از حول «خبر» در دام «شایعه» نیفتیم
اما با اینهمه رسانههای معتبر و بزرگ همیشه تلاش میکنند این سرعت در انتشار خبر و اولین رسانه و منبع سایر رسانهها بودنشان، حتما با فاکتور «دقت» و «صحت» هم توام و همراه باشد. بنابراین اگر خبری را دریافت کردند که نیاز به تایید بیشتری داشت، کمی در انتشار آن تامل میکنند و در فاصله این تامل، به سرعت با یکی دو منبع تماس میگیرند تا صحت خبر دریافتی برایشان محرز شود، پس آنگاه اقدام به انتشار خبر میکنند.
تردیدی نیست از آنجا که عالم رسانه با مدیریت انسانی سروکار دارد، طبعا از خطاهای انسانی هم به دور نیست و با لحاظ کردن وسواس و دقت فراوان، بازهم هراز گاهی، گاف یا خطا گریزناپذیر است و البته راه اصلاح آنهم تعبیه شده که باید بلافاصله خبر اشتباه یا شایعه منتشر شده را اصلاح کرد و برای مخاطب توضیح داد و او را از اشتباه بیرون آورد.
با همه اینها اما بعضی وقتها خطاهایی اتفاق میافتد که نه ناشی از خطاهای متعارف انسانی در نقل و دریافت خبر، که از «از حول حلیم در دیگ افتادن» خبر میدهد واین مدل خطا یا گاف، بیش از یک خطای متعارف میتواند با آبروی رسانه بازی کند.
تابناک ساعت ۵۰: ۱۹ عصر پنجشنبه ۲۸ آبانماه در خبری با عنوان «قتل قهرمان پرورش اندام کشور تایید شد»، به نقل از بخش ورزشی خود خبری را تایید کرد که به گفته همان گزارش «مورد تردید قرار گرفته بود» و حالا این رسانه ادعا میکرد تردیدها برطرف شده و خبر تایید میشود.
گذشته از تایید خبر یک قتل، تابناک در چکیدهای که در پیشانی خبر خود برای این اتفاق نوشته بود مدعی شد: «بابک محمدی اهل سنندج که غیر از ورزش حرفهای، خوانندگی هم میکرد دیروز به قتل رسید.» این یعنی این رسانه در فاصله آن تردید تا این تایید، اندکی هم در مورد پیشینه شخصیت مقتول کسب اطلاع کرده و آن تایید و این اطلاع نمیتواند از منبعی موهوم کسب شده باشد.
بلافاصله تعداد قابل توجهی از رسانهها با توجه به ارزش هیجانی و خبری این خبر و تایید، خبر را به نقل از تابناک پوشش دادند.
تنها ۶ ساعت پس از انتشار این خبر، ایسنا در ۲۳: ۲ دقیقه بامداد جمعه در تکذیبهای بر این خبر، گزارش داد که نه تنها «بابک محمدی» به قتل نرسیده، بلکه اصلا در میان قهرمانان پرورش اندام کشور، قهرمانی به این نام وجود ندارد و عکس قهرمان پرورش اندامی که با نام جعلی «بابک محمدی» منتشر شده، عکس «علی اکبری» یکی از ورزشکاران پرورش اندام است که در سلامت کامل بهسر میبرد.
اینکه تابناک ورزشی از چه منبعی تاییده خبر قتل یک قهرمان پرورش اندام را میگیرد، و چه منبعی برای تابناک توضیح میدهد که این قهرمان علاوه بر ورزش حرفهای خوانندگی هم میکرده و با توجه به اینکه پیرامون یک قهرمان ورزشی آنهمه منبع موثق برای تایید یک خبر مردد یا شایعه آنهم خبری که به حیات و ممات یک انسان ربط دارد وجود دارد، و همه آن منابع در دسترس رسانهی معتبری چون تابناک هست و این رسانه به جای مراجعه به آنها به منبعی که نه تنها موثق نیست که تخیل و توهمات شبیه به چاخان هم دارد مراجعه میکند، پرسشهایی است که باید تابناک به آن پاسخ بدهد.
انتشار چنین اخباری، بدون توجه به مراتب دقت و صحت آن، جدای از لطمه زدن به آرامش جامعه، اعتماد مخاطبین نسبت به اعتبار رسانه را به شدت کاهش داده و دچار لطمهای میکند که ترمیم آن اگر ممکن باشد با فرصت و هزینه بسیار همراه است.
میتوان رسانه اول بود. میتوان مبنع برای بسیاری از رسانه بود و سریعتر از اغلب رسانهها به اخبار دست یافت و منتشر کرد. اما اندکی دقت و تامل در تایید اخبار، سرمایه عظیمی برای اعتبار رسانه و اعتماد مخاطب فراهم میکند.