طی بیست سال گذشته «روزنامه کیهان» یکهتاز عرصه خبررسانی رسمی و دولتی بوده، و در تمام ادارات دولتی بزرگ و کوچک در صورتی که کارمندی دونپایه یا عالیرتبه، قصد کسب اطلاعات و اخبار و تحلیلهایی پیرامون آن اخباردر روزنامهای را داشت، علیالقاعده تنها روزنامه موجود «کیهان» بوده، تا آنجا که کیهان به بولتن اختصاصی و ویژه نظام تبدیل شدهاست.
روزنامههای «اطلاعات» «ایران» «همشهری» و در بعضی مواقع البته به شکل بسیار کمرنگتری در این عرصه حضور داشتند.
در این پروسه «حسین شریعتمداری» تبدیل به چهره اصلی و مغز متفکر تحلیل و تفسیر و ریشهشناسی و دشمنشناسی و فتنهشناسی و ... در تمام عرصهها تبدیلشده و بیش ار هشتاد درصد مقامات ردهبالا در تمامی حوزههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، و برجستهترین آنها؛ مذهبی، تحتتاثیر شدید القائات و تحلیلهای او قرار گرفتند و فرایند تحلیل در اصولگرایان از سرچشمه «حسین شریعتمداری» و کیهان شروع میشد و در تمامی تحلیلهای بهاصطلاح مستقل اما وابسته به اصولگرایان چای پا و ریشه ذهن و تفکر «شریعتمداری» تا همین دو سال پیش قابل مشاهده بود.
کار و بار بالا گرفته، پروژه «بولتننویسی محرمانه» هم به آن اضافه شد و با هدایت و مدیریت ایشان زمینه برای پیادهکردن بعض «خواص بیبصیرت» در آینده از کشتی نظام کلید خورد.
اقداماتی که «نتایج سحرش» اکنون بهخوبی قابل رویت است.
این اتفاق بهعلاوه فعالیتهای مخرب جانبی، مثل بازجویی از بازداشتشدگان سیاسی و در ادامه آن پروژه توابسازی آرام آرام «شریعتمداری» را به توهم «ربانیت» انداخت.
اجازه بدهید داستانی از تاریخ برای توجه بیشتر مطلب برایتان نقل کنم.
بهگمانم «دالگورکی» نماینده روسیه تزاری در ایران نقل میکند که در کلاسهای درس «سیدکاظم رشتی»، مدرس حوزه علمیهای که «سیدعلیمحمد باب» (پیشوای بابیان) در آن درس میخوانده شرکت داشته و در درسهای مربوط به بحث «رکن رابع» و امام زمان با ترفندهای مخصوص، به محمد علی باب چنین القا میکند که تو «رکن رابع»ی و بهرغم قبول او، اصرار نموده و ترفندها را شدیدتر میکند.
کمکم توهمی بر «باب» مستولی میشود. حالا نوبت تلقین شخصیت کاذب بعدی است. با ترفندی در قلیان وی چرس میریزند و تغییر حالات روانی ناشی از تخدیر چرس را برای او کرامات مخصوص تعبیر میکنند و تلقین «امام زمان» به او را در دستور کار قرار میهند.
ادعای نبوت و ربانیت بعد از آن خودبهخود به سراغ «باب» میآید و بقیه داستان که میدانید و برای اطلاعات بیشتر شایسته است به «کشفالحیل» نوشته «عبدالحسین آیتی» مراجعه کنید.
«حسین شریعتمداری» با زمینهای تقریبا مشابه اما با شکل متفاوت با این داستان دچار توهم «ربانیت» و «الوهیت» شده و بر این سیاق، اگر همین فردا «سیدعلی خامنهای» به اشتباهاتش اقرار و اعتراف نماید و پرده از تمام تقلبها و خیانتها بیفتد، بلافاصله «شریعتمداری» او را از کشتی نظام که ساخته خود همین «خامنهای» است، پیاده میکند. چرا که «خامنهای» با همه کرامات مخصوص یک انسان جایزالخطاست و او یعنی «شریعتمداری» یک مافوق انسان و «خدا»یی که ذاتش از هرگونه خطاهای انسانی و ... مبری است.
همین توهم باعث شده که «شریعتمداری» هیچکس را غیر از خودش قبول نداشته باشد و در تحلیلها و تفسیرها به سمتی توجه داشته باشد که با نظر او همراه و همرای و همنظر است و چون ذاتا نظر همه مردم به هم شبیه نیست، و علایق و عقاید و نظرها متاثر از گذشت زمان و تاثیر و تاثرات تاریخی و جغرافیایی و ... تغییر میکنند، بنابراین افراد موردعلاقه آقای «شریعتمداری» هر از چند گاهی تغییر میکنند.
امرزوه این زمان برای تغییر از چند سال به چند روز تغییر کرده و هر روز شخص جدیدی کشتی مخصوص نظام آقای «شریعتمداری» را به قصد سکونت در قرارگاه «سران فتنه» یا «خواص بیبصیرت» ترک میکند.
اگر سالهایی نهچندان دور، آقای «هاشمی» بهعنوان یکی از استوانههای اصلی نظام سوژه اصلی نوشتههای «کیهان» بود و تیم مدیریتی «کیهان» و بولتننویسان، شعار «مخالف هاشمی، مخالف رهبر است، مخالف رهبری، دشمن پیغمبر است» را برای جماعت ساندیسخور حاضر در حاشیه نمازجمعه طراحی و هدایت مینمودند، امروزه «هاشمی» بهعنوان یکی از سران فتنه و درکنار رهبران اصلی آنها سوژه اصلی «کیهان» است و شریعتمداری تلاش میکند چهارچوبهای لازم را در شخصیت وی برای انطباق با تعریف صفت «خواص بیبصیرت» پیدا کند.
کمی جلوتر از اینها، اغلب خانواده شهدای هشت شهریور و هفتم تیر و از جمله خانواده محترم شهید مظلوم «بهشتی» و بسیاری از خانوداههای شهدای دفاع مقدس و از جمله خانواده شهیدان «باکری» و «همت» و ... موردتوجه ویژه و اختصاصی روزنامه «کیهان» و مدیریت آن بودند. اما امروزه در همان دسته معروف «فتنه» طبقهبندی میشوند.
حملات جسته و گریخته «شریعتمداری» به برادران «لاریجانی» فرزندان شهید «مطهری» و بعض دیگر از اصولگرایان منتقد دولت کودتا، نوید فردایی را میدهد که روزنامه «کیهان» تبدیل به فحشنامهای بسیار شدید بر علیه «محمود احمدینژاد» «اسفندیار رحیممشایی» و «محمدرضا رحیمی» و در کنار آنها «سید علی خامنهای» و «عزیز خوشوقت» و «مجتبی خامنهای»و دیگر همراهان امروز و دشمنان فردایی چون «حمید رسایی» و «کوچکزاده» و ... بشود.
در این پروسه که بهزودی اتفاق میافتد البته «روحالله حسینیان» آخرین کسی است که از کشتی نظام «حسین شریعتمداری» پیاده شده و بهاتفاق راهی زندان اوین خواهند شد.
اما «جنبش سبز» با تمامی این فتنهگران بر اساس «منشور جهانی حقوق بشر» و در کمال رافت انسانی رفتار خواهد کرد و از هر گونه خشونتی که امروزه آنها بر علیه جنبش بهکار گرفتهاند خودداری خواهد نمود.
اگر باور ندارید سرمقاله امروز کیهان و یاداشت روز آقای شریعتمداری را بخوانید و برای چند ماه آینده هم که این روزنامه با این مدیریت روزهای آخر خود را رقم میزنند لطف خواندن آنرا از دست ندهید. ادامه دارد. یا حق.