پوشیدن لباس غیرمتعارف در شان وکیل دادگستری نیست
ما یک شرایط ایدهآل و آرمانی داریم، یک دنیای واقعی. این دو را باید از هم تفکیک، و با توجه به مختصات خاص هر شرایط، رفتار کرد و آنها را با هم قاطی نباید کرد.
اینکه من لباسی با شعار خاص که بیانگر اعتراض من است بپوشم و در شرایط و فضای خاصی برای نشاندادن و بیان اعتراضم حاضر شوم، تقریبا متعلق به یک شرایط آرمانی، و ایدهآلی است که در دنیای پیرامون ما موجود نیست و اگر من چنین کنم ممکن است نتایج معکوس بهدنبال داشته باشد و به نوعی نقضغرض منجر شود.
من ابدا قصد دفاع از بازداشت آقای «نجفی» وکیل دادگستری یا رد و تایید اتفاقات مربوط به آن را ندارم. اما حقیقت این است که دنیایی که آدم بتواند در آن همه آزادیهای مشروع و قانونی را به بهترین شکل ممکن داشته باشد، یک مدینه فاضله یا آرمانشهر است که به قول فلاسفه «ممتنعالوجود» نیست، اما به قولی سختیاب یا «بعیدالوجود» است.
این به معنای آن نیست که حالا که «بعیدالوجود» است، پس ما نشانهها و اشارهها و مقدمات آنرا هم خراب و خیال خود را راحت کنیم. نه ابدا اینگونه نیست، بلکه ما وظیفه داریم با شناسایی نشانههای آن به سمت ساختن این «آرمان شهر» حرکت کنیم و به هر میزان که بیشتر به انگارههای اصلی و واقعی آن نزدیک شدیم، قطعنا آرامش و آزادی و نهایتا سعادت ما هم بیشتر خواهد شد، اما مطلق و صددرصدی نخواهد بود.
هر صنف برای خودش ساختار و قاعده و برای اعضایش دستورالعمل رفتاری و چهارچوب اخلاقی خاص دارد و برای تخطی از آن هم مجازاتی تعیین شده است. صنف وکلا هم از این قاعده مستثنی نیست و حتی برای پوشش و نصب اتیکت خاص بر لباس هم قاعده و دستورالعمل دارد.
این قاعده البته مربوط به زمانی است که آنها در کسوت وکالت هستند. والا در زمان غیر این، میتوانند هرگونه که خواستند لباس بپوشند و رفتار کنند. اما این حق به معنی آن نیست که مثلا با لباس زیر در خیابان تردد کنند، یا لباسهایی بپوشند که در عرف معنی نوعی لودگی میدهد و صرفا آدمهای لوده آنرا میپوشند. یا مثلا روی لباسهای متعارف نوعی نوشته و نشانههایی باشد، که در شان یک وکیل دادگستری نباشد. اینها قطعنا به شان شخصیتی آدم، فارغ از اینکه قاعده کانون و صنف باشد یا نباشد هم لطمه میزند و به شان فردی که مسؤلیت برحستهای در پذیرش وکالت آدمهای خاص بر عهده گرفته، به طریقاولی لطمه بیشتری میزند.
البته اگر فردی از قاعده و دستورالعمل خاص صنف خود تخطی کرد، تنبیه آن پروسه و نظاممندی خاصی دارد که در حوصله این نوشتار نیست، اما بازداشت آقای «نجفی» مشمول و مستند به این قاعده نیست.
با این وصف میتوان گفت؛ رفتار آقای «نجفی» در پوشیدن تیشرتی که روی آن عبارت «عاشوری ۸۸» که قطعنا حساسیتزا هست و برای او که موکلینش شایبه اتهام امنیتی داشتهاند، حساسیتزاتر، کار قابلدفاعی نیست و من ضمن اینکه آروز میکنم با توجه به اینکه این کارشان دستکم جرم نبوده بهزودی از بازداشت آزاد شود، آرزو هم میکنم که ایشان به شان و شخصیت خود و حوزهای که به آن تعلق دارد کمی بیشتر واقف و به بدیهیات رفتاری آن متعهد باشد.