دوست یا دشمن؟
(هنر «عدالت» آن نیست که همه گنهکاران به مجازات برسند، هنر عدالت آن است که هیچ بیگناهی به مجازات نرسد)
منتسکیو ــ روحالقوانین
هنگامی که مقام رهبری در خجسته سالروز میلاد حضرت مولیالموحدین علیبنابیطالب(ع) در حسینیه امام خمینی (ره) فرمودند: «مبادا دشمن را با دوست اشتباه بگیریم و دوست را بخاطر یک خطا، دشمن به حساب بیاوریم.»، شاید هیچکس باور نمیکرد این سخن بهزودی و تنها پس از یک هفته، در بین نزدیکترین و صمیمیترین دوستان حضرات مصداق پیدا کند.
«محمد نوریزاد» نویسنده سابق کیهان و فیلمسازی که در حمایت بیچون و چرا و متعصبانه از آقای «محمود احمدینژاد» تا بدانجا پیش رفته بود که حتی از بیحرمتی به مراجع عظام تقلید نیز فروگذاری نکرده و در نامهای خطاب به حضرت آیتاله ناصر مکارم شیرازی، از مراجع عظام تقلید از دخالت روحانیون و مراجع در همه امور کشور انتقاد کرده بود، به یکباره با نوشتن رنجنامهای در وبگاه شخصی خود پرده از سیاهترین رفتارها و اتفاقات ــ که در گشتاپو نیز بیسابقه بوده است ــ در نظام امنیتی و پلیسی ایران در ایام پس از اعلام نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران، برداشت.
«نوریزاد» که در اتفاقات پیشآمده پس از انتخابات برای آزادی فرزند دربندش به یک پایگاه مقاومت بسیج مراجعه و با بیحرمتی بسجی نگهبان روبهرو و پس از آزادی برای شکایت در مورد بازداشت غیرقانونی و جراحت فرزندش به مراجع متعددی مراجعه نموده بود، شرح این اتفاقات را در رنجنامهاش تحتعنوان «آن روز در آتن» منتشر و بلافاصله برای تایید رنجنامه فوق در مقاله دیگری «سمفونی ای کاشهای من» به تلویح اعلام کرد که از گذشته خود به شدت پشیمان است.
این «نوشدارو» در شرایطی به دست آمد که حالا «سهراب اعرابی» جوان ۱۹ سالهای که به گفته «پروین فهیمی» ماردش، خود را برای شرکت در کنکور سراسری آماده میکرد، یک هفتهای میشد که در آرامگاه ابدی خود در بهشتزهرا آرمیده بود. و تازه این در حالی بود که دستکم بیست «سهراب» دیگر نیزــ بنا به گفته مقامات امنیتی کشورــ طی ماه گذشته به خاک و خون غلطیده بودند.
اما بلافاصله به فاصله تنها کمتر از دو هفته از پخش خبر زندانی و مجروح شدن فرزند آقای «نوریزاد» خبر تکاندهنده ودردآور دیگری به شکل وسیع در رسانهها منتشر شد که خبر از شهادت «محسن روحالامینی» فرزند ۲۵ساله دکتر «عبدالحسین روحالامینی» رییس موسسه انستیتو پاستور و از نزدیکان و هوادارن دکتر «محسن رضایی» کاندیدای بازنده و معترض به نتایج انتخابات دهم ریاستجمهوری میداد.
اخبار تکاندهند و موثقی درباره نحوه شهادت «محسن روحالامینی» در زندان، روزبهروز در رسانه منعکس میشود، اما آنچه انعکاس موثق و دقیقی ندارد، خبر تعداد دقیق بازداشتشدگان و اماکن مخفی بازداشت و بیخبری تعداد قابلتوجهی از خانواتدهها نسبت به سرنوشت عزیزانشان است.
به راستی اگر امثال آقایان «نوریزاد» و دکتر «روحالامینی» در حلقه تنگ دوستی آقایان جایی ندارند، پس وای به حال آنها که هیچگاه نهتنها به عنوان دوست شناخته نمیشدند، بلکه اصلیترین دوست دشمنان بودهاند و اینک دربند صاحبان مکتب «داغ و درفش» اسیرند.
مادر «محسن روحالامینی» از لحظه ابتدایی در یافت خبر فرزندش فقط میگفته است: «محسن من که رفت به فکر محسنهای مردم باشید»