آقای احمدینژاد! دانشمندان جوان را به دانشگاه خودتان ببرید
آنگونه که رسانه خبر میدهند، در آخرین روزهای دولت دهم، به سعی آقای «احمدینژاد» تعداد قابلتوجهی نیروی انسانی، به بدنه دولت در قالب استخدامهای ویژه تزریق شده و از طرف دیگر، قسمتی از نیروهای باسابقه اجزایی در یک نهاد، به نهادی دیگر و با عناوینی دیگر منتقل شدهاند.
اینکار در نگاه نخست برخلاف تمام تلاشهایی است که قرار بود در قالب عملیاتی شدن اصل ۴۴ قانون اساسی، با کوچک کردن بنده دولت، بهمرور بارها از دوش دولت برداشته و بر دوش بخش خصوصی گذاشته شود.
از طرف دیگر، استخدامی که طی ۸ سال و دو دوره مسولیت ریسِدولتی آقای «احمدینژاد» انجام نشده و ناگهان و در واپسین روزهای دولت ایشان با شتابزدگی خاص انجام میشود، شبههناک و مشکوک مینماید . همه شهروندان عادی یا متخصصین حق دارند که پرسش نمایند؛ چرا این اتفاق در این زمان و با این حجم اتفاق افتاد و چرا بهمرور و طی دوران ۸ ساله ایشان صورت نگرفت؟
اما از اینها که محل سؤال و مشکل بوده و ظاهرا با لغو قسمتی از دستورالعملها و فرمانها در دولت جدید درحال رفع و رجوع هست ــ البته بدون هزینه هم نیست ــکه بگذریم، قسمتی از جابهجاییها مربوط به صدور حکم عضویت هیئت علمی برای بعضی از اعضای هیئت دولت، یا بعض فارغالتحصیلان کمسواد و فاقد توان علمی و تخصص لازم برای هیئت علمی، برای بعضی از دانشگاهها میشود.(+)
این درحالی است که پروسهی عضویت در هیئت علمی یک دانشگاه، دستکم با اخذ دانشنامه دکتری در یک رشته دانشگاهی از دانشگاهی معتبر، و داشتن سابقه و توان علمی قابلتوجه در آن رشته آغاز و پس از طی شدن مدت زمان و دورهای از تدریس و غنی کردن بار علمی با مطالعات جدید، نوشتن و ارائه مقاله در کنفرانسها و ژورنالها معتبر علمی، نوشتن و چاپ کتاب و تایید اساتید برجستهی آن شاخه علمی، تداوم یافته تا به درجه مشخصی از قابلیت برسد و پس از طی مدارج مشخص تدریس دانشگاهی (مربی، استادیار، دانشیار و استاد) به عضویت هیئت علمی میرسد.(+)
ظاهرا نهتنها اساتید معرفی شده برای عضویت هیئت علمی از طرف دولت «احمدینژاد» برای دانشگاهها اقلی از این پروسه را طی نکردهاند بلکه، اصولا کمسوادی و معدل پایین نمره علمی بعضی از آنها در رشته مربوطه آنقدر زیاد است که تصور اینکه آنها سالهای سال هم بتوانند با مطالعه و تلاش این کمبودها را جبران نمایند، کمی مشکل و غیرممکن به نظر میرسد.
بهعنوان نمونه آقای «مهرداد بذرپاش» با توجه به سن کم، اصلا مراحل و مدراج مقدماتی این سیر را طی نکرده و نمره علمی ایشان نیز برای جایگاه عضویت هیئت علمی برای دانشگاهی مثل دانشگاه «علامه طباطبایی» بسیار ناچیز است.
با این مقدمه و با توجه به اینکه آقای «احمدینژاد» مجوز دانشگاه گرفته و با تاسیس دانشگاه «ایرانیان» قصد دارد کار علمی بکند، چرا این دانشمندان جوان و نیروهای گمنام و چهرههای برجسته علمی را برای دانشگاه خود کنار نگذاشته و تلاش نموده است آنها را به زور به بدنه یک دانشگاه دولتی باسابقه تزریق نماید؟
اگر این اساتید، آنچنان که آقای «احمدینژاد» در تمام این سالها ادعا میکرد «دانشمندان جوان» و گمنام هستند و ایشان آنها را کشف نموده، نباید بهسادگی از خیر کشف گران خود بگذرد و آنها را به رایگان در اختیار دیگران قرار دهد. مسلما آقای «احمدینژاد» برای آنکه بتواند ثابت کند که: «ما میتوانیم» به این نیروهای علمی و متخصص ویژه نیاز دارد و بهتر است که این اعضای هیئت علمی مخصوص را هم برای دانشگاه خود بهکار گیرد و از توان علمی و تخصصی آنها بهرهمند باشد.
شایسته است دانشگاه «ایرانیان» با افتخار از این دانشمندان جوان به عنوان اعضای هیئت علمی استفاده نموده و اینهمه منت دانشگاههای دیگر را برای پذیرش مشکلساز آنها بهعنوان عضو هیئت علمی نکشد.