وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شکوری‌راد» ثبت شده است

آزادی «شکوری‌راد» سرافرازانه یا شرم‌سارانه

چهارشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۸۹، ۰۱:۳۷ ق.ظ

من با اطمینان اعلام می کنم اگر روزی و روزگاری رسید که هر کس بتواند حرف دل‌َش را آزادانه بر زبان آورد، به شرط آن‌که هنوز «شرافت» رنگ و اعتباری داشته باشد و «شکوری‌راد» هم از این شرافت سهمی داشته باشد، حرف دل‌َش این خواهد بود که از آزادشدن با وساطت و توصیه و سفارش یک «عالم دینی»؟؟؟ به‌شدت پشیمان است. مگر آن‌که همان‌طور که گفتم از شرافت تهی باشد.

در خبرها از قول آقای «محسنی‌اژه‌ای» دادستان کل کشور و سخن‌گوی قوه‌قضاییه، آمده‌بود که آزادی آقای دکتر «شکوری‌راد» با وساطت یکی از علمای قم؟؟ صورت گرفته و پس از آن هم اعلام‌شد که آیت‌الله «شبیری‌زنجانی» که هم‌شهری دکتر‌ «شکوری‌راد» و از دوستان نزدیک پدر ایشان بوده، درباره ایشان سفارش و توصیه نموده و ایشان آزاد شده‌اند.

این‌که یک زندانی آزاد شوند، نه‌تنها موجب ناراحتی و تاثر نیست که بسیار مایه خوش‌حالی و شادمانی است. اما به قول معروفی از «وینسون‌چرچیل» که: ــ«گاهی برای ماندن‌ باید رفت»ــ گاهی لازم است برای جلوگیری از زندانی‌شدن یک نسل و کمک به آزادی تعداد قابل‌توجهی زندانی بی‌گناه، مدتی زندان ماند و زندانی‌شد و توصیه و سفارش هم کرد که کسی توصیه نکند و توصیه نپذیرد که اکثر دردهای بی‌درمان این ملک و ملت که امروز از پس سال‌ها به شکل کریهی دهن بازکرده و چهره نموده و مرحم می‌طلبد، از همین توصیه‌کردن‌ها و سفارش‌شدن‌ها شروع‌شده و امروز تعداد قابل‌توجهی از آن‌ها که سفارش‌کننده‌ای نداشته‌اند و یا داشته‌اند و کسی به سفارش‌ِشان توجهی ننموده‌است، یا در زندان به‌سر می‌برند و یا جان خود را بر سر ایمان و اعتقاد و اعتراض خود گذاشته‌اند.

اما اصل اعتراض این نوشته بیش‌تر از آن‌که به این سیر اجتماعی باشد، به نگاه متفاوتی است که یک نماینده خدا یا یک مرجع تقلید بی‌توجه به نتایج سوء نگاه خود می‌تواند نسبت به سرنوشت مشترک انسان‌هایی داشته باشد که با پدر یکی از آن‌ها آشنا بوده و با پدر دیگر دوستان او آشنا نبوده‌است.
در نتیجه تمام دوران عمر خود و خصوصا یکی دوسال اخیر، نسبت به هرگونه بی‌عدالتی و نقض عدالت سکوت نموده، و اکنون که یکی از نزدیکان و یا فرزند یکی از دوستان‌َش احتمالا قرار است قربانی این بی‌عدالتی شود، سکوت را جائز ندانسته است.

البته از نظر حقیر به آن عالم دینی حرجی نیست و به آقای دکتر «شکوری‌راد» هم. اما دوستانی که «جنبش سبز» را آرمان مشترک خود می‌دانند، شایسته است متوجه باشند که چه کسانی ادعای هم‌راهی با این جنبش، و ظرفیت هم‌راهی با آرمان‌های اصیل که یکی از اصول اساسی آن «برابری همه انسان‌ها در برابر قانون» است، را دارا می‌باشند. و چه کسانی ادعای پوچ دارند و کمیت عمل‌شان لنگ است؟

امیدوارم آقای دکتر «شکوری‌راد» امروز شرافت‌مندانه با اعلام نارضایتی صریح، از این بی‌عدالتی آشکار و این نگاه ویژه نسبت به خود اعلام برائت نماید. در عیر این صورت مطمئن باشد که روزگاری که امکان اظهارنظر آزادنه وجود داشته باشد؛ اظهارنظری که امروز می‌تواند «سرافرازانه» باشد، آن‌روز «شرم‌سارانه» خواهد بود.
این نوشته در سحام‌نیوز این‌جا
به دنبال اعتراض و تذکر تورجان نوشته من از سایت سحام‌نیوز حذف شد.
این نوشته در رادیوکوچه این‌جا
مرتبط:
توقع خانواده زندانیان سیاسی از آیت‌الله شبیری زنجانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۸۹ ، ۰۱:۳۷
علی مصلحی

دانستن حق مردم نیست!

چهارشنبه, ۴ شهریور ۱۳۸۸، ۱۰:۵۶ ب.ظ

آ‌ن‌چه تحت‌عنوان «انگیزیسیون» و به‌تعبیر فارسی‌زبانان «تفتیش عقاید» از قرن سوم میلادی در دادگاه‌های اروپا توسط روحانیون مسیحی انجام می‌شد، و پس از آن تا «قرون وسطا» ادامه داشت تنها یک هدف را ‌ــ البته نه به صراحت که در لفافه «کشف و مجازات ارتداد و بی‌دینی» ــ دنبال می‌کرد که در یک جمله خلاصه می‌شود: «دانستن حق مردم نیست». عکس‌‌ همان چیزی که «سعید حجاریان» مرغ نیم‌بسمل و دربند امروز، نظریه‌پرداز و مغز متفکر اصلاحات دیروز بر پیشانی ارگان منتشره‌اش روزنامه «صبح امروز» نوشته بود که: «دانستن حق مردم است»

آن‌چه باعث می‌شود که اغلب کشورهای متمدن جهان مشکلات ناچیز و پیش‌پا‌افتاده کشورهای جهان سوم را نداشته باشند، احترامی است که به بزرگ‌ترین و بیشترین سرمایه انسان «کلمه» می‌گذارند.

«کلمه» از آن‌روی برای این خلایق واجد ارزش گردیده است که بار‌ها و بار‌ها و طی قرون و اعصار متوالی توسط «روحانیون سخت‌کیش» «محاکمه» شده است. و پس از هر بار «محاکمه» تحدید، تکفیر؛ تحریم و تنبیه شده و البته پس از همه این‌ها؛ سرافراز‌تر و سربلند‌تر مایه بی‌آبرویی و تحقیر و تخفیف ارزش محاکمه‌کنندگان شده است.

«کلمه» امروز برای اینان نماد «آزادی» است. از این‌رو بزرگ‌ترین سرمایه و قابل‌تقدیس است.

این‌روز‌ها آخرین پرده از این دادگاه‌های نمایشی که مهم‌ترین وجه همت‌شان تحدید آزادگی و آزادی قلم و به‌بندکشیدن «کلمه» است و آخرین تحدید‌ها برای «آزادی» «دموکراسی» و «انسانیت»، در کشور ایران تحت‌عنوان «دادگاه محاکمه متهمان کودتای مخملی» در حال برگزاری است.
 مسئولین این دادگاه که از نزدیک به دو ماه پیش سعی نموده‌اند متهمان دادگاه را در بی‌خبری و بی‌اطلاعی کامل از یک‌طرف و اطلاعات غلط از طرف دیگر قرار دهند، ظاهرا بیش از پیش تمایل داوطلبانه دارند که خود نیز در بی‌خبری بیشتری نسبت به ایران، دنیا و اتفاقات پیرامون دادگاهی که خود هدایت آن‌را برعهده دارند قرار داشته باشند.

 پس از برگزاری اولین جلسه دادگاه، متخصصین امر قضا در بین دو قشر تحصیل‌کرده و روحانی و فعالین مراکز حقوقی و حتی افکار عمومی اشتباهات آشکار و پیش‌پاافتاده دادگاه و کیفرخواست تنظیم‌شده آن‌را به کررات متذکر شدند. اما آن‌چه که بیش از پیش اتفاق افتاد، تکرار‌‌ همان اشتباهات و تخلفات با شدت بیشتر در دادگاه‌های بعدی بود.

دادگاه چهارم از این سلسله که صبح سه‌شنبه سوم شهریور برگزار شد، بیش از هر شخص و سازمان «کلمه» و «دانایی» را بر صندلی اتهام نشانده بود.

 کیست که نداند «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» به عنوان قدیمی‌ترین سازمان سیاسی مستقل ایران و «جبهه مشارکت ایران اسلامی» به عنوان فراگیر‌ترین و مردمی‌ترین تشکل سیاسی بعد از انقلاب، مهم‌ترین نقش و جایگاه در گردش آزاد اطلاعات و ایجاد بسترهای لازم برای تحقق مهم‌ترین و یکی از انسانی‌ترین حقوق انسانی یعنی «دانستن» را برعهده داشته‌اند؟ و حالا مسئولین دادگاه از زبان متهمان چنین اعتراف می‌کنند که این دو تشکل باید منحل شوند.

درباره این دادگاه‌ها بار‌ها دوستان متذکر شدند که این نمایش‌ها و دادگاه‌ها در سایه پروژه عقیم اعتراف‌گیری، فقط مصرف داخلی و برای بعضی از طرف‌دارن داخلی مسئولین دادگاه دارد. باید بر خلاف تصور دوستان یادآور شد این چنین دادگاه و اعترافاتی نه‌تنها دیگر هیچ‌گونه مصرفی ندارد، بلکه سال‌ها پیش تاریخ مصرف خود را از دست داده است و امروزه تنها نقش داروی فاسدی را دارد که به جای نظافت باید یک «سعید اسلامی» پیدا شود.

 براستی به قول آقای شکوری‌راد: «داروی نظافت را چه کسی سر خواهد کشید؟» (+)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۸۸ ، ۲۲:۵۶
علی مصلحی