چنار عباسعلی
یکی از خدمتکاران اندرون مرتکب خلافی شده و از آنجا که دانست مورد خشم و بازخواست خانم خود قرار خواهد گرفت، شبانگاه فرار کرده در حضرت عبدالعظیم بست نشست.
چون این خبر به گوش شاه رسید سخت به رقت آمد و به بانوی کنیز فراری گفت تا از تقصیر وی درگذرد. آنگاه برای آنکه اهل اندرون ملجأ و مأمنی نزدیکتر داشته باشند و هنگام ضرورت بدان پناه برند، در نهان به یکی از گیسسپیدان حرم دستور داد تا آواز دهد خوابنما شده و به وی گفتهاند در پای چنار کهنسال که کنار مظهر قنات «مهر گرد» در اندرون واقع است، امامزادهای به نام «عباسعلی» مدفون است.
گیسسفید گفته شاه را به کار بست و این خبر در اندرون انتشار یافت. اهل حرم شادیها کردند و از شاه خواستند تا نردهای دور درخت کشیده شود. شاه به نصب نرده امر کرد و آنرا به رنگ سبز اندود کردند.
از آن پس درخت مزبور به «چنار عباسعلی» معروف شد. زیارتنامهای مخصوص به تنه آن آویختند و اطرافش شمعهای نقره کوبیده هر شب شمعها در آن افروختند.
رفتهرفته چنار مزبور اهمیتی بهسزا یافت و بستی محکم شد. اهل اندرون نذور خود را از قبیل حلوا و غیره در پای آن میپختند و بر تنهاش دخیلها میبستند بدینگونه برای نیازمندان حرمسرا نقطه توجهی و پناهگاهی نزدیک بوجود آمد... .
یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدینشاه ــ دوستعلیخان معیرالممالک ــ نشر تاریخ