چشمی که روز سنگسار تراخم داشت، از حدقه در نیامد
در تاریخ آمدهاست که دو سال قبل از آنکه «آغا محمدخان قاجار» به کرمان حمله کند، مردی صوفی به نام «مشتاقعلیشاه» را سنگسار میکردند.
«مشتاقعلیشاه» پیش از سنگسار گفته بود: «چشمهای مرا ببندید، من از چشمان شما میترسم.»
دو سال بعد در ۱۲۰۹ «آغامحمدخان قاجار» به کرمان حمله کرد و به روایتی ۲۰ هزار و بنا به روایتی دیگر ۷۰ هزار چشم را از حدقه درآورد.(+)
میگویند؛ «آقامحمدخان» به سربازانش گفته بود که برای من چند من (وزن) چشم آماده کنید. مردها را میآوردند و چشمها را درآورده و در ترازو میریختند تا وزن موردنظر او جور شود.
یک چشم از یکنفر درآوردند و در ترازو انداختند، ترازو به وزن موردنظر آغا محمدخان رسید. دستور داد به چشم دیگرش کار نداشته باشید. بگذارید برود.
بعدها مرد یکچشم، اقرار میکند که وقتی «مشتاقعلیشاه» را سنگسار میکردند، یک چشم من تراخم داشت و با آن چشم نتوانستم سنگسار را ببینم.
این چشم همان چشمی بود که از حدقه درنیامد.