کیهان شقالقمر کرد
تقریبا کل روزنامه امروز «کیهان» را گشتم اما خبری از عذرخواهی یا اصلاح اشتباه دیروز نبود که نبود.
تردیدی نیست که اشتباه فاحش و گاف سنگین رسانهای دیروز کیهان نه یک اشتباه سهوی که یک بیاخلاقی تعمدی بوده، و ناگفته پیداست زیان این رفتار خلاف عفت، پیش از آنکه متوجه «جنبش سبز» و آزاده سرفراز آن «محمد نوریزاد» باشد، مایه افتخار جنبش و تکریم و احترام بیشتر «نوریزاد» و شرمساری و آبروریزی «کیهان» و «شریعتمدارانی» است که پاسبان شریعت تقلب و دروغ و خیانتاند.
روزنامه «کیهان» دیروز سهشنبه ۸۹/۳/۱۱ در ستون «نگاه» در مطلبی با عنوان «آقای نوریزاد! شب هفت شهید لاجوردی را به خاطر دارید؟!» قسمتهایی از یک سخنرانی «محمد نوریزاد» نویسنده سابق کیهان و آزاده دربند امروز را بهچاپ رساند که با توجه به محتوای مطالب منتشره و اطلاعاتی که توسط نوشته ارائه میشود، بهنظر میرسد مربوط به تاریخی حداقل دو سال بعد از ترور «سید اسدالله لاجوردی» ریس اسبق سازمان زندانهای ایران و متهم اصلی و اولیه پروژه «توابسازی» در ایران بعد از انقلاب باشد.
«کیهان» همچنانکه در تیتر و جملات ابتدایی نوشتهاش مشخص است، مدعی است که این سخنرانی در شب هفت آقای «لاجوردی» ایرادشده، و تاریخ ایراد سخنرانی را ۱۳۷۷/۶/۱ اعلام مینماید. این درحالی است که آقای لاجوردی دقیقا در همین تاریخ ذکرشده یعنی ۱۳۷۷/۶/۱ترور شده و مطابق مرسوم کشور ایران مراسم هفتم دستِکم یکهفته بعد از درگذشت برگزار میشود نه در لحظه درگذشت متوفی.
از طرف دیگر ترور«سعیدحجاریان» که در متن مورد ادعای «کیهان» در سخنرانی آقای «نوریزاد» در شب هفتم ترور آقای «لاجوردی» به آن اشاره شده، یکسالونیم بعد از حادثه ترور «لاجوردی» در ۱۳۷۸/۱۲/۲۲ اتفاق افتاده و ظاهرا ایشان نمیتوانسته است به تروری که هنوز اتفاق نیفتاده اشاره کند.
همچنین حادثه وحشیانه «کوی دانشگاه» نیز که در سخنرانی بدان اشاره میشود، در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۸ یعنی ۱۰ ماه پس از قتل آقای «لاجوردی» اتفاق افتادهاست و بنابر همان قاعده ایشان نمیتوانسته است به حادثهای که اتفاق نیفتاده اشاره دقیق داشته باشد.
با فرض صحت مطالب منتشرشده توسط «کیهان» و صحت انتساب آنها به آقای «محمد نوریزاد» تعمد کیهان در انتخاب کلمه «شب هفت» در تیتر «آقای نوریزاد!شب هفت شهید لاجوردی را بهخاطر دارید؟!» و جابهجایی تاریخ یک سخنرانی آنهم حدود دو سال با تاکید و در حالی که انتساب این سخنرانی به تاریخ صحیح هم تفاوتی در نتیجهگیری موردنظر کیهان ایجاد نمیکند چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ الله اعلم
کیهاننشینان با این گلآلودکردن آب و بهزعم خودشان افشاگری، قصد تخریب شخصیت «حر» سرافراز زمان «محمد نوریزاد» و صید ماهی مقصود داشتهاند.
از کلام معصوم است که «غریق به هر حشیشی برای نجات خود چنگ میزند.» تردیدی نیست که رفتاری از این دست نهتنها آبرویی از شخص «محمد نوریزاد» و جنبش سبز مردم ایران نمیکاهد، بلکه مایه کسب اعتبار و آبرو برای نامبرده و افتخار برای جنبش سبز است و پیش از آنکه زیانی برای جنبش در بر داشته باشد، فریاد غرقشدن کودتاچیان را با صدای بلند اعلام مینماید.
کودتاچیان تمام تلاش خود را با خشونت هرچه تمامتر برای بهزانو درآوردن «نوریزاد» و اخذ توبهنامه و طلب عفو از رهبری بهکار گرفتند، اما «نوریزاد» محکمتر از پیش بر مواضع انتقادی خود نسبت به کودتاچیان و در راس آنها رهبری نظام ایستاد تا تلاشهای خفتبار دادستانی تهران برای بازیابی مشروعیت و اعتبار و آبروی از دسترفته، نا کام بماند.
«کیهان» همچنین در لید نوشته خود آورده است «متاسفانه رادیو فردا با سوءاستفاده از عواطف خانواده نوریزاد، بعدها هم با آنها تماس گرفت و به مصاحبه با آنها پرداخت.»
جای تعجب نیست که «کیهاننشینان» سعی نکردهاند با سوءاستفاده از عواطف خانواده همکار دیروز - بهزعم کیهان - با خانواده او تماس گرفته و سراغ و احوالی بگیرند یا مصاحبهای انجام دهند. اما جای تاسف هست که ارگان رسمی سازمان سیا (روزنامه فردا) به تعبیر کیهان- چنین کاری را انجام میدهد؟
ظاهرا چنانچه آقای «نوریزاد» در نامه خود به رهبر اشاره کرده بود، «چشمانتظاری خانوادهی من، برای تماشای جمال مبارک شما و رویت نمایندهی شما به جایی نرسید. لابد، در این گردونه، آدمها، تاریخ مصرف دارند. که اگر به سر رسیدند، مثل دستمال آلوده، باید بهدور انداخته شوند.»
از همه اینها که بگذریم، آقای «نوریزاد» امروز پس از لمس واقعیتهای موجود، زندان و شرایطی که میراث برجایمانده از دادستانی و ریاست سازمان زندانهای مرحوم «سیداسدالله لاجوردی» است با صراحت و شجاعت اعلام مینماید «عدالت در دستگاه قضائی ما بیشتر یک شوخی بزرگ است. من بهخاطر نقد این عدالت بیمار، در زندانم و عاملان بیماری دستگاه قضایی و امنیتی و اقتصادی آزادند و حمایت میشوند.»
آیا اگر در زمان ایراد سخنرانی فوق هم ایشان موفق به لمس واقعیتهای تلخ موجود میشد، و رفتار مرحوم «لاجوردی » را آنگونه که آقای «شریعتمداری» مستقیما از نزدیک مشاهده مینمود از نزدیک مشاهده نمودهبود، اینگونه از ایشان دفاع میکرد؟