جامعه رو به عقب
سالها پیش تلوزیون ایران فیلم کوتاهی را پخش کرد از مردی که در یک روز نسبتا شلوغ، از خانه خارج میشود و مسیر بین خانه تا بانک را طی کرده، وارد بانک شده و مجددا همین مسیر را تا خانه طی میکند.
اما جالببودن فیلم برای مخاطب آنروز تلوزیون ایران این بود که به جز این مرد، تمام عناصر موجود در فیلم از انسانهای دیگر گرفته تا خودرو و موتورسیکلت و دوچرخه و ... برعکس حرکت کرده و رو به عقب میرفتند. یعنی بر خلاف مسیر و جهت این آقا.
حتی نکته جالب این بود که در قسمتی از فیلم یکه شانه تخممرغ ریختهشده و شکسته از روی زمین جمع شده و به شکل تخممرغهای سالم در شانه تخممرغ قرارمیگرفت.
آنروزها کمتر بینندگان از تکنیک فیلمبرداری و سینما اطلاع داشتند و این فیلم تعجب شدیدی در بین مخاطبین این رسانه برانگیخت.
فریب رسانهای بکری برای جذب مخاطب بود. کمی زمان سپری شد تا مردم متوجه شوند که این فیلم، لحظاتی بسیار کوتاه از زندگی مردی را روایت میکند که خلاف عرف و جریان و مسیر جامعه از خانه تا بانک را عقبعقب رفته و از او در این مسیر برعکسرفتن فیلم تهیهشده و بعدا فیلم را وارونه نمایش دادهاند.
حالا مردم فکر میکردند تنها او درست میرود و همه مردم و دیگر اجزا طبیعی جامه برعکس.
اینروزها هر اتفاق طبیعی در این کشور افتاد، باید تعجب کرد. هر چیزی اگر سر جای خود بود جای تعجب فراوان دارد.
یعنی با اتفاقات چهارسال اخیر، همهچیز از مسیر اصلی و جایگاه واقعی خود خارج شدهاست. در چنین آشفتهبازاری، خطا درست است و درست خطا.
«علی معلمدامغانی» علیرغم آنها که به عمد یا سهو خواستند ارزشهای سخنوریش را منکر شوند و او را بیسواد بیسواد معرفی نمایند، سخنور است و انصافا سخنور خوبی هم هست. خوب از پس وزن و قافیه و معنا بر آمدهاست. شاهکارهای مثنوی او در سالهای دهه شصت و هفتاد ستودنی است:
باور کنیم ملک خدا را که سرمد است / باور کنیم سکه به نام «محم» است
راوی بخوان که رستم افسانه میرسد / جوهرفروش همت مردانه میرسد
راوی بخوان که افسر سیارگان مه است / راوی بخوان که «مهدی موعود» در ره است
اما با همه این حرفها این استاد سخنوری، شاعر نیست و بویی از هنر و شعر و ادب از آنرو که به قول و سروده بهگمانم جامی:
تا نشود شرع تو را نامدار/ نامزد شعر مشو زینهار
نبرده است و ایضا بویی از معرفت.
ابتدای سخن عرض کردم که هیچ چیز سر جایش نیست اما با همه این حرفها صدور حکم برکناری دکتر «حسن بلخاری» از ریاست پژوهشگاه هنر فرهنگِستان هنر توسط «علی معلمدامغانی» واقعا برایم تعجبآور بود و برای «معلم» و دستگاه هنر و فلسفه و فرهنگِستان ایران اسباب شرم.
مطالب مرتبط:
معلم دامغانی، حسن بلخاری را در سمت خود ابقاء کرد