بیحرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست
مجموعه حرفهایی اینروزها از زبان بعضی از بهاصطلاح بزرگان نظام شنیده میشود که نهتنها برای این حقیر اصلا جای تعجب ندارد، بلکه طی سی سال گذشته که حرفهایی خلاف آنرا از آنها میشنیدم جای تعجب فراوان داشت.
اینکه بعضی برای تخریب شخصیت مهندس «میرحسین موسوی» پردههای بیشرمی را بالا زده و دست به تخریب عریان حضرت امام میزنند و در این مورد خاص با سکوت بعضی از بهاصطلاح طرفدارن خط امام از «موتلفه» هم روبهرو میشوند، همگی حکایت از یک جریان با مهندسی و برنامهریزی مخصوص با اهدافی خاص دارد.
آقای «اسدالله بادامچیان» عضو معروف و موثر «موتلفه اسلامی» لطف کردند و زحمت کشیدند و خاطرات افقهالفقها معاصر آقای «منتظری» را همراه با نقدهای خود بر این خاطرات چاپ نمودند. دستشان درد نکند. چه اینکه اصل این خاطرات بدون نقد و حاشیهنویسی امثال جناب ایشان به هیچ عنوان امکان چاپ در ایران را به این شکل پیدا نمیکرد.
در جایجای این نقدها حضرت «بادامچیان» نویسنده خاطرات را به این یک دلیل ساده که: ایشان مدعی است ـ بعضی از تصمیمگیریهای حضرت امام متاثر از «اطلاعات غلط»ی است که توسط اطرافیان وی به او میرسیده ــ تخطئه نموده و بر این باور است که «امام» دارای بینشی عمیقتر و وسیعتر از آنست که مورد فریب عدهای از اطرافیان به دلیل دریافت «اطلاعات غلط؟؟» واقع شده و در نتیجه اقدام به تصمیم اشتباه بگیرد.
چند سال بعد از آن آقای «محمد مومن» عضو محترم فقهای شورای نگهبان نیز اقدام به چاپ خاطرات خود نمود و در حالی که نهتنها به لحاظ درک سیاسی و عمق سواد، معلومات و اطلاعات فقهی از یکطرف و سابقه مبارزات قبل از انقلاب و شاگردی حضرت امام از طرف دیگر بههیچ روی قابل مقایسه با آقای «منتظری» نیست، در بعضی موارد و خصوصا در مورد انتخابات مجلس سوم همان حرفها را در مورد حضرت امام مطرح نمود که قبلا آقای منتظری در خاطرات خود مطرح و مورد اعتراض و انتقاد شدید آقای «بادامچیان» قرار گرفته بود.
اخیرا نیز جناح مدعی اصولگرایی و رسانههای وابسته به آنها و در راس آن خبرگزاری فارس آن خاطرات و این فراز اخیر را مستمسک حمله به دولت آقای «موسوی» که مورد وثوق و تایید مکرر حضرت امام بوده است قرار داده و سعی نمود با شبیهسازی اعتراضات مدنی جنبش سبز امروز با اعتراضات به نتایج انتخابات مجلس سوم آنروز، از این نمد برای مقبولیت خودشان کلاهی فراهم نمایند.
اخیرا نیز تعدادی از وابستگان فکری جناح موسوم به اصولگرایی با تکرار حرفهای مشابه و به قصد تخریب شخصیت سران اصلاحات که اغلب از بستگان و شاگردان و نزدیکان بنیانگذار جمهوری اسلامی میباشند، سعی دارند تا ضمن تخطئه و تخریب شخصیت عظیم حضرت امام و اعلام رسمی اشتباه بودن سیره سیاسی امام طی سی سال گذشته، گناه این اشتباه را به گردن این نزدیکان بیاندازند که بهزعم آنها امام را طی این سالها در محاصره خود قرار داده و از رسیدن اطلاعات درست به حضرتش محروم نمودهاند.
در اینکه چه اندازه این ادعاها فاقد اعتنا و توجه است و چه میزان کودکانه و مضحک، فعلا مجال و صحبتی نیست، اما آنچه شایسته توجه است سکوت معنادار حضرت «بادامچیان» و جناح مطبوعشان است.
این سکوت نشان میدهد که تا چه اندازه دغدغه جناب ایشان در تنظیم نقدنامه بر خاطرات فوق و دلایلی که در آن نقدنامه مطرح مینمایند، فاقد صداقت بوده و نهتنها برای دفاع از کیان نظام و امام نیست، که در بعضی موارد و بلکه در اغلب موارد نیز نوع نگاه انحصارگرایانه وی نسبت به نظام و انقلاب چیزی جز تخریب وجه زیبای نظام را به همراه ندارد.
در مورد این ادعای بنده، شما را ارجاع میدهم به مطالعه کتاب فوق و دعوت به قضاوت صادقانه در مورد این کتاب.
اما آنچه مورد غفلت این نوع اتهامزنیها قرار میگیرد، آنست که این اتهامزنیها قبل از آنکه به تخریب امام و نزدیکترین یاران او منجر شود، به تخریب حضرات اتهامافکن منجر میشود.
تفکیک بین مسببین اتفاقات سی سال گذشته، اگرچه کار غیر ممکنی نیست، اما کار بسیار سختی است، و یک ناظر بیطرف بیرونی همه را از یک نگاه واحد مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و همه را به یکسان در پدیدآمدن آن شرایط و اتفاقات موثر میداند.
حالا چگونه است جمعی که در بهوجود آمدن سیاهترین اتفاقاتی که بارها با آبروی نظام بازی کرده و مورد اعتراضات مکرر حضرت امام هم واقع شده، امروزه میخواهند پای خود را از بسیاری از حوادث تاریخ نظام پس کشیده و با بعضی از فرزندان اصلی و اصیل امام و انقلاب به صفبندی و مرزبندی برسند، جای سئوال است اما جای تعجب نیست.
به این مدعیان بزرگ متذکر میشویم:
بیحرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست
باور کنید پاسخ آیینه سنگ نیست
سوگند میخورم به مرام پرندگان
در عرف ما سزای پریدن تفنگ نیست
در کارگاه رنگرزان دیار ما
رنگی برای پوشش آثار ننگ نیست
از بردگی مقام بلالی گرفتهاند
در مکتبی که عزت انسان به رنگ نیست
دارد بهار میگذرد با شتاب عمر
فکری کنید که فرصت پلکی درنگ نیست
وقتی که عاشقانه بنوشی پیاله را
فرقی میان طعم شراب و شرنگ نیست
تنها یکی به قلهی تاریخ میرسد
هر مرد پاشکسته که تیمور لنگ نیست
شعر از محمد سلمانی
+ نوشته شده در یکشنبه پانزدهم شهریور ۱۳۸۸ساعت ۴: ۶ توسط علی مصلحی