اشاره نبوده است؟ و آیا در پی‌گیری ماجرا نباید ردپای بیگانگان نیز مورد توجّه قرار گیرد؟!»

در بخش پایانی این نوشته جایی که بعضی از مسئولان محترم؟؟ دستگاه قضایی به هوس‌بازی و خوش‌گذرانی و «لم دادن» به جای انجام کار مردم متهم می‌شوند، کدهای گنگی شفافیت افشاگری را تکمیل می‌کرد:
«کاش برخی از مسئولان محترم دستگاه قضایی به جای آن که گذران اوقات فراغت خود - که متاسفانه خیلی هم زیاد هست! - به نقاط خوش آب و هوای کشور رفته و در خانه‌های اشرافی کلان سرمایه‌داران جا خوش کنند، بخشی از وقت خود - بخوانید وقت متعلق به ملّت- را نیز صرف رسیدگی به امور قضایی بر زمین‌مانده مردم و بررسی هویت برخی از مدیران این دستگاه می‌کردند ـ البته به‌عنوان وظیفه خویش نه منّت به مردم. مثلاً؛ چرا تعطیلات نوروزی را در باغ رویایی! و چندده‌هکتاری آقای «الف - الف» در منطقه خوش آب و هوای شمال سپری کرده و در ویلاهای آن‌چنانی و اشرافی این کلان سرمایه‌دار لم داده‌اند؟ که خدای نخواسته مجبور باشند بهای این «لم‌دادن»ها را از کیسه ملت هزینه کنند؟!».

درست یک‌سال از این نوشته البته شفاف و سراسر اتهام روزنامه محترم «کیهان» و آقای «حسین شریعتمداری» بر علیه بعضی از عالی‌مقامان در دستگاه قضایی می‌گذرد، و همه به خوبی آگاهند که طی یک‌سال گذشته کوچکترین اتفاقی در دستگاه قضایی کشور به وقوع نپیوسته که کمترین سندی دال بر اثبات ادعای سال گذشته «کیهان » باشد الا اینکه ریس وقت قوه قضا از «قوه قضاییه» به «شورای نگهبان» رفته است و آقای «شهرام جزایری» کماکان در زندان به سر می‌برند.

اما با فرض صحت تمام ادعاهای «کیهان » و آقای «شریعتمداری» نکته جالب توجه و در عین شرم‌آور آنست که، بحث وجود فساد در اغلب سازمان‌های کشوری و از جمله سازمان قضای ایران، با توجه به وجود سیستم فاقد نظارتی که «کیهان»نشینان بزرگ‌ترین مدافعان چنان سیستمی می‌باشند، امری است که بارها و بارها مورد اعتراف و اعتراض اغلب کارشناسان و متخصصان امر سیاست و اجرا و قضا قرار گرفته و طرح چنین اعتراضات و واقعیت‌هایی، از طرف کیهانیان و اصول‌گرایان اتهام ارتداد و تقاضای اشد مجازات را به دنبال داشته است.
«کیهان»ییان به خوبی به یاد دارند که آقای «شاهرودی» در اولین روزهای جلوس بر صندلی ریاست، دستگاه قضایی ایران را به «مخروبه‌ای» تشبیه کرد. این گفته آقای «شاهرودی» که امیدواری بسیاری را در دل کارشناسان امر ایجاد نموده و یک‌صدا بر آن بودند که «جانا سخن از زبان ما می‌گویی»؛ آن‌زمان با سکوت معنی‌دار «کیهان» برگزار شد.

و ما البته باید به سادگی عبور کنیم از این‌که یک‌سال پس از نوشتن آن یادداشت «قوه قضاییه» هم هیچ تمایلی به اعتراض، شکایت، یا پاسخ‌گویی به آن یادداشت از خود بروز نداد.
به‌را ستی باید از شریعتمداری و کیهان پرسید: این‌جا چه خبر است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۸۹ ، ۰۶:۴۷
علی مصلحی

افتضاح قوا

چهارشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۸۸، ۰۵:۴۷ ق.ظ

پس از حماسه درخشان و غرورآفرین دوم خرداد ۷۶، بررسی‌های موثق نشان از آمار آراء بیش از واجدین شرایط استان کردستان می‌داد که آن‌روزها آقای «محمدرضا رحیمی» را در سمت استانداری خود داشت.
این پدیده نادر حکایت از تقلب و دست‌کاری آشکار در آرا و امانت مردم می‌داد.

علیرغم رای بی‌نظیر و غیرقابل پیش‌بینی آقای «خاتمی» و پیروزی اصلاح‌طلبان، دوهفته‌نامه «عصرما» ارگان «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» در گزارش مبسوطی خواستار پی‌گیری موضوع و آشکار شدن عواقب مسئله شد، اما نه‌تنها هیچ اراده‌ای در قوه قضاییه برای پی‌گیری موضوع و طرح شکایت و تنبیه نام‌برده توسط مدعی‌العموم وجود نداشت، بلکه ریاست وقت قوه‌قضاییه با بی‌شرمی آشکار، استاندار متخلف و برکنارشده را مورد تفقد و تشویق قرار داده، در پست بالاتر و حساس‌تری در قوه‌قضایه به‌کار گمارد.

 صدای اعتراض رسانه‌های مسقل و متمایل به اصلاحات، به این انتصاب مضحک به‌طور کلی ناشنیده تلقی و برای همیشه بدون پاسخ ماند.
اگرچه شاید آن‌روزها شرایط برای پاسخ به آن اعتراضات مهیا نبوده و معترضین آن‌روز، امروز تاوان اعتراض و پاسخ سئوال‌شان را در اوین دریافت می‌نمایند.

اما چه کسی باور می‌کرد که متقلب آن‌روز، دوازده سال بعد؛ پس از اما و اگرهای فراوان، بر سر ثروت‌ بادآورده و پرونده‌های مفتوح مالی متعدد، به‌علاوه مدرک تحصیلی مشکوک به جعل، بر کرسی معاون اولی ریس‌جمهور تکیه بزند و تمام نمایندگان به‌اصطلاح اصول‌گرا و مدافع ارزش‌ها هی درباره پرونده‌های او طرح شبهه و اشکال نمایند و آب هم از آب تکان نخورد و به قولی گوش اگر گوش آقای «احمدی‌نژاد» است و ناله اگر ناله نمایندگان مجلس هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی، آن‌که البته بر صندلی معاون اولی تکیه می‌زند کسی نیست جز آقای «محمدرضا رحیمی».

کمترین شکی جود ندارد که آقای «احمدی‌نژاد» هنگام انتصاب و انتخاب آقایان «رحیمی» و «مشایی» و مرحوم «کردان» و عزل و نصب‌های فراوان از این دست، هم به سوابق سوء حضرات واقف است و هم به نارضایتی شدید افکار و وجدان عمومی جامعه خصوصا علما و نمایندگان مجلس و واکنش‌های شدید آن‌ها را هم پیش از اقدام به عزل و نصب رصد می‌نماید.
 اما با این‌حال با خیال راحت کار خود را انجام می‌دهد و به هیچ واکنشی هم توجه ندارد، مگر آن‌که واکنش یک بازی پنهانی مضحک برای فریب مردم و طبقه ارج‌مند علما و حوزه باشد. ( نامه رهبری نظام برای برکناری مشایی از سمت معاون اولی پس از اعتراض شدید قم و نمایندگان)

اما آن‌چه که جای تاسف و تاثر شدید دارد، اعتراض پی‌درپی و دنباله‌دار و صد البته بدون کمترین فایده جمعی از نمایندگان اصول‌گرای مجلس به این رفتارها و تکرار بیش از پیش آن توسط ریس‌جمهور از یک‌طرف و حمایت شدید همان نمایندگان از مجموعه این دولت از طرف دیگر است.

صدور بیانیه‌های متعدد تشکر و دفاع از بیانات حکیمانه مقام رهبری در دفاع از آقای «احمدی‌نژاد»، نوشتن نامه با امضای بیش از دویست و هفتاد هشتاد نفر از نمایندگان مجلس در حمایت از برنامه‌های حکیمانه «ضرغامvt» ــ‌که چیزی غیر از دستاوردهای دولتین نهم و دهم را نمایش نمی‌دهد‌‌ــ و ... را می‌توان مشتی نمونه خروار معرفی کرد.

پنج سال گذشته به جرات می‌توان ادعا نمود، سرمایه و انرژی‌های بسیار ارزش‌مندی از این کشور و ملت و نظام صرف این دور باطل مسخره شده و آب هم از آب تکان نخورده است.

به دنبال اعلام خبر دست‌داشتن بعضی از دولت‌مردان عالی‌رتبه در یک افتضاح مالی شدید در کشور، بعضی از گمانه‌زنی‌های موثق «محمدرضا رحیمی» معاون اول ریس‌جمهور را به‌عنوان یکی از اعضای ارشد این باند معرفی می‌نماید.
چند روز دیگر این گمانه‌زنی‌ها توسط مراجع و منابع رسمی صورت آشکارتری به خود خواهد گرفت. اما همان‌گونه که بیش از یک دهه پیش در ریاست آقای «محمد یزدی» بر قوه‌قضاییه اراده‌ای برای پی‌گیری تخلف آشکار ایشان وجود نداشت، و در دوران ریاست آقای «شاهرودی» بر قوه‌قضاییه این بی‌ارادگی شدت یافت، دوره معاصر نیز به قولی «دعوا بر سر لحاف ملا» خواهد بود و موضوع از اعتراض شدید نمایندگان اصول‌گراتر مجلس فراتر نخواهد رفت و آن‌چه البته به جایی خواهد رسید فریاد حق‌طلبی جنبش سبز ایران است که سر باز ایستادن ندارد و به موقع اصول‌گرایی به معنای واقعی کلمه را به کرسی‌نشینان بهارستان یاد خواهد داد.
ایدون باد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۸۸ ، ۰۵:۴۷
علی مصلحی