آقای نقویان! چرا اینقدر دیر؟
در یک موضوعگیری سیاسی یا هر موضعگیری که به ساحت قدس و دین و اعتقادات ربط نداشته باشد، شاید ــ البته با مراتب و درجاتی ــ اشکالی وارد نباشد که آن موضعگیری و اظهارنظر با یک تاخیر ۱۰ساله بیان شود و دلایل و بهانههایی از قبیل فقدان امنیت و تریبون یا فقدان بستر مناسب، برای ۱۰سال تاخیر در موضعگیری، انتقاد یا اظهارنظر در موضوعهایی از این دست قابل توجیه باشد.
اما وقتی موضوع بحث دین و مذهب و مبحثی است که به ساحتهای قدسی ربط پیدا میکند، یافتن توجیه و بهانه برای یک تاخیر ۱۰ساله در انتقاد از عملی که ادعا میشود: «کلاهبرداری دینی بود که بدترین نوع کلاهبرداری است»، کمی مشکل بهنظر میرسد.
«محمود احمدینژاد» بهعنوان رئیس دولت نهم شامگاه چهارشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۸۴ برای اولینبار در صحن مجمع عمومی سازمان ملل حاضر و سخنرانی خود را با خواندن دعای فرج آغاز کرد.
در آنزمان نهتنها هیچ نگهبان دینی، هیچ مرجع تقلیدی، هیچ روحانی معمولی یا برجستهای، هیچ روحانی منتقد یا مدافع نظامی و خلاصه هیچ آدمی که به اصول دینی آشنا و آگاه است، در این مورد موضع انتقادی نگرفت و نهتنها که موضع انتقادی گرفتهنشد که حتی از طرف برخی از منابع با پیشینه و شناسنامه معتبر مذهبی، مورد تشویق و تهنیت هم قرار گرفت.
به تازهگی اما، «ناصر نقویان»، روحانی شیرینبیان و ــ به قول مجری برنامه «دو قدم مانده به صبح» ــ «دانشی» و مسلط به متون کهن و نو ادبیات فارسی، در یک واکنش نقادانه به آن رفتار ــ البته با تاخیر ۱۰ ساله ــ اظهار داشته است که: «خواندن دعای الهمکنلولیک در سازمان ملل کلاهبرداری دینی بود که بدترین نوع کلاهبرداری است.»
با شنیدن این اظهارات، بلافاصله این پرسش مطرح میشود که چرا انتقاد به رفتاری که ساحت قدسی دین را به چالش میگرفته، اینقدر با تاخیر بیان میشود؟ این در شرایطی است که آقای دکتر «نقویان» از شایستگی، وجاهت و پشتوانه لازم برای این اظهارنظر که در حوزه تخصصی ایشان میباشد برخوردار است و در آن زمان نیز به اندازه کافی تریبون برای این انتقاد و موضعگیری در اختیار داشت.
از طرفی با توجه به اینکه مومن در گفتن حقیقت نباید هراسی غیر از خدا داشته باشد، پس نگرانیهای امنیتی از بیان حقیقت و اعتراض به رفتار خلاف دین آقای احمدینژاد هم، محلی از اعراب نداشت و باید در همان زمان از طریق تریبونهای در اختیار، واکنش مناسب نسبت به آن صورت میگرفت، تا نتایج مثبتی که بر آن اعتراض مترتب هست، به ثمر بنشیند.
این تاخیر باعث شد، تا احمدینژاد» وقتی واکنشی در مغایرت با رفتار خود مشاهده نکرد، مکرر آن رفتار را تکرار کرد و برخطای خود تا آخرین لحظه اصرارداشت و اکنون نیز دارد.
انتقاد آقای نقویان در زمانی که دیگر احمدینژاد ریسجمهور ایران نیست تا به سازمان ملل برود و دعای فرج را به بازی بگیرد، اگرچه خالی از فایده نیست، اما اگر در زمان خودش بیان میشد، ارزش و فایدهای بهمراتب بیشتر و سودمندتر از اکنون، هم برای ساحت قدسی دین، هم برای آقای احمدینژاد، هم برای مردم ایران و صدالبته که برای خود ایشان داشت.