وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

علی مصلحی
وب‌نوشته‌های یک شیشه‌بر

روزنامه‌نگاری که کارمند بانک بوده و اکنون شیشه‌بری می‌کند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خبرآنلاین» ثبت شده است

لزوم توجه به اصالت نام‌ها در شبکه‌های اجتماعی

چهارشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۴۶ ق.ظ

امروزه با گسترش شبکه‌های اجتماعی و سایه‌ی سنگینی که دنیای مجازی بر دنیای حقیقی افکنده، نداشتن یک رسانه رسمی (وبلاگ، وب‌سایت) و به تبع آن صفحات رسمی در شبکه‌های اجتماعی برای چهره‌های مشهور می‌تواند مخاطره‌آمیز باشد. چه آن‌که به راحتی می‌توان با نام یک چهره مشهور سینمایی، ورزشی، هنری (سلبرتی) وبلاگ، وب‌سایت و عنوان کاربری در شبکه‌های اجتماعی ساخت، و با کمک از شهرت آن‌ها اقدام به جلب توجه و انتشار اخبار و عقاید خود نمود یا اخبار دروغ منتشر کرد. اخباری که با تکیه بر گستردگی شهرت یک چهره مشهور، می‌تواند برد وسیعی پیدا کند و این‌طرف و آن‌طرف مورد استناد قرار بگیرد، در حالی که روح شخص از هم از این خبر جعلی بی‌خبر است و یا ابدا هم‌دلی با عقیده‌ای که به نام او تبلیغ و منتشر می‌شود ندارد.

به تازگی صفحه‌ای در شبکه اینستاگرام به نام «پرویز پرستویی» چهره مشهور سینمایی و در عین حال مشهور اجتماعی ساخته شده که تعداد قابل توجهی هم دنبال‌کننده  دارد، اما ظاهرا روح آقای پروستویی هم از وجود چنین صفحه‌ای خبر ندارد.

این صفحه هفته گذشته خبر و خاطره‌ای را از قول آقای پرستویی منتشر کرد که وی اظهارداشته چمدان‌ حمل دلار وی در خیابان ناگهان بازشده و دلار‌ها روی زمین ریخته است. در ادامه آقای پرستویی به واکنش‌های مردم در قبال ریخته‌شدن دلار‌ها در خیابان اشاره می‌کند. این درحالی است که روح آقای پرستویی هم از این اتفاق خبر ندارد و این اتفاق نه متعلق به ایشان که متعلق به آقای «حمید حسامی» است و وی دو سال قبل این خاطره را در فیس‌بوک خود منتشر کرده و آن‌زمان بار‌ها و بار‌ها در شبکه‌های مجازی هم‌رسانی و بازنشر شده است.

طرفه آن‌که سایت خبرآنلاین و پارسینه بدون توجه به اصالت انتساب آن صفحه به آقای «پرستویی» و قبول زحمت یک تماس و استعلام، خبر آن‌را به نقل از اینستاگرام آقای پرستویی منتشر می‌کنند و بلافاصله هم چندین خبرگزاری به نقل از این دو سایت و در ادامه الی‌ماشالله گروه‌ها و افراد در شبکه‌های مجازی آن‌را بازنشر می‌کنند. 

یک‌هفته پس از این اتفاق و گاف رسانه‌ای، دوباره‌‌ همان صفحه اینستاگرام مشکوک مستند و منبع چندین وب‌سایت و خبرگزاری می‌شود و حالا خبر «کمپین پرویز پرستویی برای چهارشنبه‌سوری» در رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی دست‌به‌دست و همرسانی می‌شود. این درحالی است که این کمپین چهار روز قبل از آن و توسط روزنامه شهروند کلید خورده و ابدا ربطی به آقای پرستویی و آن صفحه مجعول و مشکوک نداشته و ندارد الا این‌که آن صفحه این خبر را از صفحه روزنامه شهروند کپی و بدون اشاره به منبع بازنشر کرده است.

 دو مورد یاد‌شده ظاهرا و در یک نگاه ساده خطری برای آقای پرستویی ندارد. اما نشان می‌دهد اخبار مجعول و کذب می‌تواند به راحتی از طریق چنین صفحاتی و با کمک از شهرت بالای چنین افرادی با برد موثر و بالا تولید، و سپس بدون توجه به صحت و اصالت آن بر شانه اعتبار اجتماعی شخص مشهور بازنشر و همرسانی و منشاء خطر باشد.

در چنین فضایی بایسته است افراد دارای شهرت بالای سیاسی، اجتماعی، ورزشی، هنری، ادبی و رسانه‌ای حتما برای خود رسانه رسمی و به تبع آن صفحات رسمی معرفی و تایید شده در شبکه‌های اجتماعی داشته باشند. این یک ضرورت لاینفک از شهرت اجتماعی است.

از سویی دیگر اما اعلام رسمیت و اصالت یک تارنما یا صفحه اجتماعی متعلق به یک چهره مشهور، و رفع اصالت از صفحات جعلی (فیک) یکی از وظایف اصلی رسانه‌ها و خبرگزاری‌های رسمی است. رسانه‌های رسمی وظیفه دارند پیش از انتشار خبر یا مطلب از قول یک منبع، ابتدا اصیل و مورد وثوق بودن منبع را با اسفتاده از سازوکارهای خود سنجیده و در صورت معتبربودن آن‌را منتشر کنند.
منتشرشده در روزنامه نام‌آوران چهارشنه ۲۶ اسفندماه
مرتبط:
+ برای پوشش خطا به عذر بدتر از گناه متوسل نشویم
+همه حقوق متعلق به دزد یا کپی‌کار است؟
+به حقوق مولف احترام بگذاریم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۴۶
علی مصلحی

گاف رسانه‌ای داستان دلارهای پرویز پرستویی

جمعه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۲:۵۰ ق.ظ
داستانی که در مورد دلارهای رهاشده در خیابان منسوب به «پرویز پرستویی» به‌تازگی به شکل انبوه در رسانه‌ها بازنشر می‌شود، سرگذشت شخص دیگری بوده که در یک بد‌اخلاقی و گاف رسانه‌ای به نام بازیگر مطرح سینمای ایران منتشر و بازنشر شده است.

«حمید حسامی» در واکنش به این گاف رسانه‌ای در صفحه خود در شبکه اجتماعی فیس‌بوک نوشته‌است: «ده‌ها خبرگزاری، یک متن ثابت را منتشر کرده‌اند که طی آن ادعا شده پرویز پرستویی (هنرمند سر‌شناس کشور) در صفحۀ اینستاگرام خود خاطرۀ پخش‌شدن دلار‌هایش در خیابان و جمع‌کردن آن توسط مردم را نقل کرده است!.
این خبر و خاطره، علاوه بر سایت‌های مختلف در کانال‌ها و گروه‌های وسیعی از تلگرام نیز بشدت در حال بازنشر است!.
من بدون تحقیق مطمئنم (یا حداقل امیدوارم) که آقای پرستویی چنین ادعایی نکرده‌اند و اصل موضوع نیز صرفاً بی‌اخلاقی مطبوعاتیِ منبع اصلی انتشار این مطلب است، زیرا که این ماجرای ریخته‌شدن دلار‌ها در خیابان، اتفاقی بود که حدود دو سال پیش برای خود من پیش آمد و اولین‌بار نیز توسط خودم در فیس‌بوکم نقل گردید و‌‌ همان زمان با نزدیک به ۱۰۰۰ لایک، ۱۷۰ بار توسط دیگران به اشتراک‌گذارده شد! و امروز خبرسازان فعلی حتی یک کلمه از نوشتۀ من را هم تغییر نداده‌اند و تمام و کمال بنام آقای پرستویی منتشر کرده‌اند!.
این مسئله بار دیگر ثابت می‌کند که ما تا چه حد باید مراقب باشیم تا افکار و مواضعمان بر اساس پروپاگاندای رسانه‌ای شکل نگیرد و هدایت نشود!
لینک پست دو سال پیش من در نقل این ماجرای شخصی‌ام که امروز به آقای پرستویی منتسب و منتشر شده:
https://goo.gl/MqBRtl

یک روز پیش خبر‌آنلاین عین داستانی که دو سال پیش برای «حمید حسامی» اتفاق افتاده بود را به نقل از اینستاگرام پرویز پرستویی و به نام او منتشر کرد و بلافاصله این گاف خبری در تیرازی وسیع توسط چندین خبرگزاری و به نقل از آن‌ها در شبکه‌های متعدد اجتماعی بازنشر شد.

این در حالی است که وقتی رسانه‌ای خبری را به نقل از صفحه اجتماعی یک شخصیت معروف اجتماعی منتشر می‌کند، ابتدا باید از صحت انتساب آن صفحه به شخص مطمئن شده و سپس عکس اسکرین شات از آن صفحه را برای تایید پیوست خبر کند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۴ ، ۰۲:۵۰
علی مصلحی

سردار صبور و حاکمیت دستپاچه

يكشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۰، ۰۱:۲۲ ب.ظ

صالح‌ علوی: نقل می‌کنند که، در یکی از پاسگاه‌های مرزی، بعضی از نیروهای انتظامی با ترفندی خاص، به همه رانندگان گیر می‌دادند، و رانندگان بیچاره برای‌‌‌‌ رها شدن از شر علافی بی‌جا، مبلغی پرداخت نموده و خود را از شر گیردادن‌های جورواجور‌‌‌‌ رها می‌نمودند. البته که بعضی هم بار قاچاق و غیرقانونی داشتند، و با دادن باج بیشتر، بار خود را رد می‌کردند و از مکافات زندان و آبروریزی و ضرر می‌گریختند. مامورین مربوطه هم به‌جای علاف شدن و تفحص میان بار‌ها و جاساز‌ها و دردسرهای خاص آن، به نان و نوایی بسیار بیشتر از حقوق بخور و نمیر اداره می‌رسیدند و هر دو از این معامله راضی.

یکی نقل می‌کند که پدر او، اتفاقا گذرش به‌‌‌‌ همان پاسگاه می‌افتد بی‌آنکه، نه بار خلافی داشته باشد، نه کمترین بهانه‌ای برای باج‌دادن، گواهینامه، سند، مجوزهای‌لازم، بیمه‌نامه‌های معتبر دقیق و ... همه را به محض درخواست مامور، ارائه می‌نماید و هیچ بی‌حوصله‌گی هم از خودش نشان نمی‌دهد، اما حوصله مامور بیچاره سر می‌رود و پس از آن‌که متوجه می‌شود، بهانه‌ای برای تیغ‌زدن او پیدا نکرد، و از این راننده آبی گرم نمی‌شود، با ناراحتی، از راننده می‌خواهد که اجازه بدهد او با ماشینش یک بوق بزند تا دلش خنک شود که از آن‌همه وقت گذاشتن، دست‌خالی نمانده و دست‌ِکم لذت یک‌بوق زدن را نصیب او نموده‌است.
 ***
اصلا قابل پیش‌بینی نبود که این‌گونه با نوشتن مقاله تاریخی سردار «علایی» در روزنامه اطلاعات، بعضی‌ها آن‌گونه دستپاچه حساب کار خودشان را بکنند.

ابتدا سایت «خبر‌آنلاین» مجبور شود در یک رفتار خلاف رسانه‌ای، و اندکی با تاخیر، مقاله را از خروجی سایت حذف نماید< بعد از آن هم نیروهایی «خودجوش» به آسانی اجازه ورود به منطقه‌ای پیدا کنند که شهرک محل سکونت نظامیان رده‌بالای مملکتی است و علی‌القاعده تحت حفاظت‌های ویژه می‌باشد، و بدون هیچ مانع و مزاحمتی جلو منزل فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه، تجمع نموده و بر علیه او روی در و دیوار منزلش شعار بنویسند و نهایتا هم جمعی از سرداران سپاه به او نامه گلایه‌آمیز بنویسند، و حاصل همه این‌ها بشود نامه تکمیلی سردار «علایی» بر مقاله تاریخی ایشان در روزنامه اطلاعات.

با این‌همه کمترین نشانه‌ای در نامه تکمیلی سردار «علایی» مبنی بر تغییر مواضع، نسبت به نامه‌ قبلی یا عقب‌نشینی از مواضع اعلام شده او مشاهده نمی‌شود، و با وجود این‌که رندانه و به عمد از اشاره به نام آقای «خامنه‌ای» در نامه تکمیلی خودداردی شده، از طرف دیگر نام آیت‌الله «خمینی» نیز برجسته شده و رسما اعلام شده‌است که:
«نظام جمهوری اسلامی که با هدایت و رهبری‌های حضرت امام خمینی قدس سره و آرای قاطب‌ی مردم ایران به عنوان مهم‌ترین دستاورد انقلاب اسلامی پدید آمد همچنان با دنبال کردن این سه مولفه‌ی اساسی است که به راه خود ادامه می‌دهد.»

 نامه با نقل جمله معروفی از آیت‌الله «خمینی» به این مضمون که:
 «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به این مملکت نرسد» *به پایان می‌رسد تا رسماً اعلام نماید این نامه چیز اضافه‌ای بر مقاله قبلی نیست و تکرار‌‌‌ همان سخن‌ها، اما به زبانی دیگر است.
 حالا به نظر می‌رسد با دستورات ویژه، ماموریت نیروهای خودسر از مقابل منزل سردار هم به پایان می‌رسد و این خود بهترین نشانه است بر این‌که سردار در نوشتن نامه دوم، با نیروهای «ویژه» وارد بازی خاصی شده که در هر صورت برای آن‌ها دو سر باخت، و برای سردار چیزی جز پیروزی و سرفرازی بیشتر در بر نداشته است.

 آن‌ها اما می‌توانند دل‌خوش به این باشند که، در این معامله دست‌خالی نمانده، و سردار اجازه «بوق‌زدن» را به آن‌ها داده است. حوصله سردار اما بسیار بیشتر از آن‌هاست.
_______________________
 * (صحیفه‌نور جلد۱۱ صفحه۲۳)

منتشر شده در جرس این‌جا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۰ ، ۱۳:۲۲
علی مصلحی