وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیس‌بوک» ثبت شده است

دکمه پسند فیس‌بوک با ۵ شکلک جدید

جمعه, ۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۴:۲۴ ق.ظ

فیس‌بوک برای نخستین‌بار  ۵ شکلک یا استیکر به دکمه پسند خود اضافه کرد.
 از این به بعد وقتی نشان‌گر موش‌واره روی گزینه «like» یا «پسندیدم» زیر یک پست در فیس‌بوک قرار می‌گیرد، بلافاصله ۵ استیکر نشان‌گر عاشقانه، شادی، تعجب، ناراحتی، و عصبانیت نمایان می‌شود و می‌شود با تقه‌زدن روی هرکدام از این نشانک‌ها، به پست‌نوشته مورد نظر ۵ نوع واکنش متفاوت نشان داد.

 پیش از این نسبت به پست‌نوشته‌های دوستان یا دنبال‌کنندگان و دنبال‌شوندگان فیس‌بوک، فقط می‌شد یک نوع واکنش نشان داد حس متفاوت از پسندیدن و دوست‌داشن را می‌شد با نظر گذاشتن زیر آن پست و با کمک شکلک‌های جعبه نظرات یک پست می‌شد منتقل کرد.

 پیش از فیس‌بوک شبکه اجتماعی «لاین» چنین امکانی را برای کاربران خود تعبیه کرده بود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۰۴:۲۴
علی مصلحی

هر گِردی در «فیس‌بوک» گردو نیست

جمعه, ۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۱:۲۹ ب.ظ

شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی حکم تیغ دولبه را دارند. به‌‌ همان اندازه که می‌تواند اسباب شهرت و محبوبیت آدم باشد، پتانسیل «سنگ روی یخ کردن» و محبوبیت و شهرت‌زدایی را هم دارند.
معمولا ما از دو راه شبکه دوستان خود را در فضای مجازی گسترش داده و تعداد آن‌ها را افزایش می‌دهیم؛ یا درخواست دوستی به کسی می‌دهیم و صفحه‌ای را می‌پسندیم، یا درخواست دوستی به ما داده می‌شود و صفحه‌ی ما پسندیده می‌شود. بعد از آن ما می‌توانیم علایق مشترک خود را در قالب لینک‌، یادداشت‌، عکس‌، ویدئو و... با هم‌دیگر به اشتراک بگذاریم و درباره آن‌ها با هم در قالب لایک(پسند) و نظر(کامنت) و اشتراک‌گذاری و... بحث و گفت‌وگو کنیم. از این طریق ما می‌توانیم برای تولیدات محتوایی معنوی و هنری خود مشتری جذب کرده و شبکه مخاطبانمان را گسترش دهیم. تردیدی وجود ندارد که اگر نوشته‌های من بیشتر خوانده شد و بیشتر مورد توجه قرار گرفت، من خوشحال می‌شوم. از طرفی فیدبک (بازخوردها) و اظهارنظرها به رفع نقص و افزایش کارایی کمی و کیفی کار تولید محتوای من کمک شایان توجهی می‌کند.
این علاقه ذاتی باعث می‌شود ما شهوتی برای افزایش تعداد دوستان مجازی داشته باشیم و این شهوت باعث می‌شود بدون دقت و توجه درخواستی را پذیرفته یا درخواستی را ارسال کنیم. بدون توجه به این‌که آیا هویت موجود پشت این آی‌دی، پروفایل، صفحه و نام و عکس واقعی است یا نه. و مثلا هویت پشت این آی‌دی که به نام «علی مصلحی» است و عکس وی را هم دارد، «علی مصلحی» واقعی با مشخصاتی که می‌شناسیم است، یا یک نفر برای سوءاستفاده، هویت او را جعل کرده است؟

مسلما اگر کسی با جعل هویت خود را وارد شبکه دوستان ما کند، به راحتی قادر به آزار و اذیت ما با استفاده از سازوکارهای این شبکه‌ها خواهد بود. این اتفاق برای کسی هم که هویتش مورد جعل و دست‌برد قرار گرفته، بدون خطر نخواهد بود. از طرفی در نگاه کلان نیز کلاه‌برداران و جاعلان فضای مجازی، با یارگیری از بین دوستان بی‌دقت یا کم‌دقت، می‌توانند کارایی درست و شایسته این شبکه‌ها را با اختلال جدی مواجه سازند. قسمت عمده‌ای از جاسوسی‌ها و سرقت اطلاعات کاربران از طریق همین سرقت هویت و ورود جعلی به فضای مجازی صورت می‌گیرد. گاهی بدافزارها و برنامه‌های مخرب مجاری با همین بی‌دقتی‌ها، امکان انتشار در شبکه‌های مجازی پیدا می‌کند. قبول همه نوع درخواست دوستی، می‌تواند برای آدمی یک شخصیت کاذب مشهور با دوستان مجازی فراوان دست‌وپا کند، اما خطرات احتمالی آن می‌تواند حیثیت و آبروی مجازی و حقیقی آدمی را بر باد دهد.

اجازه دهید من دو مصداق مشخص از قربانی شدن خودم را اشاره کنم:
سال‌های اولی که عضو فیس‌بوک شده بودم و از خطرات آن چندان آگاه نبودم، هر درخواست دوستی از هر مدل را می‌پذیرفتم. حدود 3 سال پیش برای دو روز از مویایل و اینترنت دور بودم. در همین فاصله یکی از دوستان فیس‌بوکم، یک عکس مستهجن را روی دیوار فیس‌بوک من شیر (اشتراک‌گذاری) کرده بود. تمام دوستان طی دو روز با موبایل من برای پاک کردن آن تماس می‌گرفتند و من در دسترس نبودم. خوشبختانه آن‌روزها دوستان حاضر در فیس‌بوک تعدادشان کم بود. تصور کنید اکنون اگر این اتفاق برای من تکرار شود، آبروریزی آن به سختی قابل جبران است.
مورد دیگر آن‌که وقتی بازجویی می‌شدم، پرینت یکی از چت‌‌های مفصلم با دوستی که با هویت جعلی وارد شبکه دوستانم شده بود، در اختیار بازجو بود. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

خوب! به همین دلایل نباید هر درخواست دوستی در شبکه‌های اجتماعی را پذیرفت. ضمنا تا از اصالت یک آی‌دی یا پروفایل، یا صفحه اطمینان حاصل نشده، نباید درخواست دوستی داد یا آن‌را پسندید.

دقت کنیم! در فیس‌بوک، تعداد زیادی صفحه به نام «سهراب سپهری»، «احمد شاملو»، «محمد خاتمی»، «میرحسین موسوی» آقای «خامنه‌ای»، «مهدی کروبی» و... وجود دارد. اما تنها یکی از آن‌ها می‌تواند صفحه اصلی و واقعی آن‌ها باشد و بقیه صددرصد جعلی است. مثلا این صفحه اصلی و حقیقی «میرحسین موسوی» است و بقیه صفحات به نام او همه جعلی است. باید همه آن‌ها که به خاطر علاقه به شخصی تلاش می‌کنند برای او بدون اجازه آن شخص، یا بدون اجازه و مشورت با بازمانده‌گان او، برایش صفحه بسازند، بدانند که این‌ کار اشتباه است. یک پروفایل، صفحه و آی‌دی نشان‌گر شخصیت و نمایاننده تفکر و علایق و سلایق شخصی، سیاسی، مذهبی، و... یک شخص است و این علایق باید از طرف خود وی یا یکی از نزدیکان او و با اجازه خودش، منعکس و منتشر شود. در صورتی که فرد از دنیا رفته باشد هم، این صفحه توسط بازماندگانی که به‌خاطر نزدیکی با سلایق و شخصیت وی، بهتر می‌توانند نسبت به اصالت بعض از انتساب‌ها به او اظهار نظر نموده و آن‌را رد و تایید کنند، باید ساخته و اداره شود.
 در چنین فضایی حتما باید برای پالایش فضای شبکه‌های اجتماعی از پروفایل، صفحه، و آی‌دی‌های جعلی تلاش کرد و صفحات جعلی را به دوستان معرفی نمود.

طی هفته گذشته یک صفحه جعلی در فیس‌بوک برای آقای «ظریف» وزیر امور خارجه ساخته و شروع به عضوگیری نمود. عدم دقت و توجه دوستان باعث شد تا این صفحه جعلی، در کمتر از یک‌هفته بیش از ۲۰۰۰ دوست جذب کند. این بی‌توجهی ضمن آن‌که‌ می‌تواند برای آقای «ظریف» مشکل درست کند، به راحتی چماق تکفیر فیس‌بوک را هم به دست مخالفین این شبکه محبوب و ارزش‌مند اجتماعی می‌دهد.
کمترین پرسش در مورد این صفحه می‌توانست این باشد که آقای «ظریف» در این شرایط فرصت «سر خاراندن» ندارد، چه برسد به صفحه شخصی ساختن و خنده‌دار‌تر از آن درخواست دوستی برای همه فرستادن و باز خنده‌دارتر چت کردن با دوستانش.
از طرفی باتوجه به این‌که فیس بوک در ایران فیلتر است، آدرس vezarat.kharejeh نمی‌تواند و نمی‌توانست آدرس صفحه شخص وزیر امور خارجه باشد.
 این را اشاره کردم که یادآور شده باشم که ممکن است این پروسه در مود هر یک از وزرا یا معاونان ریس‌جمهور یا دیگر افراد مشهور معروفی که تاکنون در شبکه‌های اجتماعی نبوده‌اند تکرار شود. باید حواس افراد جمع باشد که هر صفحه‌ای را سریع و نشناخته لایک نکنند. عجله معنی ندارد. مطمئنا اگر مقام بالامرتبه‌ای عضو این شبکه‌ها بشود، برای خودش صفحه می‌سازد که محدودیت پذیرش دوست و دنبال‌کننده نداشته باشد. پس نیازی به عجله نیست.
با این مقدمه؛ صفحه اصلی آقای «ظریف» وزیر امور خارجه روی این آدرس قابل دسترس هست و از این آدرس هم می‌توانید به صفحه اصلی آقای «جهانگیری» معاون اول ریس‌جمهور دسترسی داشته باشید. دیگر مقامات دولت یازدهم هنوز در صفحات اجتماعی صفحه‌ و‌ آی‌دی یا پروفایلی ندارند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۲۹
علی مصلحی

چاه نکنده و دردسرهای منار دزدیده شده

سه شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۵:۲۱ ب.ظ

دنیای مجازی لحظه به لحظه در حال گسترش و نوشدن است، و هر لحظه هم، ابزار و امکان جدیدی برای طی‌شدن به‌تر مسیر این پروسه ساخته و معرفی می‌شود.
 سرعت تکنولوژی در حوزه اینترنت و دنیای مجازی، گاهی آن‌قدر زیاد هست، که خیلی از فعالین حرفه‌ای این فضا هم گاهی فرصت نمی‌یابند تا خود را با سرعت آن هماهنگ کنند و از آن عقب می‌مانند.

خواسته و ناخواسته، دنیای حقیقی و واقعی از سیر اتفاقات و جریانات و سرعت خیره‌کننده دنیای مجازی، متاثر است و نمی‌تواند خود را از معرض تاثیر آن دور کند. افراد و جوامعی که نتوانند و یا نخواهند خود را با این روند تطبیق داده و به اصطلاح «آپدیت» شوند، و یا بخواهند ناشیانه در مقابل سرعت سرسام‌آور آن مقاومت منفی داشته باشند، نیست می‌شوند. نیست! به سادگی.
 
دنیای واقعی و حقیقی امروز، بر کاکل دنیای مجازی می‌چرخد و مناسبات آن دنیا، در اتاق فکر این دنیا تنظیم و تعیین می‌شود.
 این ادعایی گزاف نیست. حقیقتی است ملموس و محسوس و روشن.

اما در این شرایط، ما ساکنان کشور ایران، که خود را نور چشم عالم می‌دانیم و کشور خود را مرکز دنیا و مهد هنر، کجا ایستاده‌ایم؟
 این سؤالی است که واقعیت‌های موجود پیرامون ما پاسخ روشنی برای آن دارد.

در خبر‌ها آمده‌است که: وزیر ارتباطات طی نامه‌ای به ریس‌بانک مرکزی از وی خواسته است که کلیه بانک‌های کشور اجازه ثبت ایمیل سرویس‌های ایمیل عمومی و خارجی (یاهو-جیمیل- هاتمیل-...) برای صورت‌حساب مشتریان را ندهند.

 خوب برای استفاده از خدماتی که به سرویس ایمیل نیاز هست، باید از چه سایت یا شرکتی استفاده کرد و ایمیل را در چه سایتی ثبت کرد که مورد رضایت مخابرات ایران باشد؟
به عبارت دیگر، چه سایت یا شرکتی در ایران وجود دارد که این‌گونه خدمات را ارائه می‌دهد، ضمنا سِرور مادر آن‌ هم در ایران، و مثلا در بیابان‌های اطرف قم، یا در کوهستان‌های اطراف مشهد یا خلاصه جایی در دسترس و نزدیک، و دور از چشم بیگانگان قرار دارد؟

پاسخ‌ این پرسش را مسلما مخابرات ایران باید بدهد و باید از آن‌ها پرسید. اما برای آن‌که تراژدی این داستان را کمی به‌تر درک و لمس نماییم، به یک نشانه و نماد دیگر از شلختگی متولیان امر و تناقض آشکار در ادعا و رفتار اشاره می‌کنم تا ببینیم فرق میان ادعا و عمل چیست.
 این نشانه مشتی است نمونه خروار، از همه ادعاهای دهان‌ پرکن و ظاهر‌فریبی که هر روز این‌طرف و آن‌طرف شنیده و درباره آن تبلیغ و سر و صدا می‌شود.

چند وقت پیش مراسم رژه نمادین آمادگی برای مبارزه در جنگ نرم برگزار شد.(+) در آن مراسم بعضی از نمادهای جنگ نرم هم معرفی شده‌اند که احیانا اگر سربازان جبهه فرهنگی آن‌ها را نمی‌شناسند، بشناسند، تا مبادا تیرشان خطا برود و به قولی به دروازه خودی گل نزنند.
 از جمله این نماد‌ها، تابلوهایی از نشانه معرفی‌شده اینترنتی بعض شبکه‌های جهانی از جمله شبکه جهانی «فیس‌بوک» بود.

 ناگفته پیدا و مشخص است که پیش‌قراولان و سرداران این جنگ فرهنگی، چه رسانه‌ها و سایت‌هایی هستند: رجانیوز، مشرق‌نیوز، تابناک، آتی‌نیوز، فرارو، فردانیوز، عصر ایران، افق‌نیوز، بولتن‌نیوز، ۵۹۸،  صراط‌‌نیوز، عماریون، بی‌باک‌نیوز و...
 
در یک جست‌وجوی ساده این وبلاگ‌ها و سایت‌ها یافت شد. مسلما اگر وقت بیش‌تری صرف شود، تعداد قابل‌توجهی از این پیش‌قراولان و سرداران جنگ نرم پیدا خواهند شد، که همگی دربه‌در، دنبال مخاطب در شبکه‌های اجتماعی و از جمله «فیس‌بوک» هستند. زیر تمام نوشته‌ها و مطالب این سایت‌ها بلااستثنا، دکمه ارسال به شبکه‌های اجتماعی و از جمله «فیس‌بوک» هست. این نکته زمانی جالب می‌شود که اغلب این سایت‌ها برای تنظیمات بلاگ خود، از یکی دو سایت خارجی و از جمله سایت .addthis کمک گرفته‌اند که امکان اشتراک‌گذاری مطلب در دستِ‌کم ۳۰۰ شبکه اجتماعی خارجی را فراهم می‌کنند و هیچ شبکه اشتراک‌گذاری فایل و عکس و مطلب ایرانی در میان آن‌ها نیست.

 داستان زمانی شیرین‌تر می‌شود که بدانیم در ایران هستند بعضی سایت‌ها که چنین دکمه‌های اشتراکی را طراحی می‌کنند و بعضی از شبکه‌های ایرانی را هم مثل «کلوب» بدان اضافه‌نموده‌اند، اما اکثر قریب به‌اتفاق سایت‌های یادشده، از دکمه‌های اشتراک‌گذاری بیگانه در سایت خود استفاده نموده‌اند.

 اما قابل توجه‌ترین قسمت بحث آن‌َست که در تمام شبکه‌های اجتماعی که ایرانیان حضور فعال دارند، مطالب هیچ سایتی به اندازه «بازتاب» منعکس و منتشر نمی‌شود که اولا یکی در میان فیلتر است و ثانیا اصلا از هیچ نوع دکمه اشتراگ‌گذاری مطالب، استفاده نمی‌کند. اما مخاطبین پرشمار آن سایت، با علاقه لینک‌های آن‌را مستقیما کپی و در صفحات خود در شبکه‌های مجازی به اشتراک می‌گذارند.

 این داستان به معنی واقعی کلمه، حکایت از شلختگی مدعیان جبهه فرهنگی و بومی‌سازی ابزار و امکانات فضای مجازی و ... می‌دهد.
 حالا می‌توان پاسخ روشن‌تری برای سؤال ابتدای بحث که، درباره وضعیت ساکنان ایران در تعامل با سرعت تحولات دنیای مجازی مطرح شده‌بود، یافت.
 
دستور وزیر مخابرات ایران، به ریس کل بانک مرکزی، جدای از آن‌که مغایرت‌ها و ایرادات قانونی خاص دارد، حکم دزدیدن منار پیش از کندن چاه دارد و  نشان می‌دهد که تا چه اندازه دولت‌مردان ما با واقعیات بیگانه‌اند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۷:۲۱
علی مصلحی

هیاهو برای هیچ

جمعه, ۱۵ بهمن ۱۳۸۹، ۰۲:۳۴ ب.ظ

بدنه اصلی جنبش سبز بارها و بارها اعلام نموده‌است، کم‌ترین توجهی به جوسازی‌ها و اعتراضات افراد بی‌هویتی که بقای سیاسی و اجتماعی خود را در آشوب و بلوا و خشونت می‌بینند، و در صورت لزوم آمادگی تغییر رنگ و تبدیل‌شدن به پیاده‌نظام خشونت به‌نفع هر جریانی را دارند، نداشته و اجازه هیچ‌گونه سوءاستفاده‌ از احساسات پاک و ارزش‌مند هم‌راهان اصیل جنبش را به هیچ فرصت‌طلبی در هیچ زمانی نخواهند داد.

از دو روز مانده به چهاردهم بهمن، تعدادی از کاربران مجعول و گم‌نام در شبکه‌های اجتماعی و از جمله «بالاترین» و «فیس‌بوک» اقدام به اعلام فراخوانی برای حضور در یک راه‌پیمایی اعتراضی روز چهارده بهمن در تهران نمودند.
 بعضی از پارک‌ها هم به‌عنوان مبادی حرکت و شروع تجمع مشخص و اعلام شده‌بود. بهانه همه دعوت‌کنندگان به این حرکت اعتراضی هم این بود که مشترکا به این نتیجه خودخواسته رسیده بودند که جنبش سبز و جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران نزدیک به یک‌سال است که هیچ‌گونه تحرک خیابانی و اعتراض آشکاری نداشته، و به‌همین دلیل از طرف مخالفین آن و هواداران معمول نظام، جنبش مرده تصور شده است. لذا باید برای بی‌اثرکردن این تبلیغات و معرفی زنده‌بودن جنبش، حتما تحرکی از خود نشان دهیم و اکنون که جهان شاهد اعتراض مردم کشورهای عربی و خصوصا «مصر» بر علیه زمام‌داران دیکتاتور خود می‌باشد، به‌ترین زمان برای این اعلام حضور می‌باشد.

این دعوت که عمدتا با عنوان «جمعی از دانشجویان» دوبار در لینک‌های داغ «بالاترین» داغ و بلافاصله حذف شد، هیچ‌گونه آدرس مشخصی از هیچ‌یک از سایت‌های شناخته‌شده دانشجویی منصوب و منتسب به جنبش سبز نداشت و فقط از طریق چند وبلاگ‌نویس ناشناس با جعل این عنوان، صورت می‌گرفت.

موضوع مشترک اکثر این دعوت‌ها، متهم‌نمودن سران جنبش سبز به بی‌کفایتی و سازش، و اصرار به شبیه‌سازی اتفاقات جاری در «مصر» با ایران و درخواست از رهبران جنبش برای درس‌گرفتن از شهامت رهبران معترضین «مصر» بود و علاقه‌مند بودند که رهبران جنبش نیز دعوت آن‌ها را پاسخ گفته و از جنبش درخواست نمایند در این حرکت کور با آن‌ها هم‌راه شوند. دعوتی که اغلب با بی‌حرمتی هم‌راه بود و البته اجابت هم نمی‌شد و نشد.

بی‌توجهی مطلق جنبش سبز، به این دعوت‌ و اقدام گنگ باعث شد، آن‌گونه که پیش‌بینی می‌شد عملا هیچ اتفاقی نیفتد. از طرف دیگر اما، نقشه طراحان اصلی این فتنه که قصد داشتند با تحرک جمعی از پیاده‌نظام خود در شبکه‌های اجتماعی، از غفلت احتمالی افرادی از بدنه جنبش تحرکات کوری را راه‌اندازی و سازوکارهای امنیتی ــ اطلاعاتی خود را پیش ببرند، نقش بر آب شد.

بدون تردید چنین ترفند و تحرکات آن‌چنان‌که تاکنون بوده، نه اولین بوده و نه آخرین خواهد بود. به همین دلیل هوش‌یاری ایجاب می‌کند دوستان اخبار مربوط به فعالیت‌ها و کنش‌های جنبش سبز را فقط از طریق منابع موثق و رسمی مرتبط و منصوب با جنبش پی‌گیری نمایند.
در همین رابطه:
فراخوان ۱۴ بهمن و نقش وزارت اطلاعات در هدایت این جریان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۸۹ ، ۱۴:۳۴
علی مصلحی