خلاقیت در تکریم ارباب خدمت
به بهانه روز خبرنگار
یکی از نشانههای برجسته عقبماندگی یک کشور این است که مناسبتی یا
برنامهای در آن کشور در تمام نقاط به یک شکل برگزار شود. یعنی همه از روی دست هم
کپی یا تقلب کنند.
مثلا تصور کنید به مناسبت روز درختکاری، شهردار «نانت» با رئیس پلیس
این شهر بروند در یک پارک عمومی نهالی با کمک هم غرس کنند و روزنامههای آن شهر
هم عکس و خبر از آن مراسم پوشش دهند و تمام.
در «پاریس» هم به همین مناسبت، اتفاق مشابهی بیفتد. یعنی شهردار پاریس
و ریس پلیس و نماینده فرهنگ شهر، با هم بروند پارک عمومی و داستان غرس نهال و پوشش
رسانهای انجام شود و تمام.
«مارسی» و «استراسبورگ» و… هم به این مناسبت، همین
برنامه را با اندک تفاوتی داشته باشند.
این یکی از بارز و برجستهترین نشانههای عقبماندگی یک کشور است.
فرانسه اما کشور عقبماندهای نیست. سهل است فرانسه کشور توسعهیافته
و مدرنی هم هست و جزء ۱۰ کشور اول دنیا هم محسوب و طبقهبندی میشود. به خاطر اینکه
مثلا به مناسبت روز خبرنگار در این کشور، اگر ریس اداره ارشاد «استراسبورک» برنامه
سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه این شهر را برای نکوداشت خبرنگاران شهر در
برنامه کار خود قرار داده، ریس اداره ارشاد «مونپلیه» برنامه اهدا ۱۰ قطعه زمین در
منطقه آبرومندی، به ۱۰ خبرنگار شهر را برنامهریزی کرده و البته هزینه این زمینها
را اسپانسر یا حمایتکنندهای خصوصی و نه دولتی قبول کردهاند.
در همین حال به مناسبت روز خبرنگار در فرانسه، شهردار «پاریس» نیز در
این روز اداره امور شهر را بهشکل سمبلیک با هماهنگی سایر نهادها و ارگانها و به
درخواست ریس ارشاد آن شهر، به خبرنگاران سپرده و با این کار ابزار نظارت بر کار
مسؤلین که عمدهترین کار رسانه و خبرنگاران هست را تسهیل و به عنوان طرحی برای این
روز و به منظور تقدیر از زحمات خبرنگاران انتخاب و برنامهریزی کرده است.
سایر شهرها و سایر مسؤلین ارشادها هم مستقل و آزاد موظف شدهاند که
به این مناسبت برنامهای را با خلاقیت و کمک مشاوران خود تهیه، تنظیم و اجرا کنند.
با این وصف فرانسویان یک کشور و یک روز خبرنگار، و به تعداد مسؤلین
ارشاد شهرهای آن کشور، خلاقیت، نوآوری، جاذبه، برنامه و موفقیت دارند، و به میزان
همه این برنامهها هم، به توسعه نزدیکتر یا به قولی توسعهیافتهترند.
با این شاخص نگاهی به خودمان بیاندازیم که برای تکریم یک صنف، یا بزرگداشت
یک روز، یا نکوداشت یک جمعیت، تا چه اندازه نگاهمان به شهر مجاور و برنامه ریس
پیشین و توصیههای سایر مقامات و … است تا یک کشور باشیم و صاحب بیش از ۳۰ استان و
دستکم ۳۰۰ شهرستان و به تناسب آنها ریس اداره ارشاد یا اداره منابع طبیعی، یا
اداره پلیس و … و برای همه روزهای مخصوص و ویژه هم تنها یک برنامه داریم که نهتنها
خلاقیت و تفکر مسؤلین مربوط در پدیدآمدن آمدن آن نقشی نداشته، بلکه از پی چندین
سال اجرا و تکرار، کمترین تغییر و تحولی هم در آن ایجاد نشده است.
این یعنی کورکردن سرچشمه خلاقیت مدیران و برهمین سیاق مشاوران و
کارمندان و در نهایت نمره منفی صفر برای خلاقیت در نگاه کلان در کل برنامهها در
کشور و به همان میزان دور شدن از توسعه و درجازدن بدون تحرک.