شبکههای اجتماعی در فضای مجازی حکم تیغ دولبه را دارند. به همان اندازه که میتواند اسباب شهرت و محبوبیت آدم باشد، پتانسیل «سنگ روی یخ کردن» و محبوبیت و شهرتزدایی را هم دارند.
معمولا ما از دو راه شبکه دوستان خود را در فضای مجازی گسترش داده و تعداد آنها را افزایش میدهیم؛ یا درخواست دوستی به کسی میدهیم و صفحهای را میپسندیم، یا درخواست دوستی به ما داده میشود و صفحهی ما پسندیده میشود. بعد از آن ما میتوانیم علایق مشترک خود را در قالب لینک، یادداشت، عکس، ویدئو و... با همدیگر به اشتراک بگذاریم و درباره آنها با هم در قالب لایک(پسند) و نظر(کامنت) و اشتراکگذاری و... بحث و گفتوگو کنیم. از این طریق ما میتوانیم برای تولیدات محتوایی معنوی و هنری خود مشتری جذب کرده و شبکه مخاطبانمان را گسترش دهیم. تردیدی وجود ندارد که اگر نوشتههای من بیشتر خوانده شد و بیشتر مورد توجه قرار گرفت، من خوشحال میشوم. از طرفی فیدبک (بازخوردها) و اظهارنظرها به رفع نقص و افزایش کارایی کمی و کیفی کار تولید محتوای من کمک شایان توجهی میکند.
این علاقه ذاتی باعث میشود ما شهوتی برای افزایش تعداد دوستان مجازی داشته باشیم و این شهوت باعث میشود بدون دقت و توجه درخواستی را پذیرفته یا درخواستی را ارسال کنیم. بدون توجه به اینکه آیا هویت موجود پشت این آیدی، پروفایل، صفحه و نام و عکس واقعی است یا نه. و مثلا هویت پشت این آیدی که به نام «علی مصلحی» است و عکس وی را هم دارد، «علی مصلحی» واقعی با مشخصاتی که میشناسیم است، یا یک نفر برای سوءاستفاده، هویت او را جعل کرده است؟
مسلما اگر کسی با جعل هویت خود را وارد شبکه دوستان ما کند، به راحتی قادر به آزار و اذیت ما با استفاده از سازوکارهای این شبکهها خواهد بود. این اتفاق برای کسی هم که هویتش مورد جعل و دستبرد قرار گرفته، بدون خطر نخواهد بود. از طرفی در نگاه کلان نیز کلاهبرداران و جاعلان فضای مجازی، با یارگیری از بین دوستان بیدقت یا کمدقت، میتوانند کارایی درست و شایسته این شبکهها را با اختلال جدی مواجه سازند. قسمت عمدهای از جاسوسیها و سرقت اطلاعات کاربران از طریق همین سرقت هویت و ورود جعلی به فضای مجازی صورت میگیرد. گاهی بدافزارها و برنامههای مخرب مجاری با همین بیدقتیها، امکان انتشار در شبکههای مجازی پیدا میکند. قبول همه نوع درخواست دوستی، میتواند برای آدمی یک شخصیت کاذب مشهور با دوستان مجازی فراوان دستوپا کند، اما خطرات احتمالی آن میتواند حیثیت و آبروی مجازی و حقیقی آدمی را بر باد دهد.
اجازه دهید من دو مصداق مشخص از قربانی شدن خودم را اشاره کنم:
سالهای اولی که عضو فیسبوک شده بودم و از خطرات آن چندان آگاه نبودم، هر درخواست دوستی از هر مدل را میپذیرفتم. حدود 3 سال پیش برای دو روز از مویایل و اینترنت دور بودم. در همین فاصله یکی از دوستان فیسبوکم، یک عکس مستهجن را روی دیوار فیسبوک من شیر (اشتراکگذاری) کرده بود. تمام دوستان طی دو روز با موبایل من برای پاک کردن آن تماس میگرفتند و من در دسترس نبودم. خوشبختانه آنروزها دوستان حاضر در فیسبوک تعدادشان کم بود. تصور کنید اکنون اگر این اتفاق برای من تکرار شود، آبروریزی آن به سختی قابل جبران است.
مورد دیگر آنکه وقتی بازجویی میشدم، پرینت یکی از چتهای مفصلم با دوستی که با هویت جعلی وارد شبکه دوستانم شده بود، در اختیار بازجو بود. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
خوب! به همین دلایل نباید هر درخواست دوستی در شبکههای اجتماعی را پذیرفت. ضمنا تا از اصالت یک آیدی یا پروفایل، یا صفحه اطمینان حاصل نشده، نباید درخواست دوستی داد یا آنرا پسندید.
دقت کنیم! در فیسبوک، تعداد زیادی صفحه به نام «سهراب سپهری»، «احمد شاملو»، «محمد خاتمی»، «میرحسین موسوی» آقای «خامنهای»، «مهدی کروبی» و... وجود دارد. اما تنها یکی از آنها میتواند صفحه اصلی و واقعی آنها باشد و بقیه صددرصد جعلی است. مثلا این صفحه اصلی و حقیقی «میرحسین موسوی» است و بقیه صفحات به نام او همه جعلی است. باید همه آنها که به خاطر علاقه به شخصی تلاش میکنند برای او بدون اجازه آن شخص، یا بدون اجازه و مشورت با بازماندهگان او، برایش صفحه بسازند، بدانند که این کار اشتباه است. یک پروفایل، صفحه و آیدی نشانگر شخصیت و نمایاننده تفکر و علایق و سلایق شخصی، سیاسی، مذهبی، و... یک شخص است و این علایق باید از طرف خود وی یا یکی از نزدیکان او و با اجازه خودش، منعکس و منتشر شود. در صورتی که فرد از دنیا رفته باشد هم، این صفحه توسط بازماندگانی که بهخاطر نزدیکی با سلایق و شخصیت وی، بهتر میتوانند نسبت به اصالت بعض از انتسابها به او اظهار نظر نموده و آنرا رد و تایید کنند، باید ساخته و اداره شود.
در چنین فضایی حتما باید برای پالایش فضای شبکههای اجتماعی از پروفایل، صفحه، و آیدیهای جعلی تلاش کرد و صفحات جعلی را به دوستان معرفی نمود.
طی هفته گذشته یک صفحه جعلی در فیسبوک برای آقای «ظریف» وزیر امور خارجه ساخته و شروع به عضوگیری نمود. عدم دقت و توجه دوستان باعث شد تا این صفحه جعلی، در کمتر از یکهفته بیش از ۲۰۰۰ دوست جذب کند. این بیتوجهی ضمن آنکه میتواند برای آقای «ظریف» مشکل درست کند، به راحتی چماق تکفیر فیسبوک را هم به دست مخالفین این شبکه محبوب و ارزشمند اجتماعی میدهد.
کمترین پرسش در مورد این صفحه میتوانست این باشد که آقای «ظریف» در این شرایط فرصت «سر خاراندن» ندارد، چه برسد به صفحه شخصی ساختن و خندهدارتر از آن درخواست دوستی برای همه فرستادن و باز خندهدارتر چت کردن با دوستانش.
از طرفی باتوجه به اینکه فیس بوک در ایران فیلتر است، آدرس vezarat.kharejeh نمیتواند و نمیتوانست آدرس صفحه شخص وزیر امور خارجه باشد.
این را اشاره کردم که یادآور شده باشم که ممکن است این پروسه در مود هر یک از وزرا یا معاونان ریسجمهور یا دیگر افراد مشهور معروفی که تاکنون در شبکههای اجتماعی نبودهاند تکرار شود. باید حواس افراد جمع باشد که هر صفحهای را سریع و نشناخته لایک نکنند. عجله معنی ندارد. مطمئنا اگر مقام بالامرتبهای عضو این شبکهها بشود، برای خودش صفحه میسازد که محدودیت پذیرش دوست و دنبالکننده نداشته باشد. پس نیازی به عجله نیست.
با این مقدمه؛ صفحه اصلی آقای «ظریف» وزیر امور خارجه روی این آدرس قابل دسترس هست و از این آدرس هم میتوانید به صفحه اصلی آقای «جهانگیری» معاون اول ریسجمهور دسترسی داشته باشید. دیگر مقامات دولت یازدهم هنوز در صفحات اجتماعی صفحه و آیدی یا پروفایلی ندارند.