آزاد است چون میاندیشد
«من این دانم که نبشتم و بر این گواهی دهم در قیامت، و آن کسان که آن محضرها ساختند، ایشان را محشری و موقفی قوی خواهد بود، پاسخ خود دهند.»
(تاریخ بیهقی)
در میزگردی که به ابتکار سیمای جمهوری اسلامی ایران با حضور «سعیدحجاریان» و «سعید شریعتی» در شبکه ۳ برگزار شده، ظاهرا آقای «شریعتی» اعلام نمودهاست که: تعجب میکند که چگونه بعضی از دوستان وی که در خارج از زندان هستند هنوز دچار تحول نشدهاند. (نقل به مضمون)
این حرف درستی است. چون به تلویح میخواهد بگوید و تصریح کند که آن تحول که در او و در دوستان زندانش و از آنجمله: «ابطحی» و «عطریانفر» و به طریق اولی «حجاریان» صورت گرفته فقط و فقط ناشی از شرایط زندان و مخصوصا زندانهای امروز ایران است. و این تعجب او برای رد گمکردن است برای بعضیها. و اگر انشااله عمرش به دنیا باشد و از قفس اوین برهد، مواضع او هم کماکان مثل مواضع دوستان گذشتهاش بر همان سیاق سابق خواهد بود.
«سعید حجاریان» آزاد شد و این شاید بهترین خبری بود که طی ۱۰۰روز گذشته رسانههای خبری رسمی کشور انتشار دادند و بلافاصله خبر آن چون بمب شادمانهای در تمام رسانهها، سایتها، وبلاگها و رسانههای مجازی و موازی با جنبش سبز منفجر شد و شادمانی را با خود به خانواده جنبش سبز هدیه نمود.
فردای آنروز همان رسانهها با شادمانی زایدالوصفی خبر از ملاقات «عبداله نوری» با جانباز اصلاحات میدادند.
همه خبرها هم حاکی از نهایت رافت و مهربانی در پذیرفتن «عبداله نوری» توسط خانواده «حجاریان» بود. این نقضکننده و مردودکننده تمام تلاشها و گزارشهایی بود که طی ۱۰۰روز گذشته رسانههای کودتا و در راس آن «صدا و سیمای» ایران و در راس همه آنها «دولت کودتا» سعی در اعلام و القای آن داشت که: بازداشتشدگان معترض به نتایج انتخابات نهتنها اعتراضی به نتایج انتخابات ندارند که حتی بهدلیل این نتایج و هدایت و رحمتی که در اوین شامل حالشان شده، به اشتباهات اساسی در مواضع قبلی خود نیز پی برده و اکنون در یک چرخش صدوهشتاد درجه در پیشگاه ملت به اشتباه دیدگاهها و مواضع گذشته خود اعتراف نموده و ضمن آن، نتایج درخشان انتخابات دهم ریاستجمهوری ایران را هم فاقد هرگونه تقلب و تخلفی میدانند.
مغز متفکر اصلاحات که تن نیمهجانش از فردای اعلام نتایج انتخابات دهم ریاستجمهوری به بازداشتگاه و از آنجا به زندان اوین منتقل شده بود، پس از دو ماه بیخبری و نگرانی جامعه و خانوادهاش از وضعیت جسمی نامساعد و شرایط نامناسب او، در دادگاه موسوم به محاکمه عاملان کودتای مخملی حاضر و به شهادت متنی که اعلام شد توسط وی نوشته و توسط «سعید شریعتی» در صحن دادگاه قرائت شد، به تلاش برای براندازی نرم و اشتباه در سایه تحلیل نادرست از شرایط اقرار و ضمن اظهار ندامت و استعفا از عضویت در شورای مرکزی حزب «مشارکت ایران اسلامی» به خاطر گذشته سیاهش از پیشگاه ملت عذرخواهی نمود.
وی چندی بعد نیز جلو دوربینهای صدا وسیمای ایران در میزگردی که به ابتکار سران کودتا طراحی و تنظیم شده بود حاضر، و ضمن تکرار حرفهای نوشته و خواندهشده در دادگاه، پرده از پروژه «تغییر ماهیت فکری و تنبه» خود در سایه ارشادات عالمانه دوستان اوین برداشت و چنان با گذشته خود خداحافظی نمود که میشد تصور نمود با این مواضع نویافته بعید است وی پس از زندان خانواده گذشته خود را بیاد آورد.
ظاهرا باید این فرایند طی میشد تا «مرغ نیمبسمل آزادی» از قفس اوین بپرد.
ادامه منطقی این پروژه اگر دقیق طراحی شده یا اتفاق میافتاد، باید به فاصلهگرفتن «حجاریان» از دوستان دیروز که بانوشتن ندامتنامه از آنها اعلام برائت کرده بود منجر شود.
اولین نشانههای فاصله گرفتن هم آنست که یا علیالقاعده دوستی از دوستان دیروز را به حضور و ملاقات نپذیرد و یا اگر براساس رافت اسلامی دوستی را به حضور پذیرفت، از باب «امر به معروف و نهی از منکر» باید موضوع گفتوگوهای بین آنها بحثها و اندیشههایی باشد که منجر به تغییر میزبان شده است و در صداوسیمای ایران از آن سخن رفته است. نیز نشان دادن نشانههای صراط مستقیم نویافته به دوستان گمراه سابق.
اما «حجاریان» حالا آزاد است و دوستان سابق «عبداله نوری» را هم به خانه راه میدهد و جالبتر آنکه محور بحثهای آنها نهتنها بحث میزگرد صداوسیما نیست که بر سر «سند تعاملات راهبردی اصلاحات» به گفتوگو و مباحثه مینشینند که شرایط اینجا شرایط اوین نیست.
این گزارشها البته از طریق رسانههای رسمی به دست نمیآید اما نقطه عطف آن اینست که رسانههای رسمی حالا قادر به تکذیب آن نیستند.
حالا حق با «سعید شریعتی» است که مواضع دوستانی که بیرون زندانند با دوستانی که در زندانند فرق میکند.
به تعبیر مرحوم «حسین پناهی»:
«شک دارم به ترانهایی که زندانی و زندانبان همزمان زمزمه میکنند»
مرتبط:
دانستن حق مردم نیست