کلیسا، کاندوم، کجفهمی
دستِکم ۱۵۰سال پس از استفاده مردم دیندار و بیدین اروپا و بهدنبال آن دیگر مناطق از یک اختراع پزشکی ــ که ضمن اینکه ارتباط جنسی بدون بارداری را ممکن میسازد، نقش پررنگی هم در جلوگیری از انتقال انواع و اقسام ویروسها و بیماریهای مقاربتی برعهده دارد ــ «پاپ» رهبر کاتولیکهای جهان اخیرا استفاده از «کاندوم» را مجاز دانسته است.
اگر پیروان شریعت «مسیح» در سراسر دنیا میخواسنتد منتظر صدور مجوز «پاپ» و «واتیکان» برای استفاده از این دستآورد علمی و یا هر دستآورد علمی مشابه بمانند، میشد تصور نمود که اکنون جامعه مسیحی مشکل میلیونها زن و مرد مبتلا به ایدز و بیماریهای مشابه را داشت که از طریق مقاربت جنسی منتقلشده و گسترش یافتهاند، بهعلاوه اینکه دست به گریبان مشکل بزرگتر انفجار جمعیت در نتیجه حرص آدمی به داشتن رابطه جنسی و استفادهنکردن از این ابزار بود و یا با جامعه مادران بیماری روبهرو بود که بیماریِشان ناشی از استفاده از دیگر داروهای کنترل بارداری، اما با عوارض منفی است.
اما جامعه اروپای کاتولیک با اکثر این مشکلات دست به گریبان نیست و اگر هست در مقیاسی خرد(۱) و آنهم بهواسطه وجود اندک شهروندان متعصب و مقاوم در برابر علم و متواضع در برابر کلیسا و یا شهروندان بیبندوبار در برابر توصیههای بهداشتی و پزشکی.
این نگاه متمدن به علم و دستآوردهای علمی و تنظیم روابط زندگی و شهروندی و فرهنگی بر اساس تعالیم علمی پیش از تعالیم خرافی کلیسا، دستِکم ۲۰۰سال برای اروپای معاصر زمان برده و بیش از میلیونها قربانی داشته است.
بسیار صبر و زمان نیاز بود تا دستآوردهای علمی نتایج درخشان خود را در جامعه به شفافیت نشان داده و نقش سحر خرافه و تعصب و جهل کلیسا ــ که برساخته خواستهای دروغین اربابان کلیسا به مرور زمان و نه یک ایده مترقی آسمانی بود ــ را باطل نماید.
این صبر به وقوع پیوست و این زمان آرام آرام سپری شد و آن نقشها یکی یکی باطل.
امروزه کلیسا نمیتواند نقش علم را باطل کند، لاجرم آن را میپذیرد اگرچه بسیار دور و دیر. اما دور و دیری که کمترین خسارت را بهدنبال داشته و دارد.
در سویی دیگر اما در جوامع سنتی مسلمان و از جمله کشور ایران، اگرچه امکان مقاومتهای اندکی در برابر خرافههایی که لباس دین پوشیدهاند، از چند دهه پیش آغاز شده و نتایج آن هم امروز قابل مشاهده است، اما مقاومت اغلب شهروندان در مقابل دستآوردهای آزمودهشده علمی جهانی و متظرماندن بر صدور مجوز مراجع رسمی سنتی دینی برای استفاده از این دستآوردها و امکانات، متاسفانه هنوز به سرعت و شتاب قربانی میگیرد و همین مقاومتها شتاب زمان برای رسیدن جامعه به ایدهال فرهنگ اجتماعی برساخته براساس تجربه آزموده دیگر ممالک را کند مینماید.
از نقش شهروندان عادی در این فرایند ناخوش که بگذریم، دردآورتر سوءتعبیر و جهالت یا سوءاستفاده بعضی از لایههای رسمی حاکمیت، باعث مقاومت در برابر این نتایج و دستآوردها شده، ضمن آنکه نقش مستقیم خود را در این فرایند بازی میکند، از طرف دیگر به استحکام پایههای خرافه در مجامع رسمی و غیررسمی دینی اما غیرعلمی نیز کمک غیرمستقیم مینماید.
به عنوان مثال دقت کنیم در شرایطی که سالیان سال است ممالک مترقی آزمون و خطا نموده، به این نتیجه رسیدهاند که در ایام بهار و تابستان شروع زودتر ساعت اداری بیشترین نتایج از نظر کاهش هزینه ادارت و بالطبع افزایش میزان کار و فرصت شهروندان و کارمندان را بهدنبال دارد، و بر همین اساس بیش از ۱۰ سال چنین تصمیمی در این کشور نهادینه شده، ناگهان کسی از راه رسیده و صرفا با تشخیص مغایرت ساعت۱۲ با وقت نماز و وقت شرعی، با آن مخالفت نموده و تصمصم را لغو مینماید. حالا محاسبه نمایید چه میزان از وقت و انرژی و امکانات کشور باید صرف دفاع از تصمیم قبلی، رد تصمیم فعلی و هزینههای جانبی آن شود، بهعلاوه خساراتی که اجرای ناشیانه و موقت خواست یک مقام بالامرتبه اجرایی به کشور تحمیل میکند.
یا مثلا تصور نمایید در شرایطی که اعتبار علمی دانشگاههای معتبر جهان به واحدهای علمی در حوزه علوم انسانی و اعتبار کرسیهای معتبر استادی به استادان برجسته علوم انسانی است و انفکاک بین علوم انسانی و علوم تجربی به علت خویشاوندی علمی چندهزار ساله عملا غیرممکن است، ناگهان یک شخصیت عالیرتبه دستور حذف و تعدیل و کاهش رشتههای درسی و واحدهای علوم انسانی را بدهد.
بر همین قیاس مشاهد رفتار پر شتاب قطار سیاست کشور بر دوری از علم و نزدیکی به خرافه به نام دین قابل رصد و مشاهده است.
این جماعت، دور و دیری دیگر نقش ارزشمند علم و در پرتو آن دین را خواهند پذیرفت، باین تفاوت که این دوری و دیری و تا آنزمان کشور و مردم مظلوم آن را مجبور به پرداخت هزینههای فراوان و قربانیان زیادی خواهد کرد. مگر آنکه شرایط به همتی بلند جور دیگری رقم بخورد و با اندیکی صبر سحر نزدیک باشد.
پانویس:
۱- آلودگی و انحطاط جوامع امروز غربی که در بنگاههای خبری جوامع شرقی روی آن تبلیغ فراوان میشود، اولا آنقدر که میشنویم نیست و ثانیا دلایل دیگری دارد.
این نوشته در خودنویس اینجا