مجلس ایران و مونتاژیسم
من تا حالا فکر میکردم تمام تصاویری که در فیلمهای سینمایی میبینم، درست عین واقعیت است.
مثلن وقتی در فیلمهای مربوط به جنگ ایران و عراق، میدیدم که یک ایرانی بهتنهایی یک لشگر عراقی را خلعسلاح میکند، یا مثلن یک جوان ایرانی بهتنهایی بر چند سرباز غولپیکر عراقی چیره میشود، همه واقعی است.
باور کنید از خوشحالی و غرور در پوست خودم نمیگنجیدم.
من حتی اینقدر کودن بودم که وقتی در پایان فیلمهای «جکی جون» اتفاقات پشت صحنه را هم میدیدم، بلد نبودم یاد بگیرم، یا باور کنم که احتمال وقوع این اتفاقات در عالم واقع، تقریبن غیرممکن است.
از این گذشته من اگر یکبار یک هنرپیشه را در خیابان میدیدم که مثلن در فیلمی نقش امیرکبیر را بازی کرده بود، نزدیک بود از تعجب غالب تهی کنم. چرا که در تاریخ خوانده بودم «امیرکبیر» سالها پیش کشته شده اما چگونه حالا در خیابان در حال تردد است؟
خلاصه اینکه من از هیچ هنری در حوزه سینما و تصویر و تصویربرداری و هیچ تکنیکی در چنین حوزههایی سر در نمیآوردم، تا اینکه خدا پدر و مادر نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی را بیامرزد، که به من آموختند که نهتنها در حوزه سینما و تصویر، که در تمام حوزهها و از آنجمله در سیاست، هنری و تکنیکی و فنی به نام «مونتاژ» وجود دارد و شبکه خبری و تلویزیونی «بیبیسی» در تهیه یک فیلم سینمایی سیاسی، به نام «حمله وحشیانه پلیس و لباسشخصیها به کوی دانشگاه» از این فن استفاده کرده است.
و خدا پدر و مادر مردمی را بیامرزد که چنین نمایندگانی را برای ما انتخاب کردند و گرنه من میمردم و نمیدانستم که فیلم «یورش وحشیانه به کوی دانشگاه» مونتاژ است.